دانلود و خرید کتاب سفر به دوزخ دینو بوتزاتی ترجمه پرویز شهدی
تصویر جلد کتاب سفر به دوزخ

کتاب سفر به دوزخ

امتیاز:
۴.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سفر به دوزخ

کتاب سفر به دوزخ نوشته دینو بوتزاتی است. کتاب سفر به دوزخ با ترجمه پرویز شهدی منتشر شده است و شامل بیست داستان کوتاه جذاب است که هرکدام روایتی متفاوت دارند.

درباره کتاب سفر به دوزخ

بوتزاتی به هنگام نوشتن، هم نویسنده است، هم فیلسوف و هم نقاش، نقاشِ خصوصیات اخلاقی، جسمی و روحی قهرمانانش و در عین حال فیلسوفی ژرف‌نگر و تلخ‌اندیش که بر نوک قلمش جز «حقیقت، حقیقت تلخ» چیز دیگری جاری نمی‌شود. مسائل جدی زندگی انسان، خصوصآ مسائل اجتماعی و از همه بالاتر موضوع مرگ و زندگی در زبان او شکل تخیل و طنز را به خود می‌گیرد، و حقیقت و خیال گاه چنان تنگاتنگ به یکدیگر تنه می‌زنند که تشخیص آن دو از هم تقریبآ محال است. خوانندگان فارسی‌زبان  دینوبوتزات، نویسندهٔ بلندآوازهٔ ایتالیایی (۱۹۷۲-۱۹۰۶) را با دو کتاب «بیابان تاتارها» و «تصویر بزرگ» می‌شناسند. آن‌چه شهرت او را جهانگیر می‌کند، ابتدا اندیشه‌های خاص اوست که در سیلابی از تفکرات ذهنی همراه با طنزی خاص، طنز مخصوص ایتالیایی‌ها، به شکل نوشته درمی‌آید و دوم ایجاز و اختصار اعجاب‌انگیز داستان‌هایش است که گاه آدم باورش نمی‌شود چگونه می‌توان موضوعی به این با اهمیتی را در یکصدوپنجاه سطر گنجانید. 

قهرمانانش همگی این زخم پنهان و درونی و این رایحهٔ نامطبوع نگرانی، خطاکاری، حرص و آز و خشم و سبعیت را در خود دارند، خصوصیاتی که همگی ما با آن‌ها آشنا هستیم، بدون این‌که حاضر باشیم به وجود آن‌ها در درونمان اعتراف کنیم، وانگهی بدون این خصوصیات شاید هیچ کدام از ما کوچک‌ترین لذتی از زندگی نبریم، به‌علاوه در عین حال که بیش‌تر از هر کسی مرتکب خطا می‌شویم و این خصوصیات ناپسند را نیز دارا هستیم، به دیگران که می‌رسد، با سهولت انگشت روی خطاها و نقاط ضعفشان می‌گذاریم و آن‌ها را به رخ همگان می‌کشیم. این کتاب داستان‌هایی جذاب و کوتاه است که شما را رها نمی‌کند.

خواندن کتاب سفر به دوزخ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب سفر به دوزخ

«لوچو پره‌دونتزانی»، چهل و شش ساله، نقاش و از مدت‌ها پیش در خانهٔ ییلاقی‌اش واقع در ویمرکاته عزلت گزیده بود، یک روز صبح از خواندن خبری در روزنامه‌ای که همه روزه دریافت می‌کرد، هاج و واج ماند، چون در صفحهٔ سوم روزنامه، طرف راست و پایین صفحه، عنوان درشتی را که چهار ستون را به خود اختصاص داده بود به شرح زیر خواند:

دنیای هنر ایتالیا عزادار شد

پره‌دونتزانی نقاش بدرود زندگی گفت

پایین این نوشته، یادداشت کوچکی با حروف کوچک‌تر آمده بود:

ویمرکاته، ۲۱ فوریه، دو روز پیش لوچو پره‌دونتزانی نقاش، در پی بیماری کوتاهی که پزشکان در مداوای آن عاجز مانده بودند، دار فانی را وداع گفت. متوفی وصیت کرده است آگهی مربوط به درگذشتش دوروز پس از پایان مراسم خاکسپاری منتشر شود.

به دنبال این اعلامیه، مقاله‌ای حاوی مرثیه‌ای تحسین‌آمیز، سرشار از تعریف و تمجید که حدود یک ستون از روزنامه را اشغال می‌کرد، به قلم «استفانی» منتقد بزرگ هنری چاپ شده بود. حتا عکسی هم از او که مربوط به حدود بیست سال پیش بود، کنار این مقاله دیده می‌شد.

پره‌دونتزانی که از شدت تعجب باورش نمی‌شد آن‌چه می‌دید حقیقت داشته باشد، با هیجانی تب‌آلوده مقاله را خواند، و با این‌که در خواندن شتاب داشت، در یک چشم به‌هم زدن، این‌جا و آن‌جا، متوجه جمله‌های کوتاه زهرآگینی شد که با حیله‌گری انکارناپذیری میان صفات تمجیدآمیز، در مقاله گنجانده شده بود.

پره‌دونتزانی به محض این‌که نفسش جا آمد، فریاد زد: "ماتیلده! ماتیلده!"

همسرش از اتاق مجاور جواب داد: "چه خبر است؟"

نقاش التماس‌کنان گفت: "بیا، زود بیا این‌جا، ماتیلده!"

ـ کمی صبر کن، دارم اطو می‌کشم!

ـ به تو می‌گویم زود بیا!


کاربر ۱۸۴۶۱۳۵بانو
۱۴۰۲/۰۳/۰۲

جالب و متفاوت هست معانی که در قالب داستان درک می‌شوند

حجم

۱۹۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۹۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان