اسکار وایلد
هرگاه سخن از شعر و نمایشنامهنویسی مدرن به میان آید، اسکار وایلد از نخستین افرادی است که نام او در صدر فهرست نوگرایان ادبی به ذهن متبادر میشود. این نوگرایی، در سبک و محتوای آثار وایلد به شکل توأمان بروز یافته و او را به یکی از معدود نویسندگانی بدل کرده است که هیچگاه در دام کلیشهها نیفتاده و همواره خالق بهترین آثار بر مبنای بدیعترین افقهای دید بوده است.
از ویژگیهای بارز اسکار وایلد میتوان به گریز او از حصارهای سبکی و فرمی اشاره کرد. مطالعهی آثار او در کنار دیگر مستندات ادبی نشان میدهد که سیلان ذهن وایلد، جاری شدن در قالبهای مرسوم ادبی را برنتابیده و او را به سوی اتخاذ رویکردهای نوین در نگارش هریک از گونههای ادبی داستان، شعر، نمایشنامه و... سوق داده است. در ادامهی این مطلب، به مرور زندگینامهی این نویسندهی نوگرا و بررسی آثار او میپردازیم.
درباره زندگی و کتاب های اسکار وایلد
اسکار فینگل اُ. فِلاهرتی ویلز وایلد، نویسنده و شاعر ایرلندی، در شانزدهم اکتبر سال ۱۸۵۴ در شهر دوبیلن زاده شد. پدرش، سِر ویلیام وایلد، مردی فرهنگدوست بود که به پیشهی چشمپزشکی اشتغال داشت و مهارت او در طبابت، او را به مقام چشمپزشک مخصوص ملکه نائل نموده بود. او همچنین یکی از عتیقهشناسان برجستهی ایرلند نیز به شمار میرفت. مادر اسکار، جین وایلد، شاعر و مترجمی سرشار از شور ملی بود که با نام مستعار اسپرانزا در دههی ۱۸۴۰، از آرمانهای استقلالطلبانهی ایرلند علیه انگلستان حمایت میکرد؛ هرچند امروزه اغلب بهواسطهی ترجمهی آثار الکساندر دوما و آلفونس دولامارتین شناخته میشود.
تعلق داشتن والدین اسکار وایلد به طبقهی روشنفکر و تحصیلکردهی ایرلند زمینهای شد تا او در کودکی، زبانهای آلمانی و فرانسوی را نیز بهخوبی انگلیسی بیاموزد. اسکار تحصیلات ابتدایی خود را در شمال ایرلند به اتمام رسانید و در جوانی به کالج ترینیتی در دوبلین رفت و پس از آن در دانشگاه آکسفورد انگلستان، به تحصیل مشغول شد. وایلد که انتشار آثارش را از دوران دانشجویی و با چاپ اشعار و نوشتههایش در مجلات دانشگاهی آغاز کرده بود، نخستین کتاب اشعار خود را در سال ۱۸۸۱ بهطور رسمی منتشر ساخت.
اسکار وایلد به زیبایی ظاهری و خوشپوشی خود بسیار اهمیت میداد؛ تا جایی که سوراخ دکمههای کت و شلوارش را با گلهای میخک، زنبق و گل داوودی میآراست. همین موضوع نیز زمینهساز شهرت او در محافل فرهنگی و اشرافی لندن و استقبال آنها از نخستین اشعار او گردید. وایلد در پی انتشار نخستین کتابش، برای شرکت در یک تور سخنرانی به آمریکا رفت و پس از بازگشت به بریتانیا، در انگلستان و ایرلند تورهای سخنرانی متعددی برگزار کرد.
وایلد در سال ۱۸۸۴ با کنستانس لوید ازدواج کرد که حاصل این پیوند دو فرزند پسر بود. او مجموعه داستان کودکانهی «شاهزادهی خوشبخت و دیگر قصهها» را برای آنها نوشت. مضمون بیشتر داستانهای این کتاب که برای نخستین بار در سال ۱۸۸۸ منتشر شده است، اثبات انسان از طریق عشق ورزیدن به دیگران و رسیدن به زیبایی درونی میباشد.
همانطور که پیش از این نیز گفته شد، اسکار وایلد عاشق زیبایی و زیباییشناسی بود و بیش از تمرکز بر ارزشهای اجتماعی و اخلاقی، به زیباییها توجه داشت. وایلد که شعار «هنر برای هنر» را باور داشت، تا حد زیادی متأثر از جنبش زیباییپرستانهای بود که والتر پاتر و جان راسکین -که اساتید او در دانشگاه آکسفورد بودند- از پایهگذاران آن به شمار میرفتند.
اسکار وایلد از معدود نویسندگان مردی بود که در قرن ۱۹ به نقش زنان در جامعه نیز اشاره داشت. او در خلال سالهای ۱۸۸۷ تا ۱۸۸۹ سردبیری مجلهی The Woman's World را بر عهده گرفت تا از آرمانهای فمینیسم دفاع کند. هرچند در این راه و براساس تفکرات و باورهای فمینیسم در قرن جدید، انتقاداتی نیز به دیدگاههای او وارد است، اما این توجه را میتوان حاکی از نگاه ریزبینانهی او به جامعه دانست.
اسکار وایلد داستان «بلبل و گل سرخ» خود را تحت تأثیر اساطیر و شعرای ایرانی بهخصوص حافظ نگاشت که با استقبال درخوری نیز مواجه شد، با این حال مهمترین اثر وایلد، «تصویر دوریان گری» است. این کتاب که شاهکار اسکار وایلد به شمار میرود، در زمان انتشار، با انتقادات بسیاری مواجه شد. وایلد این کتاب را ابتدا به صورت دنبالهدار در یک مجلهی ادبی چاپ کرده بود و در همان زمان، ویراستار مجله، بخشهایی که در جامعهی آن روز غیراخلاقی تلقی میشد را حذف کرد. در زمانی که این مجموعه بهصورت یک کتاب منتشر شد نیز محافظهکاران و متعصبان جامعهی آن روز انگلیس، این کتاب را حاوی محتوای فسادآمیز و شیطانی عنوان کردند. چندی پیش و در سال ۲۰۱۱، انتشارات دانشگاه هاروارد، نسخهی سانسورنشده و اولیهی کتاب دوریان گری را یافته و منتشر نمود.
اسکار وایلد دارای گرایشهای جنسی متفاوتی بود و به همین سبب در دادگاه محافظهکار شهر ریدینگ -که در سرکوبگری زبانزد بود- محاکمه و به دو سال زندان محکوم شد. این حکم در بدنامی و طرد وایلد از جامعه و مرگ زودرس او نقش پررنگی ایفا کرد، چنانکه پس از آزادی در ۱۹ مه ۱۸۹۷ به فرانسه و ساحل بِرنُوال در کانال مانش تبعید شد و مجبور به زندگی با نام مستعار سباستین ملموت گردید. وایلد پس از آزادی از زندان «تصنیف زندان ریدینگ» را نوشت که روایتی تکاندهنده بود از آنچه بر او رفت و بعدها به اثر ادبی مشهوری نیز تبدیل شد. با آنکه همسرش هیچگاه رسماً از او جدا نشد، اما پس از این اتفاقات نام خانوادگی فرزندان خود را از «وایلد» به «هالند» تغییر داد. در سال ۲۰۱۴ مرلین هالند -تنها نوهی باقیمانده از تبار اسکار وایلد- محاکمهی او را در تئاتری بر اساس متن دستنویس مباحثات دادگاه روی صحنه برد.
وایلد در سن ۴۶ سالگی و در حالی که از بیماری مننژیت و تنهایی و انزوا رنج میبرد، در پاریس درگذشت.
اسکار وایلد تأثیر زیادی بر بیشتر نمایشنامه و رماننویسان پس از خود داشت و همواره از او به عنوان یکی از برترین نمایشنامهنویسان تاریخ ادبیات یاد میشود. کتابهای وی توسط بسیاری از انتشارات معتبر دنیا، بارها تجدید چاپ شده و تا همین امروز نیز با استقبال مخاطبان مواجه میشود. سه اثر او به نامهای «تصویر دوریان گری»، «اهمیت جدی بودن» و «روح کانترویل» توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد برای یادگیری زبان انگلیسی توصیه و چاپ شده است.
وایلد اکثر آثار معروف خود را در دههی آخر عمر خویش نگاشت و این امر نشان از یک پیشرفت و سیر صعودی در مرحلهی باروری ایدههای او دارد. مروری بر زندگینامه و اندیشهی بسیاری از نویسندگان همعصر با او نشان میدهد که آنان در نزاعی همیشگی با اجتماع به سر میبردهاند؛ اما اسکار با روحیهی شکستناپذیر خود، این مواجهه را از یک جنگ بیرونی به صلح درونی مبدل ساخت و آن را دستمایهی نیل به شادکامی قرار داد.