دانلود و خرید کتاب این‌جا باران صدا ندارد کامران محمدی
تصویر جلد کتاب این‌جا باران صدا ندارد

کتاب این‌جا باران صدا ندارد

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب این‌جا باران صدا ندارد

«این‌جا باران صدا ندارد» داستان دو مرد به اسم اسماعیل و هومن است که به دلایل متفاوت اما پوچی، به همسرانشان گمان بد دارند و همین باعث می‌شود دو فاجعه‌ی متقاطع در سه روز متوالی در رمان شکل بگیرد. عنصر محوی این داستان حسادت و تعصب مردانه است. در روز اول یک اتفاق غیر منتظره می‌افتد که باعث یادآوری حادثه دردناکی در گذشته می‌شود و در روزهای دوم و سوم یادآوری خاطرات آن اتفاق و اثر روانشناختی آن بر شخصیت‌های داستان را می‌بینیم. نویسنده تلاش می‌کند از طریق روایت و داستان تحلیل‌های روانشناسانه‌اش را بر شخصیت دو مرد داستان ارائه دهد. این رمان سومین رمان کامران محمدی و ادامه‌ای دو رمان «آن‌جا که برف‌ها آب نمی‌شوند» و «بگذارید میترا بخوابد» است. «شیرین پرده را کنار کشید و پنجره را کمی باز کرد فکر کرد دیگر بارانْ زیبایی و نشاط گذشته را ندارد. حالا برای او هم مثل بیشتر آدم‌ها، هوای بارانی، بیش از آن‌که هیجان‌انگیز و شادی‌آور باشد، دلگیرکننده است. قدیم‌ها پاییز که می‌شد روزشماری می‌کرد برای باران و حالا... از صبح که بیدار شده بود، باران می‌بارید و او، از صبح، دلگیر و گرفته بود. به‌جای انجام کارهای معمول و تکراری خانه، با خیال‌پردازی و مرور پراکندهٔ خاطرات، وقتش را تلف می‌کرد. باید شام می‌پخت، خانه را گردگیری می‌کرد و لباس‌ها را می‌شست. اما کنار پنجره ایستاده بود و به اسماعیل فکر می‌کرد. اسماعیل بیش از غذا و اتوی لباس‌ها، به گردگیری اهمیت می‌داد؛ سخت‌ترین کار هر روز...»
Toska
۱۴۰۰/۱۰/۰۵

کتاب جالبی بود :) ولی اخرشو نفهمیدم چی شد 🌝👐

گل سرخ
۱۴۰۳/۰۵/۲۸

کتاب های سه گانه که هرکدومشون داستان جداگانه داره ولی دوتا از شخصیت ها تو این کتاب هم هستند و سرنوشت سه تا از شخصیت های قبلی معلوم میشه نمیدونم حسم نسبت به این سه کتاب چی هست ولی بعد

- بیشتر
رابرت
۱۴۰۰/۰۵/۱۳

قلم اقای محمدی به طور خاصی عجیبه که شما وقتی خود را در محیط لحاظ میکنید تازه با داستان همراه میشین ابن مجموعه ای از یک سه گانه است البته من فقط جلد اخرش که این کتاب باشه رو خوندم

محسن غضنفری
۱۳۹۹/۰۸/۲۵

ششمین کتاب از طاقچه بینهایت! خیلی خوب بود و لذت بردم از خوندنش. نکته ای که باید گفت آینه که سه گانه رو پشت هم بخونید تا بیشتر لذت بخش باشه یا اگر نمی تونید پشت هم بخونید شخصیت هاش رو جایی

- بیشتر
عالی بود
۱۳۹۹/۰۲/۲۱

اصلا خوب نبود آخرش هم بد تموم شد قلم بد

زندگی بیش از آن‌که حاصل برنامه‌ریزی و هوشمندی باشد، نتیجهٔ تصادف است. بیش از آن‌که مجموعه‌ای از روزها و هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌ها باشد، مسیر منقطعی است از لحظه‌های بی‌منطق و تصادفی.
Ra8.M
وقتی چایی می‌ریختم به این فکر می‌کردم که تو چرا تنهایی رو خوب می‌شناسی، با این‌که یه نفر هست که برات چایی بریزه؟ یه نفر که هنوز هم عاشقشی؟ خداوکیلی تو باید تنهایی رو خوب بشناسی یا من که تنها زندگی می‌کنم؟ اسماعیل سیگارش را خاموش کرد و در ذهنش گفت: زندگی با دیگران، تنهایی رو کم نمی‌کنه، زیاد می‌کنه. هومن کیفش را برداشت و درش را که باز می‌کرد، گفت: من یه تئوری دربارهٔ احساس تنهایی دارم: تنهایی با تعداد آدمایی که دوره‌ت کرده‌ن، یعنی تو زندگیت دخالت مستقیم دارن، نسبت مستقیم داره. یعنی هر چی تعداد این آدما بیشتر باشه، احساس تنهایی هم بیشتره. جالبه، نه؟
پردیس
آدم فکر می‌کنه اگه کنار دیگران باشه، دیگه احساس تنهایی نمی‌کنه، اما برعکسه. واسه اینه که آدم تا قبل از ازدواج، وقتی تو خونهٔ بابا زندگی می‌کنه، حسابی تنهاست. در حالی‌که پدرش هست، مادرش هست، خواهرا و برادراش هستن. واسه فرار از همین تنهایی، ازدواج می‌کنه. حالا باعشق یا بی‌عشق. بعدش با این‌که تعداد آدمای دوروبرش کم می‌شه، تنهاییش هم کمتر می‌شه. یعنی کم شدن احساس تنهایی، ربطی به عشق نداره، تابعی از تعداد آدم‌هاست. اما به‌هرحال بعدِ یه مدت دوباره آدما احساس تنهایی می‌کنن و به‌جای این‌که جدا بشن، تصمیم می‌گیرن بچه‌دار شن. یه کار احمقانهٔ دیگه که تنهایی رو کم نمی‌کنه، زیاد می‌کنه.
پردیس

حجم

۱۱۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

حجم

۱۱۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان