دانلود و خرید کتاب جین ایر شارلوت برونته ترجمه مرضیه خسروی

معرفی کتاب جین ایر

کتاب جین ایر، مشهورترین رمان شارلوت برونته، داستانی خواندنی از زندگی دختر یتیمی به نام جین است که برای کار به خانه‌ی خانواده‌ای ثروتمند می‌رود. کاری که زندگی او را تغییر می‌دهد...

جین ایر بارها توسط مترجمان مختلف ترجمه شده است. اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی زیادی از این کتاب صورت گرفته است و داستانش، به یکی از آثار ماندگار ادبیات جهان تبدیل شده است. این کتاب را می‌توانید با ترجمه‌ای روان از مرضیه خسروی بخوانید و از خواندن یک رمان کلاسیک لذت ببرید.

درباره کتاب جین ایر

جین ایر، زندگی دختر یتیمی به نام جین است. او که پدر و مادرش را از دست داده است، همراه با خانواده دایی‌اش زندگی می‌کند. زندایی جین که زنی سختگیر و بدجنس است مدام با او به مشکل برمی‌خورد تا جایی که همسرش را راضی می‌کند که جین را به پرورشگاه بفرستند.

زندگی جین پر از سختی است اما همه این سختی‌ها شخصیت او را قوی‌ می‌کند. وقتی که جین بزرگ می‌شود، برای کار تدریس به خانه‌ی خانواده‌ای ثروتمند می‌رود. آشنایی جین با خانواده‌ی راچستر و با اربابش، زندگی جین را تغییر می‌دهد. کم‌کم عشقی پرشور و عمیق میان جین و آقای راچستر شکل می‌گیرد. اما جین زمانی که متوجه می‌شود آقای راچستر ازدواج کرده است و همسرش که دیوانه شده، در طبقه بالای خانه زندگی می‌کند، با دلی شکسته، خانه آقای راچستر را ترک می‌کند...

چرا باید کتاب جین ایر را بخوانیم؟

جین ایر یکی از مشهورترین کتاب‌های دنیا است. این اثر ترکیبی از واقع‌گرایی، عشق و فمنیسم است. شارلوت برونته با نوشتن جین ایر نشان داد که چقدر از زمانه و روزگار خودش، جلوتر بوده است. اگر نگاهی به فهرست بهترین کتاب‌های کلاسیک دنیا بیندازید، نام جین ایر را می‌بینید که در این فهرست خودنمایی می‌کند.

کتاب جین ایر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

تمام علاقه‌مندان به رمان‌های بزرگ دنیا از خواندن کتاب جین ایر لذت می‌برند. اگر دوست دارید داستان عاشقانه‌ی بی‌نظیری بخوانید، پیشنهاد ما به شما کتاب جین ایر است. این کتاب همچنین می‌تواند توجه تمام فعالان حقوق زنان را هم به خود جلب کند.

اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی از کتاب جین ایر

داستان این عشق جذاب، بارها و بارها به روی صحنه رفته است. اولین بار کریستی کابان در سال ۱۹۳۴ فیلم جین ایر را ساخت. ۹ سال بعد در سال ۱۹۴۳ رابرت استیونسون فیلم جین ایر را ساخت و از اورسون ولز و جون فونتین دعوت کرد تا در فیلمش نقش‌آفرینی کنند. دلبرت من در سال ۱۹۷۰، فرانکو زفیرلی در سال ۱۹۹۶، رابرت یانگ در سال ۱۹۹۷ و کری فوکاناگا در سال ۲۰۱۱ از جمله کارگردانانی بودند که نسخه خودشان را از فیلم جین ایر به دنیا عرضه کردند.

درباره شارلوت برونته

شارلوت برونته در سال ۱۸۱۶ متولد شد. او در روستایی واقع در شمال انگلستان زندگی می‌کرد. پدرش کشیش و اهل ایرلند بود و مادرشان اهل کورنوال. شارلوت در کودکی مادرش را از دست داد و به همراه دو خواهرش، امیلی و آن و برادرشان، زندگی می‌کردند. آن‌ها ارتباط بسیار زیادی با دنیای بیرون از کلیسا و مدرسه نداشتند. به همین دلیل در اوقات بیکاری‌شان، به ساختن قصه‌هایی عجیب غریب در مورد مردم بیرون می‌پرداختند. هر دو خواهر شارلوت یعنی امیلی برونته و آن برونته نیز نویسنده هستند. شارلوت ابتدا کتابش جین ایر را که برخی معتقدند متاثر از تجربیات خودش است، با نام مستعار منتشر کرد. اما این کتاب بسیار مورد توجه عموم قرار گرفت. زمانی که مردم متوجه شدند نویسنده‌ی کتاب یک زن است، بسیار تعجب کردند. از میان آثار دیگر شارلوت برونته می‌توان به ویلت، شرلی و پروفسور اشاره کرد. شارلوت در سال ۱۸۵۵ درگذشت.

بخشی از کتاب جین ایر

او سوال کرد'خوب، من کی هستم؟'

ضمن این‌که اسم او را بیان می‌کردم دستم را هم به او دادم. دستم را گرفت و در حالی‌که لبخند می‌زد گفت ”حالتان به زودی خوب خواهد شد” بعد مرا خواباند و خطاب به بسی گفت که باید خیلی مراقب باشد تا در طول ساعات شب مزاحتمی برای او پیش نیاید. بعد از آن‌که سفارش‌های دیگری کرد و گفت که روز بعد هم به من سر خواهد زد، مرا ترک کرد. غصه‌ام گرفته بود چرا که وقتی او بر صندلی نزدیک بالشت من نشسته بود حس می‌کردم دوست و پناهی دارم و هنگامی‌که در را در پشت سر خود بست تمام اتاق در تاریکی فرو رفت و قلبم فرو ریخت؛ غمی وصف‌ناشدنی بر من چیره شده بود.

بسی با لحنی نسبتا ملایم پرسید ”دوشیزه خوابت می‌آید؟”‌ از آن جایی که می‌ترسیدم جمله بعدی وی با خشونت ادا شود جرات دادن پاسخ ‌”نه”را نداشتم، به همین دلیل گفتم ”سعی می‌کنم بخوابم.'

'دوست داری چیزی بنوشی یا می‌توانی چیزی بخوری؟'

“نه متشکرم بسی'

“پس بهتر است من بروم بخوابم چون ساعت از دوازده گذشته است، در طول شب اگر به چیزی نیاز پیدا کردی می‌توانی صدایم کنی.'

چقدر مودب شده بود! شیوه برخورد وی این جرات را به من داد تا از او بپرسم ”بسی، برای من چه اتفاقی افتاده؟ من مریضم؟'

“فکر می کنم در اتاق سرخ حالت یک دفعه به هم خورد و شروع کردی فریاد کشیدن، حتما حالت به زودی بهتر می‌شود.'

ساجده
۱۳۹۷/۰۳/۲۸

رمان عالی بود بر خلاف تمام رمانها که دوطرف از نظر چهره واندام در نهایت زیبایی هستند این رمان داستان عاشقانه ای بود که هیچکدوم از طرفین زیبا نبودند.واینکه اینقدر جین ایر به عقایدش پایبند بود برام خیلی جالب بود.

میـمْ.سَتّـ'ارے
۱۳۹۷/۰۲/۲۰

🎳🎳🎳 خطر اسپویل🎳🎳🎳 داستان دختری که دوران کودکی خودش رو در موسسه ای خیریه درس میخونه و سختی های زیادی متحمل میشه تا این که بعد از مدتی از موسسه خارج میشه و با مشکلات دنیای خارج دست و پنجه نرم

- بیشتر
zeinab ghazizadeh
۱۳۹۸/۰۹/۰۷

من قبلا خوندمش، یه عشق خیلی رمانتیک و قشنگ رو روایت می کنه، از همونایی که ما خانما سرمون درد می کنه براش و همه جا دنبالشیم. مثل عشق یواشکی جرویس پندلتون به جودی ابوت، مثل عشق حقیقی و بی

- بیشتر
Pouya66
۱۳۹۶/۱۲/۲۷

شروع به خوندن این کتاب کردم، با اینکه کلا رمان خون نیستم خیلییی با این کتاب ارتباط برقرار کردم. بخصوص فکر میکنم چون جنبه شرح زندگی داره بسیار قابل باور و دلنشین هست. از دوستانی که کتاب های خوبی با

- بیشتر
golab
۱۳۹۸/۰۹/۰۹

سلام بهترین ترجمه کتاب جین ایر در طاقچه، از کیه؟

Sarina Bizhan
۱۳۹۸/۰۲/۱۶

عالی من بعد از اینکه تمومش کردم یه ساعت به دیوار زل زده بودمو داشتم بهش فکر می کردم خیلی تاثیر گذار بود

Mtr~
۱۳۹۹/۰۱/۲۷

ترجمه خوب نبود ویراستاری هم همچنین درستش کنید، مثلا (آن) رو نوشته بود (ان) یا غلط املایی ها و اشتباهات تایپی که کم نبود ولی کتاب خوب بود اگه دوستش داشتین ربه کا هم در همین محتوا هست اونم بخونید

مامان نقّاش
۱۳۹۷/۰۳/۰۹

باید بگم یکی دو فصل اول برام بسیار غ قابل تحمل بود بس که خسته کننده بود اما... فصول بعد به قدری زیبا بود که اونها رو پوشش داد، و تبدیل شد به یکی از بهترین عاشقانه هایی که خوندم

- بیشتر
Shadi
۱۳۹۸/۰۱/۱۹

در عالی بودن کتاب هیچ حرفی نیست هم پراز اتفاقه هم پراز تشبیه های زیبا و توصیفات عالی ولی هرچی به آخر کتاب نزدیک میشی غلط املایی بیشتر میشه

reaaaaa
۱۳۹۹/۰۲/۱۹

اگر واقعا به دنبال یک داستان جذاب پر محتوا هستید که شمارا به دنیای داستان سوق بدهد این رمان نمونه کامل یک داستان بسیار دلنشین جذاب با فراز فرودهای عالی حتما حتما بخوانید لذت میبرید مطمین باشید

"خدایا از من دور مباش چرا که رنج ها نزدیک هستند و من جز تو یاوری ندارم."
Parinaz
"خدایا از من دور مباش چرا که رنج ها نزدیک هستند و من جز تو یاوری ندارم." “سیلاب در جانم نفوذ کرده، در باتلاق عمیقی غوطه ور شده ام که در ان نمی‌توان ایستاد. در ژرفای آب ها فرو رفتم و تندبادها مرا به کام خود کشیدند.‌“
Pariya
"خدایا از من دور مباش چرا که رنج ها نزدیک هستند و من جز تو یاوری ندارم." “سیلاب در جانم نفوذ کرده، در باتلاق عمیقی غوطه ور شده ام که در ان نمی‌توان ایستاد. در ژرفای آب ها فرو رفتم و تندبادها مرا به کام خود کشیدند.‌“
وامبت بدعنق!
احساسات بدون تعقل در واقع مثل یک داروی آبکی و بی مزه است و از ان سو تعقل عاری از احساس هم مثل لقمه بدمزه و ناگواری است که نمی‌توان ان را بلعید.
Pariya
"خدایا از من دور مباش چرا که رنج ها نزدیک هستند و من جز تو یاوری ندارم."
خیر کثیر
”اگر تمام مردم دنیا از تو نفرت داشته باشند و تو را شرور بدانند اما وجدانت اعمالت را تأیید کند و تو را از خطا مبرا بداند، بدون دوست نخواهی بود.”
zeinab_fa
زندگی برای من مثل ایستادن روی دهانه یک کوه آتشفشان است که هر روز احتمال دارد دهان باز کند و گذازه های آتش از ان بیرون بزند.‌”‌
گل نرگس
خودم را برای دیدن سیل اشک آماده کرده بودم فقط با این تفاوت که انتظار داشتم قطرات گرم اشک هایت روی سینه ام بریزند، و حالا روی زمین بی احساس یا روی دستمال خیست می‌ریزند. اما نه، اشتباه می کنم؛ تو اصلاً گریه نکرده‌ای! می بینم که گونه هایت رنگ پریده و چشم هایت خسته اند اما هیچ اثری از اشک نیست. بنابراین، تصور می کنم در قلبت خون گریه کرده‌ای
میـمْ.سَتّـ'ارے
همین حالا قلبم با احساس قدرشناسی نسبت به خداوند نیکوکار این جهان می‌تپد. او مثل انسان نمی بیند بلکه بسیار اشکارتر از او می بیند؛ داوریش مثل داوری انسان نیست بلکه بسیار بسیار خردمندانه ترست.
Shadi
سبز شدن تدریجی سطح باغچه های قهوه‌ای رنگ و با طراوت تر شدن آن ها این تصور را ایجاد می‌کرد که”امید”شب هنگام بر آن جا پا نهاده و هر بامداد ردپاهایش را می‌توان دید؛
িមተєကє .నមժមተ
انسان می بایست چیزی را دوست داشته باشد، اما چون چیزهایی که شایسته دوست داشتن هستند برای من کمیاب بودند، تلاش می‌کردم لذت دوست داشتن را نثار عروسک مینیاتوری کهنه و رنگ و رو رفته‌ام کنم.
میـمْ.سَتّـ'ارے
چه لطف بیهوده‌ای! مانند بسیاری از الطاف و محبت‌هایی که مدت‌های طولانی در انتظارشان بوده‌ایم اما بسیار دیر شامل حالمان می‌شود!
Shadi
به نظرم آمد که ظلمت چون گردبادی مرا در میان گرفته و من در ان شناورم. و اندیشه به صورت جریان یک توده سیاه و درهم به درونم وارد شد. چنین به نظرم می‌رسید که من به حال خود رها شده، آسوده و بی تقلا در بستر خشک یک رود بزرگ دراز کشیده ام. صدای راه افتادن سیل را در کوهستان های دوردست می‌شنیدم؛ صدای غرش سیلاب به گوشم می‌رسید. نه اراده‌ای برای برخاستن داشتم و نه توانی برای گریز. بی حال افتاده بودم. آرزو می‌کردم بمیرم.
Shadi
چشمانش را به کف اتاق دوخته بود اما یقین داشتم به آن جا نگاه نمی‌کند؛ به نظر می‌رسید که نگاهش به درونش خیره شده وبه قلب خود می نگرد.
.
همان طور که سلیمان نبی گفته”یک غذای گیاهی توأم با محبت، از غذای گوشت گاو پرواری توأم با نفرت بهترست”به همین استدلال، حالا دیگر حاضر نبودم لوود را با تمام محرومیت هایش با گیتس هد و تجملاتش عوض کنم.
حسین خجسته
تو را، تو موجود عجیب و کمابیش غیرطبیعی! را، مثل وجود خودم دوست دارم
خیر کثیر
جایی که قدرت فرماندهی به حد کافی وجود داشته باشد همیشه اطاعت به دنبال دارد.
کاربر ۱۳۵۷۵۸۴
پرنده های کوچک قهوه‌ای که گاهگاهی در داخل پرچینها به هر طرف در حرکت بودند مثل تک برگ‌های حنایی رنگ درختان بود که یادشان رفته بود در فصل خزان از درخت بیفتند.
িមተєကє .నមժមተ
با خود گفتم ‌”پس این دوشیزه الیور وارث ثروت آقای الیورست؛ ظاهراٌ هم از موهبت مال بر خوردارست و هم ازموهبت جمال! معلوم نیست چه تقارن سعدی در طالع او بوده و در چه ساعت مبارکی به دنیا آمده!”
گل نرگس
چه لطف بیهوده‌ای! مانند بسیاری از الطاف و محبت‌هایی که مدت‌های طولانی در انتظارشان بوده‌ایم اما بسیار دیر شامل حالمان می‌شود!
خیر کثیر

حجم

۶۲۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۵۷۶ صفحه

حجم

۶۲۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۵۷۶ صفحه

قیمت:
۱۴۲,۰۰۰
تومان