دانلود و خرید کتاب برآمدن آفتاب زمستانی رضا جولایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب برآمدن آفتاب زمستانی اثر رضا جولایی

کتاب برآمدن آفتاب زمستانی

معرفی کتاب برآمدن آفتاب زمستانی

کتاب برآمدن آفتاب زمستانی نوشتهٔ رضا جولایی است. نشر چشمه این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب برآمدن آفتاب زمستانی

کتاب برآمدن آفتاب زمستانی حاوی یک رمان معاصر و ایرانی و داستان پسری نوجوان به نام «کامیار» است. این رمان آنچه را بر این نوجوان و خانواده‌اش در سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۲۳ گذشته، روایت می‌کند. در این دورهٔ تاریخی، ایران با فشارهایی همچون حکومت رضاشاه، بازداشت روشنفکران، مرگ مشکوک تقی ارانی و حبس طولانی اندیشمندان مواجه بود. در این هرج‌ومرج، صدای جنگ و فتنه‌های داخلی نیز بلند شد. در دل آشوب‌های این سال‌های تاریخی، کامیار در کنار دایی‌هایش که هر کدام به‌نوعی با شرایط اجتماعی و سیاسی این دوران درگیرند، ماجراهای دراماتیکی را از سر می‌گذراند؛ ماجراهایی که گرچه به نظر تاریخی می‌آید، پیوندی نزدیک با وضعیت این روزهای ایران دارد. رمان «برآمدن آفتاب زمستانی» به قلم رضا جولایی، مانند سایر آثار او حاوی ماجرایی جذاب و دراماتیک همراه با پس‌زمینه‌ای تاریخی است. کوچک‌ترین عضو خانواده در این کتاب، سعی می‌کند تلاش‌های همهٔ اعضای خانواده را برای حفظ بنیان خانواده و احترام به سنت‌ها در عین اهمیت‌دادن به ارزش‌های شخصی خود نشان دهد. خانواده، مرکز ثقلی است که ماجرای کتاب حول آن می‌چرخد و بار احساسی زیادی به داستان می‌بخشد. هر چه پیش‌تر می‌روید، خودتان را در میان خانواده و البته بسیار نگران آن‌ها می‌یابید. این رمان را گزارشی دقیق از حال‌وهوای انسان‌هایی دانسته‌اند که مجبورند در موقعیت‌های ویژهٔ تاریخی، دست به انتخاب بزنند.

خواندن کتاب برآمدن آفتاب زمستانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رضا جولایی

رضا جولایی در سال ۱۳۲۹ در تهران به دنیا آمد. کتاب‌های «حکایت سلسله پشت کمانان»، «جامه به خوناب»، «شب ظلمانی یلدا»، «حدیث دردکشان»، «تالار طرب‌خانه»، «جاودانگان»، «نسترن‌های صورتی»، «باران‌های سبز» ، «برآمدن آفتاب زمستانی» و «سیماب و کیمیای جان» از آثار این نویسند است. یکی از معروف‌ترین کتاب‌های این نویسندهٔ ایرانی، «سوءقصد به ذات همایونی» است که مورد توجه بسیار مخاطبان قرار گرفته است. او بارها نامزد و برندهٔ جوایز ادبی ایرانی بوده است. این داستان‌نویس و ویراستار، کارش را از ۱۳۶۲ و با انتشار «حکایت سلسله پشت کمانان» آغاز کرد. انتخاب مضمونی تاریخی از دوره‌های قاجار و پهلوی، از ویژگی‌های عمومیِ داستان‌های رضا جولایی است.

بخشی از کتاب برآمدن آفتاب زمستانی

«چند روز بعد حال پسر عباسعلی بهتر شده بود و حالا می‌توانست بلند شود و با کمک چوب‌دستی حرکت کند. عباسعلی روزی ده‌بار از دایی بهروز، مادربزرگ و پدربزرگ تشکر می‌کرد. پیدا بود چه‌قدر خوشحال است. دایی روزبه هنوز در بازداشت بود و شنیده بودیم قرار است او را محاکمه کنند. پدربزرگ و دایی بهروز دوبار به دیدنش رفته بودند. آن روز را درست به خاطر دارم. صبح خبر استعفای شاه در همه‌جا پیچید، اما از آن مهم‌تر اتفاقی بود که در زندگی همهٔ ما افتاد.

حوالی یازده صبح بود که کوبهٔ درِ خانه به صدا درآمد. کسی آهسته به در می‌زد. نمی‌دانستم باید در را باز کنم یا نه. عباسعلی را صدا کردم. او در را باز کرد و فریاد زد «آقا!» و بیرون دوید. چند لحظه بعد دیدم با کمک شخص دیگری زیر بغل کسی را گرفته و او را به داخل خانه آورد و فریاد زد «خانم‌بزرگ، سودابه‌خانم… آقا آمده.»

یک لحظه فکر کردم منظور او از «آقا» پدربزرگ است، اما این شمایل خمیده با چهرهٔ خاکستری و ته‌ریش و لباس‌های مندرس هیچ شباهتی به پدربزرگ نداشت. دو سه قدم که جلوتر آمد تازه متوجه شدم دایی بابک آمده. اما چه‌قدر فرق کرده بود. به طرف عمارت دویدم و فریاد زدم «مادربزرگ، دایی بابک… دایی بابک آزاد شده.» مادربزرگ بهت‌زده بود. انگار نمی‌شنید چه می‌گویم. بعد به خود آمد و به طرف حیاط دوید و با دیدن دایی بابک دست به صورتش برد و گفت «ای خدا… بابک من…» او را در آغوش گرفت و زد زیر گریه. سر دایی بابک روی شانهٔ مادربزرگ بود و چهره‌اش در هم رفته بود. چشم‌هایش را که باز کرد مرا دید. لبخند زد و ابروهایش را بالا برد و بعد چشمکی زد. مادربزرگ همچنان که می‌گریست و دایی بابک را می‌بوسید پرسید «عزیز دلم، چه‌قدر تنت داغ است. چه‌قدر لاغر شده‌ای.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۸۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۰۵ صفحه

حجم

۱۸۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۰۵ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان