کتاب جنایت و مکافات فئودور داستایفسکی + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب جنایت و مکافات

کتاب جنایت و مکافات

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب جنایت و مکافات

کتاب جنایت و مکافات نوشته‌ فئودور داستایفسکی با ترجمه‌ پرویز شهدی، یکی از آثار برجسته‌ی ادبیات روسیه و جهان است که توسط انتشارات به سخن منتشر شده است. این رمان، داستانی عمیق و چندلایه درباره‌ی روان انسان، اخلاق، فقر، عدالت و عذاب وجدان را روایت می‌کند. داستایفسکی در این اثر، با نگاهی موشکافانه به زندگی طبقات فرودست سن‌پترزبورگ، شخصیت‌هایی را خلق کرده که هرکدام بازتابی از دغدغه‌ها و کشمکش‌های درونی انسان هستند. جنایت و مکافات نه‌تنها یک داستان جنایی، بلکه سفری درونی به اعماق ذهن و وجدان شخصیت اصلی است که درگیر تصمیمی سرنوشت‌ساز می‌شود. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب جنایت و مکافات

جنایت و مکافات، رمانی از فئودور داستایفسکی، اثری است که در بستر روسیه‌ی قرن نوزدهم و در دل فقر و تنگدستی شهر سن‌پترزبورگ شکل گرفته است. این کتاب، داستان دانشجویی به نام راسکولنیکف را روایت می‌کند که درگیر بحران‌های مالی، روانی و اخلاقی است. داستایفسکی با خلق این شخصیت، مفاهیمی چون جدایی، طغیان، عذاب وجدان و مرز میان خیر و شر را به چالش می‌کشد. رمان جنایت و مکافات بر پایه‌ی روایت روان‌شناسانه و تحلیل‌های عمیق ذهنی استوار است و نویسنده با مهارت، لایه‌های مختلف شخصیت‌ها را آشکار می‌کند. در کنار راسکولنیکف، شخصیت‌هایی مانند سونیا، پیرزن رباخوار و دیگران، هرکدام نماینده‌ی بخشی از جامعه و دغدغه‌های انسانی هستند. جنایت و مکافات، نه‌تنها داستان یک قتل، بلکه بررسی پیامدهای روانی و اجتماعی آن و واکاوی وجدان انسانی است. داستایفسکی در این اثر، تجربه‌های شخصی و دغدغه‌های فلسفی خود را با داستانی پرکشش و پرتنش در هم آمیخته است.

رمان جنایت و مکافات از زمان انتشارش در سال ۱۸۶۶ تا امروز یکی از بحث‌برانگیزترین آثار ادبیات روس و جهان بوده است. این کتاب نه‌تنها به‌دلیل مضامین عمیق فلسفی، روان‌شناختی و دینی خود توجه برانگیخته، بلکه در طول تاریخ با حواشی و نقدهای تند همراه بوده است؛ از واکنش‌های اولیه منتقدان روس گرفته تا برداشت‌های اجتماعی، سیاسی و حتی مذهبی‌ای که نسل‌های مختلف خوانندگان از آن داشته‌اند.

رمان در زمان انتشار، واکنش‌های دوگانه‌ای ایجاد کرد. بسیاری از منتقدان محافظه‌کار روس معتقد بودند که داستایفسکی به‌طور خطرناکی به ذهنیت یک مجرم نزدیک شده و با ارائه دیدگاه‌های روان‌شناختی راسکولنیکف، نوعی همدلی غیرمجاز با قاتل ایجاد کرده است. آنان از این بیم داشتند که خوانندگان، استدلال‌های رادیکال این شخصیت را جدی گرفته و آن را نوعی توجیه خشونت بدانند. در مقابل، برخی روشنفکران انقلابی روس رمان را یک حمله‌ی ایدئولوژیک به جنبش‌های فکری جوانان می‌دانستند. به‌ویژه نظریه‌ی انسان برتر راسکولنیکف که شباهت‌هایی با اندیشه‌های نیهیلیستی و رادیکال زمانه داشت، باعث شد منتقدان چپ‌گرا داستایفسکی را متهم کنند که با خلق سرنوشت تلخ راسکولنیکف، قصد بی‌اعتبار کردن این جریان‌ها را داشته است.

یکی از مهم‌ترین نقاط اختلاف، نقش دین و رستگاری در پایان‌بندی رمان است. مخالفان داستایفسکی معتقد بودند که نویسنده بیش از حد بر نقش ایمان ارتدوکس و اعتراف‌گری تکیه کرده و این پایان را تبلیغ مذهبی نامیدند. به باور آنان، اعتراف راسکولنیکف و حرکت او به‌سوی ایمان، نوعی پیام ایدئولوژیک آشکار است. از طرف دیگر، گروهی از الهی‌دانان و طرفداران معنویت نیز به داستایفسکی انتقاد می‌کردند که راسکولنیکف تا پایان رمان به معنای واقعی توبه نمی‌کند و تحول او سطحی و ناکافی است. به نظر این گروه، نویسنده باید روند توبه را روشن‌تر و عمیق‌تر نشان می‌داد.

از همان دهه‌ی ۱۸۶۰، برخی والدین و معلمان روس هشدار دادند که شرح دقیق قتل پیرزن رباخوار و خواهرش می‌تواند باعث اثرگذاری روانی منفی بر نوجوانان شود. در دوران معاصر نیز این بحث در کشورهای مختلف ادامه یافت. حتی در برخی مدارس آمریکا و اروپا، این رمان به‌طور موقت از برنامه درسی حذف شد و مخالفان می‌گفتند که امکان دارد به‌نوعی خشونت را روان‌شناختی جلوه دهد و حساسیت نسبت به آن را کاهش دهد.

جنایت و مکافات یکی از نخستین رمان‌هایی است که به‌طور عمیق وارد ذهن یک مجرم می‌شود. همین موضوع سبب بروز جدل‌های متعددی شده است. برخی روان‌شناسان، مخصوصاً در اوایل قرن بیستم، دیدگاه داستایفسکی را غیرعلمی دانستند و معتقد بودند او بیش از حد از انگیزه‌های مذهبی و عرفانی برای توضیح رفتار راسکولنیکف استفاده کرده است. در مقابل، گروهی دیگر از روان‌کاوان، ازجمله فرویدی‌ها، آثار داستایفسکی را پیشگام روان‌شناسی ادبی دانسته و حتی او را یکی از نخستین کسانی معرفی کردند که بحران اخلاقی و وجدان را در قالب ادبی نمایش داده است. همین اختلاف نظر باعث شد که شخصیت راسکولنیکف در مطالعات روان‌شناختی گاهی به‌عنوان انسان بیمار و گاهی انسان اندیشمند توصیف شود.

در دوران حکومت شوروی، این رمان محل نزاع‌های جدیدی شد. برخی نظریه‌پردازان مارکسیست از آن‌جایی که داستایفسکی در آثارش گرایش‌های مذهبی و ضدانقلابی داشت، او را نویسنده‌ای ارتجاعی معرفی می‌کردند. در عین حال، نمی‌توانستند اثر را کاملاً حذف کنند، زیرا از نظر ادبی شاهکار محسوب می‌شد. نتیجه، دهه‌ها تفسیر ایدئولوژیک و گاه تحریف‌شده از رمان بود؛ به‌طوری که برخی آن را نقدی بر فردگرایی افراطی و برخی دیگر حمله‌ای به نظم اجتماعی تزاری می‌دانستند. در غرب نیز گاهی رمان به‌عنوان اثری ضدلیبرال معرفی می‌شد، زیرا نشان می‌دهد که آزادی فردی بدون معنویت می‌تواند به فروپاشی اخلاقی منجر شود.

یکی دیگر از حواشی مهم، نحوه‌ی بازنمایی زنان در رمان است. برخی منتقدان فمینیست معتقدند که داستایفسکی زن‌ها را بیشتر به‌عنوان نمادهای اخلاقی یا قربانی نشان می‌دهد و استقلال آنها کمتر دیده می‌شود. شخصیت‌هایی چون سونیا، مادر راسکولنیکف یا دنیا مثال‌هایی هستند که در نقدهای مدرن گاهی مورد بحث قرار می‌گیرند. البته برخی منتقدان دیگر سونیا را یکی از قوی‌ترین شخصیت‌های اخلاقی تاریخ ادبیات می‌دانند. با جهانی‌شدن شهرت داستایفسکی، هر نسل تفسیر تازه‌ای از رمان ارائه داده است؛ از پژوهشگران اخلاق، فیلسوفان اگزیستانسیالیست، جامعه‌شناسان، روان‌کاوان تا منتقدان ادبی. همین تنوع نگاه‌ها، رمان را به اثری تبدیل کرده که دائماً در معرض حواشی و بحث‌های فکری قرار دارد. جنایت و مکافات از معدود آثاری است که در هر دوره‌ی تاریخی بازخوانی می‌شود و با شرایط زمانه گره می‌خورد. حواشی و جدل‌هایی که در طول بیش از یک قرن پیرامون آن شکل گرفته، نشان می‌دهد که این اثر فراتر از یک داستان جنایی است؛ اثری است درباره‌ی انسان، وجدان، قدرت، ایمان، و تضادهای درونی که هر خواننده‌ای را به تأمل وامی‌دارد.

خلاصه داستان جنایت و مکافات

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان جنایت و مکافات با معرفی راسکولنیکف، دانشجوی جوان و تهی‌دستی آغاز می‌شود که در اتاقی کوچک و محقر در سن‌پترزبورگ زندگی می‌کند. او زیر فشار فقر، بدهی و ناامیدی، به تدریج به ایده‌ای خطرناک نزدیک می‌شود: آیا انسان‌های خاص حق دارند برای هدفی بزرگ‌تر، مرتکب جنایت شوند؟ راسکولنیکف با این اندیشه، پیرزن رباخواری را که او را مظهر شر و ظلم می‌داند، به قتل می‌رساند. اما این جنایت، آغاز عذاب وجدان و فروپاشی روانی اوست. پس از قتل، راسکولنیکف درگیر ترس، اضطراب و احساس گناه می‌شود. او تلاش می‌کند با توجیهات فلسفی و اخلاقی، عمل خود را موجه جلوه دهد، اما هرچه پیش‌تر می‌رود، بیشتر در گرداب تردید و پشیمانی فرو می‌رود. در این میان، شخصیت‌هایی مانند سونیا، دختر فقیری که برای نجات خانواده‌اش تن به فداکاری داده، وارد زندگی او می‌شوند و نقش مهمی در تحول درونی راسکولنیکف ایفا می‌کنند. بازپرس پروفیری نیز با هوشمندی و صبر، به تدریج حلقه‌ی محاصره را تنگ‌تر می‌کند. رمان در فضایی پرتنش و با توصیف‌های دقیق از شهر، فقر، روابط انسانی و کشمکش‌های درونی شخصیت‌ها پیش می‌رود. داستایفسکی با روایت جزئیات زندگی راسکولنیکف، نه‌تنها داستان یک جنایت، بلکه فرایند مکافات و رنجی را که وجدان انسانی بر خود تحمیل می‌کند، به تصویر می‌کشد. پایان داستان، نقطه‌ی عطفی در زندگی راسکولنیکف و مواجهه‌ی او با حقیقت وجودی خویش است، اما جزئیات آن در این خلاصه فاش نمی‌شود.

چرا باید کتاب جنایت و مکافات را بخوانیم؟

جنایت و مکافات اثری است که فراتر از یک داستان جنایی، به بررسی عمیق روان انسان و مرزهای اخلاقی می‌پردازد. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی مانند فقر، عدالت، عذاب وجدان و بحران هویت، مخاطب را با پرسش‌های بنیادین درباره‌ی ماهیت خیر و شر، مسئولیت فردی و اجتماعی و معنای رنج روبه‌رو می‌کند. روایت داستایفسکی، با فضاسازی دقیق و شخصیت‌پردازی چندلایه، امکان همذات‌پنداری و تأمل را فراهم می‌آورد. خواندن این کتاب، فرصتی است برای تجربه‌ی یکی از پیچیده‌ترین و تأثیرگذارترین آثار ادبیات جهان و آشنایی با ذهنیت و دغدغه‌های انسان مدرن.

خواندن کتاب جنایت و مکافات را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان ادبیات کلاسیک، دوستداران رمان‌های روان‌شناسانه، کسانی که به موضوعات فلسفی و اخلاقی علاقه دارند و افرادی که دغدغه‌ی عدالت، فقر و بحران هویت را در ذهن می‌پرورانند، پیشنهاد می‌شود.

درباره فئودور داستایفسکی

فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی، یکی از بزرگ‌ترین رمان‌نویسان تاریخ ادبیات جهان، در سال ۱۸۲۱ در مسکو به دنیا آمد. او دومین فرزند از خانواده‌ای مذهبی و نسبتاً سخت‌گیر بود. پدرش پزشک بیمارستانی در حاشیه‌ی مسکو بود و با بیماران فقیر و بی‌پناه سروکار داشت؛ تجربه‌ای که بعدها در آثار داستایفسکی تأثیر عمیقی گذاشت. کودکی او میان دنیای دوگانه فقر و طبقه‌ی متوسط سپری شد و همین تضاد از همان سنین پایین روح حساس و پرسشگرش را شکل داد. داستایفسکی در نوجوانی علاقه‌ی شدیدی به ادبیات پیدا کرد. او با آثار شکسپیر، سروانتس، گوته و نویسندگان روس آن زمان انس گرفت. پس از پایان تحصیلات متوسطه، به اصرار پدر وارد مدرسه‌ی مهندسی نظامی سن‌پترزبورگ شد، اما روح او بیشتر شیفته‌ی هنر و مطالعه بود تا ریاضیات و علوم نظامی. بنابراین پس از پایان تحصیلات، به جای دنبال‌کردن حرفه‌‌ی مهندسی، به ادبیات روی آورد؛ تصمیمی که سرنوشت او را رقم زد.

نخستین رمانش، «بیچارگان»، در سال ۱۸۴۶ منتشر شد و بلافاصله او را در میان نویسندگان جوان روس مطرح کرد. منتقدان برجسته آن زمان، از جمله بلینسکی، این اثر را نشانه ظهور نابغه‌ای تازه در ادبیات روس دانستند. اما موفقیت اولیه خیلی زود با بحران‌های سیاسی همراه شد. داستایفسکی به‌خاطر شرکت در محافل روشنفکری و حضور در گروه پتراشفسکی - که به بحث درباره‌ی اصلاحات اجتماعی می‌پرداخت - در سال ۱۸۴۹ بازداشت شد. او به همراه دیگر اعضای گروه محکوم به اعدام شد، اما درست چند لحظه پیش از اجرای حکم، دستور لغو اعدام خوانده شد. این اعدام نمایشی یکی از تکان‌دهنده‌ترین لحظات زندگی او بود و تأثیر آن تا پایان عمر در نوشته‌هایش باقی ماند. پس از آن، داستایفسکی به چهار سال کار اجباری در سیبری و سپس چند سال خدمت نظامی در همان منطقه محکوم شد. تجربه‌ی زندان و زندگی در میان زندانیان خشن، روح او را دگرگون کرد. او در این دوران با واقعیت‌های عریان زندگی انسانی مواجه شد: رنج، خشونت، ایمان، سقوط و رستگاری. نتیجه این تجربه، آثاری عمیق و تأثیرگذار بود که بعدها او را در ردیف بزرگ‌ترین نویسندگان جهان قرار داد.

پس از بازگشت از تبعید، داستایفسکی بار دیگر وارد دنیای ادبیات شد. او به‌تدریج سبکی شخصی و منحصربه‌فرد ایجاد کرد که بر پایه‌ی روان‌شناسی، فلسفه، دین و بررسی تاریک‌ترین لایه‌های ذهن انسان بنا شده بود. در دهه‌های ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ او شاهکارهایش را خلق کرد: یادداشت‌های زیرزمینی، جنایت و مکافات، ابله، شیاطین و برادران کارامازوف. هر یک از این آثار نگاه عمیق او به آزادی، مسئولیت، اخلاق و کشمکش‌های درونی انسان را نشان می‌دهد. زندگی شخصی داستایفسکی نیز آرام نبود. او با مشکلات مالی شدید دست و پنجه نرم می‌کرد و اعتیاد به قمار بارها او را تا مرز نابودی پیش برد. با این حال، ازدواج دوم او با آنا اسنیتکینا نقطه‌ی عطفی در زندگی‌اش شد. آنا نه‌تنها همسر و همراه وفادار او بود، بلکه در مدیریت امور مالی و انتشار آثارش نقشی کلیدی داشت.

داستایفسکی در سال ۱۸۸۱ در سن ۵۹ سالگی درگذشت، اما آثارش همچنان زنده‌اند. نوشته‌های او بر نویسندگان بزرگی همچون کافکا، کامو، سارتر، هسه و بسیاری دیگر تأثیر گذاشت و او را به یکی از بنیان‌گذاران رمان روان‌شناختی و ادبیات اگزیستانسیالیستی تبدیل کرد. امروز نیز داستایفسکی نه فقط به‌عنوان داستان‌نویس، بلکه به‌عنوان فیلسوفی عمیق، روان‌کاوی تیزبین و کاوشگری در ماهیت انسان شناخته می‌شود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
فیزیک ذرات
تام وینتی
برنامه اصلاح اختلال رفتاری کودک و نوجوان
علیرضا عزیزپور
ترجمه و شرح فارسی شهاب الاخبار
قاضی ابوعبدالله محمدبن سلامة قضاعی مغربی
پرسه در حوالی فلسفه
فرشید قلی‌‌پور
حورا
نیما باغبان
ارزش سنجی مدیریت دانش
جوآنا گودمن
آموزه های ولایت (جلد سوم)
سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی
غزل سرایان بزرگ ایران زمین
گروه نویسندگان
المدخل الی تاریخ التفسیر و المفسرین
حسین علوی‌مهر
گفتار روی تصویر
شیوا رستگار رامشه
هدیه فاطمیه
ابوالفضل ذبیحی
مجموعه سوالات آزمون های سراسری کاردانی به کارشناسی عمران
امیر میرآخورلی
The role of Taqlid in human life
محمدتقی مصباح
مدیریت
برایان تریسی
بررسی عوامل تاثیرگذار بر بازارهای مالی ایران
علی صفری
ارزیابی عدالت توزیعی منابع انسانی در نظام سلامت ایران
معصومه زینلی
درآمدی به نظام حکمت صدرائی (جلد سوم)
عبدالرسول عبودیت
مبانی و اصول بازاریابی ورزشی
محمد سلطان حسینی
رد پای عشق
معصومه عزیزخانی
عاشقم خواهی ماند؟
راویندر سینگ

حجم

۴٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۶۶۴ صفحه

حجم

۴٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۶۶۴ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان