
کتاب پایانی که از آن آغاز می کنیم
معرفی کتاب پایانی که از آن آغاز می کنیم
کتاب پایانی که از آن آغاز میکنیم نوشتهی مگان هانتر و با ترجمهی شیما آبیاری توسط نشر نیماژ منتشر شده است. این رمان روایتگر سفری پرتنش و احساسی در دل فاجعهای اقلیمی است که زندگی شخصیتهایش را دگرگون میکند. داستان از زبان زنی روایت میشود که در آستانهی مادرشدن، با سیلی ویرانگر و شرایطی آخرالزمانی روبهرو میشود و باید برای بقای خود و نوزادش بجنگد. روایت کتاب به شکل یادداشتهای روزانه و با تمرکز بر تجربههای شخصی و احساسی شخصیت اصلی پیش میرود. نویسنده با انتخاب فرم کولاژگونه و استفاده از نشانههای مذهبی و اسطورهای، جهانی پر از اضطراب، امید و بازآفرینی را به تصویر کشیده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پایانی که از آن آغاز می کنیم
کتاب پایانی که از آن آغاز میکنیم اثر مگان هانتر، داستانی است که در بستر فاجعهای طبیعی و سیلی عظیم شکل میگیرد. روایت از زاویهی دید زنی بینام آغاز میشود که در آستانهی زایمان، ناچار به ترک خانه و پناهگرفتن در دل طبیعت و سپس پناهگاههای موقت میشود. شخصیتها در این کتاب با حروف اول نامشان معرفی شدهاند و این انتخاب باعث شده تمرکز روایت بر تجربهها و احساسات باشد، نه هویت فردی. ساختار کتاب مبتنی بر قطعات کوتاه و یادداشتگونه است که با ریتمی سریع، حس تعلیق و بیقراری را منتقل میکند. در دل این آشوب، نویسنده به موضوعاتی چون مادرشدن، از دستدادن، امید و بازسازی زندگی میپردازد و با تلفیق عناصر اسطورهای و ارجاع به متون مذهبی، لایهای نمادین به داستان میبخشد. پایانی که از آن آغاز میکنیم، تصویری از تلاش برای بقا، سازگاری با شرایط جدید و جستوجوی معنا در میان ویرانیها ارائه میدهد.
خلاصه داستان پایانی که از آن آغاز می کنیم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان پایانی که از آن آغاز میکنیم با زنی آغاز میشود که در آستانهی زایمان است و همزمان با بالا آمدن آب و وقوع سیلی ویرانگر، زندگیاش دگرگون میشود. او به همراه همسرش آر. و نوزاد تازهمتولدشدهاش زی. ناچار به ترک خانه و پناهگرفتن در خانهی خانوادهی همسر و سپس پناهگاههای مختلف میشود. روایت کتاب، تجربههای روزمرهی مادرشدن، اضطرابهای ناشی از شرایط بحرانی، و تلاش برای حفظ امید و مراقبت از فرزند را در دل ویرانی و بیثباتی دنبال میکند. شخصیت اصلی با چالشهایی چون کمبود غذا، بیماری، از دستدادن عزیزان و جدایی از همسر روبهرو میشود و در نهایت با گروهی از زنان و کودکان، سفری پرخطر را برای یافتن مکانی امن آغاز میکند. در این مسیر، پیوندهای انسانی، خاطرات گذشته و امید به آینده، نقش مهمی در بقای شخصیتها ایفا میکند. روایت با زبانی موجز و قطعهقطعه، لحظات تلخ و شیرین زندگی در دل فاجعه را به تصویر میکشد و نشان میدهد چگونه حتی در پایانها، امکان آغاز دوباره وجود دارد.
چرا باید کتاب پایانی که از آن آغاز می کنیم را بخوانیم؟
پایانی که از آن آغاز میکنیم با روایتی متفاوت و ساختاری غیرخطی، تجربهی زیستن در دل بحران را از زاویهای شخصی و ملموس به تصویر کشیده است. این کتاب با تمرکز بر احساسات و جزئیات روزمره، تصویری واقعی و بیپیرایه از مادرشدن، اضطراب، امید و سازگاری ارائه میدهد. انتخاب فرم یادداشتگونه و حذف نامها، به خواننده امکان میدهد خود را جای شخصیتها بگذارد و با آنها همدلی کند. همچنین، تلفیق عناصر اسطورهای و ارجاع به متون مذهبی، لایهای نمادین و تأملبرانگیز به داستان افزوده است. این کتاب برای کسانی که به روایتهای انسانی در دل بحرانهای بزرگ علاقه دارند، تجربهای متفاوت و تأثیرگذار فراهم میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغهی مادرشدن، بقا در شرایط بحرانی، یا تجربهی از دستدادن و بازسازی زندگی را دارند. همچنین به علاقهمندان به رمانهای معاصر با مضامین اجتماعی و اقلیمی و کسانی که به روایتهای احساسی و جزئینگر علاقهمندند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب پایانی که از آن آغاز می کنیم
«سعی میکنند مسابقهٔ فوتبالِ روز را از تلویزیون تماشا کنند. من مانند یک حیوان مدام زوزه میکشم، سرانجام کیسهٔ آب پاره میشود و حوضی کنار انگشتان پایم شکل میگیرد؛ گویی بخشی از وجودم به زمین میریزد. آنها مانند پرندگانی کوچک اطراف حوضچه بالبال میزنند، درست بالای سر من میایستند؛ آن هم در حالی که سختی آنچه بر من میگذرد عظیمتر از حد واقعی به نظر میرسد. و از کتریها و حولههای گرم صحبت میکنند. بهشان میگویم باید زور بزنم، عقب میروند و گوشیهایشان را برمیدارند. * در ابتدا تنها دریا بود و آسمان. سنگی از آسمان بهسمت اعماق دریا پرتاب شد. گِلی غلیظ سنگ را پوشاند و کلمات از این گِل روییدند. * چند ساعت بیشتر به زایمانم نمانده، طبق توافقمان قرار بود آر. دو شب را در طبیعت بگذراند؛ به کوهنوردی و پیادهروی بپردازد و علوفه جمع کند. آنقدر اضافهوزن پیدا کردهام که احساس میکنم طول و عرضم یکی شدهاند. مردم در سوپرمارکت از من دوری میکنند و گاهی اوقات در راهروهای باریک گیر میکنم. به زمان زایمان نزدیک میشوم.»
حجم
۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
حجم
۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه