کتاب جنگ و صلح (کتاب اول و دوم)
معرفی کتاب جنگ و صلح (کتاب اول و دوم)
کتاب الکترونیکی جنگ و صلح (کتاب اول و دوم) نوشتۀ لئو تولستوی با ترجمۀ کاظم انصاری در انتشارات امیرکبیر چاپ شده است. این کتاب یکی از شاهکارهای ادبیات جهان به شمار میرود که تصویری جامع از جامعه روسیه در دوران جنگهای ناپلئونی ارائه میدهد و روابط انسانی، فلسفه زندگی، و معنای جنگ و صلح را در بستر تاریخی بررسی میکند.
درباره کتاب جنگ و صلح (کتاب اول و دوم)
جنگ و صلح، اثری حماسی از نویسنده برجسته روس، لئو تولستوی، در چهار جلد نوشته شده و وقایع بین سالهای ۱۸۰۵ تا ۱۸۱۲ را در دوران جنگهای ناپلئونی به تصویر میکشد. این اثر ترکیبی از داستانسرایی، فلسفه، تاریخ و روانشناسی است که در آن تولستوی با قلمی قدرتمند زندگی اشراف، سربازان، و مردم عادی روسیه را روایت میکند.
کتاب اول و دوم از این مجموعه به بررسی شخصیتها و روابط آنها در جامعه اشرافی روسیه میپردازد و نقش آنها در جنگ و تحولات اجتماعی را ترسیم میکند. شخصیتهای اصلی، مانند پییر بزوخوف، آندری بالکونسکی، و ناتاشا روستوف، هرکدام نمایانگر جنبههایی از انسانیت و مبارزات درونی هستند.
تولستوی در این اثر بهخوبی موفق شده است از پس روایتهای چندلایه بربیاید. او ضمن خلق شخصیتهایی زنده و پیچیده، به تحلیلهای فلسفی درباره معنای جنگ و صلح و تاثیر آن بر سرنوشت انسانها نیز پرداخته است. این کتاب تنها یک روایت تاریخی نیست، بلکه تفسیری عمیق از زندگی، عشق، شجاعت و رنج انسانها در بستر تغییرات اجتماعی است. لئو تولستوی (۱۸۲۸-۱۹۱۰) یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات جهان و از چهرههای برجسته ادبیات روسیه است. او علاوه بر جنگ و صلح، آثار دیگری مانند آنا کارنینا و رستاخیز را خلق کرده است. تولستوی در آثارش به مضامین عمیق انسانی، اخلاقی، و اجتماعی پرداخته و تأثیر بزرگی بر ادبیات و فلسفه داشته است.
کتاب جنگ و صلح (کتاب اول و دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات کلاسیک، تاریخ، و آثاری با مضامین عمیق فلسفی و انسانی مناسب است. همچنین، افرادی که به دنبال شناخت بیشتر از جامعه روسیه در دوران ناپلئون هستند، از این کتاب بهره خواهند برد.
درباره لئو تولستوی
«لیِو نیکُلائِویچ تولستوی» در ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پولیانا در دویستکیلومتری جنوب مسکو به دنیا آمد. او را از بزرگترین رماننویسهای تمام ادوار تاریخ میدانند. او از سال ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۶ هر سال نامزد دریافت جایزۀ نوبل ادبیات شد و در سالهای ۱۹۰۱، ۱۹۰۲ و ۱۹۰۹ نامزد جایزهٔ صلح نوبل شد، اما هرگز برنده نشد. از آثار ارزشمند او میتوان به «جنگوصلح»، «آناکارنینا»، «مرگ ایوان ایلیچ» و «رستاخیز» اشاره کرد. لئو تولستوی مادرش را در دوسالگی و پدرش را در نهسالگی از دست داد. سرپرستی این هنرمند در ابتدا بر عهدۀ یکی از بستگان دور و پس از مرگ پدر، به عمهاش «کنتس الکساندرا ایلینیچنا» سپرده شد. تولستوی تا سال ۱۸۴۱ یعنی تا زمان مرگ عمهاش پیش او ماند و بعد از آن به کازان نزد سرپرست جدیدش، یعنی عمهٔ دیگرش نقلمکان کرد. تحصیلات لئو تولستوی ابتدا بهوسیلۀ معلمی فرانسوی انجام شد. او در سوم اکتبر ۱۸۴۴ و هنگامی که ۱۶ سال داشت، تحصیل در رشتۀ ادبیات شرقی (عربی - ترکی) را در دانشگاه سلطنتی کازان آغاز کرد، اما در آزمون انتقالی پایان سال مردود و مجبور شد دوباره در برنامۀ سال اول شرکت کند. پس از این به دانشکدۀ حقوق رفت و آنجا نیز با نمرات برخی از دروس، مشکلات ادامه داشت، اما بالاخره توانست آزمون انتقالی پایان سال را قبول شود و سال دوم از درس خود را آغاز کند. لئو تولستوی پس از چند رفتوآمد، به مسکو بازگشت و در آنجا اغلب اوقاتش را به قمار گذراند. این روند بر وضعیت مالی او تأثیر منفی گذاشت. او در این دوره از زندگی، علاقۀ خاصی به موسیقی پیدا کرد؛ پیانو را بهخوبی مینواخت. اشتیاق به موسیقی بعدها او را بر آن داشت تا سونات «کریتسرووی» را بنویسد. آهنگسازان موردعلاقۀ تولستوی، باخ، هندل و شوپن بودند. او در زمستان ۱۸۵۰ - ۱۸۵۱ شروع به نوشتن کتاب «دوران کودکی» کرد؛ سپس بهدعوت برادرش به ارتش ملحق شد و نوشتن داستان «قزاقها» را در آن دوران آغاز کرد. بعد از چاپ چند اثر، لئو تولستوی در زمرۀ نویسندگان بزرگ جوان آن دوران جای گرفت و شهرت ادبی یافت.
نگارش کتابها و داستانهایی مانند «بریدن جنگل»، مجموعه داستانهای «سواستوپل»، «لوسرن» و یا داستان «آلبرت»، همه حاصل سفرهای تولستوی، حضور در ارتش و دیدار با آدمها و زندگیهای گوناگون بود. تولستوی در سال ۱۸۶۲ با زنی به نام «سوفیا» ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ۱۳ فرزند بود. او در سال ۱۸۶۹ «جنگوصلح» را به چاپ رساند. در طول ۱۲ سال، «جنگوصلح» و «آنا کارنینا» را نوشت. در سال ۱۹۰۱ با انتشار کتاب «رستاخیز» که انتقاد شدید از آیینهای کلیسا در آن جای داشت، بهوسیلۀ شورای مقدس از کلیسای ارتودکس تکفیر شد. کمکم تولستوی، بهگفتۀ خودش دچار بحران معنوی شد و برای یافتن پاسخی به پرسشها و شبهاتش که دائماً او را نگران میکرد، به مطالعۀ الهیات روی آورد؛ از هوسها و راحتیهای یک زندگی غنی چشمپوشی کرد و کارهای بدنی بسیاری انجام داد، سادهترین لباسها را میپوشید، گیاهخوار شد، تمام ثروت بزرگ خود را به خانوادهاش بخشید و حقوق مالکیت ادبی را نیز کنار گذاشت. او سه سال پس از مرگ دوست قدیمیاش، «ایوان تورگِنیِو»، کتاب «مرگ ایوان ایلیچ» را به چاپ رساند که در ابتدا غدغن شد؛ اما پس از ملاقات او با تزار و با دستور مستقیم آلکساندر سوم، تزار روسیه به چاپ رسید. لئو تولستوی معتقد بود ادبیات و داستان و رمان، وسیلهای برای بیان مفاهیم اخلاقی و اجتماعی است. او فکر میکرد که قصهها تنها برای سرگرمی نیست که نوشته میشود؛ بلکه او میخواهد از قضاوتهای بیرحم انسانها کم کرده و به گسترش مهربانی و خوشاخلاقی کمک کند. لئو تولستوی در ۷ نوامبر ۱۹۱۰ و پس از یک بیماری سخت و دردناک، در ۸۳سالگی درگذشت. در ۹ نوامبر ۱۹۱۰، چندین هزار نفر در یاسنایا پولیانا برای تشییع جنازۀ این نویسندۀ بزرگ گرد هم آمدند.
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۷۲ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۷۲ صفحه