دانلود و خرید کتاب سکوت شوساکو اندو ترجمه حمیدرضا رفعت‌نژاد

معرفی کتاب سکوت

کتاب سکوت نوشته شوساکو اندو است و با ترجمه حمیدرضا رفعت‌نژاد در نشر نو منتشر شده است. این کتاب رمانی جذاب است که نگاه متفاوتی به دین دارد. 

درباره کتاب سکوت

 اندو بی‌پرده‌تر از هر هنرمند دیگری که می‌شناسم به مسئلهٔ یهودا می‌پردازد. او این نکته را درک کرده که مسیحیت برای بقا و وفق دادن خود با فرهنگ‌های دیگر و در بزنگاه‌های تاریخی، نه‌فقط به نقش مسیح، بلکه به نقش یهودا نیز محتاج است.

این کتاب حکایت کسانی است که ابتدا قدم به راه مسیح گذاشته‌اند اما دست آخر از شرورترین شخصیت مسیحیت، یعنی یهودا می‌شوند. عینا جا پای او می گذارند و در این راه است که قادر به درک نقش یهودا می‌شود. داستان درباره چند کشیش مسیحی پرتغالی به کشوری که دشمن مسیحیت است سفر می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند در این کشور مردم را به مسیحیت دعوت کنند، در کشوری که اربابان فئودال، مومنان را مجبور می‌کنند که اعتقاداتشان را انکار کنند. اما سرنوشت سختی در انتظارشان است. سرنوشتی که دین‌شان را آزمایش می‌کند. 

خواندن کتاب سکوت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم

درباره شوساکو اندو

شوساکو اِندو، در سال ۱۹۲۳ در توکیو متولد شد. ده‌ساله بود که پدر و مادرش از هم جدا شدند و او با مادرش به شهر کوبه رفت. مهم‌ترین اتفاق زندگی‌اش در یازده‌سالگی رخ داد، غسل تعمید دید و کاتولیک شد. اِندو، که او را گراهام گرین ژاپن می‌دانند، کشورش را به مردابی تشبیه می‌کند که همه‌چیز را از درون می‌پوساند. هر بذری که در این زمین کاشته می‌شود می‌گندد و به بار نمی‌نشیند. حالِ درونش جنگی است میان باران مدامی که از ابرهای سنّت و فرهنگ کشورش می‌بارد و بذر مسیحیتی که با چنگ و دندان می‌خواهد در این خاک نم‌کشیده ریشه بدواند، مثل پروانه‌ای که به دام عنکبوت گرفتار شده باشد.

بخشی از کتاب سکوت

منزّه است مسیح. درود خدا بر او.

نهم اکتبر برایتان نوشتم که به گوآ رسیدیم و حالا یکم مِه است و به ماکائو آمده‌ایم.

همهٔ سختی‌ها و مشکلات سفر به کنار، خوآن دی‌سانتا مارتا از پا افتاده و گویا مالاریا گرفته است. من و فرانسیسکو گارپ هم بدون او و با تمام قوا در مدرسهٔ علمیه مشغولیم و استقبال خوبی هم از ما شده است.

اما مشکل این‌جاست که مدیر مدرسه، ولگنانو، کشیشی که ده سال است این‌جا زندگی کرده، با سفر ما به ژاپن به‌شدت مخالف است. در حجره‌اش که رو به خلیج بود آب پاکی را روی دستمان ریخت. لبّ کلامش این بود: نمی‌توانم اجازه بدهم مبلّغان بیشتری به ژاپن بروند. سفر دریایی به‌خصوص برای کشتی‌های پرتغالی خیلی خطرناک است و پیش از آن‌که پایتان به خاک آن‌جا برسد هر بلایی که فکرش را کنید بر سرتان خواهد آمد. 

حرفش چندان هم بی‌منطق نیست، خصوصا که دولت ژاپن از سال ۱۶۳۶ شک کرده که قیام شیمابارا زیر سر پرتغالی‌ها بوده و تمام روابط تجاری‌اش را با آن‌ها قطع کرده است. درضمن، در راه ماکائو تمام آب‌های مجاور ژاپن پر از رزم‌ناوهای هلندی و انگلیسی بود که به‌روی کشتی‌های تجاری ما آتش می‌گشودند.

خوآن دی‌سانتا مارتا پلک‌زنان و با ذوق و شوق گفت: "به لطف خدا مأموریت مخفیانه‌مان تا این‌جای کار موفقیت‌آمیز بوده. در آن خاک مصیبت‌زده مسیحیانی که کشیشی میانشان نیست مثل رمه‌ای بی‌شبان‌اند. یکی باید آن‌جا برود، امیدوارشان کند، دلداری‌شان دهد و بگوید که شعلهٔ کم‌رمق ایمان هنوز خاموش نشده."

این را که گفت، سایهٔ موهومی از چهرهٔ ولگنانو گذشت و سکوت کرد. تا این‌جای کار هم مانده بود که بین وظیفهٔ مقام ارشد بودن و عاقبت مسیحیان بخت‌برگشته و شکنجه‌شده، طرف کدام‌یک را بگیرد. پیرمرد چیزی نگفت و دست بر پیشانی گذاشت.

از حجره‌اش، بندر ماکائو در دوردست پیدا بود. دم غروب، دریا قرمز شده بود. قایق‌های چینی مثل لکهٔ مرکّب روی آب بودند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۱۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۲۱۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۸۳,۰۰۰
۵۸,۱۰۰
۳۰%
تومان