کتاب دایی وانیا اثر آنتوان چخوف + نمونه pdf رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب دایی وانیا: صحنه‌هایی از زندگی روستایی

کتاب دایی وانیا: صحنه‌هایی از زندگی روستایی

نویسنده:آنتوان چخوف
دسته‌بندی:
امتیاز
۴.۴از ۱۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دایی وانیا: صحنه‌هایی از زندگی روستایی

کتاب دایی وانیا با عنوان انگلیسی Uncle Vanya نوشته‌ی آنتوان چخوف و با ترجمه‌ی پرویز شهدی، توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه چاپ و عرضه شده‌ است. این کتاب اثری کلاسیک برای شناختِ درام روان‌شناختی و واقع‌گرای قرن نوزدهم روسیه می‌باشد، و جایگاه ویژه‌ای نیز در تاریخ ادبیات نمایشی دارد. این نمایش‌نامه با ساختاری مبتنی بر کنش‌های درونی، نه‌تنها فروپاشی امید و آرمان‌های روشن‌فکری را به تصویر می‌کشد، بلکه تنش میانِ میل فردی برای معنا یافتن و ایستایی اجتماعی را با دقتی هنرمندانه ترسیم می‌کند.

چخوف در این اثر با حذف نقطه‌ اوج‌های سنتیِ درام کلاسیک، فضایی خلق می‌کند که در آن سکوت، سکون و ناکامی به‌مثابه‌ی عناصر دراماتیک ایفای نقش می‌کنند. شخصیت‌ها در دل روابطی ایستا و روزمره، درگیر نوعی فرسایش عاطفی و فکری هستند که به‌جای حرکت، آنها را به تکرار و انفعال سوق می‌دهد. دایی وانیا نمونه‌ای شاخص از تئاتر موقعیت است که در آن بحران معنا، نه از کنش‌های بیرونی، بلکه از ستیزهای خاموش درونی نشئت می‌گیرد. شما می‌توانید این کتاب الکترونیکی را از سایت طاقچه خریداری و دانلود کنید.

درباره کتاب دایی وانیا اثر آنتوان چخوف

نمایش‌نامه‌ی دایی وانیا، در دسته‌ی نمایش‌نامه‌های واقع‌گرایانه و شخصیت‌محور قرار می‌گیرد که در دل ادبیات نمایشی مدرن جایگاهی مستحکم دارد. این اثر اولین بار در سال ۱۸۹۸ در روسیه و به زبان روسی منتشر شد. کتاب در نخستین اجرای صحنه‌ای خود توسط تئاتر هنری مسکو، و به کارگردانی کنستانتین استانیسلاوسکی و در نقش آستروف، به‌عنوان بدعت‌گر نوعی از تئاتر درون‌گرایانه و شخصیت‌محور شناخته می‌شود. از منظر پژوهشی نیز این نمایش‌نامه در مطالعات تطبیقی تئاتر، نقد اگزیستانسیالیستی، و تحلیل ساختار درام مدرن همواره مورد توجه پژوهشگران و منتقدان حوزه‌ی هنرهای اجرایی بوده است. چخوف در این اثر، به‌جای روایت‌های ماجراجویانه یا حادثه‌محور، بر زیست روزمره، تکرار، و تجربه‌ی ملال‌انگیز انسان‌هایی متمرکز است که در حاشیه‌ی تحول‌های بزرگ گرفتارند.

روابط بین فردی که در این نمایش روایت می‌شوند، از دل روزمرگی بیرون می‌آیند و برخلاف مسیرهای رایج دراماتیک و قهرمان‌محور بر ناامیدی‌ها، ناکامی‌ها و آرزوهای به تعویق‌افتاده تأکید دارند. شخصیت‌هایی چون ووی‌نیتسکی (دایی وانیا)، سونیا و آستروف نمونه‌هایی عینی از این شکست‌های خاموش‌اند که به‌جای تغییر بیرونی، درگیر نوعی رنج بدون گره‌گشاییِ درونی هستند. ویژگی‌هایی چون حذف نقطه‌ی اوج کلاسیک، تأکید بر سکوت و مکث، و انتقال تراژدی از سطح به عمق روان، دایی وانیا را از بسیاری از آثار مشابه خود متمایز می‌سازد و آن را به الگویی برای درام‌های شخصیت‌محور قرن بیستم بدل کرده است.

جمله زیبا از کتاب دایی وانیا


خلاصه کتاب دایی وانیا

در دایی وانیا، چخوف زندگیِ ساکنان ملکی روستایی را روایت می‌کند که با ورود پروفسور سرِبریاکوف، استاد بازنشسته‌ی مغرور، و همسر جوان و زیبایش یلنا آندریِونا، دچار بحران می‌شوند. ایوان پتروویچ ووی‌نیتسکی، ملقب به دایی وانیا، سال‌هاست با فداکاری و بدون هیچ چشم‌داشتی به پروفسور خدمت می‌کند. اما، اکنون که پروفسور تصمیم به فروش ملک دارد، وانیا با احساسی از بیهودگی، خیانت و عشقی نافرجام روبه‌رو می‌شود. آستروفِ پزشک، که شخصیتی درگیر با ملال و فرسودگی است، دل‌باخته‌ی یلنا شده‌ است. و از طرفی سونیا، دختر پروفسور از ازدواج اولش، در عشقی یک‌طرفه، عاشق آستروف است. تعارض‌های خاموش، آرزوهای ناکام و سکوت‌های سنگین، اتمسفرِ صحنه را شکل می‌دهند. در پایان، شخصیت‌ها نه بر پایه‌ی گره‌گشایی، بلکه بر پذیرش خستگی، تکرار و ادامه‌ی زندگیِ بدونِ امید استوارند.

چرا باید کتاب دایی وانیا را بخوانیم؟

دایی وانیا چخوف نه‌تنها به‌عنوان یکی از نقاط عطف درام مدرن، بلکه به‌مثابه‌ی آینه‌ای برای تأمل در وضعیت انسان معاصر، خواننده‌ی امروزی را به تجربه‌ای عمیق از ملال، سکوت و میلِ ناتمام به تغییر دعوت می‌کند. چخوف در این اثر، به‌جای ارائه‌ی پاسخ یا قهرمان‌محوری کلاسیک، فضایی می‌سازد که در آن پرسش‌ها، تعلیق‌های درونی و روابط فرساینده، حقیقت انسان مدرن را آشکار می‌کنند. مواجهه با شخصیت‌هایی که در زیست روزمره و ناامیدی‌های خاموش گرفتارند، امکانی است برای درک شکل‌های پنهان فرسایش روانی و بحران معنا. از همین رو، این نمایش‌نامه هم در مطالعات روان‌شناسی ادبی و هم در متد‌های بازیگری به روش استانیسلاوسکی، جایگاهی ارزشمند دارد. خواندن دایی وانیا، ما را به تأملی عمیق در لایه‌های ناپیدای انسان، بی‌آنکه به شعار، گره‌گشایی یا اغراق متوسل شود، می‌کشاند. این اثر همچنان زنده است، زیرا به‌جای تأکید بر تغییرات بیرونی، روایتگر ایستایی و تنش درونی‌ای‌ است که انسان معاصر از آن بیگانه نیست.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

نمایشنامه دایی وانیا برای دانشجویان ادبیات نمایشی، مطالعات تئاتر و روان‌شناختی ادبی منبعی ارزشمند، در راستای تحلیل ساختار درام و شخصیت‌پردازی‌های دقیق به شمار می‌آید. از طرفی این اثر و دیگر نمایش‌نامه‌های چخوف، به بازیگران و کارگردانانی که در پی درک لایه‌های پنهان و رئالیستی شخصیت‌های نمایشی و کنش‌های درونی آنها هستند، نیز پیشنهاد می‌شود. خوانندگانی که با آثار نویسندگانی چون ایبسن و استریندبرگ آشنا هستند، به‌خوبی می‌توانند تأثیرات و بدعت‌های چخوف را در خلق تنش‌های درونی شخصیت‌هایش درک کنند. این نمایشنامه برای کسانی که به روایت‌های درون‌گرایانه و موقعیت‌محور علاقه دارند و تمایل دارند از زاویه‌دید متفاوتی به تئاتر شخصیت‌محور نگاه کنند نیز مناسب است. در نهایت، دایی وانیا مجالی است برای شناخت بهتر زوایای پنهان زندگی انسان و تأمل در ابعاد روانی و اجتماعیِ انسان معاصر.

درباره آنتوان چخوف؛ نویسنده کتاب

آنتون پاولوویچ چخوف، پزشک، داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس برجسته‌ی روس، از چهره‌های پیشگام ادبیات نمایشی مدرن به‌ شمار می‌آید که در اواخر قرن نوزدهم با زبانی موجز، ساختاری نو و نگاهی تحلیلی چرخشی بنیادین در درام کلاسیک ایجاد کرد. آثار او برخلاف الگوهای انگیزشی یا داستان‌های حادثه‌محور متعارف، بر ثبت و تحلیل زندگی‌های ایستا، ناامید و گرفتار در یکنواختی متمرکزند؛ زندگی‌هایی که به جای حرکت رو به جلو، در تکرار و سکوت شکل می‌گیرند. چخوف که در سال ۱۸۶۰ در تاگانروگ متولد شد، در کنار نوشتن، به طبابت نیز مشغول بود؛ پیوندی که باعث شد آثارش سرشار از مشاهده‌های دقیق، بدون قضاوت، و عمیقاً انسانی باشد. او در همکاری با کنستانتین استانیسلاوسکی و تئاتر هنری مسکو، نه‌تنها اتمسفر اجراییِ جدیدی برای نمایش‌نامه‌هایش ایجاد می‌کند، بلکه زمینه‌ساز تثبیت نوعی درام موقعیت‌محور و مبتنی بر تحولات عاطفی-درونی نیز شد.

از میان بهترین آثار چخوف، می‌توان به باغ آلبالو و سه خواهر اشاره کرد که به‌مانند دایی وانیا با حذف نقطه‌ اوج‌های متعارف و اتکا بر درون‌گرایی شخصیت‌ها، الگویی تازه برای روایتِ نمایشی بنیان نهادند. چخوف با پرهیز از داوری اخلاقی و ایدئولوژیک، شخصیت‌هایش را با همه‌ی ضعف‌ها، ناتوانایی‌ها و اشتیاق‌های ناکام، در مرکز توجه قرار می‌دهد. قدرت ماندگار آثار او نه در نصیحت یا پیام، بلکه در توانایی‌اش برای بازتاب رنج انسانی در شکل خام و روزمره‌ی آن نهفته است.

نظرات مشهور درباره کتاب دایی وانیا

منتقدان و محققان همواره به تسلط چخوف بر همبستگیِ عینی -نشان‌دادن درونیات شخصیت‌ها به‌کمک رفتارها و دیالوگ‌های دقیق تا توصیف‌های مستقیم- اشاره کرده‌اند؛ او تراژدی‌هایی از زندگی‌ِ معمولی را در دل سکوت، تأکید‌های دقیق حالات درونی و پایان‌بندی‌های غافل‌گیرکننده‌ی عاطفی خلق کرده است. هر دیالوگ گویی گامی مستقل. در کشف انگیزه و امیدهای سرکوب شده‌است. (کارل دی. کرامر. مجله‌ی درامای مدرن.۱۹۹۹)

واشنگتن‌پست در نگاهی روان‌کاوانه و بالینی می‌نویسد: (چخوف) زندگی شخصیت‌هایش را بدونِ هیچ هیجانی، اما با دقتی علمی، به‌مانند شکل‌دادن به شخصیت‌هایی‌ چون آستروف و وانیا خلق می‌کند؛ شخصیت‌هایی که در برابر پوچیِ حیات و بحرانِ مفهومیِ آن، مقاومت می‌کنند.

به اعتقاد اریک بنتلی، چخوف با حذف ساختارهای مرسوم و کم‌کردنِ تعداد شخصیت‌ها، نمایشی خلق می‌کند که متمرکز بر جزئیات مرسوم و کنش‌های عاطفی ناتمام است. خلقِ نقطه‌‌ی اوجِ کاذب (pseudo-climax) در صحنه‌ی تیراندازی نافرجام دایی وانیا، تمایزی آشکار با تراژدی‌های کلاسیک دارد.

اقتباس‌ها از این کتاب

اندرو اسکات و اجرای تک‌نفره‌اش از شخصیتها؛ در این اجرای منحصربه‌فرد که با متنی از سیمون استفنز و کارگردانیِ سام ییتس همراه است. اندرو اسکات، هشت نقش مختلف را به‌تنهایی اجرا می‌کند؛ از دایی وانیا تا سونیا، یلنا و آستروف. منتقدان معتقدند اجرای اسکات با تغییرات ظریف در لحن، کنش و اکسسوار صحنه همچون: عصا، دستمال یا توپ تنیس، شخصیت‌ها را به‌شکلی دقیق، رؤیت‌پذیر می‌کند؛ اگرچه ممکن است برخی از شخصیت‌ها کم‌عمق یا مبهم به نظر آیند، اما حسِ عاطفی و تنش درونی آن‌ها، با مخاطب ارتباط لازم را پیدا می‌کند. (اجرا در وست ایند لندن. ۲۰۲۳)

اولین تجربه‌ی کارگردانی آنتونی هاپکینز، بازیگر مشهور و بنام سینما، اقتباسی است از دایی وانیا به‌نام آگوست که محصول سال ۱۹۹۶ است. هاپکینز بازیگر نقش سرایدار این فیلم را بازی می‌کند. او در این اقتباس، نسخه‌ای مینیمال، اما وفادار به روح چخوف ارائه می‌دهد. عشق‌ نافرجام، تکرار و تضاد فرهنگیِ زندگیِ مردم ولز، موضوعاتی است که آنتونی هاپکینز سعی دارد در این فیلم به تماشاگرانش نشان دهد.

بخشی از متن نمایشنامه دایی وانیا

وینی‌تسکی: هوا گرم و نمناک است، اما این دانشمند بزرگ ما با بالاپوش از خانه بیرون می‌آید، گالش به پا می‌کند، دستکش می‌پوشد و چتر با خودش می‌آورد.

آسترف: از خودش مراقبت می‌کند.

وینی‌تسکی: وای که چه‌قدر خوشگل است، خوشگل به تمام معنی! در عمرم زنی به این زیبایی ندیده‌ام.

تلگین: من چه توی دشتی قدم بزنم، مارینا تیموفیونا، چه در باغی پردارودرخت و پر سایه و چه نهری را نگاه کنم، احساس خوشبختی توصیف‌نشدنی‌ای به من دست می‌دهد. هوا دلپذیر است و پرنده‌ها به‌طرز دلپذیری می‌خوانند. صلح و صفا و تفاهم میان‌مان حکم‌فرماست: دیگر از این بهتر چه چیزی می‌توانیم آرزو کنیم؟ [فنجان چایی را که به او تعارف شده می‌گیرد.] بی‌نهایت متشکرم.

وینی‌تسکی: [خیال‌پردازانه:] چه چشم‌هایی...زنی معرکه.

آسترف: ایوان پترویچ، تعریف کن ببینیم!

وینی‌تسکی: [با بی‌حالی:] چه چیزی را می‌خواهی تعریف کنم؟

آسترف: تازه چه خبر؟

وینی‌تسکی: هیچی. همه‌چیز مثل گذشته است. من همان که بودم هستم، شاید هم بدتر شده‌ام، بی‌بندوباری تمام‌عیار، هیچ فعالیتی نمی‌کنم، مثل پیرزنی هاف‌هافو، مدام غر می‌زنم. کلاغ پیرم، مادرم را می‌گویم، مدام درباره‌ی آزادی و تساوی حقوق زن‌ها حرف می‌زند، یک چشمش به گور است و با چشم دیگر توی کتاب‌های علمی، دنبال فرارسیدن دوران زندگی جدیدی می‌گردد.

نظرات کاربران

Mohammad
۱۴۰۱/۰۳/۲۷

(۳-۲۶-[۳۴]) نمایشنامه ای رئالیستی که چخوف سعی کرده در اون ملال و رنج انسان ها رو نشون بده. " کسانی که صد یا دویست سال پس از ما زندگی خواهند کرد و تحقیرمان می کنند که چرا زندگی مان را چنین احمقانه

- بیشتر
sara
۱۳۹۸/۰۵/۲۷

چخوف برتر و والاتر از هر نویسنده ای . عالی بود

محمد جواد اخباری
۱۴۰۱/۰۶/۲۲

داستانی روان و زیبا .در این نمایشنامه احساس میکنم زمانی چخوف آن را نوشته که متوجه سوال های بیشماری در برابر خود شده است .سوالاتی همچون هدف و معنا زندگی .بیهودگی زندگی ،بدون غایت بودن زندگی و امثالهم .

ر.د.ب
۱۴۰۱/۰۲/۰۹

در مورد ملال و واقعیت زندگی مدرن...

PARSA13761
۱۴۰۲/۰۴/۲۵

عالی

بریده‌هایی از کتاب

استعداد دارم، باهوش و جسورم!... اگر به‌طور عادی زندگی می‌کردم، می‌توانستم شوپنهاور دیگری بشوم، یا داستایفسکی دیگری!
Mohammad
در وجود انسان همه‌چیز باید زیبا باشد: چهره‌اش، لباس‌هایش، روحش و اندیشه‌هایش.
Mohammad
دانستن راز کسی دیگر درحالی‌که آدم نمی‌تواند کمکش بکند، چه دردناک است.
Mohammad
وقتی زندگی واقعی از آدم می‌گریزد، به سراب‌ها پناه می‌برد
Mohammad
زندگی، کسالت‌بار، احمقانه و کثیف است.
pejman
دانستن راز کسی دیگر درحالی‌که آدم نمی‌تواند کمکش بکند، چه دردناک است.
pejman
انسان طوری خلق شده که با هوش و نیروی خلاقه‌اش، به دارایی‌های طبیعی‌اش بیفزاید، اما تاکنون چه چیزی آفریده؟ فقط نابود کرده. از تعداد جنگل‌ها روزبه‌روز کاسته می‌شود، رودها به خشکی می‌گرایند، شکار نایاب می‌شود، آب‌وهوا خشک و نامساعد می‌شود و زمین هرروز فقیرتر و زشت‌تر می‌شود.
zahra.Askari
تنبلی و بیکاری مسری است!
محمد جواد اخباری
مغزم دست‌نخورده باقی مانده، عقلم هنوز سر جایش است، اما احساس‌هایم کُند شده و زنگار گرفته‌اند. هیچ آرزویی ندارم، احساس احتیاج به هیچ‌چیزی هم نمی‌کنم، به کسی هم علاقه‌مند نیستم... شاید فقط به تو.
samane mosavi
گذشته‌ای برایم نمانده، به‌طرز احمقانه‌ای آن را با افکاری بیهوده به باد داده‌ام. حالا هم جز پوچی‌ای بیهوده چیز دیگری برایم نمانده.
zahra.Askari

حجم

۸۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۸۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۶۱,۰۰۰
تومان