دانلود و خرید کتاب ایفی ژنی یوهان ولفگانگ فون گوته ترجمه اسدالله مبشری
تصویر جلد کتاب ایفی ژنی

کتاب ایفی ژنی

معرفی کتاب ایفی ژنی

کتاب ایفی ژنی نوشتهٔ یوهان ولفگانگ فون گوته و ترجمهٔ اسدالله مبشری (بهروز مبشری) است. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان این نمایشنامهٔ آلمانی (تراژدی) را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب ایفی ژنی

کتاب ایفی ژنی (Iphigenia in Tauris) حاوی یک نمایشنامه است که پنج پرده دارد و در سال ۱۷۸۷ میلادی به قلم گوته نوشته شده است. «ایفی‌ژنی تواس»، «پادشاه (تورید): اورست»، «برادر ایفی‌ژنی: پیلادیس» و «رفیق اورست: آرکاس» شخصیت‌های این اثر هستند. این نمایشنامه در بیشه‌ای در مقابل معبد «دیان» می‌گذرد. داستان چیست؟ «آگاممنون» لشکر یونان را به بندری آورده و سوار کشتی‌ها کرده است تا به جنگ ترویا برود. چند روزی گذشته و هیچ بادی نوزیده است. سروشی به آگاممنون پیام داده است اگر می‌خواهد از دریا بگذرد، باید دخترش «ایفی‌ژنی» را به درگاه الهه‌دیانا قربانی کند. آگاممنون دخترش را برای قربانی‌کردن به معبد دیانا می‌برد. هنگام شروع مراسم است که باد شروع به وزیدن می‌کند. لشکریان سوار بر کشتی‌ها از بندر حرکت می‌کنند و از سوی دیگر الهه‌دیانا به تودهٔ ابری فرمان می‌دهد تا ایفی‌ژنی را که مدهوش در قربانگاه افتاده، بردارد و در جزیرهٔ «تاریس» سالم فرود آورد. رسم و آیین مردم آن جزیره چنان بود که هر گاه غریبه‌ای به جزیره قدم می‌گذاشت، او را می‌گرفتند و می‌کشتند. این نمایشنامه به مسئلهٔ زنان پرداخته است. در طول تاریخ مردان همواره حقوق زنان را نادیده گرفته و به آنان ظلم کرده‌اند. در چنین اوضاعی، دختری تنها، در دیار غربت و به دور از پدر و مادر و خواهر و برادر در میان قومی وحشی چه خواهد کرد؟ این نمایشنامه به قلم یوهان ولفگانگ فون گوته را بخوانید تا بدانید. زبان نمایشنامهٔ «ایفی‌ژنی»، تغزلی و بسیار لطیف و زیبا توصیف شده است.

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب ایفی ژنی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی قرن ۱۸ آلمان و قالب نمایشنامه (تراژدی) پیشنهاد می‌کنیم.

درباره یوهان ولفگانگ فون گوته

یوهان ولفگانگ فون گوته (Johan Wolfgang von Gӧthe) در سال ۱۷۴۹ میلادی به دنیا آمد و در ۱۸۳۲ درگذشت. او شاعر، رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و دانشمند جنبش رمانتیسم آلمان بود. هر چند فیلسوف به‌معنای معمول کلمه نبود، به‌شدت از آثار باروخ اسپینوزا، گوتفرید ویلهلم لایب نیتس، امانوئل کانت و فریدریش ویلهلم فون شلینگ تأثیر پذیرفت و به‌شیوهٔ خودش آرای آن‌ها را تفسیر و در تفکرات خویش جذب و حل می‌کرد. آرای زیباشناختی گوته در رسالهٔ نظری منفردی نیامده؛ در سراسر مقالات انتقادی و مکاتبات چندجلدی او پراکنده است. گوته با توصیف طبایع هنری آشفته در اشعار و نمایشنامه‌ها و رمان‌ها و نیز در وجود خویش، تأثیری عظیم بر ادبیات اروپایی گذاشت. او در فرانکفورت در خانواده‌ای متمکن و معتقد به آیین لوتر به دنیا آمد. از ۱۷۶۵ تا ۱۷۶۷ در دانشگاه لایپزیگ به تحصیل پرداخت و نخستین کمدی خود را در سال ۱۷۶۷ با نام «طبع ملون عاشق» و تراژدی منظومی با عنوان «دوستان گناهکار» را در ۱۷۶۸ نوشت. با موفقیت نمایشنامه‌اش، در سال ۱۷۷۳ کار ادبی خود را آغاز کرد. در چند سال بعد اشعار و نمایشنامه‌­ها و رمان‌هایی نوشت و به نثری دست یافت که پیش‌نمونهٔ شاهکار عظیم او با عنوان «فائوست» (آغاز در سال ۱۷۷۵)، «اگمونت» (۱۷۸۸) و «رنج‌های وِرتر جوان» (۱۷۷۴) به شمار می‌رود. پس از یک دورهٔ کوتاه بیماری، به سوئیس رفت و از استان‌های آلمانی بسیاری دیدن کرد و در راه بازگشت تصدی چند سمت اجرایی سیاسی متوالی را بر عهده گرفت. دوستی گوته با «گوتفرید فون هردر» سبب شد تا از رمانتیسیسم به نئوکلاسیسیسم روی آورد و همین انتقال اندیشه تمامی تحولات هنری و اندیشگی او را در سراسر زندگیش رقم زد. هم‌زمان با انجام وظایف دیپلماتیکش، به مطالعات گیاه‌شناسی، گشت‌وگذار در ایتالیا و سرایش چندین منظومهٔ دراماتیک (از جمله «ایفیگینا در تاوروس» یا «ایفی ژنی» (۱۷۸۷)) پرداخت. تحقیق در دگردیسی گیاهان را در سال ۱۷۸۹ نوشت و از ۱۷۹۲ ـ ۱۷۹۱ به نگارش دو جلد از خدمت به علم نورشناسی، در سال ۱۷۹۵ به نگارش الیگاهای رمی و سرانجام از ۱۷۹۶ ـ ۱۷۹۵ به نگارش سال‌های کارآموزی ویلهلم مایستر پرداخت. به‌دعوت «کارل آگوست»، پرنس وایمار در سال ۱۷۹۱ تصدی تئاتر سلطنتی را پذیرفت و در ۱۷۹۴ با فریدریش شیلر رابطه‌ای برقرار کرد؛ نخست بر پایهٔ خصومت و سپس همکاری. گوته در۱۳ سال بعدی زندگی خود، برخی از محبوب‌ترین حکایات تمثیلی یا قصه‌های پریان را نوشت، بخش نخست فائوست را تکمیل کرد (۱۸۰۸)، اشعار و نمایشنامه‌های بسیاری آفرید و با شیلر مجموعه‌ای از اشعار هجوآمیز با نام «تحفه‌ها» را سرود (۱۷۹۶) و در همان زمان به نوشتن مقالاتی در موضوع نقد هنری و تاریخ هنر برای مجلهٔ شیلر پرداخت. در سال‌های بعد دو رمان نوشت؛ «آخیلئوس‌نامه» (۱۸۰۸) و «کشش‌های انتخابی» (۱۸۰۹)؛ علاوه‌بر این، «نظریهٔ رنگ‌ها» (۱۸۱۰)، یک زندگی‌نامهٔ شش‌جلدی با نام «زندگی من: حقیقت و شعر» (۱۸۲۲ ـ ۱۸۱۱)، «سفر به ایتالیا» (۱۸۱۶)، «سال‌های سفر ویلهلم مایستر» (۱۸۲۹ ـ ۱۸۲۱)، داستان کوتاه (۱۸۲۶) و بخش دوم فائوست (۱۸۳۲) را به رشتهٔ تحریر درآورد. «دیوان شرقی غربی» به قلم یوهان ولفگانگ فون گوته، نشان‌دهندهٔ عشق او به حافظ شیرازی، ایران و مشرق‌زمین است.

بخشی از کتاب ایفی ژنی

«ایفی‌ژنی: تو زمن خواسته بودی که بیایم پیشت

پس چرا خود بیامدی این‌جا؟

تواس: بهر چیست این‌همه تأخیر

یا تعلل برای قربانی؟

علتش را بیان بنما!

ایفی‌ژنی: من به «آرکاس»

موبه‌مو گفتم.

ماجرا را بپرس از او!

تواس: ماجرا را برای من، تو بگو!

ایفی‌ژنی: می‌دهد فُرجه‌ای الهه به تو

تا درین ماجرا، تعمقی بکنی!

تواس: به‌نظر می‌رسد که آن فرجه

از برایِ تو بهتر است تا من!

ایفی‌ژنی: گر ترا دل به سینه، چو سنگ شدست

و بر آنی که این خیانتِ هولناک، بشود اجرا

دیگر اینجا بیامَدَنَت، بهرِ چه بود؟

پادشاهی که او روا دارد

جور و ظلم و ستم به ملتِ خود

بی‌گمان دارد او غلامانی

همه خونخوار و پَست و وقیح.

کارها هست به دستِ آن اوباش

یک اشاره ز شه بُوَد کافی

تا کِشند، آن اراذل و اوباش

تیغ‌ها را به‌روی مردمان، هیهات.

لکه‌ای زین جنایت هولناک

ننشیند به دامنِ شاه!

تو مگر خود نمی‌بینی، که خدایانِ لایزال

بنشستند بر فراز سحاب

می‌کِشند نقشهٔ مرگِ مردم را؟

و ملایک ز عرش علیین، مجریِ طرح‌ها هستند؟

آتشِ مرگ و نیستی و فنا

بر سرِ ساکنینِ زمین، چون بلایا

فرود می‌آرند؟

هیچ فردی ز ساکنانِ رویِ زمین

نتواند شود، به خدایانِ آسمان نزدیک

و خدایان چه راحت و آسان، می‌دهند جولان

در، بی‌کرانه فضای سما!

تواس: از لبانِ مقدسش،

چه سخن‌ها که می‌شنوم!

ایفی‌ژنی: تو خودت خوب آگاهی

که منم، دخترِ «آگاممنون»

کاهنِ معبدت نمی‌باشم.

آن زمانی که، بیگانه‌ای بودم

سخنانِ مرا، تو ارج می‌دادی

حالیا چون که دانستی

هستم از تیرهٔ شاهان

امرونهی می‌کنی تو به من؟

من ز دورانِ خُردی آموختم

نکنم جز اطاعتِ پدر، مادر

یا خدایِ خودم

روحِ من نیز بوده است آزاد

چون پرنده که می‌کند پرواز

در فضایی که بی‌کرانه بنماید.

من نه در مُلک خود، نه در این‌جا

هرگز از مِیل‌ها و رویِ نیاز

سر نیاورده‌ام فرود به امرونهیِ کسی!»

معرفی نویسنده
عکس یوهان ولفگانگ فون گوته
یوهان ولفگانگ فون گوته
آلمانی | تولد ۱۷۵۵ - درگذشت ۱۸۳۲

یوهان ولفگانگ فون گوته ۲۸ آگوست ۱۷۴۹ در فرانکفورت آلمان در خانواده‌ای سرشناس و ثروتمند به دنیا آمد. او را امروزه به عنوان فیلسوف، نویسنده، نقاش، شاعر، ادیب، انسان‌شناس و سیاستمدار می‌شناسند. او با کمک و همراهی پدر و معلم خصوصی‌اش زبان‌های لاتین، یونانی، عبری، فرانسوی و انگلیسی را فرا گرفت. در لایپزیک آلمان به تحصیل در رشته حقوق مشغول شد و آنجا بود که با اشعار یکی از شاعران آلمانی آشنا و به آن علاقه‌مند شد. پس از پایان تحصیلاتش در سال ۱۷۶۸ به زادگاهش برگشت. کمی بعد به دارمشتات آلمان رفت و در سال ۱۷۷۵ به وایمار رفت. او در فاصله بین سال‌های ۱۷۷۶ تا ۱۷۸۶ در وایمار به عنوان وزیر حکومت فعالیت کرد.

ت ت
۱۴۰۳/۰۴/۱۸

شعر گونه نوشته شده ولی داستان خوبیست

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

قیمت:
۳۳,۹۰۰
تومان