کتاب راهی برای رهایی
۴٫۰
(۱۲)
خواندن نظراتمعرفی کتاب راهی برای رهایی
«راهی برای رهایی» نوشته فرانسوا موریاک(۱۹۷۰-۱۸۸۵)، نویسنده فرانسوی برنده جایزه نوبل ادبیات است.
در بریدهای از کتاب میخوانیم:
«برای چه سعی میکنی بگویی که درست را یاد گرفتهای؟ میبینی که بلد نیستی! حفظش کردهای هان! راست میگی؟»
صدای سیلی بلند شد.
«برو بالا توی اتاقت و تا موقع شام نبینمت!»
پسرک دستش را روی گونهاش گذاشت آن طور که گویی فکش خرد شده باشد: «اوخ. خ. خ! خیلی دردم آمد! (با این عمل میخواست امتیازی کسب کند.) به مامی میگم!»
پل از روی خشم بازوی نحیف پسرش را گرفت. سیلی دیگری به او زد و گفت: «به مامی میگی؟ خوب این را به کی میگی؟ حتماً از این هم به پدرت شکایت خواهی کرد؟ ده یاالله، زود باش برو بگو، منتظر چی هستی؟»
زن، پسر را به طرف راهرو هُل داد، در را بست دوباره آن را باز کرد تا کتاب و دفترچههای او را بیرون بیندازد. پسر درحالیکه روی زمین خم شده بود و همچنان گریه میکرد کتاب و دفترچههایش را جمع کرد. بعد ناگهان سکوت برقرار شد. به زحمت در تاریکی صدای فخفخی شنیده میشد. حالا دیگر بساطش را جمع کرده بود.
زن به صدای پای پسر که کمکم دور میشد گوش میداد. البته که به اتاق پدرش پناه نخواهد برد. چون در حال حاضر مادربزرگش «مامی» برای کار نوۀ خود پیش آموزگارش رفته بود، حتماً به آشپزخانه پیش فرولن به شکایت خواهد رفت. حتماً حالا دیگر دارد ته ماهیتابهای را لیس میزند. «از اینجا میبینمش...»
وقتی که پل به پسرش فکر میکرد چیزی که بهیاد میآورد زانوهای استخوانی، رانهای ضعیف و لاغر و جورابهای روی کفش برگشتهاش بود. مادر به این موجودِ کوچکِ بیرون آمده از او و به چشمان درشت بیرنگش هیچ توجّهی نداشت. در عوض از این دهان همیشهباز کودکی که بد نفس میکشید و لب زیرین کمی آویختۀ او -کمتر از مال پدرش- بیزار بود.
بابام هیچ وقت کسی را نکشت
ژان لویی فورنیه
جایی که ماه نیست (شوک سقوط)نیتان فایلر
روایت یک مرگ در خانوادهجیمز ایجی
داپلرارلند لو
پرندگان زردکوین پاورز
ژهکریستین بوبن
کلاه رئیس جمهورآنتوان لورین
ژتون قرمز من کارن جوی فاولر
آب عمیقپاتریشیا های اسمیت
قرعهی زندگیفردریک بکمن
گلها را بچین کودکان را بکشحبیب گوهریراد
بعد از زلزلههاروکی موراکامی
اتاق شگفتی هاژولین ساندرل
خورشید هم یک ستاره استپگاه ملکیان
پیرمرد صدسالهای که از پنجرهی خانهی سالمندان زد به چاک و ناپدید شدیوناس یوناسون
ستون دنیایم باشفرانک معنوی
حرف زدن همهجا ممنوع است! کارن جوی فاولر
عاشقانه، تاریک، عمیقجویسکرول اُتس
شهر خرسفردریک بکمن
ابر ابلهارلند لو
حجم
۷۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۷۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۷۰%
تومان
نظرات کاربران
داستان درمورد پسربچه ی عقب افتاده ایه که مادرش هیچ علاقه ای بهش نداره، مدام تحقیرش میکنه و اون رو از خودش میرونه. زنی که به طمع موقعیت اجتماعی و پول، همسر مردی میشه که مشکلات ذهنی داره و حاصل
رمانی غمیگن،تراژیک و انسانی من رو به فکر فرو برد ، غمگینم کرد یک غم انسانی...
کوتاه و رونه حداقل برای یه بار خوندن می ارزه پایان تامل برانگیزی داشت
عالی