دانلود و خرید کتاب روز ملخ ناتانیل وست ترجمه علی کهربایی
تصویر جلد کتاب روز ملخ

کتاب روز ملخ

معرفی کتاب روز ملخ

کتاب روز ملخ نوشته ناتانیل وست است که با ترجمه علی کهربایی منتشر شده است. داستان رمان روز ملخ روایت مردمانی است که مسیری طولانی برای رسیدن به آرزوهایشان می‌روند اما چیزی که در انتظارشان است اصلا شبیه به رویاهایشان نیست.

درباره کتاب روز ملخ

تاد هکت مرد جوان بسیار پیچیده‌ای بود با ویژگی‌های فراوان، هر یک در قالبی متفاوت، شبیه جعبه‌های تودرتوی چینی است که هر یک در جعبه‌ای دیگر می‌نشیند. یکی از استعدادیاب‌های نشنال فیلمز، پس از دیدن برخی از طراحی‌های تاد در نمایشگاهی از کارهای دانشجویان در دانشکدهٔ هنرهای زیبای ییل، او را به «کرانه» آورده بود. تلگرافی استخدامش کرده بودند و او حالا در یک آپارتمان کوچک زندگی می‌کرد و امید داشت تابلوی که قرار بود به‌زودی نقاشی کند، استعداد او را ثابت می‌کرد.

ساختمانی که تاد در آن زندگی می‌کرد ساختمانی بود معمولی به نام سن برناردینو آرمز بنای مستطیل‌شکل سه‌طبقه‌ای که پشت و دو طرفش گچکاری ساده و رنگ‌نشده‌ای داشت و ردیفی از پنجره‌های هم‌تراز ساده در آنها باز می‌شد. نمای ساختمان خردلی کم‌رنگ بود و پنجره‌های دولایهٔ آن در هر طرف ستون‌های صورتیِ سبک مراکشی داشت که نعل درگاه‌های شلغم‌شکلی را نگه داشته بود. او یک زندگی ساده دارد، زندگی‌ای که زمانی که شهرش را رها کرده انتظارش را نداشته است. تاد به امید ساختن زندگی‌اش به هالیوود آمده و حالا کم‌کم با حقیقت تلخ این غول عظیم روبه‌رو می‌شود.

روز ملخ کیفیتی فیلم‌گونه دارد. اصلاً انگار فیلمی‌ست که به جای تصویر متحرک بر پردهٔ جادویی، با کلماتی که به نظر می‌رسد روی سطرها می‌جوشند و می‌لولند و می‌رقصند نقش شده است. صحنه هالیوود است و دلقک‌های گروتسک و کابوهای درماندهٔ سودایی دستمایهٔ اصلی بیشتر صحنه‌های رمان‌اند. نویسنده در سال ۱۹۳۳ به هالیوود رفته و باقی عمرش را یکسره در آنجا گذرانده است. خانهٔ او در هالیوود، درست مانند خانهٔ شخصیت اصلی روز ملخ، آپارتمانی بوده محقر در جهان افسانه‌ها، هالیوود، با محصولاتی که میلیون‌ها نفر را در خلسهٔ تخدیرگونهٔ امیدهای واهی، آرزوهای بزرگ دور، آرزوی تبدیل شدن به یکی از ستارگان شهیر سینما، غرق می‌کرد. اما حقیقت چیز دیگری بوده است و این کتاب به این موضوع می‌پردازد.

خواندن کتاب روز ملخ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب روز ملخ

اجارهٔ خانه ارزان بود چون مشتری زیادی نداشت. بیشتر کسانی که در آن ناحیه خانه اجاره می‌کردند مایل بودند سبک آن «اسپانیایی» باشد، اما سبک این یکی به گفتهٔ بنگاهی «ایرلندی» بود. به نظر هومر این خانه تا اندازه‌ای عجیب و غریب بود، اما بنگاهی اصرار داشت خانهٔ قشنگی است.

خانه به‌راستی عجیب و غریب بود. دودکش سنگی عظیم و بسیار کج و کوله‌ای داشت، با پنجره‌های کوچک جلوآمده که سایبان بزرگ داشتند و پشت‌بامی گالی‌پوش که با شیب زیاد در دو سوی در ورودی پایین می‌آمد. این در از چوب درخت صمغ بود که به رنگ بلوط دودداده رنگ‌آمیزی شده بود و روی لولاهای عظیمی سوار بود. لولاها با اینکه ماشین‌ساز بودند، اما به‌دقت کوبیده‌کاری شده بودند تا دست‌ساز به نظر بیایند. دقت و مهارت مشابهی برای پشت‌بام گالی‌پوش به کار رفته بود، چون نی یا گالی واقعی نبود، کاغذ نسوز سنگینی بود که به صورت راه راه رنگ‌آمیزی شده بود تا شبیه نی به نظر بیاید.

سلیقهٔ غالب که «اسپانیایی» بود، در اتاق نشیمن به کار رفته بود. دیوارها نارنجی کم‌رنگ با لکه‌های صورتی بود که چند درفش ابریشمی از نشان‌های خانوادگی به رنگ قرمز و طلایی به آنها آویزان بود. کشتی بادبانی اسپانیایی بزرگی هم روی تاقچهٔ بالای بخاری بود. بدنهٔ کشتی گچی بود و بادبان‌هایش کاغذی و دکل‌هایش سیمی. توی بخاری، گونه‌های متنوعی از کاکتوس در گلدان‌های مکزیکی با رنگ‌های شاد بود؛ بعضی از گیاهان از لاستیک و چوب‌پنبه درست شده بود. بقیه واقعی بودند.

اتاق با دیوارکوب‌های خاصی به شکل کشتی‌های بادبانی روشن می‌شد که لامپ‌های نوک‌تیز کهربایی‌رنگی از عرشهٔ آنها بیرون زده بود. میز لامپی داشت با حباب کاغذی که برای آنکه شبیه پوست حیوان شود به آن روغن زده بودند و رویَش کشتی‌های بادبانی بیشتری نقاشی شده بود. در دو طرف پنجره‌ها، پرده‌های مخمل قرمزی از نیزه‌های سیاه دوسر آویزان بود.

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۴۰۰/۱۰/۰۷

در این کتاب که یک برهه زمانی خاص را شامل می‌شود، پشت‌‌پرده هالیوود را به تصویر می‌کشد، دنیایی که مُشتی انسان بی‌استعداد نماینده‌اش هستند – مجریان ورزشی، هرزه‌ها، و مهاجرانی که از دیگر نقاط آمریکا به لس‌آنجلس آمده‌اند تا در

- بیشتر
حسین ی
۱۴۰۲/۰۷/۲۸

کاش این کتاب صوتی می شد.

حسام آبنوس
۱۴۰۱/۱۰/۰۷

یک شروع خوب. این سه کلمه می‌تواند توصیف خوبی برای رمان ناتانیل وست با عنوان «روز ملخ» باشد. شروع خوبی که می‌تواند تا مدتی شما را کیفور کند و سرحال نگه دارد. اما از این شروع خوب خیلی نمی‌گذرد که

- بیشتر
خورشید و مارمولک و خانه به‌خوبی او را سرگرم می‌کردند. اما مشکل می‌توان گفت خوشحال بود یا نه. شاید هیچ‌یک نبود، همان گونه که گیاه هم نیست. هومر خاطراتی داشت که آزارش می‌داد و گیاه خاطره ندارد.
مرسده خدادادی
با اینکه هنوز اوایل عصر بود، سخت احساس خواب‌آلودگی می‌کرد. می‌ترسید دراز بکشد و خوابش ببرد. نه به این خاطر که خواب‌های بد می‌دید، برای اینکه بیدار شدن دوباره برایش دشوار بود. همیشه ترس آن را داشت که اگر خوابش ببرد، دیگر بیدار نشود.
مجید

حجم

۲۳۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۲۳۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۷۷,۰۰۰
۵۳,۹۰۰
۳۰%
تومان