دانلود و خرید کتاب اولین برف و داستان های دیگر گی دو موپاسان ترجمه مهدی سحابی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب اولین برف و داستان های دیگر اثر گی  دو موپاسان

کتاب اولین برف و داستان های دیگر

انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اولین برف و داستان های دیگر

کتاب اولین برف و داستان های دیگر مجموعه ۱۲ داستان جذاب از مشهورترین داستان‌نویس فرانسه گی دو موپاسان است که با ترجمهٔ مهدی سحابی منتشر شده است.

درباره کتاب اولین برف و داستان های دیگر

کتاب اولین برف و داستان های دیگر مجموعه‌ای از ۱۲ داستان کوتاهِ گی دو موپاسان است که مترجم از میان بیش از ۲۰۰ داستان او انتخاب و ترجمه کرده است. قطعه‌هایی که به گمان مترجم بیشترشان از شاهکارهای نویسنده است.

موپاسان نویسنده‌ای واقعگراست، اما نه به مفهومی که شاید در وهله اول، به‌ویژه با شناخت ما از گرایش‌های ادبی نیمه دوم قرن نوزدهم و سرتاسر قرن بیستم، به نظر بیاید، مفهومی که به اجبار با مایه‌ای کم یا بیش سیاسی همراه است. آنچه او با قصه‌ها و رمان‌هایش بیان می‌کند حاوی هیچ موضع‌گیری سیاسی و گرایش اجتماعی خاصی نیست و همین موضوع آثارش را خاص می‌کند. این کتاب مجموعه‌ای از بهترین آثار این نویسنده مشهور است. 

خواندن کتاب اولین برف و داستان های دیگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره گی دو موپاسان

آنری رنه آلبر گی دو موپاسان ۵ آگوست ۱۸۵۰ در نورماندی به دنیا آمد. او را در کنار استاندال، انوره دو بالزاک، گوستاو فلوبر و امیل زولا از بزرگ‌ترین داستان‌نویسان قرن نوزدهم فرانسه می‌دانند. گی دو موپاسان عمر کوتاهی داشت اما آثار بسیاری خلق کرد. از جمله داستان کوتاه تپلی که از شاهکارهای دنیای داستان کوتاه به‌حساب می‌آید. او ۶ رمان، ۳ سفرنامه و ۳۰۰ داستان کوتاه از خود به جا گذاشت. داستان‌هایی آن‌چنان جذاب که سامرست موآم را واداشت تا درباره‌اش این‌طور بگوید: می‌توانید آن را پشت میز شام یا در اتاق استراحت کشتی نقل کنید و توجه شنوندگان خود را جلب نمایید.

او در ۶ ژوئیه ۱۸۹۳ در پاریس چشم از دنیا فروبست. 

بخشی از کتاب اولین برف و داستان های دیگر

«خانم لوفِور یک بانوی روستایی بیوه بود، یکی از آن زنان نیمه‌دهقانی که کلاه و لباس پر از نوار و یراق به تن می‌کنند، شخصیت‌هایی که حرف‌زدن‌شان پر از غلط‌های دستوری است، میان جمع حالتی عظیم‌الشأن به خود می‌گیرند و روحی زمخت و پرمدعا را پس ظاهری فکاهی و پرزرق و برق پنهان می‌کنند، همچنان که دست‌های درشت سرخشان را هم دستکش ابریشم بیرنگ می‌پوشاند.

خدمتکار این خانم زن روستایی خوب بسیار ساده‌ای بود که رُز نامیده می‌شد.

دو زن در ناحیه «کو» در «نورماندی» در خانه کوچکی کنار جاده می‌نشستند که آفتابگیرهای سبز داشت.

جلوی خانه باغچه کوچکی بود که در آن کمی صیفی می‌کاشتند.

شبی از شب‌ها ده دوازده‌تایی پیاز از این باغچه دزدیده شد.

رُز همین‌که متوجه این سرقت شد دوان دوان رفت و خانم را خبر کرد و او هم با دامن پشمی پایین آمد. خبر مصیبت‌بار و وحشتناکی بود. از خانم لوفِور چیز دزدیده بودند، دزدیده بودند! یعنی که در ناحیه دزد بود و دزد می‌توانست دوباره بیاید.

دو زنْ وحشت‌زده اثر پاها را نگاه می‌کردند. بحث می‌کردند، حدس و گمان می‌زدند: «ها، نگاه کنید، از اینجا رد شده‌اند، پایشان را گذاشته‌اند روی دیوار، پریده‌اند توی باغچه.»

ترس‌شان از آینده بود. دیگر چطور می‌شد راحت خوابید؟

خبر دزدی همه‌جا پیچید. همسایه‌ها آمدند، نگاه کردند، بحث کردند؛ و دو زن برای هر کسی که از راه می‌رسید مشاهدات و نظرات‌شان را شرح می‌دادند.

یک دهقانِ همسایه توصیه‌ای کرد: «باید سگ نگه دارید.»

توصیه درستی بود، باید یک سگ نگه می‌داشتند، دستکم برای این‌که خبر بدهد. نه یک سگ گنده، نه خدا! سگ گنده را می‌خواستند چکار! خورد و خوراکش ورشکست‌شان می‌کرد. نه، یک سگ کوچولو، سگ‌توله‌ای که واقّ و ووقّی بکند.

بعد از آن‌که همه رفتند خانم لوفور مدتی طولانی درباره فکرِ نگه داشتن سگ بحث کرد. خوب که مسأله را سبک و سنگین می‌کرد هزار ایراد به نظرش می‌رسید، تجسم کاسه پر از گوشتی که جلوی سگ می‌گذاشت مایه وحشتش می‌شد؛ چون از تیره زن‌های دهاتی لئیمی بود که همیشه در جیب‌هایشان کمی پول سیاه دارند که با تظاهر بسیار درراه به فقیر بدهند یا یکشنبه در کلیسا به کاسه گردآوری اعانه بیندازند.

رُز که از حیوانات خوشش می‌آمد دلایلِ خودش را آورد و با رندی از آنها دفاع کرد. نتیجه این شد که سگی بگیرند، یک سگ خیلی کوچک.

به جستجو پرداختند. امّا فقط سگ بزرگ پیدا می‌شد، از آن‌هایی که چنان تریدی می‌بلعند که پشت آدم می‌لرزد. بقال «رولویل» یک سگ خیلی کوچک داشت؛ امّا در مقابل خرجی که برای پرورشش کرده بود دو فرانک می‌خواست. خانم لوفِور گفت حاضر است خورد و خوراک یک سگ کوچک را بدهد، امّا نه این‌که بخردش.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

حجم

۱۰۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان