کتاب کابوس های بیروت
معرفی کتاب کابوس های بیروت
کتاب کابوس های بیروت نوشتهٔ غاده السمان و ترجمهٔ احسان موسوی خلخالی است و نشر نی آن را منتشر کرده است. داستان کابوس های بیروت نتیجهٔ مشاهدات و تجربههای السمان از جنگ داخلی در لبنان است.
درباره کتاب کابوس های بیروت
غاده السمان اهل سوریه بود؛ اما در دورهای که او دست به قلم میبرد و مقاله در روزنامهها منتشر میکرد، کشورهای عربی درگیر جنگ با اسراییل بودند. بنابراین وطن او نهتنها سوریه، بلکه لبنان، مصر، فلسطین و... بود. غاده السمان با روحیات خاصی که داشت، به این کشورها سفر میکرد تا از نزدیک وضعیت مردم را به چشم ببیند. «بیروت ۷۵» اولین رمان او بود که در آن به اتفاقات تلخ سیاسی چون بروز جنگ داخلی در لبنان اشاره کرده و هشدار داده بود که ممکن است اوضاع وخیمتر شود. داستان کابوس های بیروت بهنوعی ادامهٔ «بیروت ۷۵» است. سال ۱۹۷۵ در بیروت جنگ داخلی رخ داد (همانطور که غاده پیشبینی کرده بود) و این در حالی بود که با اسراییل هم در جنگ بودند. جنگ داخلی لبنان ۱۵ سال طول کشید. غاده در کتاب اولش گفته بود که ممکن است جنگ داخلی رخ دهد و حالا در کتاب دومش میخواست این جنگ خانمانسوز را به تصویر بکشد.
کابوسهای بیروت شامل ۲۰۰ کابوس میشود. السمان در هر فصل فضای جنگزدهٔ لبنان را توصیف میکند و هر کدام را یک «کابوس» مینامد.
این کابوسها از آغاز جنگ داخلی شروع میشود و میانههای آن به پایان میرسد. در این کابوسها رنج و محنت مردم جنگزده بهویژه زنان و کودکان بیشتر به چشم میآید. در این رمان بارها با مفاهیمی چون وطن، دین، مذهب، مردم، جنگ، دشمن، عشق، هنر و... مواجه میشوید و به آنها یک بار دیگر عمیق میاندیشید.
خواندن کتاب کابوس های بیروت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات عرب پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کابوس های بیروت
«تیری که از جایی شلیک شد تا طناب سبد نان را قطع کند، خیلی ساده معنایش این بود که ما کاملاً زندانی شدهایم. دیگر فرار از میدان جنگ ناممکن بود و به دست آوردن حتا قطعهای نان زیادهروی در رؤیابافی!..
کافی بود پایمان را در خیابان بگذاریم تا همان به سرمان آید که به سر قرصهای نان آمد...
متوجه شدم که به تنم بهمثابۀ مادهای نگاه میکنم که با تیر میشود سوراخش کرد یا آن را شکست یا سوزاند یا درید. نمیدانم چرا یاد تبلیغات ساعتهای ضدآب یا نشکن افتادم و به آن ساعتها حسودیام شد... غصه خوردم که چرا تن انسانی اینقدر شکننده است و چرا زندگی تکرارناپذیر... زندگی، تنها ضرری که جبرانش ممکن نیست. یاد جملهای افتادم که میگفت: «پیری تنها تشییع جنازهای است که در آن خود متوفا روی پاهایش ایستاده» و سخت هوس پیری کردم، خود و دوستانم را با موی سفید و سنِ بیش از هفتاد سال تصور کردم که نشستهایم و همین روزهای تلخ را به یاد میآوریم... چه فاجعهای است که حتا پیری هم آرزو شود!...
من و برادرم یک کلمه هم با هم حرف نزدیم... انگار صدای تیر زبان را بیاثر میکند... انگار دیواری جداکننده میسازد، یا آگاهی انسان را به جداماندگی و تنهاییاش بیشتر میکند، که خود را افتاده در چاه خویش مییابد...»
حجم
۴۹۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۶۱ صفحه
حجم
۴۹۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۶۱ صفحه