دانلود و خرید کتاب پدرکشی املی نوتومب ترجمه بنفشه فریس‌آبادی
تصویر جلد کتاب پدرکشی

کتاب پدرکشی

نویسنده:املی نوتومب
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۶از ۶۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پدرکشی

«پدرکشی» داستانی از اَملی نوتومب، نویسنده رمان معروف «بهداشت قاتل» است. او پس از انتشار «بهداشت قاتل» نویسنده‌ای منحصربه فرد دانسته شد و در فروش کتاب‌هایش و کسب جوایز ادبی موفقیت چشم‌گیری به‌دست آورد. نوتومب در ۱۹۹۹ به خاطر رمان «بهت و لرزه» جایزهٔ بزرگ فرهنگستان فرانسه را دریافت کرد و سال ۲۰۰۸ جایزهٔ بزرگ ژیونو به مجموعهٔ آثارش اهدا شد. شرایط انسانی، نویسندگی و زندگی، محور اصلی رمان‌های نوتومب هستند.

جو پسری کوچک است که با مادری بدنام زندگی می‌کند. او پدرش را ندیده و نمی‌شناسد و با مادرش رابطه خوبی ندارد اما برای خودش یک سرگرمی جالب دارد؛ شعبده‌بازی و تردستی. مادر با مردهای زیادی رابطه دارد اما یک روز در شش سالگی جو، مردی هم‌نام او به خانه‌شان می‌آید که ماندگار می‌شود. همچنان که جو بزرگتر می‌شود، روابط میان او و مرد رو به تیرگی می‌گذارد و یک روز در حالی که جو تازه پا به دوران نوجوانی گذاشته، مادرش از او می‌خواهد که خانه را ترک کند. این مسئله زندگی جو را که حالا روزبه روز در تردستی مهارت پیدا می‌کند تحت تاثیر قرار می‌دهد. او شب‌ها در کافه‌ها و بارها و هتل‌ها نمایش اجرا می‌کند تا این که با شعبده‌بازی ماهر به نام نورمان آشنا و هم‌خانه می‌شود که با دوست دختر بیست و پنج ساله‌اش، کریستینا زندگی می‌کند. این آشنایی نقطه عطف زندگی جو نوجوان است که پای او را به عشقی ممنوع نیز می‌کشاند:

«احساسی را که جو مدت‌ها در خود حفظ کرده و خیلی وقت بود که به نفرت بدل شده بود کریستینا به شادی بدل کرد. او یأس و محرومیت جمع‌شده در عضلاتِ آن پسر دلباخته را کشف کرد و از آن سربْ طلا ساخت.

جو احساس می‌کرد همان آتشی است که کریستینا با آن می‌رقصد. آن زن جو را به‌قدری زیبا و خوب می‌رقصاند که گه‌گاه پسر می‌توانست درک کند زن بودن چه خوشبختیِ بزرگی است. از کریستینا پرسید «تو کی هستی؟»

«من بی‌شمارم.»

کریستینا هیچ حدومرزی نداشت. جو نیز از تمامی مرزهای درونش عبور کرد»

امیلی نوتومب در این رمان تاثیرگذار شما را به کاوش رازی نهفته در زندگی جو وامی‌دارد.

pejmannavi
۱۳۹۸/۰۵/۱۴

اصلا فکر نمیکردم با داستانی ساده ولی در عین حال جذاب و تاحدی عمیق مواجه بشم. کتاب رو تصادفی انتخاب کردم و در کمتر از دو ساعت خوندم. در ابتدا بنظر میاد یک داستان کلیشه ای درباره عشق پسری کم

- بیشتر
سیّد جواد
۱۳۹۸/۱۰/۲۶

کتاب ۲۱۵ کتابخانه همگانی، داستان در مورد پسری است که استعداد زیادی در شعبده بازی دارد. او پدر ندارد و مادرش هم تمایلی برای زندگی با پسرش ندارد. به همین دلیل در سن نوجوانی از خانه میرود و به شاگردی یکی

- بیشتر
آ سید مهدی
۱۳۹۸/۰۹/۰۱

جذاب، دلچسب و سر راست برای من به عنوان یک روان‌شناس. برای لذت بردن از پیچ اصلی داستان باید قبلاً مطالعاتی درباره عقده ادیپ و رفتار پدر و پسر داشته باشید تا لذتش براتون دو چندان و شاید صد چندان بشه

maryam_z
۱۳۹۸/۱۰/۱۷

"ثبات خلاف طبیعت است؛ خلاف زندگی است!!تنها مردگان اند که به طور قطع با ثبات هستند... " فکر می کنم علت پایان بندی داستان همین چند جمله ی ابتدایی کتاب باشه که به نقل از آلدوس هاکسلی اومده، املی نوتومب به

- بیشتر
Ali Samouti
۱۳۹۸/۰۶/۱۱

ترجمه عالی متن قشنگ و ارام و من را به حال و هوای کودکانه برد. شک نکنید الان بخونید و بدونید دو ساعته تمومه منتظر یک اخر بدون تردید و حدس باشید و تا دو ساعت بعدش میگین چرا

zohreh
۱۳۹۹/۰۶/۲۰

۲۱. باوجود سانسورها و حذفیاتی که دست مترجم رو میبنده، مترجم به خوبی از پس ترجمه براومده. داستان درمورد عشق، بخشیدن و فراموش کردنه. و عشق مردی به پسری که مال خودش نیست رو به خوبی به تصویر کشیده؛ دیالوگهای بسیار جالبی بین

- بیشتر
Reza.golshan
۱۳۹۸/۰۵/۲۵

ترجمه کتاب خیلی روان وعالیه، ولی داستانش جالب نبود برای من...

aliasaran
۱۳۹۹/۰۸/۱۳

با توجه به حجم کمِ کتاب، روایت روند خیلی سریعی داشت که به جذابیتش کمک می‌کرد. در کل کتاب جذابی بود.

آتنا
۱۳۹۸/۰۹/۳۰

نویسنده قلم خوبی داره و بدون اضافه گویی و حاشیه رفتن ، ساده و سرراست ماجرا را تعریف می کنه، ترجمه هم خوب بود اما خود داستان برای من جذابیتی نداشت.

83 FATEMEH❤️
۱۴۰۱/۰۱/۱۸

کتاب جذابی برای من بود و دوستش داشتم ،با اینکه اخرش تقریبا باز بود و نفهمیدم چطور تموم شد ولی جذااب بود

کسی که عاشق است حتی لحظه‌ای به معنای کائنات شک نمی‌کند.
parva
انسان‌های خردمند معتقدند که همه‌چیز بی‌معناست، اما آدم‌های عاشق دانایی و معرفتی بسیار ژرف‌تر از خردمندان دارند. کسی که عاشق است حتی لحظه‌ای به معنای کائنات شک نمی‌کند.
Reza.golshan
هدفِ غاییِ رقص نمایشِ جسم است. همهٔ ما سال‌ها با این سوءبرداشت زیسته‌ایم که هر شخصی صاحبِ یک بدن است. اکثرِ ما این بدن را تصرف نکرده‌ایم یا آن‌قدر بد آن را به کار گرفته‌ایم که بیش‌تر شبیه است به تمسخر و اتلافِ جسم. مثل آن کاخ‌هایی که در ایتالیا با معماری شگفت‌انگیزِ روم باستان به جای تبدیل شدن به اماکنی برای لذت و خوش‌گذرانی، پُر شده‌اند از دفاترِ شرکت‌های بین‌المللی معروف. هیچ‌کس مانند رقصنده ساکنِ تمامیتِ جسم خود نیست.
pejmannavi
من هنوز هم کریستینا رو می‌خوام! تصمیم داری دیدن من رو براش قدغن کنی؟» «من چیزی رو برای اون قدغن نمی‌کنم؛ چون من مالک اون نیستم.
هانی
نمی‌توانست منکر آن شود که آن زن جوان با چند کلمه حرف و جزئیات اندکی که از کردار و رفتارش نشان داده بود، احساس آرامشی به او بخشیده بود که کاساندرا طی چهارده سال هم‌زیستی در یک خانه نتوانسته بود به او القا کند.
El Santo
در آن لحظه می‌دید آن آزمونِ تا آن حد بامفهوم و ارزشمند در حقیقت چه‌قدر پوچ و خالی از هر معنایی بوده است. و این بیش از هر چیز دیگری او را می‌آزرد.
El Santo
انسان‌های خردمند معتقدند که همه‌چیز بی‌معناست، اما آدم‌های عاشق دانایی و معرفتی بسیار ژرف‌تر از خردمندان دارند. کسی که عاشق است حتی لحظه‌ای به معنای کائنات شک نمی‌کند.
El Santo
وقتی قرار باشد کسی به‌تنهایی زندگی خودش را اداره کند، هزار دلار در ماه پول زیادی نیست. آن مبلغ فقط پولی بود که کاساندرا بابت وجدانش به عنوان یک مادر پرداخت می‌کرد، وجدانی که چندان قیمتی هم نداشت.
El Santo
زیبایی‌اش هم آزاردهنده و پُرزرق‌وبرق نبود. همین پُرزرق‌وبرق نبودنِ زیبایی‌اش بود که موجب شد جو خیلی دیر زیبایی کریستینا را ببیند؛ اما وقتی متوجه شد که کریستینا چه‌قدر زیباست، بیش‌ازپیش تحت‌تأثیر او قرار گرفت.
Sadegh Mehrabi
انسان‌های خردمند معتقدند که همه‌چیز بی‌معناست، اما آدم‌های عاشق دانایی و معرفتی بسیار ژرف‌تر از خردمندان دارند.
آ سید مهدی
انسان‌های خردمند معتقدند که همه‌چیز بی‌معناست، اما آدم‌های عاشق دانایی و معرفتی بسیار ژرف‌تر از خردمندان دارند. کسی که عاشق است حتی لحظه‌ای به معنای کائنات شک نمی‌کند.
Ali Samouti
«به‌هرحال شعبده کردن یعنی حقه‌بازی و تقلب.» «باهات موافق نیستم. یک فرق مهم و اساسی بین شعبده‌بازی و حقه‌بازی هست: در شعبده واقعیت به نفعِ مخاطب و با هدف خوشایند بودن برای بیننده و ایجاد نوعی تردیدِ رهایی‌بخش تغییر شکل می‌ده. اما در تقلب واقعیت برای آسیب رسوندن به طرف مقابل و به قصد دزدیدن پولش تغییر می‌کنه.» «اگه موضوع فقط پوله که...» «موضوع خیلی مهم‌تر از پوله. شعبده‌باز مخاطبش رو دوست داره و براش ارزش قایله، اما یه متقلب در حقیقت از طرف مقابل دزدی می‌کنه و اون رو تحقیر می‌کنه.»
pejmannavi
«کار دیگه‌ای نمی‌تونم انجام بدم. بچه‌هایی که پدرشون رو نمی‌شناسن از این موضوع رنج می‌برن. اما رنجی بزرگ‌تر از اون در دنیا هست: رنج پدری که فرزندش نمی‌شناسدش.» سپس به من پشت کرد. دیگر نمی‌خواست حرف بزند. در مورد بعضی از فرزندان گاهی گفته می‌شود که رفتار و خلق‌وخوی‌شان را از والدین‌شان به ارث برده‌اند. اما گاهی این روند برعکس می‌شود. ممکن است یک پدر به‌تدریج به پسرش شبیه شود: نورمان دیوانه شده بود. و من مبهوتِ صبر ترسناکِ آن مرد بودم.
maha
«به‌ت قول می‌دم که دیگه این کار رو تکرار نکنم.» «تو دروغ‌گویی و حرفت رو باور نمی‌کنم.» «به هر چیزی که برام مقدسه قسم می‌خورم که بار آخر بود.» «چه چیزی برات مقدسه؟» «تو!»
مری و راه های نرفته اش
«هدف شعبده کردن اینه که دیگری رو وادار کنی به واقعیت شک کنه.»
شراره
«هدف شعبده کردن اینه که دیگری رو وادار کنی به واقعیت شک کنه.»
parva
آیا آموختن روش‌هایی برای تبدیل شدن به یک عاشقِ خوب و شایسته خود نشانه‌ای برای اثباتِ عشق نیست؟ چه زیبایی و جذابیتی نهفته است در هدیه کردنِ اشتیاق‌های ابلهانهٔ یک عاشق ناشی و مبتدی به معشوقِ برگزیده‌اش؟
Ali Samouti
«ثباتْ خلافِ طبیعت است؛ خلافِ زندگی است. تنها مُردگان‌اند که به طور قطع باثبات هستند.» آلدوس هاکسلی
Ali Samouti
«به‌هرحال شعبده کردن یعنی حقه‌بازی و تقلب.» «باهات موافق نیستم. یک فرق مهم و اساسی بین شعبده‌بازی و حقه‌بازی هست: در شعبده واقعیت به نفعِ مخاطب و با هدف خوشایند بودن برای بیننده و ایجاد نوعی تردیدِ رهایی‌بخش تغییر شکل می‌ده. اما در تقلب واقعیت برای آسیب رسوندن به طرف مقابل و به قصد دزدیدن پولش تغییر می‌کنه.»
Fahime9716
انسان‌های خردمند معتقدند که همه‌چیز بی‌معناست، اما آدم‌های عاشق دانایی و معرفتی بسیار ژرف‌تر از خردمندان دارند. کسی که عاشق است حتی لحظه‌ای به معنای کائنات شک نمی‌کند.
pejmannavi

حجم

۱۰۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۵ صفحه

حجم

۱۰۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۵ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۵۰%
تومان