کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد دوم)
معرفی کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد دوم)
کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد دوم) نوشتهٔ مارسل پروست و ترجمهٔ مهدی سحابی است. نشر مرکز این رمان بزرگ و مشهور را روانهٔ بازار کرده است.
پس از چند چاپ جداگانه سرانجام همهٔ مجلدات کتاب «در جستوجوی زمان از دست رفته» یکجا، همزمان و بهصورت مجموعهای تفکیکناپذیر منتشر شده است. تدارک انتشار این مجموعه فرصتی بهدست داد تا متن اثر بهطور کامل از جنبههای ویرایشی و فنی بازبینی و هماهنگ شود. خلاصهای از داستان هر جلد، نمایههایی از نام شخصیتها و مکانها به هر کدام از مجلدات افزوده شده است.
درباره کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد دوم)
در کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد دوم) با نام فرعی «در سایه دوشیزگان شکوفا» دومین کتاب از مجموعهٔ ۷ کتابی که رمان عظیم و ماندگار «در جستوجوی زمان ازدسترفته» را ساختهاند، راوی همچنان تماشاگری است حساس و کنجکاو که با چهرهپردازی باریکبینانهٔ آدمها و نقاشی ریزهکارانهٔ محیط پیرامون آنان، ذهنیت و دنیای درونی پرتحول زمانهٔ خویش را تصویر و توصیف میکند. او بهویژه به ذهنیت هنری دوران خود نظر دارد، به همین سبب است که جستوجو نه فقط اثری ادبی بلکه پژوهشی در شناخت چندوچون خلق آثار هنری و نقش هنرمند و زندگیش در آن است.
کتاب «در سایهٔ دوشیزگان شکوفا» چون دیگر کتابهای این مجموعهرمان در خود کامل و مستقل است، اما با آخرین فصل کتاب نخست پیوندی دارد. ماجرای اصلی آن فصل در فصل نخست این کتاب تمام میشود و مضمون فراگیر شناخت جهان بیرونی که عنوان «نام جاها: نام» را بدان فصل بخشید، اینجا با عنوان «نام جاها: جا» در فصل دوم کامل میشود؛ چراکه مقدم بر ادراک واقعیت «جا»ها، خیالپروری دربارهٔ «نام» آنهاست. اکنون همراه راوی (که ظاهراً به سن بلوغ رسیده است) درک بنیادی ما از جهان کمابیش کامل شده، ابعاد مختلف ضمیر انسان را، چه بهعنوان فرد و چه عنصری اجتماعی، میشناسیم و با «مادهٔ خام» آنچه پروست «نوعی آفرینش تازهٔ جهان» مینامد، آشنا شدهایم و شاهد آغاز تلاش راوی در کاری هستیم که کارستان او و همهٔ ماست: زمان گذران و فرساینده را از دست بطالت و مرگ بیرونکشیدن و با لحظهلحظههای آن پرستشگاهی ماندگار ساختن.
رمان «در جستجوی زمان ازدسترفته» نوشتهٔ مارسل پروست نویسندهٔ فرانسوی است. این رمان در ۷ جلد نوشته شده که هر کدام نامی مستقل دارند. این رمان، رکورد گینس طولانیترین رمان تاریخ را در اختیار دارد و پروست آن را بین سالهای ۱۹۰۸–۱۹۰۹ تا ۱۹۲۲ میلادی نوشته و میان سالهای ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۷ میلادی منتشر کرده است. گذشته از خطوط کلی داستانی که این کتابها را به هم میپیوندد، هر کدام از ۷ جلد از بسیاری دیدگاهها کامل و مستقلند؛ در واقع آنچه داستان نامیده میشود تنها رشتهای است برای بههمپیوستن لحظههایی که هر کدام به تنهایی از مکانها و شخصیتهای اصلی کتابند. از همین روست که اغلب دربارهٔ این اثر گفته میشود که میتوان آن را از هر صفحهای که باشد، آغاز کرد.
این رمان چندان به تشریح کلاسیکِ یک «داستان» نمیپردازد؛ بلکه از ورای داستان اصلی به تحلیل ادبی، هنری، فلسفی و اجتماعی جامعهٔ فرانسه در اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم میلادی پرداخته است. این کتاب، بیشتر از آنکه حالتهای بیرونی را توصیف کند، ژرفای درونی را میکاود. علت شهرت این رمان را ژرفا و گسترهٔ اندیشهٔ نویسنده و ظرافت و حساسیت هنر آن دانستهاند. بهعلاوه، نحوهٔ استفاده مارسل پروست از زبان فرانسه و جملهسازی او که شکلی نو در ادبیات فرانسه بود، آن را از سایر آثار ادبی همزمانش متمایز میکند. بخشهایی از این رمان را میتوان کاوشی درمورد نمادگرایی و مفاهیمی مانند فریب، حسادت و رنج دانست. این رمان حاوی بسیاری از جزئیات واقعگرایانه است، اما تمرکزی بر توسعهٔ یک طرح فشرده یا منسجم ندارد، درعوض رمانی با خصلت چندگانگی است. راوی این مجموعهرمان دروننگر و منفعل است و باعث ایجاد کنش از سوی دیگر شخصیتهای اصلی هم نمیشوند.
نام ۷ جلد کتاب عبارتند از:
۱) طرف خانه سوان، ۱۲۹۲ (۱۹۱۳میلادی)
۲) در سایه دوشیزگان شکوفا، ۱۲۹۸ (۱۹۱۹میلادی)، برنده جایزه گنکور در همان سال
۳) طرف گرمانت، ۱۲۹۹–۱۳۰۰ (۱۹۲۰–۱۹۲۱میلادی)
۴) سدوم و عموره، ۱۳۰۰–۱۳۰۱ (۱۹۲۱–۱۹۲۲میلادی)
۵) اسیر، ۱۳۰۴ (پس از فوت ۱۹۲۵میلادی)
۶) آلبرتین گمشده (گریخته)، ۱۳۰۶ (پس از فوت ۱۹۲۷میلادی)
۷) زمان بازیافته، ۱۳۰۶ (پس از فوت ۱۹۲۷میلادی)
این کتاب را مهدی سحابی با عنوان «در جستجوی زمان از دست رفته» به فارسی برگردانده و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
خواندن کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره مارسل پروست
مارسل پروست با نام کامل «والانتَن لویی ژرژ اوژن مارسل پروست» ۱۰ ژوئیهٔ ۱۸۷۱ به دنیا آمد. او نویسنده و مقالهنویسی فرانسوی بود که بهدلیل نگارش اثر عظیمی با عنوان «در جستوجوی زمان ازدسترفته» یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات جهان قلمداد میشود.
مارسل پروست در سال ۱۸۸۲ وارد مدرسهٔ کندروسه شد. در سال ۱۸۸۶ در شانزلیزه با «مری دو بنارداکی» دختر یک اشرافزادهٔ لهستانی آشنا شد که در رمان «در جستوجوی زمان ازدسترفته» یکی از الگوهای «ژیلبر سوان» بود. او در خلال سالهای ۱۸۸۸–۹ در کندورسه به کلاس فلسفه رفت که دبیر آن «ماری آلفونس دارلو» بر تربیت فکری او اثر بسیار گذاشت، با نشریهٔ ادبی دبیرستان به نام «روو لیلاس» همکاری کرد و پایش به محافل اشرافی باز شد. مارسل پروست در ۱۵ ژوئیه ۱۸۸۹ دیپلم ادبی گرفت.
پروست در ماه نوامبر سال ۱۸۸۹ دورهٔ یکسالهٔ سربازی داوطلبانهٔ خود در هنگ ۷۶ پیاده اورلئان را آغاز کرد. سپس در دانشکدهٔ حقوق پاریس نامنویسی کرد. او در سال ۱۸۹۱ گذشته از دانشکدهٔ حقوق بهطور نامرتب در کلاسهای دانشکدهٔ علوم سیاسی و شرکت کرد. در سال ۱۸۹۲ فعالیتهای ادبی جدی پروست آغاز شد و او همکاریش را با نشریهٔ «لو بانکه» شروع کرد. در این نشریه ۱۵ مقاله از پروست چاپ شد که بعدها در کتاب «خوشیها و روزها» دوباره منتشر شد. او در ماه مارس سال ۱۸۹۵ لیسانس ادبیات خود را نیز دریافت کرد.
پروست در ژانویهٔ سال ۱۹۰۸ نگارش اثر عظیمش را آغاز کرد. سال ۱۹۰۹ او هرگونه رفتوآمد را کنار گذاشت و یکسره به نوشتن پرداخت. در سال ۱۹۱۲ بخشهایی از رمان «در جستوجوی زمان ازدسترفته»در روزنامهٔ فیگارو چاپ شد. سال ۱۹۱۳ پس از شکست تلاشهای بسیارش برای قبولاندن اثر به چند ناشر، سرانجام انتشارات برنار گراسه میپذیرد که این رمان را در ۳ جلد به خرج نویسنده چاپ کند.
پس از مرگ او، در سال ۱۹۲۳ «اسیر» در ۲ جلد، در سال ۱۹۲۵ «گریخته» در ۲ جلد، در سال ۱۹۲۷ «زمان بازیافته» در ۲ جلد، در سال ۱۹۵۲ رمان «ژان سنتوی» در ۲ جلد و در سال ۱۹۵۴ اثر ناتمام «ضد سنتبوو» به چاپ رسید. رمان «بیاعتنا» و «آلبرتین گمشده» از آثار او هستند.
آثار گوناگونی درمورد این نویسنده منتشر شده است: «پروست» مقاله ای از ساموئل بکت، «فضای پروستی» نوشتهٔ جورج پوله و ترجمهٔ وحید قسمتی، «بررسی شخصیتهای رمان در جستوجوی زمان ازدسترفته» نوشتهٔ ژان ایوه تادیه و ترجمهٔ مهدی دوستی مهاجر.
مارسل پروست ۱۸ نوامبر ۱۹۲۲ درگذشت. او در گورستان پرلاشر در فرانسه قرار گرفته است.
او درجملهای گفته است که: «فقط به یاری هنر میتوانیم از خود بیرون آییم و بدانیم دیگران چگونه میبینند، این عالمی را که همان عالَم ما نیست و اگر هنر نبود چشماندازهایش همانند آنهایی که در ماه هست برایمان ناشناخته میماند. به یاری هنر، بهجای آن که فقط یک جهان، جهان شخص خودمان را ببینیم، جهانهای بسیار میبینیم و به تعداد هنرمندان نوآور جهانهایی در برابر ماست که هر یک با دیگری به اندازهٔ گردان در بینهایت با هم متفاوتند.»
درباره مهدی سحابی
مهدی سحابی ۱۴ بهمن ۱۳۲۲ در قزوین به دنیا آمد. او مترجم، نویسنده، روزنامهنگار، نقاش، مجسمهساز و عکاس ایرانی بود که بیشتر بهخاطر ترجمهٔ مجموعهٔ «در جستجوی زمان از دست رفته» نوشتهٔ مارسل پروست شناخته شده است.
او بهدلیل تسلط به ۳ زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نهتنها به فارسی برگرداند بلکه از فارسی به این ۳ زبان نیز ترجمه کرد. سحابی در کنار ترجمه، گزارش و خبر، گاهی با نام مستعار «سهراب دهخدا» برای صفحهٔ فرهنگی نقد فیلم مینوشت. او در سال ۱۳۵۱ بهصورت پارهوقت به استخدام «کیهان» درآمد و پس از طی ۲-۳ ماه بهصورت تماموقت در آنجا مشغول به کار شد. او در سال ۱۳۵۷ و بعد از ۶۴ روز اعتصاب مطبوعات به عضویت شورای سردبیری کیهان درآمد، ولی ۳ ماه بعد بههمراه ۲۰ تن از اعضای تحریریه ناچار به ترک آنجا شد.
سحابی در این بین به عکاسی روی آورد و در سال ۱۳۵۸ به همراه چند تن از نویسندگان و همکارانش در کیهان، روزنامهٔ «کیهان آزاد» را به انتشار رساند که بعد از ۱۰ شماره تعطیل شد و پس از تعطیلی آن «انتشارات الفبا» را تأسیس کرد که ۶ شماره از ماهنامهٔ پیروزی را منتشر کردند. در سال ۱۳۵۹ با امضای مستعار «یونس جوانرودی» کتاب «تسخیر کیهان» منتشر شد که تحولات «کیهان» را شرح میداد.
سحابی پس از این به جز چند همکاری کوچک با چند نشریه به ترجمه، نقاشی و مجسمهسازی روی آورد. نخستین ترجمهٔ او کتابی نوشته «ماریو دمیکلی» به نام «نقاشی دیواری و انقلاب مکزیک» در سال ۱۳۵۲ و بیگمان مهمترین آنها هم ترجمهٔ رمان عظیم مارسل پروست است. سحابی در سال ۱۳۶۶ و با ترجمه رمان «شرم» جایزه بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی را بهدست آورد. او با نشریاتی مانند «صنعت حمل و نقل» و «پیام امروز» نیز همکاری داشت و در سال ۱۳۷۳ جلدهای مجموعهداستان «چشم دوم» از محمد محمدعلی را طراحی کرد.
مهدی سحابی ۱۸ آبان ۱۳۸۸ در پاریس درگذشت.
بخشهایی از کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد دوم)
«هنگامی که قرار شد برای نخستین بار آقای دونورپوا را به شام دعوت نداشت، و اینکه پروفسور کوتار در سفر بود، چون بیشک هر دوشان برای سفیر سابق جالب میبودند، پدرم گفت که حضور مهمان برجسته و دانشمند سرشناسی چون کوتار در مهمانی شام هیچگاه نمیتواند بیجا باشد، امّا سوان با خودنماییاش، با شیوه جارزدنش درباره جزئیترین آشناییهایی که دارد، آدم متظاهر پیش پا افتادهای است که مارکی دونورپوا بدون شک او را، به گفته خودش، «مستهجن» مییابد. امّا این پاسخ پدرم به توضیحی نیاز دارد، چه شاید برخیها به یاد بیاورند که کوتار آدمی بسیار معمولی بود و سوان، در زمینه مناسبات اشرافی، فروتنی و ملاحظه را به غایت ظرافت میرسانید. ولی، تا آنجا که درباره این یکی میتوان گفت، چنین پیشآمد که دوست گذشتههای پدر و مادر من، به شخصیت «پسر سوان» و سوان باشگاه سوارکاران، شخصیت تازهای را هم (که نمیبایست آخرین باشد) افزوده بود: شخصیت شوهر اودت. او شمّ و خواست و مهارتی را که همواره داشته بود با جاهطلبیهای ساده این زن همخوان کرده، توانسته بود موقعیت تازهای، بسیار فروتر از موقعیت گذشته، و مناسب با زنی که همراه با او در آن قرار میگرفت، برای خود بسازد. و در آن، خود را آدم دیگری مینمود. از آنجا که زندگی دومی را، با همسرش، در میان مردمان تازهای آغاز میکرد (همچنان تنها به رفت و آمد با دوستان خودش ادامه میداد که نمیخواست اودت را بر ایشان تحمیل کند مگر این که به میل خود خواسته باشند با او آشنا شوند)، میشد فهمید که برای سنجش جایگاه آن مردمان، و درنتیجه لذت خودستایانهای که میتوانست از پذیرفتن آنان حس کند، بهعنوان مبنای مقایسه نه برجستهترین کسانی را که محیط را به کار گرفته باشد، امّا، حتی وقتی میدانستی که دلش میخواهد با کارمندانی نابرازنده، زنانی هرزه که مجلسهای رقص وزارتخانهها را میآرایند دوستی کند، باز در شگفت میشدی از این که چون او آدمی، که در گذشته و حتی هنوز امروز، دعوتی از تویکنهام یا کاخ باکینگهام را با ظرافت از دیگران پنهان میداشت، به صدای بلند به گوش همه برساند که زن فلان معاون اداره از خانم سوان دیدن کرده است.»
حجم
۷۳۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۰۴ صفحه
حجم
۷۳۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۰۴ صفحه
نظرات کاربران
جلد اول پس چی؟ :/
سوراخ شدیم ولی هنوز جلد اول نیومد! گروگان گرفتین مارو که هرروز اینجارو چک کنیم؟؟
اگر نظرم را در مورد جلد اول این کتاب خوانده باشید متوجه شده اید که من این کتاب رو واقعا دوست دارم و به نظرم از این حیث شاهکاره که رشته کلام نویسنده گم نمیشود و بسیار هنرمندانه اتفاقات را
جلد اول رو نمیگذارید؟؟:))))
این کتاب متن درستی ندارد و با نسخه چاپی تفاوت دارد موارد جا افتادن کلمات در آن بسیار زیاد است حیف این کتاب عالی که با این کیفیت عرضه شده است.
در شگفتانگیز بودن این کتاب هیچ شکی نیست. اما واقعا در عجبم از طاقچه که اینطور متن به این مهمی رو ابتر رها کرده! در مقایسه با نسخهی چاپی کتاب، به وضوح اشتباه در جملات دیده میشه. علایم نگارشی، اشتباهات
عالی
بارها دربارهش خوانده بودم ولی تجربه خواندنش چیز دیگری است که نمیشود در یک کامنت کوتاه توضیح داد. تنها باید در نظر بگیرید حتما باید زمانبندی و تعهد داشته باشید تا بتوانید کتاب را به درستی بخوانید.
بزودی دو کتاب آقای مانده جلد یک و سه هم ظرف ۲۴ ساعت آینده آپلود میشه،البته قبل ود رحیم خواندن پروست ،کتاب ارزشمند فانوس جادویی زمان ،از دکتر داریوش شایگان، که قطب نمای ،خواندن پروست ،حتی در فرانسه هم هست