جرج برناردشاو
جرج برنارد شاو نمایشنامهنویس و منتقد ادبی مشهور قرن نوزدهم است. او علاوه بر خلق نمایشنامههای ماندگار و مهم تاریخ ادبیات جهان، به نوشتن رمان هم مشغول بود، دستی در روزنامهنگاری و علاقه وافری به موسیقی، به خصوص اپرا داشت.
بیوگرافی جرج برنارد شاو
جرج برنارد شاو در ۲۶ ژوئیه سال ۱۸۵۶ در دوبلین ایرلند متولد شد. از تحصیل بیزار بود و تمام طول مدرسه را به طور نامنظم تحصیل کرد. او معتقد بود که مدرسه نه مکانی آموزشی که زندانهایی است که کودک را در خود نگه میدارند تا برای والدین خود مزاحمت ایجاد نکنند. او بیشتر زمان خود را به یادگیری غیرآکادمیک موسیقی نزد مادرش گذراند. مدتی صندوقدار بود و در این کار دوام نیاورد و استعفا داد و خود را در ادبیات، تئاتر، موسیقی و سیاست غرق کرد.
او در بیست سالگی به لندن نقل مکان کرد و رفته رفته توجهاش به سیاست و فعالیت روشنفکران بریتانیا جلب شد و در سال ۱۸۸۴ به عضویت گروه فابیان درآمد؛ گروهی که هوادار جنبش سوسیالیستی فابیانیسم در انگلستان بودند. شاو اقتصاد را اساس جامعه میدانست.
میان سالهای ۱۸۸۸ تا ۱۸۹۴ شاو به عنوان منتقد موسیقی در نشریات مختلف مینوشت. در پایان این دوره او دیگر یک منتقد کاملا شناخته شده بود و به طور مرتب در نشریه «Saturday Review» مینوشت.
آثار جرج برنارد شاو
تعداد زیادی از کتاب های جرج برنارد شاو درباره مسائل اجتماعی مرتبط با حقوق طبقه کارگر و استثمار آنها است، مثل نمایشنامه «Major Barbara» که در سال ۱۹۰۵ منتشر شد و درباره فقر و سرمایهداری بود. مستقل از این محتوا و البته با رویکردی نه چندان متفاوت، شاو در آثار اولیهاش، با زبان کمدی انتقادی به سراغ موضوعات فلسفی و مذهبی هم رفته بود؛ بسیاری از منتقدان ادبیات جهان، او را پس از شکسپیر، دومین نویسنده ماندگار پس از قرن هفدهم میدانند.
برنارد شاو همواره منتقد وضع موجود بود و نویسندههایی اینچنینی نظر او را به خود جلب میکردند؛ هنری فیلدینگ، نمایشنامهنویس انگلیسی قرن ۱۸، و هنریک ایبسن نمایشنامهنویس نروژی قرن ۱۹ از نویسندههایی بودند که رویکرد انتقادی و زبان آثارشان الهامبخش شاو در نوشتن بود، به خصوص در آثاری که در آنها از بیعدالتی اجتماعی، از جمله سانسور نمایشنامهها در اواخر قرن ۱۹، یاد میکرد. او در مقام یک منتقد، ایبسن و آثار او را به مردم انگلستان معرفی کرد.
جرج برنارد شاو در میان سالهای ۱۸۷۶ و ۱۸۸۵ پنج رمان نوشت. نخستین رمان او به نام «Immaturity» منتشرنشده باقی ماند و باقی آنها پس از یک بار درخواست چاپ و رد شدن این درخواست توسط ناشرین لندن، در نشریات رادیکال آن زمان منتشر شدند.
او کار نمایشنامهنویسی را با نوشتن درامهایی آغاز کرد که نخستین آنها مجموعهای از «نمایشنامههای دلپذیر و ناخوشایند» بود. نوشتن آنها از ۱۸۹۲ آغاز شد.
نمایشنامه «Man and Superman» را میان سالهای ۱۹۰۱ و ۱۹۰۳ خلق کرد. یک پرده از این نمایشنامه را ابراهیم گلستان با نام دونژوان در جهنم ترجمه کرده است.
محبوبترین نمایشنامههای جرج برنارد شاو در پنجاهوهفت تا شصتوهفت سالگیاش نوشته شده است؛ نمایشنامه «Saint Joan» را در سال ۱۹۲۳ مینویسد. شاو برای این اثر در سال ۱۹۲۵ برنده جایزه نوبل شد که از دریافت آن امتناع کرد. این اثر را نخستین بار محمود حیدریان با نام «ژاندارک» به فارسی برگرداند و ترجمه خود را به غلامحسین ساعدی تقدیم کرد و سالها بعد ترجمه دیگری از این اثر با برگردان پرویز مزین منتشر شد. جرج برنارد شاو در این دوره، نمایشنامه «Heartbreak House» را میان سالهای ۱۹۱۳ تا ۱۹۱۶ در باب تحلیل آثار جنگ جهانی اول نوشت. این نمایشنامه در دسته نمایشنامههای ناخوشایند اوست. در ایران، انتشارات جامی این کتاب را با ترجمه فرزاد پایا منتشر کرده است.
جنگ جهانی اول برای برنارد شاو نقطه عطفی محسوب میشد. او ابتدا دست از نوشتن نمایشنامه کشید و شروع به نوشتن یادداشتهایی انتقادی و بحثبرانگیز درباره جنگ کرد. فعالیتهای ضدجنگ شاو او را هدف انتقادهای بسیاری قرار داد. پس از وقفهای در کارهای نمایشی شاو در زمان جنگ او تا اواخر عمر خود چندین نمایشنامه دیگر نوشت.
از محبوبترین آثار جرج برنارد شاو نمایشنامه «پیگمالیون» است که در سالهای ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ خلق شد و به روی صحنه رفت. پیگمالیون یکی از کمدیترین آثار شاو محسوب میشود و روایت عشق و نظام طبقاتی انگلیس است. نسخه سینمایی این اثر شاو، در سال ۱۹۳۸ ساخته شد و شاو را برنده جایزه اسکار کرد.