دانلود و خرید کتاب هدا گابلر هنریک ایبسن ترجمه مینو مشیری
تصویر جلد کتاب هدا گابلر

کتاب هدا گابلر

معرفی کتاب هدا گابلر

کتاب هدا گابلر نوشتهٔ هنریک ایبسن و ترجمهٔ مینو مشیری است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک نمایشنامه‌ٔ کلاسیک چهارپرده‌ای.

درباره کتاب هدا گابلر

بسیاری کتاب هدا گابلر نوشتهٔ هنریک ایبسن را چکیدهٔ تمام آثار رئالیستی پیشین او می‌دانند. او در این نمایشنامه برخی از صفات انسانی را در شدیدترین حالتشان نشان داده است. ایبسن در این نمایشنامهٔ چهارپرده‌ای چهره‌های زشت و کریه، نامردمی‌ها و جلوه‌های رفتارهای خوب و بد مردم را نمایان ساخته است. «هدا گابلر»، «جرج تسمان»، «هدا تسمان»، «دوشیزه جولیانا تسمان»، «خانم الوشتد»، «قاضی براک»، «آیلرت لاوبرگ» و «برتا» (مستخدمهٔ خانوادهٔ تسمان) شخصیت‌های این متن نمایشی هستند.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب هدا گابلر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی کلاسیک جهان و علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های واقع‌گرا (رئالیسم) پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هنریک ایبسن

هنریک ایبسن نمایشنامه‌نویس و شاعر نروژی در سال ۱۸۲۸ میلادی به دنیا آمد. او در نوجوانی پس از ورشکستگی پدرش برای نخستین‌بار، طعم فقر و تنگ‌دستی را چشید. با وقوع انقلاب ۱۸۴۸ در شمال اروپا، ایبسن به سرودن اشعار آزادی‌خواهانه پرداخت. در سال ۱۸۵۰ برای ادامهٔ تحصیل و به امید اخذ درجهٔ دکتری در رشتۀ پزشکی به شهر کریستیانیا رفت. هنگامی که در رشتۀ تحصیلی خود موفق نشد، به نوشتن روی آورد. مطالعۀ تاریخ روم و توطئۀ کاتلینا و خطابه‌های سیسرون و همچنین شرح انقلاب فرانسه در ۱۸۴۸ باعث شد که او نخستین نمایشنامۀ خود را در سال ۱۸۵۰ بنویسد. اولین اثر هنریک ایبسن «کاتلین» نام دارد؛ او سپس به‌سمت سیاست رفت، عضو اتحادیۀ کارگران شد و مدتی با نوشتن مقالات سیاسی و هنری در انتشار چند روزنامه دست داشت. یک سال بعد، مدیر تماشاخانۀ شهر «برگن» شغلی به او داد. او در طول پنج سالی که در این تماشاخانه مشغول به کار بود، سفرهای بسیاری به کپنهاگ داشت و مطالعاتی در زمینۀ تئاتر به انجام رساند. هنریک ایبسن در ۲۳ می ۱۹۰۶ درگذشت. «دشمن مردم»، «مرغابی وحشی»، «بانوی دریایی»، «خانهٔ عروسک (یا «عروسک‌خانه»)» و «هدا گابلر» عنوان بعضی از نمایشنامه‌های او هستند.

بخشی از کتاب هدا گابلر

«براک: بله، درست همان چیزی که از آن وحشت دارید، شما را البته در دادگاه خواهند خواست، هم شما و هم مادموازل دیانا، او باید توضیح بدهد که چگونه این اتفاق افتاد، آیا حادثه‌ای بوده یا جنایت، آیا گلوله هنگامی دررفته که آیلرت می‌خواسته اسلحه را برای تهدید مادموازل دیانا از جیب دربیاورد یا اینکه مادموازل دیانا تپانچه را از دستش ربوده و وی را هدف قرار داده و دوباره آن را در جیبش گذارده، این امکان زیادی دارد، چون مادموازل دیانا خانم جوان باعرضه‌ای است.

هدا: ولی این داستان‌های کریه به من ربطی ندارد.

براک: نه، ولی باید به این سؤال آن‌ها که به چه دلیل تپانچه را به آیلرت‌لاوبرگ داده‌اید جواب بدهید و خدا می‌داند مردم چه نتیجه‌گیری‌ای از این مطلب عایدشان می‌شود.

هدا: [سرش را پایین می‌اندازد] درست است، فکرش را نکرده بودم.

براک: خوشبختانه تا موقعی‌که من حرفی نزنم خطری شما را تهدید نمی‌کند.

هدا: [سرش را بلند می‌کند و به وی می‌نگرد] پس در حقیقت من تحت تسلط شما هستم قاضی براک، از حالا به بعد...

براک: [به آرامی] هدای بسیار عزیزم، باور کنید من از این وضع هرگز سوء استفاده نخواهم کرد.

هدا: با این حال تحت تسلط شما هستم، در اختیار امیال و خواست‌های شما، در حقیقت مثل یک برده، [از جایش بلند می‌شود] نه، تحمل فکرش را هم ندارم، هرگز.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

حجم

۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۹,۰۰۰
۷۰%
تومان