کتاب پولیکوشکا
معرفی کتاب پولیکوشکا
کتاب الکترونیکی پولیکوشکا نوشتۀ لئو تولستوی با ترجمۀ رضا عقیلی در انتشارات امیرکبیر چاپ شده است. این کتاب دربارۀ سرنوشت تلخ یک دهقان روسی است که به دلیل موقعیت اجتماعی و فشارهای زندگی دچار کشمکشهای روحی و اجتماعی میشود. این کتاب تاکنون چندین بار به زبانهای مختلف ترجمه شده است و حتی در بعضی اقتباسهای نمایشی یا سینمایی نیز بازتاب پیدا کرده است.
درباره کتاب پولیکوشکا
کتاب پولیکوشکا یکی از آثار کوتاه و قابل توجه لئو تولستوی، نویسندۀ برجستۀ روسی، است. این اثر که در سال ۱۸۶۳ میلادی نوشته شده است، بهطور خاص به وضعیت زندگی دهقانان در دوران روسیه قرن نوزدهم میپردازد. لئو تولستوی از مشهورترین نویسندگان جهان و یکی از چهرههای برجستۀ ادبیات روسی است. او بهواسطۀ آثار بلند و جاودانهای چون جنگ و صلح و آنا کارنینا شناخته میشود. تولستوی علاوه بر نویسندگی، بهعنوان یک فیلسوف اخلاقگرا نیز تأثیر عمیقی بر تفکرات عصر خود و حتی دوران معاصر گذاشته است. او در آثارش به مسائل اخلاقی، فلسفی و اجتماعی میپردازد و همواره نقدهای جدی بر ساختارهای اجتماعی زمان خود وارد میکند.
داستان درباره شخصیتی به نام پولیکوشکا است که زندگی او در چارچوب مناسبات اجتماعی و اقتصادی زمان خود دچار تنشها و چالشهایی میشود. او بهعنوان یک دهقان ساده و تحت فرمان یک زمیندار، با معضلات مالی و اخلاقی بسیاری دستوپنجه نرم میکند. روایت این اثر به شیوهای است که نهتنها ساختار اجتماعی زمانه را نقد میکند، بلکه به عمق روانشناختی شخصیتها نیز میپردازد. تولستوی از این داستان برای بازتاب ایدههای اخلاقی و فلسفی خود بهره برده و نشان داده است که چگونه ساختارهای ناعادلانه اجتماعی میتوانند انسانها را به سوی تراژدی سوق دهند. پولیکوشکا همچنین از نظر سبک نگارش و توصیف زندگی روزمره و احساسات انسانی، نمونهای از هنر نویسندگی تولستوی بهشمار میآید. اگرچه این اثر به شهرت رمانهای بلند او مانند جنگ و صلح یا آنا کارنینا نمیرسد، اما همچنان بهعنوان یک داستان کوتاه تأثیرگذار و آموزنده در ادبیات روسی جایگاه ویژهای دارد.
کتاب پولیکوشکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات کلاسیک، بهویژه آثار روسی و همچنین کسانی که به موضوعات فلسفی، اجتماعی و روانشناختی علاقه دارند، مناسب است.
درباره لئو تولستوی
«لیِو نیکُلائِویچ تولستوی» در ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پولیانا در دویستکیلومتری جنوب مسکو به دنیا آمد. او را از بزرگترین رماننویسهای تمام ادوار تاریخ میدانند. او از سال ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۶ هر سال نامزد دریافت جایزۀ نوبل ادبیات شد و در سالهای ۱۹۰۱، ۱۹۰۲ و ۱۹۰۹ نامزد جایزهٔ صلح نوبل شد، اما هرگز برنده نشد. از آثار ارزشمند او میتوان به «جنگوصلح»، «آناکارنینا»، «مرگ ایوان ایلیچ» و «رستاخیز» اشاره کرد. لئو تولستوی مادرش را در دوسالگی و پدرش را در نهسالگی از دست داد. سرپرستی این هنرمند در ابتدا بر عهدۀ یکی از بستگان دور و پس از مرگ پدر، به عمهاش «کنتس الکساندرا ایلینیچنا» سپرده شد. تولستوی تا سال ۱۸۴۱ یعنی تا زمان مرگ عمهاش پیش او ماند و بعد از آن به کازان نزد سرپرست جدیدش، یعنی عمهٔ دیگرش نقلمکان کرد. تحصیلات لئو تولستوی ابتدا بهوسیلۀ معلمی فرانسوی انجام شد. او در سوم اکتبر ۱۸۴۴ و هنگامی که ۱۶ سال داشت، تحصیل در رشتۀ ادبیات شرقی (عربی - ترکی) را در دانشگاه سلطنتی کازان آغاز کرد، اما در آزمون انتقالی پایان سال مردود و مجبور شد دوباره در برنامۀ سال اول شرکت کند. پس از این به دانشکدۀ حقوق رفت و آنجا نیز با نمرات برخی از دروس، مشکلات ادامه داشت، اما بالاخره توانست آزمون انتقالی پایان سال را قبول شود و سال دوم از درس خود را آغاز کند. لئو تولستوی پس از چند رفتوآمد، به مسکو بازگشت و در آنجا اغلب اوقاتش را به قمار گذراند. این روند بر وضعیت مالی او تأثیر منفی گذاشت. او در این دوره از زندگی، علاقۀ خاصی به موسیقی پیدا کرد؛ پیانو را بهخوبی مینواخت. اشتیاق به موسیقی بعدها او را بر آن داشت تا سونات «کریتسرووی» را بنویسد. آهنگسازان موردعلاقۀ تولستوی، باخ، هندل و شوپن بودند. او در زمستان ۱۸۵۰ - ۱۸۵۱ شروع به نوشتن کتاب «دوران کودکی» کرد؛ سپس بهدعوت برادرش به ارتش ملحق شد و نوشتن داستان «قزاقها» را در آن دوران آغاز کرد. بعد از چاپ چند اثر، لئو تولستوی در زمرۀ نویسندگان بزرگ جوان آن دوران جای گرفت و شهرت ادبی یافت.
نگارش کتابها و داستانهایی مانند «بریدن جنگل»، مجموعه داستانهای «سواستوپل»، «لوسرن» و یا داستان «آلبرت»، همه حاصل سفرهای تولستوی، حضور در ارتش و دیدار با آدمها و زندگیهای گوناگون بود. تولستوی در سال ۱۸۶۲ با زنی به نام «سوفیا» ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ۱۳ فرزند بود. او در سال ۱۸۶۹ «جنگوصلح» را به چاپ رساند. در طول ۱۲ سال، «جنگوصلح» و «آنا کارنینا» را نوشت. در سال ۱۹۰۱ با انتشار کتاب «رستاخیز» که انتقاد شدید از آیینهای کلیسا در آن جای داشت، بهوسیلۀ شورای مقدس از کلیسای ارتودکس تکفیر شد. کمکم تولستوی، بهگفتۀ خودش دچار بحران معنوی شد و برای یافتن پاسخی به پرسشها و شبهاتش که دائماً او را نگران میکرد، به مطالعۀ الهیات روی آورد؛ از هوسها و راحتیهای یک زندگی غنی چشمپوشی کرد و کارهای بدنی بسیاری انجام داد، سادهترین لباسها را میپوشید، گیاهخوار شد، تمام ثروت بزرگ خود را به خانوادهاش بخشید و حقوق مالکیت ادبی را نیز کنار گذاشت. او سه سال پس از مرگ دوست قدیمیاش، «ایوان تورگِنیِو»، کتاب «مرگ ایوان ایلیچ» را به چاپ رساند که در ابتدا غدغن شد؛ اما پس از ملاقات او با تزار و با دستور مستقیم آلکساندر سوم، تزار روسیه به چاپ رسید. لئو تولستوی معتقد بود ادبیات و داستان و رمان، وسیلهای برای بیان مفاهیم اخلاقی و اجتماعی است. او فکر میکرد که قصهها تنها برای سرگرمی نیست که نوشته میشود؛ بلکه او میخواهد از قضاوتهای بیرحم انسانها کم کرده و به گسترش مهربانی و خوشاخلاقی کمک کند. لئو تولستوی در ۷ نوامبر ۱۹۱۰ و پس از یک بیماری سخت و دردناک، در ۸۳سالگی درگذشت. در ۹ نوامبر ۱۹۱۰، چندین هزار نفر در یاسنایا پولیانا برای تشییع جنازۀ این نویسندۀ بزرگ گرد هم آمدند.
حجم
۴۸۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه
حجم
۴۸۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه