دانلود و خرید کتاب صوتی در جبهه غرب خبری نیست
معرفی کتاب صوتی در جبهه غرب خبری نیست
کتاب صوتی در جبهه غرب خبری نیست نوشتهٔ اریش ماریا رمارک و ترجمهٔ رضا جولایی است. اشکان عقیلی پور گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است. این رمان صوتیِ جنگیْ حاوی قصهای است که در زمان جنگ جهانی اول اتفاق میافتد و بهعنوان مشهورترین رمان ضدّ جنگ در دنیا شناخته شده است.
درباره کتاب صوتی در جبهه غرب خبری نیست
کتاب صوتی در جبهه غرب خبری نیست، در دنیا به ۵۵ زبان ترجمه شده است. در این رمان، «پل بایمر» و همکلاسیهایش در مدرسه، تحتتأثیر سخنرانیهای میهنپرستانهٔ مدیر مدرسه قرار گرفتند و بهصورت داوطلبانه به ارتش پیوستند. حالا آنها در جبهه هستند. در این مدت توانستهاند چهرهٔ واقعی جنگ را ببینند. کمکم تمام آن سرابی که از قهرمانی، مدالهای رنگارنگ، تیراندازیهای پیدرپی و زندگی هیجانانگیز سربازان میشناختند، کنار میرود و آنها میتوانند چهرهٔ واقعی و سیاه جنگ را ببینند. آنها حالا با حقیقت جنگ آشنا میشوند و کمکم به این نتیجه میرسند که حس ملیگرایی و وطنپرستی که با اعتقاد به آن به ارتش پیوستند، حالا بهنظرشان پوچ و توخالی میرسد. اکنون جنگ چهرهٔ باشکوه و غرورآفرینش را نزد آنها از دست داده است.
رمان صوتی در جبهه غرب خبری نیست، از کتابهایی بود که در دوران آلمان نازی بهاتهام «خیانت به سربازان»، مضر تشخیص داده و طعمهٔ کتابسوزی شد؛ بااینحال این رمان را در سراسر دنیا میشناسند و بهعنوان اثری خواندنی میستایند.
شنیدن کتاب صوتی در جبهه غرب خبری نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی آلمان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره اریش ماریا رمارک
اریش ماریا رمارک در ۲۲ ژوئن ۱۸۹۸ در آلمان به دنیا آمد. او نویسندهٔ مشهور آلمانی بود. عمدهٔ شهرت اریش ماریا رمارک، بهخاطر نوشتن رمان ضدّجنگ «در جبهه غرب خبری نیست»، است. این اثر باعث شد که رژیم نازی کتاب او را توقیف کند و تابعیتش هم لغو شد. رمارک خود تنها ۶ هفته در خط مقدم جبهه در جنگ جهانی اول حضور داشت، اما این مدت زمان کافی بود که پس از جنگ دیگر نتواند به زندگی معمولی بازگردد و از افسردگی، دلهره و ترس رنج ببرد. رمارک در ۲۵ سپتامبر ۱۹۷۰ در ۷۲سالگی و در سوئیس چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب صوتی در جبهه غرب خبری نیست
«مولر توضیح میدهد که زخم بدی در ناحیه ران دارد.
تصمیم میگیریم که عصر به ملاقاتش برویم. کروپ نامهای بیرون میآورد: «کانتورک به همه سلام رسانده.»
میخندیم. مولر سیگارش را پرت میکند و میگوید: «دلم میخواست اینجا بود.»
کانتورک مدیر مدرسه ما بود. مردی ریزنقش و یکدنده با کتی بلند و خاکستری و چهرهای مانند موش خرمایی درست به قد و قواره گروهبان «هیملاشتوس». خیلی عجیب است که اغلب بدبختیهای این دنیا زیر سر این آدمهای کوتاه قد است. معمولا آنها فعالتر و سازشناپذیرتر از آدمهای بزرگ قامتاند. همیشه حواسم جمع بوده جزء گروهانهایی که فرماندهای کوتاه قد دارد نشوم. آدمهایی مقرراتی و خشک هستند.
مدتی که در مدرسه بودیم کانتورک آنقدر به گوشمان خواند تا بالاخره همه شاگردان داوطلب شدند و خود را به فرماندهی منطقه معرفی کردند. چهره او را خوب به خاطر دارم. از پشت عینک به ما خیره میشد و با صدایی لرزان میپرسید: «شما خیال ندارید داوطلب شوید رفقا؟»
اینجور آدمها همیشه از احساساتشان مایه میروند تا آدم را خر کنند. اما آن موقع متوجه این چیزها نبودیم.
در میان ما یک نفر بود که تردید داشت و دلش نمیخواست به جبهه رود یوزف بِم. پسرکی چاق و صاف و ساده. اما جرأت مخالفت نداشت زیرا بقیه او را طرد میکردند. شاید بیشتر ما هم ته دلمان مثل او فکر میکردیم. اما هیچ کدام نتوانستیم عقیدهٔ واقعی خود را بروز دهیم زیرا در آن صورت حتی پدر و مادرهایمان هم ما را ترسو خطاب میکردند. هیچ کس درست نمیدانست برای چه به جنگ میرویم. آدمهای فقیر از ما عاقلتر بودند. آنها خوب میدانستند جنگ مایه بدبختی است. در حالی که آدمهای طبقه متوسط که باید بیشتر سرشان میشد، غرق در شور و هیجان جنگ شده بودند.»
زمان
۹ ساعت و ۱۶ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۲۵۰٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۹ ساعت و ۱۶ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۲۵۰٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
کتابی بسیار دردناک و منقلب کننده راجع به جنگ. تمامِ سربازانْ بازنده ی جنگ هستند. کشته یا مجروح میشوند و حتی اگر خوش شانس باشند و از نظر بدنی سالم به خانه برگردند، ذهن و روحشان تا ابد آسیب دیده
عالی توضیح داده جنگ را میان سربازان نه سیاستمداران و نه افسران . اما بسیار منقلب کنده است به نظرم قبل تصمیم به جنگ باید توسط سیاستمداران خوانده شود.
خواندن این کتاب برای من خیلی سخت بود. نه به دلیل متن سخت یا ترجمه بد یا ... بلکه کتابی بسیار دردناک و ناراحت کننده بود. در جنگ هیچ افتخاری نیست. هیچکس برنده نیست و تنها چیزی که با خودش
د
تجربه جالب و اولیه خواندن درباره جنگ جهانی بود، کشش نداشت و خسته کننده بود اما مطالب خیلی مهم و جالبی گفته شد. چقدر بین دفاع مقدس و جنگ بین کسانی که خودشان نمیخواستند بود....