دانلود و خرید کتاب زندگی پیش رو رومن گاری ترجمه لیلا عبداللهی
تصویر جلد کتاب زندگی پیش رو

کتاب زندگی پیش رو

معرفی کتاب زندگی پیش رو

«زندگی پیش رو» رومن گاری شاید به اندازه آثار دیگرش، «خداحافظ گری کوپر»، «تربیت اروپایی»، یا ریشه‌های آسمان» شناخته شده نباشد، اما می‌تواند به همان اندازه محبوب باشد.

زندگی در پیش رو، داستان زندگی در پیش روی یک پسر نوجوان، در دنیایی است که انگار به‌تازگی آن را شناخته است. دنیایی که با دنیای خیلی‌ها متفاوت است. شاید تو هیچ‌گاه نخواهی چنین زندگی‌ای پیش روی خود داشته باشی اما مومو، پسر عرب کوچکی که در یک آپارتمان، در محله بلویل پاریس (یکی از محلات قدیمی و آسیایی نشین شهر) همراه چندین بچه بی‌سرپرست و بدون پدر دیگر، با زنی یهودی، معلوم‌الحال و بیمار زندگی می‌کند، دنیایی نامهربان و آینده‌ای نامعلوم پیش روی خود دارد. او دنیا را از دید خودش برای شما شرح می‌دهد، از زندگی‌ رقت‌بار خود و بجه‌های دیگر می‌گوید، از دوستان بزرگ‌سال یا حتی پیرمردان و پیرزنانی که پیدا می‌کند، از کشف حقایق ریز و درشت و زشت و زیبای پیرامونش، از کشف یک حقیقت غیر منتظره در زندگی‌اش، از دوستی‌اش با یک چتر به اسم آرتور و از بیماری و مرگ مادام رزا، که هر روز با وزن زیادش هفت طبقه‌ی بدون آسانسور را برای گذران زندگی بالا و پایین می‌کند.

«وقتی خیلی کوچک بودم نمی‌دانستم که مادر ندارم. حتی نمی‌دانستم که باید مادر داشته باشم و مادام رزا هم برای اینکه در این‌باره حرفی نزند همیشه از این موضوع طفره می‌رفت. من نمی‌دانم که چطور شد و چه مشکلی پیش آمده بود که من به دنیا آمدم. رفیقم لوماهوت که چند سال از من بزرگتر بود به من توضیح داده بود که به دنیا آمدن ما به دلیل جبر زمان بوده است. او در شهر قصبه، در الجزایر به دنیا آمده و تا مدت‌ها بعد به فرانسه مهاجرت نکرده بود. در آن دوران، قصبه شهر تمیزی نبود و لوماهوت به خاطر نبودن آب آشامیدنی و توالت تمیز و چیزهای دیگر به دنیا آمده بود. لوماهوت چندین سال بعد که پدرش سعی داشت او را قانع کند که تقصیری ندارد که لوماهوت به دنیا آمده و از این کار قصد آزار کسی را نداشته است، از این موضوع آگاه شد.

رومن گاری در «زندگی پیش رو» شما را به چنین فضایی می‌برد. نوعی از زندگی که شاید خیلی از آدم‌ها در دنیا تنها شنیده‌اند که وجود دارد، اما آن را از نزدیک لمس نکرده‌اند.

مهشید
۱۳۹۸/۱۰/۲۳

من نسخه چاپی این کتاب قبل از ممنوع الچاپ شدنش رو خوندم، به همین خاطر نمیتونم بگم کتابی که قراره توی طاقچه بخونید خوبه یا نه. وقتی حتی جلد کتاب سانسور شده، دیگه محتواش مشخصه. اما نسخه ای که من

- بیشتر
Bahador
۱۳۹۸/۰۴/۰۴

اولین کتابی بود که از رومن گاری می خوندم. تا اواسط داستان، مثل ترن ی که که اوج میگیره آروم و آروم به نقطه ی لمس آسمون رسیدیم و ... ناگهان، با هم فرود اومدیم. فرودی که انگار تا اعماق

- بیشتر
farzane
۱۳۹۸/۰۲/۲۹

من کتاب رو با ترجمه لیلی گلستان خوندم. به شدت خوب و قابل پیشنهاده یه کتاب بزرگسال راجب بچه ای که خلاهای خیلی بزرگی تو زندگیش داره. کتاب از زبان خود پسربچه روایت میشه ٬ شخصیتی که سعی داره بزرگتر از سنش

- بیشتر
SIR_SARAB
۱۳۹۸/۰۳/۰۷

نسخه‌ای که لیلی گلستان ترجمه کرده به گفته‌ی بی‌بی‌سی خیلی سانسور شده. کسی از وضعیت سانسور این یکی خبر داره؟ پی‌نوشت: من نسخه‌ی نمونه‌ی اینجا رو با نسخه‌ای که تو فیدیبو از لیلی گلستان ترجمه شده مقایسه کردم. اولن که قیمت

- بیشتر
kimia
۱۳۹۸/۰۹/۰۳

نسخه ی چاپی این کتاب رو ، البته از یه مترجم دیگه خوندم ولی پیشنهاد میکنم حتما بخونین چون واقعا قشنگه..خصوصا سیر بازگو کردن اتفاقات به قشنگی نوشته شده.

Pourdad
۱۳۹۹/۰۳/۰۶

به نظر من ترجمه خوب و روان بود. رومن گاری به طرز خوبی داستان رو همرام با جزییاتی که عملا شما رو از داستان منحرف نمی کنه پیش میبره. کتاب خوبی بود.

Zahra Dashti
۱۳۹۹/۱۲/۰۲

دومین کتابی بود که از رومن گاری می‌خوندم و جالب اینجا بود که این کتاب هم مثل کتاب پیشین (خداحافظ گاری کوپر) محوریت داستان تفکرات و واگویه‌های یک فرد با نگرشی خاص بود. یک فرد که در عین عادی بودن

- بیشتر
مانا
۱۳۹۹/۰۷/۲۰

عالیه. بعد سال ها دوباره دانلود کردم خواندم. هنوزم شیرین و خواندنی بود.

Pooria Mardani
۱۳۹۹/۰۶/۲۵

زندگی برای یک پسر ده ساله بی سرپرست که در چند لحظه چهارده ساله میشود، چگونه میتواند باشد؟!

setare
۱۳۹۹/۰۱/۰۸

جذاب بود، ترجمه هم خوب بود

به طرفش دویدم و او من را در آغوش گرفت
SIR_SARAB
انسان‌ها بیشترین غمشان را در چشمانشان نشان می‌دهند.
Azar
همهٔ قهرمانان دنیا در آمریکا هستند.
SIR_SARAB
«زندگی برای همه نیست، فقط مخصوص تعداد خاصی از آدم‌هاست.»
babli
یادم است که یک روز رک و راست به او گفتم که باید کمتر بخورد، اما این کار برای زنی که در تمام دنیا تنهاست می‌تواند خیلی سخت باشد. و نسبت به دیگران، نیاز دارد که حجمش بیشتر باشد تا کمتر احساس تنهایی کند. نبودن کسی که نسبت به آدم محبت نماید باعث چاقی می‌شود.
mery
مادام رزا سلامتی درست و حسابی هم نداشت. شک نکنید اگر تنها یک نفر در دنیا لیاقت یک آسانسور را داشت، آن کس مادام رزا بود.
SIR_SARAB
اما او دیگر حرفی نزد و صحبتمان همانجا قطع شد. مردم عجیب و غریبند. با من حرف زد، از من تعریف کرد، لبخند مهربانی به من زد و آهی کشید و رفت. فضولِ عوضی.
Pooria Mardani
باور کنید که این پسرک یک جانور خاصی بود. چهار سالش شده بود و هنوز خوشحال بود.
Pooria Mardani
چشم‌هایش داد می‌زدند که به کمک نیاز دارد. چشمان آدمی همیشه بیش از همه جای بدن نیازمند کمک هستند.
Pooria Mardani
انسان‌ها بیشترین غمشان را در چشمانشان نشان می‌دهند.
✿⁠tanin

حجم

۱۸۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۸۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
۳۴,۳۰۰
۳۰%
تومان