دانلود کتاب در جستجوی زمان از دست رفته | مارسل پروست

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد اول)

کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد اول)

معرفی کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد اول)

رمان در جستجوی زمان از دست رفته با عنوان اصلی À la recherche du temps perdu و عنوان انگلیسی In Search of Lost Time اثر مارسل پروست، نویسنده‌ی فرانسوی است. روزی در زمستان، راوی رمان در در جستجوی زمان از دست رفته، تکه‌ای کیک مادلن را در چای می‌زند و می‌چشد و ناگهان سیلی از خاطرات کودکی‌اش در کومبره به ذهنش هجوم می‌آورد. این شاهکار هفت‌جلدی مارسل پروست، اثری است که نه‌تنها داستان زندگی راوی، بلکه روح عصر و روان بشر را با نثری غنی و موسیقایی روایت می‌کند. این کتاب روایتی ا‌ست از عشق، حسادت، بیماری، هنرمندی و فروپاشی خاطره‌ها. پروست با دقتی بی‌مانند، از عبور نور بر دیوار تا صدای زنگ در، همه را ثبت می‌کند؛ بنابراین، اگر انتظار یک داستان کلاسیک با فرازوفرودهای مشخص، قهرمانان و گره‌گشایی‌های داستانی را داشته باشید، به‌احتمال زیاد غافلگیر خواهید شد. این کتاب از جنس دیگری‌ است؛ درباره‌ی آن چیزی‌ است که درون انسان می‌گذرد؛ در ذهن، در حافظه، در احساس و در گذر زمان.

کتاب در جستجوی زمان از دست رفته، یکی از آثار بزرگ و منحصربه‌فرد ادبیات مدرن است. این رمان روایت زندگی نیست، بلکه خودِ زندگی است؛ در حال روایت‌شدن و لبریز از جزئیات. این اثر برجسته را مهدی سحابی از زبان فرانسه ترجمه و نشر مرکز چاپ و منتشر کرده است. شما می‌توانید نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب در جستجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست

کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد اول) با نام فرعی «طرف خانه سوان» کتاب اول از مجموعه‌ٔ ۷ کتابی است که رمان «در جستجوی زمان ازدست‌رفته» را می‌سازند. در همان صفحات آغازین جلد اول، طرف خانه‌ی سوان، با راوی‌ای روبه‌رو می‌شویم که در حال توصیف تجربه‌ی خوابیدن است؛ اما نه به‌صورت ساده و مستقیم. پروست، با نثری غنی، پر از جزئیات و بینش‌های فلسفی، لحظات بین خواب و بیداری را موشکافی می‌کند. او از تاریکی اتاق، شکل بالش، صدای پای خدمتکار و حتی خیالاتی که در ذهن نیمه‌هوشیار راوی جریان دارد، جهانی می‌سازد که هم شاعرانه است، هم صادقانه و هم رازآلود. ممکن است چندین صفحه را صرف توصیف این کند که راوی چگونه روی بالشش می‌چرخد، چگونه ذهنش بین خاطرات کودکی، بدنش، و رؤیاهایش سرگردان است. خواننده در ابتدا شاید با خود بگوید: این‌همه برای یک خواب ساده؟ اما این همان جادوی پروست است. او خواب را فقط یک وضعیت زیستی نمی‌بیند، بلکه فرصتی برای شناخت ذهن، آشکارشدن خاطرات و درک پیوندهای پنهان بین حس‌ها و یادها می‌داند.

در این فضا، زمان دیگر خطی نیست. گذشته و حال به هم می‌پیوندند. یک حس، یک بو، یک مزه، می‌تواند همه‌ی خاطرات سال‌های دور را ناگهان زنده کند. معروف‌ترین نمونه‌اش، بعدها در همین جلد اول، خوردن یک شیرینی مادلن است که در چای خیس خورده و ناگهان تمام خاطرات کودکی راوی در کومبره را در ذهنش زنده می‌کند.

فضای رمان سرشار از توصیف‌های طولانی و پیچیده است؛ اما هر جمله به‌دقت تراش خورده، مثل موسیقی نوشته شده و اگر خواننده صبور باشد، به عمقی از تجربه‌ی انسانی می‌رسد که در کمتر رمانی پیدا می‌شود. این کتاب درباره‌ی عشق هم هست، درباره‌ی حسادت، گذر عمر، هنرمند شدن. اما همه‌ی این‌ها نه از نگاه بیرونی، بلکه از درون ذهن راوی بازگو می‌شود.

در جستجوی زمان از دست رفته تجربه‌ای منحصر‌به‌فرد است. اگر به ادبیاتی علاقه دارید که به‌جای رویداد، شما را به درون خودتان ببرد؛ اگر به جزئیات ریزِ احساسات انسانی علاقه‌مندید؛ اگر می‌خواهید بدانید زمان و حافظه چگونه می‌توانند واقعیت زندگی را بسازند، این رمان، برای شما نوشته شده است؛ اما باید آماده باشید: این سفری است آهسته، پر از پیچ‌و‌خم، و شگفت‌انگیز؛ مثل راه‌رفتن در یک رؤیا، با چشم باز.

رمان پروست، رمان کندخوانی‌ است؛ نه ازآن‌رو که خسته‌کننده باشد، بلکه چون پر است از تأمل، ظرافت و لایه‌های تودرتوی معنا. نویسنده فقط این را که چه اتفاقی افتاده بازگو نمی‌کند، بلکه اینکه چگونه احساس شده، چطور به یاد آمده و چه تأثیری در جان راوی گذاشته، موشکافانه می‌کاود. مثلاً در همان فصل اول، پیش از آنکه قصه‌ای واقعی آغاز شود، ده‌ها صفحه درباره‌ی به خواب‌رفتن و بیدارشدن راوی می‌خوانیم: اینکه چگونه در مرز بین خواب و بیداری، ذهنش بین سال‌ها و مکان‌های مختلف جابه‌جا می‌شود.

نام ۷ جلد کتاب عبارتند از:

۱) طرف خانه سوان، ۱۲۹۲ (۱۹۱۳میلادی)

۲) در سایه دوشیزگان شکوفا، ۱۲۹۸ (۱۹۱۹میلادی)، برنده جایزه گنکور در همان سال

۳) طرف گرمانت، ۱۲۹۹–۱۳۰۰ (۱۹۲۰–۱۹۲۱میلادی)

۴) سدوم و عموره، ۱۳۰۰–۱۳۰۱ (۱۹۲۱–۱۹۲۲میلادی)

۵) اسیر، ۱۳۰۴ (پس از فوت ۱۹۲۵میلادی)

۶) آلبرتین گمشده (گریخته)، ۱۳۰۶ (پس از فوت ۱۹۲۷میلادی)

۷) زمان بازیافته، ۱۳۰۶ (پس از فوت ۱۹۲۷میلادی)

خلاصه کتاب در جستجوی زمان از دست رفته

نوشتن خلاصه برای کتاب‌هایی مثل در جستجوی زمان از دست رفته تنها بخشی از ظاهر داستان را نشان می‌دهد و در انتقال عمق و جذابیت اصلی آن ناتوان است، به این دلیل که این رمان به‌جای داشتن یک خط داستانی ساده و مستقیم، سفری است در لایه‌های مختلف حافظه و ذهن؛ زمان در آن خطی جلو نمی‌رود؛ بلکه در هم می‌پیچد و گذشته و حال با هم درمی‌آمیزد. دلیل دیگر اینکه توصیفات طولانی و دقیق حالات روانی و لحظه‌های به‌ظاهر ساده بخش مهمی از جذابیت و فلسفه‌ی اثر است که خلاصه‌کردن آن بدون از دست دادن روح اصلی کتاب، کار بسیار دشواری است، اما می‌توان گفت که رمان در جستجوی زمان از دست رفته روایتگر زندگی مارسل از کودکی در شهر کومبره تا دوران بلوغ و بزرگ‌سالی در پاریس است. داستان با خاطرات دوران کودکی، عشق ساده و کودکانه به ژیلبرت و مسیرهای نمادین کومبره آغاز می‌شود. سپس به روایت عاشقانه‌ی پرتنش و پیچیده‌ی سوان و اودت در جامعه‌ی اشرافی پاریس می‌پردازد و ورود مارسل به دنیای هنر و ادبیات را نشان می‌دهد. روابط عاشقانه‌ی مارسل با آلبرتین که پر از سوءظن و تسلط‌جویی است، بخش مهمی از داستان را در برمی‌گیرد که در پی مرگ ناگهانی آلبرتین به اوج می‌رسد. مرگ مادربزرگ نیز، ضربه‌ی عمیقی به مارسل وارد می‌کند و حس تنهایی‌اش را تشدید می‌کند. در پایان، مارسل با درک عمیقی از زمان و حافظه، به این نتیجه می‌رسد که باید خاطراتش را بنویسد و رمان، نتیجه‌ی این درک و تلاش است.

پیشنهاد می‌کنیم پس از خواندن این کتاب، حتما یادداشت «نقد کتاب در جستجوی زمان از دست رفته» را نیز در وبلاگ طاقچه مطالعه کنید.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

خواندن رمان در جستجوی زمان از دست رفته، تجربه‌ای شبیه‌ به شرکت در یک سمفونی باشکوه ادبی است؛ سفری آرام، ظریف و ژرف در پیچ‌و‌خم‌های ذهن، حافظه، عشق، زمان و هنر. اگر روزی از خود پرسیده‌اید من که هستم؟ چگونه باید زندگی کنم؟ یا اگر مشتاق تماشای جهان از نگاهی تازه و شفاف هستید، این رمان همان است که باید بخوانید.

پروست به ما می‌آموزد چگونه زندگی را واقعی‌تر، دقیق‌تر و مهربانانه‌تر ببینیم. او در این اثر نه‌تنها داستانی از رشد درونی یک شخصیت را روایت می‌کند، بلکه تجربه‌ی زیستن را موشکافانه تحلیل می‌نماید؛ اینکه چگونه به‌خاطر می‌آوریم، چگونه اشتباه می‌کنیم، چطور عاشق می‌شویم، حسادت می‌ورزیم، یا در هنر غرق می‌شویم. این کتاب، همچون خود زندگی، سرشار از درد و لذت است و در نهایت لبریز از نوری که از دل شناخت خویشتن می‌تابد.

این اثر از ما نمی‌پرسد چه شد؟ بلکه می‌پرسد: چگونه احساسش کردی؟ چرا فراموشش کرده بودی؟ آیا هنوز در تو زندگی نمی‌کند؟ و شاید ناگهان تو هم مثل راوی، روزی با نوشیدن جرعه‌ای چای یا شنیدن صدای در، خاطره‌ای را که سال‌ها گم کرده بودی، پیدا کنی و همان‌جا، در سکوت، زمان ازدست‌رفته‌ات را بازیابی.

دانلود کتاب در جستجوی زمان از دست رفته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب در جستجوی زمان از دست رفته را می‌توان به گروه‌های گوناگونی از خوانندگان پیشنهاد کرد: دوستداران ادبیات تأمل‌برانگیز و عمیق، علاقه‌مندان به نثر شاعرانه و روان‌کاوانه، کسانی که از خواندن آهسته و بادقت لذت می‌برند و آن‌هایی که در جست‌وجوی فهمی ژرف‌تر از خود و جهان اطرافشان هستند. این کتاب همچنین برای کسانی مناسب است که به تجربه‌های انسانی، جزئیات ذهن و حافظه و زبان دقیق و لطیف علاقه دارند. حتی بدون پیش‌زمینه‌ای از نویسنده، این اثر می‌تواند نقطه‌ی شروعی جذاب و فراموش‌نشدنی باشد.


جمله زیبا از کتاب در جستجوی زمان از دست رفته


درباره مارسل پروست؛ نویسنده کتاب

مارسل پروست با نام کامل «والانتَن لویی ژرژ اوژن مارسل پروست» ۱۰ ژوئیهٔ ۱۸۷۱ به دنیا آمد. او نویسنده و مقاله‌نویسی فرانسوی بود که به‌دلیل نگارش اثر عظیمی با عنوان «در جستجوی زمان از دست رفته» یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات جهان قلمداد می‌شود.

مارسل پروست در سال ۱۸۸۲ وارد مدرسهٔ کندروسه شد. در سال ۱۸۸۶ در شانزلیزه با «مری دو بنارداکی» دختر یک اشراف‌زادهٔ لهستانی آشنا شد که در رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» یکی از الگوهای «ژیلبر سوان» بود. او در خلال سال‌های ۱۸۸۸–۹ در کندورسه به کلاس فلسفه رفت که دبیر آن «ماری آلفونس دارلو» بر تربیت فکری او اثر بسیار گذاشت، با نشریهٔ ادبی دبیرستان به نام «روو لیلاس» همکاری کرد و پایش به محافل اشرافی باز شد. مارسل پروست در ۱۵ ژوئیه ۱۸۸۹ دیپلم ادبی گرفت.

پروست در ماه نوامبر سال ۱۸۸۹ دورهٔ یک‌سالهٔ سربازی داوطلبانهٔ خود در هنگ ۷۶ پیاده اورلئان را آغاز کرد. سپس در دانشکدهٔ حقوق پاریس نام‌نویسی کرد. او در سال ۱۸۹۱ گذشته از دانشکدهٔ حقوق به‌طور نامرتب در کلاس‌های دانشکدهٔ علوم سیاسی و شرکت کرد. در سال ۱۸۹۲ فعالیت‌های ادبی جدی پروست آغاز شد و او همکاریش را با نشریهٔ «لو بانکه» شروع کرد. در این نشریه ۱۵ مقاله از پروست چاپ شد که بعدها در کتاب «خوشی‌ها و روزها» دوباره منتشر شد. او در ماه مارس سال ۱۸۹۵ لیسانس ادبیات خود را نیز دریافت کرد.

پروست در ژانویهٔ سال ۱۹۰۸ نگارش اثر عظیمش را آغاز کرد. سال ۱۹۰۹ او هرگونه رفت‌وآمد را کنار گذاشت و یک‌سره به نوشتن پرداخت. در سال ۱۹۱۲ بخش‌هایی از رمان «در جستجوی زمان از دست رفته»در روزنامهٔ فیگارو چاپ شد. سال ۱۹۱۳ پس از شکست تلاش‌های بسیارش برای قبولاندن اثر به چند ناشر، سرانجام انتشارات برنار گراسه می‌پذیرد که این رمان را در ۳ جلد به خرج نویسنده چاپ کند.

پس از مرگ او، در سال ۱۹۲۳ «اسیر» در ۲ جلد، در سال ۱۹۲۵ «گریخته» در ۲ جلد، در سال ۱۹۲۷ «زمان بازیافته» در ۲ جلد، در سال ۱۹۵۲ رمان «ژان سنتوی» در ۲ جلد و در سال ۱۹۵۴ اثر ناتمام «ضد سنت‌بوو» به چاپ رسید. رمان «بی‌اعتنا» و «آلبرتین گمشده» از آثار او هستند.

آثار گوناگونی درمورد این نویسنده منتشر شده است: «پروست» مقاله ای از ساموئل بکت، «فضای پروستی» نوشتهٔ جورج پوله و ترجمهٔ وحید قسمتی، «بررسی شخصیت‌های رمان در جستجوی زمان از دست رفته» نوشتهٔ ژان ایوه تادیه و ترجمهٔ مهدی دوستی مهاجر.

مارسل پروست ۱۸ نوامبر ۱۹۲۲ درگذشت. او در گورستان پرلاشر در فرانسه قرار گرفته است.

او درجمله‌ای گفته است که: «فقط به یاری هنر می‌توانیم از خود بیرون آییم و بدانیم دیگران چگونه می‌بینند، این عالمی را که همان عالَم ما نیست و اگر هنر نبود چشم‌اندازهایش همانند آن‌هایی که در ماه هست برایمان ناشناخته می‌ماند. به یاری هنر، به‌جای آن که فقط یک جهان، جهان شخص خودمان را ببینیم، جهان‌های بسیار می‌بینیم و به تعداد هنرمندان نوآور جهان‌هایی در برابر ماست که هر یک با دیگری به اندازهٔ گردان در بی‌نهایت با هم متفاوتند.»

نظرات افراد مشهور و افتخارات کتاب

رمان در جستجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست، نه‌تنها یکی از پیچیده‌ترین آثار تاریخ‌ ادبیات است، بلکه از سوی چهره‌های بزرگ اندیشه و هنر نیز ستایش و تجلیل شده است. آندره ژید که در ابتدا این اثر را رد کرده بود، بعدها اعتراف کرد این بزرگ‌ترین اشتباه حرفه‌ای‌اش بوده است. گراهام گرین پروست را بزرگ‌ترین رمان‌نویس قرن نامید و تنسی ویلیامز گفت: هیچ‌کس تاکنون مانند پروست از اتفاقات زندگی‌اش به این خوبی استفاده نکرده است. ویرجینیا وولف این ستایش را به نقطه‌ای از حسرت رساند: آه، کاش می‌توانستم مثل او بنویسم. ادیت وارتون هم تسلط او بر بیان و ابزار داستان‌گویی او را بی‌سابقه دانست. در ایران، داریوش شایگان، فیلسوف و متفکر برجسته، در کتاب فانوس جادویی زمان تحلیلی ژرف و فلسفی از این رمان ارائه داده است.

رمان در جستجوی زمان از دست رفته بیش از ۴۰۰۰ صفحه دارد و در کتاب رکوردهای گینس به‌عنوان طولانی‌ترین رمان منتشرشده در تاریخ با ۹.۵ میلیون کاراکتر ثبت شده است. جلد دوم رمان در سال ۱۹۱۹ برنده‌ی جایزه‌ی گنکور شد؛ اما فراتر از این‌ها، در جستجوی زمان از دست رفته به بخشی از فرهنگ جهانی بدل شده است. اصطلاح «مادلن پروستی» در زبان فرانسه برای هر تجربه‌ی حسی‌ای به کار می‌رود که ناگهان دریچه‌ی خاطرات گذشته را می‌گشاید. این لحظه‌ی به‌یادماندنی که راوی با چشیدن مادلن و چای به کودکی‌اش در کومبره بازمی‌گردد، نه‌تنها در ادبیات، بلکه در آثار فرهنگی مانند انیمیشن Ratatouille (موش سرآشپز) یا سریال The Sopranos (سوپرانوز) نیز بازتاب یافته است.

بهترین ترجمه کتاب در جستجوی زمان از دست رفته

می‌دانیم که سبک نوشتاری مارسل پروست پیچیده، سرشار از جمله‌های طولانی، توصیف‌های دقیق و تأملات ذهنی‌ است. مهدی سحابی با درکی عمیق از این سبک، توانسته نثری خوش‌آهنگ، روان و متعادل به فارسی ارائه دهد؛ طوری که نه دچار پیچیدگی بی‌مورد می‌شود و نه به ساده‌سازی افراطی روی می‌آورد.

او با انتخاب واژه‌ها و ساختارهایی که در عین زیبایی، قابل‌فهم‌اند، متنی خلق کرده که هم طعم نثر کلاسیک فارسی را دارد و هم حال‌وهوای فرانسه‌ی اوایل قرن بیستم را حفظ می‌کند. سحابی نه‌تنها واژگان، بلکه فضای رمان را نیز به‌خوبی به فارسی منتقل کرده: فضای مه‌آلود و ذهنی راوی، بوی نان برشته، صدای پاشنه‌ی کفش بر سنگ‌فرش خیابان‌های فرانسه و رنگ غروب در باغ‌های کومبره، همه‌وهمه نشان از دریافت عمیق او از جهان رمان دارد.

کار بزرگ‌تر سحابی، حفظ لحن و صدای یکدست در سراسر این اثر هفت‌جلدی‌ است. انسجام سبکیِ این ترجمه به خواننده اجازه می‌دهد تا این رمان عظیم را مانند یک کل منسجم دنبال کند. ترجمه‌ی مهدی سحابی را می‌توان یک اثر ادبی مستقل در زبان فارسی دانست؛ او توانست اثری با چنین وسعت و ظرافت را به زبان فارسی برگرداند، بی‌آنکه از روح آن کاسته شود. به همین دلیل است که ترجمه‌ی او همچنان مرجع و محبوب‌ترین ترجمه‌ی این شاهکار ادبی به شمار می‌رود.

بخش‌هایی از متن کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد اول)

«بچه که بودم، سرنوشت هیچکدام از شخصیت‌های تاریخ مقدس به نظرم دردناک‌تر از سرنوشت نوح نمی‌آمد، به خاطر توفان که او را چهل روز در کشتی‌اش زندانی کرده بود. بعدها، اغلب بیمار بودم، و روزهای درازی را من نیز در "کشتی" می‌ماندم. آنگاه بود که دریافتم نوح نتوانسته بود هیچگاه دنیا را به آن خوبی ببیند که از کشتی دید، هرچند که تنگ و بسته بود و زمین در تاریکی فرورفته. در جستجوی زمان از دست رفته اثر سترگ یک انسان بیمار است. اثر نویسنده‌ای که برخی از تکان‌دهنده‌ترین صحنه‌های کتابش را به بیماری اختصاص داده است، تصویرهایی بسیار سخت و آکنده از درماندگی از بیماران ترسیم می‌کند، از بیماری‌ها با زبانی اساطیری اما همچنین فنی سخن می‌گوید، زبان کسی که خود می‌داند و از نزدیک حس کرده است که عادت و الفت به بیماری یعنی چه، و شهر عظیم تخیلش را با خلوص و با هزل از چهره‌های پزشکان، متخصصان خونسرد یا حسودی انباشته است که اسنوبی محافل اشرافی آنان را دوره می‌کند و از ستایش و ارج درخور "اهل علم" برخوردارند. اثر نویسنده‌ای است که پیوند ناگسستنی بیماری و مرگ را به چشم دیده، و با غایت مهربانی روزی را زیرنظر گرفته است که مرگ در تن بینوای رنجور کسی که دوست می‌داریم خانه می‌کند تا او را بکشد، حضور مرگ را در لحظه‌ای دیده است که بیماری تازگی شگرف محدودیت‌های برگشت‌ناپذیر را بر زندگی تحمیل می‌کند؛ آن چنان که مردن خود را نه در لحظه‌ای که آدم می‌میرد، بلکه ماه‌ها و گاهی سال‌ها پیش از آن می‌بینیم، هنگامی که مرگ چون غریبه‌ای که می‌رود و می‌آید و شبی به نظر می‌رسد که برای همیشه رفته باشد اما فردایش بازمی‌گردد، با همه کراهتش در خانه‌مان ماندگار می‌شود.»

نظرات کاربران

Mina
۱۴۰۱/۰۷/۱۰

مدتها منتظر بودم این مجموعه رو به طاقچه اضافه کنید😍🤩 لطفا در طاقچه بی نهایت قرار بدید

ناسارا
۱۴۰۱/۰۸/۲۹

این مجموعه کتاب رو من پارسال خریداری کردم چون همیشه دلم میخواست بخونمش همینطور که میدونید هفت جلد هست شنیده بودم که خوندن نثر های فرانسوی سخته و شاید حوصله ات رو سر ببره و بیخیال ادامه داستان بشی. البته

- بیشتر
nargesbanoo
۱۴۰۱/۰۸/۲۳

ممنون میشم مجموعه رو به بی نهایت اضافهکنید

آلیا
۱۴۰۱/۰۸/۲۸

لطفا به بی‌نهایت اضافه کنید. تشکر

ساره۶۳۰۶۱۵
۱۴۰۱/۰۸/۲۹

لطفا این مجموعه را به طاقچه بی نهایت اضافه کنید

Nargess Shabani
۱۴۰۱/۱۰/۱۳

لطفا در صورت امکان این سری کتاب ها رو برای کاربران بی نهایت هم قرار بدید ممنونم

Niloufar Rezaie
۱۴۰۱/۱۱/۲۷

نمونه ای که گذاشتید تا صفحه ۱۰۵ فقط زندگی نویسنده ست.چطور میتونیم بفهمیم خوشمون میاد یا نه؟ مسخره ست

mahdikhalilnejad
۱۴۰۱/۰۹/۰۴

مارسل پروست: سبک مدرن سبک مدرن: خط روایی مشخص نداره (باقی ویژگیهای رمان مدرن رو ذکر کنید یادم نمیاد) نظر بزرگان برای خواندن «در جستجو...»: ابتدا در مورد این رمان بخونید، بعد رمان. پیشنهاد کتابی که خواندنش کنار رمان به درک عمق این شاهکار

- بیشتر
ایمان
۱۴۰۱/۰۹/۱۲

واقعا جای این کتاب و نشر مرکز در طاقچه خالی بود!

reihane faraji
۱۴۰۱/۰۸/۲۹

خیلی کتاب جذابیه منتظر نسخه ی صوتیش می مونم تا اونو تهیه کنم

بریده‌هایی از کتاب

"خود آدم نمی‌داند چقدر خوشبخت است و هیچوقت به آن بدبختی که فکر می‌کند نیست."
rezai milad
هرگز جُز برای خود و برای آنانی که دوست می‌داریم، نمی‌لرزیم. و هنگامی که خوشبختی‌مان دیگر به دست آنان نیست در برابرشان چه آرام، چه آسوده، چه گستاخ می‌شویم!
حمیدرضا
"آقای کتابخوان، این شعر پل دژاردن را می‌شناسید که می‌گوید: بیشه‌ها اگر تاریکند، آسمان هنوز آبیست (۶۳)
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
شاید تنها نیستی راست باشد و همه رؤیای ما هیچ است
rezai milad
منی که از نظر ریاکاری دیگر بزرگ شده بودم، کاری را می‌کردم که همه‌مان، در بزرگسالی، در برابر ظلم و رنج‌کشی می‌کنیم: از دیدنشان روبرمی‌گرداندم، به اتاق کوچکی در کنار دفتر کار در طبقه بالای خانه می‌رفتم و گریه می‌کردم، اتاقی که بوی سوسن می‌داد و بوی انگورک وحشی که لای سنگ‌های دیوار بیرون خانه روییده بود و یک شاخه پر گلش از پنجره نیمه‌باز تو می‌آمد و هوا را عطرآگین می‌کرد
nmroshan
یاد یک تصویر چیزی جز حسرت یک لحظه نیست؛ و افسوس که خانه‌ها، راه‌ها، خیابان‌ها هم چون سال‌ها گریزانند
rezai milad
من این باور سلتی را بسیار منطقی می‌دانم که گویا ارواح درگذشتگان ما در وجود پست‌تری، جانوری، گیاهی، جمادی زندانی‌اند، و درواقع آنها را از دست داده‌ایم تا این که روزی از روزها - که برای خیلی‌ها هیچگاه فرا نخواهد رسید - از کنار درختی که زندان آنهاست می‌گذریم یا چیزی که آنها را در خود دارد به دستمان می‌افتد. ارواح به جنب و جوش می‌افتند، ما را صدا می‌زنند، و همین که آنها را می‌شناسیم طلسمشان شکسته می‌شود؛ آزادشان کرده‌ایم و بر مرگ چیره شده‌اند و برمی‌گردند و با ما زندگی می‌کنند.
nmroshan
نمی‌دانستم که بی‌ارادگی من و ضعف جسمانی‌ام، و آینده نامطمئنی که از آنها برایم برمی‌آمد، بسیار بیشتر از ناپرهیزی‌های شوهر مایه غصه و نگرانی مادربزرگم در آن قدم زدن‌های بی‌پایان بعدازظهر و غروب می‌شد، هنگامی که پیاپی می‌آمد و می‌رفت و چهره زیبایش را کج به آسمان بلند می‌کرد، با گونه‌های سبزه و چین برداشته که با فرا رسیدن پیری چون زمین شخم‌زده پاییزی به بنفشی می‌زد، و هنگامی که از خانه بیرون می‌رفت توری سبکی تا نیمه بالا زده آنها را می‌پوشاند و همیشه قطره اشک ناخواسته‌ای که از سرما یا از غصه‌ای بود رویشان خشک می‌شد.
nmroshan
آیا یک تن بیمار می‌تواند آدم را برای همیشه دچار خفقان کند؟ حتی خاطره‌ها، گذشته، و حتی حس موجودیت آدم را به نابودی بکشاند؟
Shivayi
آه! فرانسواز! باید خدا خیلی از دست ماها عصبانی باشد. آخر، مردمان این دور و زمانه هم شورش را درآورده‌اند! به قول اوکتاو مرحومم، خدا را زیادی از یاد برده‌ایم و او هم انتقام می‌گیرد."
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹

حجم

۵۹۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۶۰۸ صفحه

حجم

۵۹۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۶۰۸ صفحه

قیمت:
۲۹۸,۰۰۰
۱۴۹,۰۰۰
۵۰%
تومان