دانلود و خرید کتاب صوتی دراکولا
معرفی کتاب صوتی دراکولا
کتاب صوتی دراکولا نوشتهٔ برام استوکر و ترجمهٔ محمود گودرزی با صدای جمعی از گویندگان است و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است. دراکولا ترسناکترین داستان دنیاست و شنیدن این داستان مو بر تن هر شنوندهای سیخ میکند. این داستان آنقدر شهرت پیدا کرد که امروزه اگر بخواهند بگویند موجودی خونآشام است، میگویند دراکولاست!
درباره کتاب صوتی دراکولا
اگر فیلم دراکولا ساختهٔ فرنسیس فورد کاپولا را دیده باشید، این صحنه را به خاطر دارید که دراکولا در نیمهشب، «مینا»، دوشیزهای پاک و معصوم را صدا میکند و به سراغش میرود. وحشت تمام وجود بیننده را فرا میگیرد. دراکولا این خونآشامی که شبهنگام در هیئتی دیگر درمیآید، به خون مینا احتیاج دارد... .
دراکولا را ترسناکترین داستان دنیا نامگذاری کردهاند. استوکر هشت سال از عمرش را صرف تحقیق و بررسی در فرهنگهای اروپا و خواندن افسانههای مربوط به خونآشامان کرده بود تا توانست این رمان خارقالعاده را بنویسد. قالب داستان دراکولا بر پایهٔ نامهنگاری است و شخصیتها با نامهها باهم ارتباط برقرار میکنند. همچنین چهار فصل نخست رمان را خاطرات یکی از شخصیتها (جاناتان) دربر میگیرد.
داستان دراکولا با شخصیت جاناتان آغاز میشود که وکیل است و برای شرکت فردی به نام پیتر هاوکینز کار میکند. شرکت برای خرید کارفاکس که ملکی بسیار قدیمی در لندن است، به کنت دراکولا مشاوره میدهد.
جاناتان در طول سفر به ترانسیلوانیا، شهر وین را میبیند، در خیابانهای بوداپست گشتوگذار میکند، روی پلهای باشکوه رودخانهٔ دانوب قدم میزند و یک شام فوقالعاده در رویال هتل کلوزنبرگ میخورد. جاناتان بعد از خوردن غذا، به قطار برمیگردد تا به سفرش به سمت شرق ادامه دهد. او از پنجره که به بیرون نگاه میکند، سرزمینی را میبیند سرشار از هر نوع زیبایی، نهرها، رودهای وسیع، شهرهای کوچک و قلعهای بینظیر بر فراز یک تپه. او در هر ایستگاهی که قطار از آن رد میشود، میتواند گروهگروه آدمهای جالب را ببیند؛ مثلاً زنانی با آستینها و زیردامنیهای کاملاً سفید، یا مردان اسلواک که با سبیلهای کلفت مشکی، کلاههای لبهدار بزرگ و کمربندها و پوتینهای کارشدهٔ چرمی گنده، پز میدادند.
کنت دراکولا به جاناتان گفته بود که به هتل گلدنکران برود. او آنجا منتظرش خواهد بود. کنت دراکولا، یکی از نجیبزادههای ترانسیلوانی است. جاناتان پس از فهمیدن این موضوع که دراکولا یک خونآشام است، موفق میشود از قلعه فرار کند. در این حین شخصیتهای دیگری چون مینا، پروفسور آبراهام وَن هلسینگ و... نیز به داستان اضافه میشوند و این رمان گوتیک را به داستانی عاشقانه تبدیل میکنند.
شنیدن کتاب صوتی دراکولا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این داستان را به دوستداران داستانهای معمایی و ترسناک پیشنهاد میکنیم.
درباره آبراهام استوکر
آبراهام استوکر (۱۹۱۲ ـ ۱۸۴۷) ملقب به برام استوکر، نویسندهای ایرلندی و خالق رمانها و داستانهای کوتاه بسیاری است. زندگی وی تا نوجوانی درگیر بیماریای بود که سبب شد چند سال از عمر خود را در رختخواب بگذراند. تجربیات دوران نقاهت تأثیر ارزشمندی در زندگی وی بر جای نهاد.
استوکر رمانهای بسیاری را به رشتهٔ تحریر درآورده است، اما مشهورترین داستان او، دراکولاست که به سبب حضور خونآشامی به نام «کنت دراکولا» بر سر زبانها افتاد. پیش از شروع نگارش این داستان، استوکر هشت سال از عمرش را صرف تحقیق و بررسی در فرهنگهای اروپا و خواندن افسانههای مربوط به خونآشامان کرده بود. دراکولا رمانِ بخشبندیشدهای است که بهصورت خاطرات ثبتشده، تلگرافها، و نامههای ارسالشده بین افراد نگاشته شده است.
بخشی از کتاب صوتی دراکولا
«بیشک اینجا به دام افتادهام. شب گذشته کنت با لحنی بسیار متین از من خواهش کرد سه نامه بنویسم، یکی حاوی این مطلب که کارم اینجا کموبیش تمام شده و تا چند روز دیگر راهی خانه میشوم، در دیگری بگویم که روز بعد از تاریخ نامه حرکت میکنم و در سومی بنویسم که قلعه را ترک کرده و به بیستریتسا رسیدهام. دوست داشتم سرپیچی کنم، اما حس کردم در وضعیت موجود و مادامی که سراپا در اختیار او هستم، مشاجرهٔ علنی با کنت دیوانگی است و اگر مخالفت کنم، سوءظن و خشمش را برمیانگیزم. میداند که من از چیزهای بسیاری باخبرم و نباید زنده بمانم، مبادا برایش خطرناک شوم؛ تنها راهی که دارم این است که فرصتهایم را طولانی کنم. شاید اتفاقی بیفتد که فرصت گریختن را برایم فراهم آورد. در چشمانش نشانهای از خشم فزایندهای را دیدم که وقتی آن زن موبور را از خود راند در چهرهاش هویدا بود. برایم توضیح داد که ارسالهای پُستی اندک و نامطمئناند و اکنون نامههای من آرامش ذهنی دوستانم را تضمین میکند؛ قرار بود دو نامهٔ آخر تا موعد مناسب در بیستریتسا نگه داشته شوند، شاید من به یاری بخت اقامتم را تمدید کنم، بنابراین کنت با چنان شور و حرارتی به من اطمینان داد ارسال این دو نامه را لغو خواهد کرد که اگر با او مخالفت میکردم، بدگمانی تازهای در او برمیانگیختم. بنابراین وانمود کردم با نظراتش موافقم و پرسیدم چه تاریخهایی باید روی نامهها بنویسم. دقیقهای به محاسبه سپری کرد و بعد گفت: «اولی باید دوازدهم ژوئن باشد، دومی نوزدهم ژوئن و سومی بیستونهم ژوئن.»
حالا میدانم طول عمرم چقدر است. خدا به دادم برسد!»
زمان
۲۳ ساعت و ۲۲ دقیقه
حجم
۳ گیگابایت, ۱۳۸٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲۳ ساعت و ۲۲ دقیقه
حجم
۳ گیگابایت, ۱۳۸٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
این کتاب صرفا یه داستان سرگرمکننده نیست، یه شاهکار ادبیه. خیلی هنر میخواد با واژهها و جملهها همون حس ترس و تعلیقی رو در خواننده ایجاد کنی که دیدن یک فیلم ترسناک با اون همه امکانات سمعی و بصری میتونه
کتابی بسیار جذاب بود. از آن دست کتابها که فقط زمانی کنار میگذاریاش که واقعا مجبوری.
گوش دادن به نسخه صوتی دراکولا برام جالب بود
عالی بود صحنه به صحنه توضیح میداد و تقریبا از اواسط کتاب متوجه ربط موضوعات به هم میشی. اونوقت لذت شنیدنش دو چندان میشه . بی وقفه گوش دادم و واقعا لذت بردم
هر چی کتاب عالی بود گویندگی داغون بود
خوب بود
این نسخه صوتی سانسور شده هست ؟
سلام دوستان صوتی این کتاب سانسور شده هست یا نه؟!چون بعضیها گفتن سانسور شده هست ممنون میشم جواب بدین
یک کتاب بینظیر در ژانر خودش
من کارتن هتل ترانسیلوانیا رو فوق العاده دوست داشتم و دیدم،که یه ذهنیت قشنگ و کارتونی به شما میده،و درقبالش شنیدن این کتاب دقیقا عکس اون تجربه رو به شما میده حس ترس و دلهره و معما گونه بودن داستان! بنظرم