کتاب انسانی، زیاده انسانی
معرفی کتاب انسانی، زیاده انسانی
کتاب انسانی، زیاده انسانی نوشتهٔ فردریش نیچه و ترجمهٔ ابوتراب سهراب و محمد محقق نیشابوری است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب انسانی، زیاده انسانی
انسانی، زیاده انسانی سومین کتـاب نیچـه بود و بیـش از دو کتـاب پیشین او، با آنچه استادان و اهل اندیشـه و ادب زمان او بدان خو داشتند متفـاوت بود. سبک آن تازگی داشت و از ۶۳۸ گزینگویه تشکیـل میشد، یعنی مشـاهدات و تأملات کوتاهی که از یکی دو جمله تا یک بند طولانی در نوسـان بودند و هریک تمـامیت نسبـی داشتند. انتشار این کتاب، جدایی نیچـه از کار آکادمیک را نزدیکتـر کرد و خبر از فیلسوفی داد که در آیندهای نه چندان دور ظهور میکند. در ایـن کتاب نیچـه متفکـری است دقیـق، تحلیلگر، جدی و خردمنـد که به زدودن اوهام و شکستن بتها دسـت میزند، از آنچه فرهنگ زمـانه را تهـدید میکند سخن میگوید، با اندیشهٔ روشنگری همآوایی و نزدیکـی نشان میدهد و از رمانتیسم واگنری ـ شوپنهـاوری دور میشود. اینجـا دیگر او چیـزی را متعـالی و قهرمـانی و فراانسانی نمیبیند. همهچیز از دید او انسانی، زیاده انسانی است.
خواندن کتاب انسانی، زیاده انسانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آثار شاکار نیچه پیشنهاد میکنیم.
درباره فردریش نیچه
فردریش ویلهِلم نیچه در ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ متولد شد. او فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، جامعه شناس، آهنگساز و فیلولوژیست کلاسیک بزرگ آلمانی و استاد لاتین و یونانی بود. فلسفهٔ غرب و تاریخ اندیشهٔ مدرن تاثیر بسیار زیاد و عمیقی از آثار نیچه گرفتهاند. در سال ۱۸۶۹ با ۲۴ سال سن، به کُرسی فیلولوژی کلاسیک در دانشگاه بازل دست یافت که جوانترین فرد در تاریخ این دانشگاه بهشمار میرود. اما بعدتر به خاطر بیماریهایی که به آن دچار بود از این سمت کنارهگیری کرد و به تکمیل آثارش پرداخت. نیچه بیماری خود را موهبتی از جانب خدا میدانست که سبب شده بود تا بتواند افکاری نو و بدیع را در سر بپروراند. نیچه یکی از محبوبترین متفکران در ایران است؛ آثارش نهتنها بارها ترجمه و منتشر شدهاند، بلکه کتاب صوتی چنین گفت زرتشت در دهههای گذشته یکی از پرفروشترین آثار فلسفی او در ایران بوده است. او بعد از تحمل بیماریهای مختلف، جنون و فروپاشی ذهنی در سال ۱۹۰۰ چشم از جهان فرو بست.
بخشی از کتاب انسانی، زیاده انسانی
«شیمی مفاهیم و احساسات. تقریباً تمام مسائل فلسفه یکبار دیگر همان پرسش دوهزار سال پیش را مطرح میسازند: چگونه چیزی میتواند از ضد خود به وجود آید، برای نمونه، عقلانیت از ناعقلانیت، مُدْرِک از نامدرک، منطقی از غیرمنطقی، تأمّل بیطرفانه از تمایل آزمندانه، زیستن برای دیگران از خودپرستی، حقیقت از خطا؟ فلسفه مابعدطبیعی تاکنون با انکار ایجاد شیء از ضد خود و با فرض منبعی معجزهآسا برای امور بسیار ارزشمند در کنه و وجود «شیء فینفسه»، بر این معضل فائق آمده است. از سوی دیگر، فلسفه تاریخی که دیگر ممکن نیست از علم طبیعی که تازهترینِ روشهای فلسفی است مجزّا باشد، در برخی موارد دریافته است (و این احتمالا در همه موارد مصداق خواهد داشت) که اصولا اضدادی وجود ندارند، مگر در اغراق متداول تفسیرهای عامیانه یا مابعدطبیعی، و اینکه این تقابل مبتنی بر اشتباه در استدلال است: بر اساس این تفسیر، به بیان دقیق نه عمل فارق از خودپرستی وجود دارد و نه تأمّل کاملا بیطرفانه؛ هر دو فرارویهایی هستند که به نظر میرسد در آنها رکن اساسی تقریباً از نظر ناپدید شده و صرفاً با مشاهده بسیار پرزحمت خود را مینمایاند. تمام آنچه ما میخواهیم، و آنچه تنها اکنون که هریک از علوم به سطح فعلی خود رسیدهاند به ما تفویض میگردد، شیمی مفهومها و احساسهای اخلاقی و دینی زیباشناختی است، همچنین شیمی همه انگیزشهایی که در مراودات فرهنگی و اجتماعی و حتّی به هنگام تنهایی در درون خود تجربه میکنیم: چه میشود اگر این شیمی به کشف این حقیقت که در این قلمرو نیز شکوهمندترین رنگها مشتق از پستترین و کمارجترین مواداند منجر شود؟ آیا بسیارند آنان که خواستار چنین تحقیقاتی هستند؟ بشر دوست دارد پرسشهای مربوط به خاستگاهها و مبادی را از ذهن خویش دور سازد: اگر کسی در خویشتن گرایشی خلاف این مییابد نباید دور از انسانیت تلقّی شود.»
حجم
۴۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۷۶ صفحه
حجم
۴۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۷۶ صفحه
نظرات کاربران
قسمتی که به عنوان مطالعه نمونه گذاشتید حتی یک صفحهاش هم شامل متن خود نویسنده نیست.
یکی از بهترین و عمیقترین کتابهایی که تا حالا خوندم...
ترجمه ی کتاب توسط ابو تراب سهراب به بدترین شکل ممکن انجام شده. انگار این کار عمدی بوده. جملاتی که میتونست ساده تر و گویاتر به مخاطب انتقال داده بشه، با عبارات عربی و عبارات قدیمی و جملات طولانی جایگزین
به فارسیِ سخت ترجمه شده😐