دانلود و خرید کتاب درخت بید کور و دختر خفته هاروکی موراکامی ترجمه مونا حسینی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب درخت بید کور و دختر خفته اثر هاروکی موراکامی

کتاب درخت بید کور و دختر خفته

انتشارات:نشر قطره
امتیاز:
۳.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب درخت بید کور و دختر خفته

کتاب درخت بید کور و دختر خفته نوشتهٔ هاروکی موراکامی و ترجمهٔ مونا حسینی است. نشر قطره این مجموعه داستان کوتاه را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب درخت بید کور و دختر خفته

کتاب درخت بید کور و دختر خفته یک مجموعه داستان کوتاه از هاروکی موراکامی است. این کتاب شامل داستان‌هایی با نام‌های «رانندهٔ تاکسی خون‌آشام»، «شهر او»، «جشنوارهٔ شیر دریایی» و «درخت بید کور و دختر خفته» و... است. هاروکی موراکامی به قلم خاصی که دارد معروف است. او خیال و واقعیت را در هم می‌آمیزد. در این مجموعه داستان کوتاه هم او به‌خوبی از عناصر بومی ژاپن همچون دیگر آثارش استفاده کرده است. اولین داستان این مجموعه، «رانندهٔ تاکسی خون‌آشام» است که نویسنده در آن به موضوع اعتقاد پرداخته است. گفت‌وگویی بین مسافر و راننده شکل می‌گیرد و این دو پیرامون موضوع اعتقاد به وجودداشتن خون‌آشام صحبت می‌کنند. هاروکی موراکامی در این داستان با فضایی ساده به عملکرد اعتقاد و باور می‌پردازد. او در سایر داستان‌های این کتاب هم خواننده را با فضای خارق‌العاده‌ٔ روایت خود همراه می‌کند و مفاهیم بشری را به‌شیوهٔ خاص خود برای خواننده شرح می‌دهد.

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب درخت بید کور و دختر خفته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ژاپن و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هاروکی موراکامی

هاروکی موراکامی در ۱۲ ژانویهٔ ۱۹۴۹ به دنیا آمد. او یک نویسندهٔ ژاپنی است که کتاب‌ها و داستان‌هایش در ژاپن و همچنین در سطح جهان پرفروش شده و به ۵۰ زبان دنیا برگردانده شده‌اند. موراکامی برخلاف بخشی از مردم در فرهنگ ژاپن، ابتدا ازدواج کرد، بعد کارکردن را شروع کرد و سپس موفق شد فارغ‌التحصیل شود؛ به عبارت دیگر ترتیبی که او انتخاب کرد، خلاف شیوهٔ مرسوم بود. او و همسرش در سال ۱۹۷۴ و در ابتدای زندگی مشترک، همهٔ پولشان را خرجِ بازکردن یک کافه - میخانهٔ کوچک در «کوکوبونجی» کردند؛ پاتوقی دانشجویی در حومهٔ غربی توکیو. دههٔ بیستم عمر این نویسنده، به بازپرداخت وام‌ها و کار یدی سخت (درست‌کردن ساندویچ، کوکتل و بدرقهٔ مشتریان دهان‌پر) گذشت. با نزدیک‌شدن به پایان دههٔ سوم زندگی‌اش، خانوادۀ او هنوز بدهکار بودند و کاسبی‌شان هم بالاوپایین داشت. اما چه شد که موراکامی نوشتن را آغاز کرد؟ او تعریف می‌کند که: یک بعدازظهر آفتابی در سال ۱۹۷۸، برای تماشای مسابقهٔ بیس‌بال به استادیوم رفته بود. تعداد کمی طرف‌دار بیرون حصار محوطه نشسته بودند. او آبجو در دست، لم داد تا بازی را ببیند. وقتی موراکامی بازی را تماشا می‌کرد، بدون هیچ دلیلی و بدون تکیه بر هیچ زمینی ناگهان به ذهنش رسید: «می‌توانم رمانی بنویسم». او پس از بازی، سوار قطار شد و دسته‌ای کاغذ تحریر و یک خودنویس خرید. می‌گوید: «حس نوشتن بسیار تازگی داشت. به یاد می‌آورم چقدر هیجان داشتم. از آخرین‌باری که نوک خودنویس را روی کاغذ گذاشته بودم، مدت‌ها می‌گذشت». آثار موراکامی جوایز متعددی را از جمله جایزهٔ جهانی فانتزی، جایزهٔ بین‌المللی داستان کوتاه فرانک اوکانر، جایزهٔ فرانتس کافکا و جایزهٔ اورشلیم را دریافت کرده است. برجسته‌ترین آثار موراکامی عبارت‌اند از: «تعقیب گوسفند وحشی»، «جنگل نروژی»، «کافکا در کرانه» و «کشتن کمانداتور» (مردی که می‌خواست پرتره نیستی را بکشد). داستان‌های موراکامی، در برهه‌ای از زمان، از سوی ادبیات ژاپن محکوم به غیرژاپنی‌بودن می‌شوند و موردانتقاد قرار می‌گیرد. برخی منتقدان معتقد بودند که نوشته‌های او تأثیرگرفته از ریموند چندلر، کرت وونه‌گات و ریچارد براتیگان هستند. داستان‌های او بیشتر سرنوشت‌باور، سوررئالیستی و دارای درون‌مایۀ تنهایی و ازخودبیگانگی‌اند. هاروکی موراکامی در ژوئن ۲۰۱۴ دربارۀ خود می‌گوید: «بعضی گفته‌اند «کارهای تو حس اثر ترجمه‌شده را منتقل می‌کنند.» معنای دقیق این عبارت را نمی‌فهمم، اما به‌نظرم از طرفی درست به هدف می‌زدند و از طرف دیگر خطا می‌کردند. از آن‌جا که اولین قطعهٔ داستان بلندم به معنای دقیق کلمه، ترجمه بود، این حرف کاملاً غلط نیست، اما تنها در مورد فرایندِ نوشتنم کاربرد دارد. آن‌چه من با نوشتن به زبان انگلیسی و ترجمهٔ آن به ژاپنی دنبال می‌کردم، چیزی کمتر از آفرینش سبکی بی‌پیرایه و خنثا نبود که به من آزادیِ حرکت بیشتری بدهد. علاقه نداشتم یک شکل رقیق ژاپنی ایجاد کنم. می‌خواستم شیوهٔ بیانی در زبان ژاپنی پیاده کنم که تا حد ممکن از زبان به اصطلاح ادبی دور باشد، که با صدای طبیعی خودم بنویسم. این کار، نیازمند معیارهای بسیار سختی بود. آن زمان تا جایی پیش رفتم که ژاپنی را بیشتر از یک ابزار کاربردی در نظر نمی‌آوردم.» استیون پول از روزنامهٔ گاردین، این نویسندۀ ژاپنی را برای دستاوردها و آثارش، در میان بزرگ‌ترین نویسندگان قرار داده است.

بخشی از کتاب درخت بید کور و دختر خفته

«ـ حق با توئه. اعتقاد رو در نظر بگیر! واقعاً چیز عجیبیه! می‌تونه زندگی آدم رو دگرگون کنه. اگه تو به یک کوه اعتقاد داشته باشی، پس وجود داره اگه اعتقاد نداشته باشی، یعنی وجود نداره.

به چند دلیل این موضوع من را به یاد یکی از آهنگ‌های قدیمی دونووان انداخت.

ـ قبول داری؟

ـ درست می‌گی.

آه عمیقی کشیدم و درحالی‌که سیگار خاموش هنوز روی لبم بود، پرسیدم: «بگو ببینم خودت به خون‌آشاما اعتقاد داری؟»

ـ آره، دارم.

ـ چرا؟

ـ چرا؟ خُب دارم دیگه.

ـ یعنی می‌تونی وجودشون رو ثابت کنی؟

ـ هیچ ارتباطی بین اعتقاد و دلیل و مدرک وجود نداره.

گفتم: «شاید حق با تو باشه» و به افکارم برگشتم.

رانندهٔ تاکسی گفت: «ولی من می‌تونم ثابت کنم.»

ـ جدی می‌گی؟

ـ جدی می‌گم.»

معرفی نویسنده
عکس هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی

هاروکی موراکامی در ۱۲ ژانویه سال ۱۹۴۹ میلادی در توکیوی ژاپن چشم به جهان گشود. پدر و مادر او، هر دو معلم بودند و در مدارس مختلف، ادبیات ژاپنی تدریس می‌کردند. پدرِ هاروکی از سربازان جنگ دوم امپراتوری ژاپن و چین بود و در طی این درگیری‌ها به‌شدت دچار جراحت شده بود. موراکامی بعدها در مقاله‌ای به نام از «پدرم که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم» بیان کرد که آسیب‌های وارده بر پدرش در زندگی او تأثیر به‌سزایی داشته است.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳)
«در اواسط قرن نوزدهم، ذرات طلا در رودخانهٔ ”ر“ در نزدیکی شهر ما پیدا شد و رونق اقتصادی با خود آورد، اما چیزی نگذشت که طلاها در بالادست گرفته می‌شد و دیگر چیزی به ما نمی‌رسید.»
فرشاد در سرزمین عجایب
«در اواسط قرن نوزدهم، ذرات طلا در رودخانهٔ ”ر“ در نزدیکی شهر ما پیدا شد و رونق اقتصادی با خود آورد، اما چیزی نگذشت که طلاها در بالادست گرفته می‌شد و دیگر چیزی به ما نمی‌رسید.»
فرشاد در سرزمین عجایب
اعتقاد رو در نظر بگیر! واقعاً چیز عجیبیه! می‌تونه زندگی آدم رو دگرگون کنه. اگه تو به یک کوه اعتقاد داشته باشی، پس وجود داره اگه اعتقاد نداشته باشی، یعنی وجود نداره.
فرشاد در سرزمین عجایب

حجم

۵۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۵۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان