دانلود و خرید کتاب هراکلس اوریپید ترجمه غلامرضا شهبازی

معرفی کتاب هراکلس

کتاب هراکلس نوشتهٔ اوریپید و ترجمهٔ غلامرضا شهبازی است. نشر بیدگل این تراژدی آتنی را روانهٔ بازار کرده است. این نمایشنامه حاوی سرانجام یکی از پهلوان‌های یونان باستان است.

درباره کتاب هراکلس

کتاب هراکلس حاوی یک نمایشنامه در قالب تراژدی به قلم یکی از بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویسان یونان باستان و جهان، اوریپید است. «هِراکْلِس» یک تراژدی آتنی است که نخستین‌بار حدود سال ۴۱۶ پیش از میلاد مسیح بر صحنه رفته است. هنگامی که «هراکلس» در جهان زیرین، در حال انجام‌دادن کارهای مردافکن خویش است، «لیکوس» که غاصب تاج‌وتخت تِبای است، پدر، همسر و فرزندان او را به مرگ محکوم می‌کند. هراکلس به‌موقع برای نجات آنان از راه می‌رسد، اما این سرآغاز دردهای بی‌پایان بزرگ‌ترین پهلوان یونانیان است.

این تراژدی را نمایشنامه‌ای غیرمعمول، تأثیرگذار و آکنده از درد انسانی توصیف کرده‌اند. اوریپید در این اثر، ضمن برخورد نوآورانه با اسطوره، ساختاری بنا می‌کند که جسورانه و مثال‌زدنی توصیف شده است. او نمایشنامه را از مقابل کاخ هراکلس در تبای آغاز می‌کند؛ جایی که محراب زئوس در سمت چپ کاخ قرار دارد. «آمفیتریون» دیالوگ‌های این تراژدی ماندگار را خطاب به تماشاگران آغاز می‌کند. پس از پایان این نمایشنامه، بخشی به نام «اسطوره در نمایشنامهٔ هراکلس» به قلم «مایکل هلرن» قرار داده شده است.

خواندن کتاب هراکلس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی یونان باستان و قالب نمایشنامه (تراژدی) پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اوریپید

اوریپید در سال ۴۸۰ ق‌.م. (یا ۴۸۴ و نیز به قولی ۴۸۵) به دنیا آمد. پدرش از ثروتمندان شهر و مادرش از خاندانی بزرگ بود. او زیر نظر آناکساگوراس و پرودیکوس تعلیم دید. به مطالعۀ فلسفه علاقه‌مند بود؛ با وجود این به شعر و تئاتر روی آورد. ویل دورانت دربارهٔ او این‌گونه گفته است: او «اولین شارمندی بود که در یونان کتابخانۀ بزرگی برای خود فراهم کرد.» اوریپید در ۲۵سالگی نویسندگی را آغاز کرد. او مدت ۵۰ سال به حرفهٔ نویسندگی ادامه داد. در عرصۀ تراژدی با سوفوکلس و آخائیوس به رقابت می‌پرداخت. این عصر را عصر طلایی تراژدی می‌دانند. اوریپید در ۴۰۷ پیش از میلاد مسیح، در مقدونیه درگذشت. پس از او عصر طلایی تراژدی رو به زوال گذاشت. اوریپید را شاعر و نمایشنامه‌نویسی شورشی می‌دانند. او در دولت‌شهر آتن بسیاری از قواعد سفت و سخت درام‌نویسی را زیر پا گذاشت؛ ازاین‌رو اوریپید را نویسنده‌ای انقلابی می‌دانند؛ این در حالی است که یکی از هم‌تایان او یعنی اِشیل (آیسخولوس)، بسیار مذهبی می‌نوشت و هم‌تای دیگرش سوفوکلِس، مفاهیم روان‌شناسانه را وارد دنیای درام می‌کرد. حتی امروزه نیز این شاعر یونانی در ساختارشکنی مفاهیمی چون الهیات و مسائل زنان، مورد توجه پژوهشگران حوزهٔ علوم اجتماعی است. تراژدی‌های «مده‌آ»، «فرزندان هراکلس»، «هراکلس»، «زنان فریادخواه»، «اورستس»، «سیکلوپس»، «زنان فنیقی»، «زنان تروا» و «الکترا» از برجسته‌ترین آثار این نویسنده هستند.

درباره غلامرضا شهبازی

غلامرضا شهبازی در سال ۱۳۵۲ در شهر نهاوند به دنیا آمد. او مترجم و نویسنده در حوزهٔ تئاتر است. شهبازی لیسانس خود را در رشتۀ ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر گرفته و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی‌ارشد در رشتۀ سینما و در مقطع دکتری در رشتۀ تاریخ هنر در همین دانشگاه ادامه داد. او در دانشگاه‌های هنر و سورهٔ تهران تدریس کرده و در عرصۀ تئاتر و سینما نیز آثار متعددی را به‌عنوان بازیگر و کارگردان بر صحنه برده است. از میان آثار این مترجم و نویسنده می‌توان به ترجمه‌های آثار زیر اشاره کرد:

«تک‌گویی‌های کلاسیک برای مردان» و «تک‌گویی‌های کلاسیک برای زنان» (دو مجموعه نمایشنامه)، «تئاتر و تماشاگر: به سوی نقش خلاق مخاطب در رویداد ادبی‌تئاتری» (با همکاری مجید اخگر، منصور براهیمی، مهدی نصراله‌زاده و نرگس یزدی)، نمایشنامه‌های «مده‌آ»، «فرزندان هراکلس»، «هراکلس»، «زنان فریادخواه»، «اورستس»، «سیکلوپس»، «زنان فنیقی»، «زنان تروا» و «الکترا» (نوشتهٔ اوریپید)، نمایشنامهٔ «ماکیاوللی: هنر رعب و وحشت» نوشتهٔ رابرت کوهن، نمایشنامهٔ «طنین صدای یک انسان» نوشتهٔ دیوید هنری هوانگ و ترجمهٔ کتاب نظری «راهنمای عملی تئاتر ماسک» نوشتهٔ توبی ویلشر.

بخشی از کتاب هراکلس

«هراکلس: آری، مرد بینوا. به آتن بازگشت. او بی‌شک از اینکه از آن جهان زیرین جان به در بُرد شادمان بود.

اکنون، پسران، با من بیایید! بیایید با هم به درون خانه رویم!

بهتر آن است که به درون آن رویم تا اینکه از آن بیرون آییم، نه، پسران؟

بیایید، بیایید، اکنون گاه دلیری‌ست! پسرانم، اشک‌هاتان را پاک کنید.

و تو، همسرم! اکنون بیا، بر خودت چیره شو و این‌گونه مَلَرز.

پسران، بالاپوشم را رها کنید. من آن مرغ پُرپَری نیستم که پَر زنم و از خان‌ومانم بگریزم!

عجب! این کودکان... جامه‌هایم را رها نمی‌کنند! بلکه بیشتر و بیشتر در آن چنگ می‌زنند!

آیا به‌راستی خطر این اندازه به تمامی شما نزدیک بوده است؟

بسیار خوب، من کشتیِ بزرگی خواهم بود و شما قایق‌هایی کوچک و من شما را از پی خویش تا بندرگاه یدک خواهم کشید. دیگر رهایتان نمی‌کنم.

تمامی آدمی‌زادگان این‌چنین‌اند: دارا یا ندار، همگی فرزندانشان را دوست می‌دارند. دارایی و نداری شاید دو چیز از هم جدا باشند اما عشق به فرزندان در میان تمامی آنان که از تبار میرایان‌اند یکسان است.

همگی به‌جز همسرایان به درون کاخ می‌روند.

همسرایان: من عاشق جوانی‌ام!

پیری باری‌ست جان‌فرسا و سنگین. سنگین‌تر از تخته‌سنگ‌های کوه اِتنا!

همسرایان: پرده‌ای از تاریکی‌ست روی تمامی سَرَم، چشمانم!

جوانی‌ام را به من بده و تمامی دارایی پادشاهان آسیا، خانه‌های آکنده از زر، از آن تو باد!

جوانی را بسنج با دارایی یا نداری، خواهی دید که جوانی بسیار بهتر است.

همسرایان: اما، پیری! من از پیری بیزارم! کشنده است و ملال‌آور!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
من در این اندیشه بودم که از ایشان بخواهم تا این کودکان را از این شهـر برانند، اما فایدهٔ نجات‌دادن جانشـان چیست اگر قرار باشد که در فقری نکبت‌بار بزیند؟ چنین سرنوشتی به‌اندازهٔ خود مرگ رقّت‌بار است.
علی دائمی
سپس زئوس‌ـ‌ـ‌ـ‌این زئوس هرکه می‌خواهد باشدـ‌ـ‌ـ‌مرا به این جهان آورد تا آماج نفرت هرا گردم. (آمفیتریون آشکارا به این اعتراض می‌کند.) نه، نه، دوست پیر، مگذار این تو را رنجه کند، چراکه من تو را پدر راستین خویش می‌دانم نه زئوس را.
mohammad shahriari

حجم

۹۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۹۳ صفحه

حجم

۹۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۹۳ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
۳۳,۶۰۰
۳۰%
تومان