کتاب مجموعه نامرئی فریدریش دورنمات + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب مجموعه نامرئی

کتاب مجموعه نامرئی اثری است که با گردآوری داستان‌هایی از ۲۶ نویسنده‌ی آلمانی‌زبان، تصویری متنوع و چندوجهی از ادبیات قرن بیستم آلمان ارائه می‌دهد و نشر ماهی آن را منتشر کرده است. این کتاب در سال ۱۴۰۲ به چاپ نهم رسیده و نویسندگانی چون فریدریش دورنمات، راینر ماریا ریلکه، اشتفان تسوایگ، روبرت موزیل، گونتر گراس، ماکس فریش، توماس مان و پتر هاندکه در آن حضور دارند و هرکدام با سبک و نگاه خاص خود، بخشی از تجربه‌های زیسته و دغدغه‌های فکری زمانه‌شان را روایت کرده‌اند. علی‌ اصغر حداد، مترجم این اثر، با انتخاب داستان‌هایی از منابع معتبر و متنوع، تلاش کرده است گستره‌ی وسیعی از سبک‌ها، موضوعات و شیوه‌های روایت را به زبان فارسی برگرداند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مجموعه نامرئی

کتاب مجموعه نامرئی با گردآوری ۴۵ داستان از نویسندگان آلمانی‌زبان، به بررسی تحولات ادبی و اجتماعی قرن بیستم در کشورهای آلمان، اتریش و سوییس می‌پردازد. این کتاب با انتخاب آثاری از سه نسل مختلف نویسندگان، از پیش از جنگ جهانی اول تا دهه‌های پایانی قرن بیستم، روند تغییرات فکری، زبانی و ساختاری ادبیات این حوزه را به نمایش می‌گذارد. علی‌اصغر حداد در پیش‌گفتار، ادبیات آلمانی‌زبان را با نگاهی تحلیلی و تاریخی بررسی کرده است. کتاب مجموعه‌ نامرئی هم به معرفی نویسندگان بزرگ و تأثیرگذار چون کافکا، برشت، موزیل و گراس می‌پردازد، هم با انتخاب داستان‌هایی از نویسندگان کمترشناخته‌شده، تصویری کامل‌تر از جریان‌های ادبی و دغدغه‌های اجتماعی، اخلاقی و روان‌شناختی این دوره ارائه می‌دهد.

ساختار کتاب بر تنوع ژانری و روایی استوار است؛ از داستان‌های کوتاه با راوی دانای کل تا تک‌گویی‌ها و روایت‌های اول‌شخص. این تنوع امکان آشنایی با شیوه‌های مختلف داستان‌نویسی و موضوعات متنوعی چون بحران هویت، نقد زبان، طنز روانکاوانه، نقد اشرافیت، پیامدهای جنگ و مهاجرت را فراهم می‌کند. کتاب مجموعه نامرئی با رویکردی گزینشی و با توجه به فرم و محتوا، تلاش کرده است نماینده‌ی مهم‌ترین جریان‌های ادبیات آلمانی‌زبان قرن بیستم باشد.

خلاصه داستان مجموعه نامرئی

کتاب مجموعه نامرئی با گردآوری داستان‌هایی از نویسندگان مختلف، به بازتاب دغدغه‌ها و تحولات اجتماعی، روانی و زبانی قرن بیستم در کشورهای آلمانی‌زبان می‌پردازد. هر داستان جهان‌بینی و سبک خاص نویسنده‌ی خود را منعکس می‌کند، از تک‌گویی‌های درونی و روایت‌های روان‌شناسانه تا نقدهای اجتماعی و طنزهای تلخ. برای نمونه، در داستان ستوان گوستل از آرتور شنیتسلر، خواننده با ذهنیت آشفته و پرتنش یک افسر نظامی روبه‌رو می‌شود که در پی یک اتفاق کوچک، به بحران هویت و تصمیم به خودکشی می‌رسد. داستان با جریان سیال ذهن و بازتاب افکار پراکنده و اضطراب‌آلود شخصیت اصلی، تجربه‌ی زیسته‌ی او را به‌گونه‌ای ملموس و بی‌واسطه به تصویر می‌کشد.

در دیگر داستان‌ها، موضوعاتی چون فروپاشی ارزش‌های سنتی، تأثیر جنگ، مهاجرت، نقد زبان و ساختارهای قدرت و همچنین روابط انسانی و تنهایی محور داستان قرار گرفته‌اند. نویسندگانی چون موزیل، گراس و فریش، با طنز گزنده و نگاه انتقادی، به بررسی جامعه و روان انسان معاصر پرداخته‌اند. برخی داستان‌ها با الهام از نظریات فلسفی و روانکاوی، زبان و روایت را به چالش می‌کشند و مرز میان واقعیت و خیال را مبهم می‌سازند. کتاب مجموعه نامرئی، با تنوع در سبک و مضمون، تصویری چندلایه از ادبیات و جامعه‌ی آلمانی‌زبان در قرن بیستم ارائه می‌دهد و خواننده را با تجربه‌های گوناگون انسانی، از بحران‌های فردی تا تحولات جمعی، روبه‌رو می‌کند.

چرا باید کتاب مجموعه نامرئی را بخوانیم؟

کتاب مجموعه نامرئی فرصتی کم‌نظیر برای آشنایی با جریان‌های اصلی و حاشیه‌ای ادبیات آلمانی‌زبان قرن بیستم فراهم می‌کند. این کتاب با گردآوری داستان‌هایی از نویسندگان برجسته و کمترشناخته‌شده، امکان مقایسه‌ی سبک‌ها، دغدغه‌ها و شیوه‌های روایت را به‌ وجود آورده است. خواننده با مطالعه‌ی این مجموعه، هم با تحولات اجتماعی و روانی اروپا در قرن گذشته آشنا می‌شود، هم با شیوه‌های متنوع داستان‌گویی، از تک‌گویی درونی تا روایت‌های چندلایه، روبه‌رو خواهد شد. این کتاب برای کسانی که به‌دنبال درک عمیق‌تر از ادبیات، تاریخ و فرهنگ اروپای مرکزی هستند، منبعی ارزشمند به‌ شمار می‌آید. همچنین ترجمه‌ی دقیق و گزینشی علی‌اصغر حداد امکان دسترسی به متونی را فراهم کرده است که پیش‌تر کمتر به زبان فارسی ترجمه شده بودند.

خواندن کتاب مجموعه نامرئی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن کتاب مجموعه نامرئی به علاقه‌مندان به ادبیات داستانی، پژوهشگران حوزه‌ی ادبیات تطبیقی، دانشجویان زبان و ادبیات آلمانی و کسانی که به‌دنبال شناخت تحولات اجتماعی و روانی قرن بیستم در اروپا هستند، پیشنهاد می‌شود. همچنین این کتاب برای کسانی که به سبک‌های متنوع روایت و خواندن داستان‌های کوتاه از نویسندگان مختلف علاقه دارند، مناسب است.

درباره فریدریش دورنمات

فریدریش دورنمات نویسنده و نقاش سوئیسی‌تبار بود که در سال ۱۹۲۱ در روستایی نزدیک شهر برن متولد شد. او در ۱۳سالگی همراه خانواده‌اش به پایتخت رفت و پس از پایان تحصیلات اولیه وارد دانشگاه شد و در رشته‌ی فلسفه به تحصیل پرداخت. دورنمات بر حوزه‌هایی چون فیزیک، الهیات، نجوم و تاریخ تسلط داشت و از این نظر شباهت زیادی به هنرمندان دوره‌ی کلاسیک پیدا می‌کند. پس از پایان تحصیلات، مدتی میان انتخاب نقاشی به‌عنوان حرفه‌ی اصلی یا تمرکز جدی بر نویسندگی مردد بود. در نهایت تصمیم گرفت به‌عنوان نویسنده در حافظه‌ی آیندگان باقی بماند و نقاشی را در اولویت دوم قرار دهد، هرچند همچنان توجه ویژه‌ای به آن داشت و نقاشی‌هایش برای او پلی میان تئاتر و ادبیات بودند.

دورنمات در طول دوره‌ی فعالیت حرفه‌ای خود بیشتر به نوشتن رمان‌های جنایی و نمایش‌نامه‌های رادیویی پرداخت. نمایش‌نامه‌های رادیویی برای او منبع درآمد قابل‌توجهی بودند و این امکان را فراهم می‌کردند که بدون نگرانی مالی از خانواده‌ی پنج‌نفره‌اش مراقبت کند. او یکی از برجسته‌ترین نویسندگان آلمانی‌زبان پس از جنگ جهانی دوم به شمار می‌آید. در آثارش تحت‌تأثیر نمایش‌نامه‌نویسانی چون گئورگ بوخنر، آگوست استریندبرگ، تورنتون وایلدر و به‌ویژه برتولت برشت و تئاتر حماسی او قرار داشت. دورنمات دغدغه‌های اخلاقی و مذهبی خود را اغلب با نگاهی کمیک بیان می‌کرد و معتقد بود تنها کمدی است که می‌تواند موقعیت انسان معاصر را به‌درستی آشکار سازد.

بسیاری از منتقدانْ موفق‌ترین نمایش‌نامه‌ی دورنمات را ملاقات بانوی سال‌خورده می‌دانند که در سال ۱۹۵۵ نوشته شد. در این اثر، عدالت و بی‌عدالتی در هم تنیده می‌شوند و تشخیص مرز میان آن‌دو به تماشاگر واگذار می‌شود.

از دیگر آثار شاخص او می‌توان به بازی استریندبرگ اشاره کرد که اقتباسی از نمایش‌نامه‌ی رقص مرگ، نوشته‌ی آگوست استریندبرگ، است و به مسئله‌ی زندگی زناشویی و ازدواج می‌پردازد. آثاری چون شهاب آسمانی، غربت، روزهای آخر پاییز، پنچری و گفت‌وگوی شبانه نیز از دیگر متون نمایشی این نویسنده محسوب می‌شوند. در ایران بسیاری از نمایش‌نامه‌های مهم دورنمات ترجمه و اجرا شده‌اند که بخش قابل‌توجهی از این ترجمه‌ها به همت حمید سمندریان انجام شده است. فریدریش دورنمات در سال ۱۹۹۰ و در سن ۶۹سالگی درگذشت.

درباره راینر ماریا ریلکه

راینر ماریا ریلکه در چهارم دسامبر ۱۸۷۵ متولد شد و در بیست‌ونهم دسامبر ۱۹۲۶ درگذشت. او شاعر و رمان‌نویسی چک‌ـ‌اتریشی بود که در شهر پراگ چشم به جهان گشود. والدین ریلکه او را وادار کردند وارد دانشگاه نظامی شود و او سال‌های ۱۸۸۶ تا ۱۸۹۱ را در این محیط گذراند، اما به‌دلیل بیماری ناچار به ترک آن شد. پس از چهار سال تلاش برای موفقیت در آزمون ورودی دانشگاه، سرانجام پذیرفته شد و در شهرهای پراگ و مونیخ به تحصیل در رشته‌های ادبیات، تاریخ و فلسفه پرداخت.

آثار به‌جامانده از ریلکه شامل یک رمان، چندین مجموعه‌ی شعر و شماری نامه و مکاتبه است که در آن‌ها به موضوعاتی چون عصر بی‌باوری، تنهایی و اضطراب‌های عمیق انسانی پرداخته است. راینر ماریا ریلکه سرانجام در اثر سرطان خون، با چشمانی باز و در آغوش پزشک معالج خود در سوئیس درگذشت. او را پس از گوته و هاینه، مهم‌ترین شاعر زبان آلمانی و یکی از شاعران بزرگ جهان می‌دانند.

درباره اشتفان تسوایگ

اشتفان تسوایگ که با نام استفان تسوایک نیز شناخته می‌شود، در ۲۸ نوامبر ۱۸۸۱ در وین، اتریش، متولد شد. او نویسنده‌ای مشهور بود که در زمینه‌های رمان‌نویسی، نمایش‌نامه‌نویسی، روزنامه‌نگاری و نگارش زندگی‌نامه فعالیت می‌کرد. تسوایگ در دانشگاه وین به تحصیل فلسفه پرداخت و در سال ۱۹۰۴ با دفاع از پایان‌نامه‌ای درباره فلسفه‌ی هیپولیت، دکترای خود را دریافت کرد.

تسوایگ در سال ۱۹۳۴، با قدرت‌گیری نازی‌ها و پیوستن اتریش به آلمان، مجبور شد وطن خود را ترک کند و به لندن مهاجرت کرد. پس از آغاز جنگ جهانی دوم، تابعیت بریتانیا را دریافت کرد، اما در لندن نماند و از مسیر آمریکا، آرژانتین و پاراگوئه، سرانجام در سال ۱۹۴۰، به برزیل رسید.

اشتفان تسوایگ و همسرش در تاریخ ۲۳ فوریه‌ی ۱۹۴۲ در برزیل به زندگی خود پایان دادند.

از آثار معروف او می‌توان به وجدان بیدار، آشفتگی احساسات، دختر دفتر پستی، سه استاد سخن: بالزاک، دیکنز، داستایفسکی و بره‌ی مرد فقیر اشاره کرد.

درباره روبرت موزیل

روبرت موزیل (۶ نوامبر ۱۸۸۰ ـ ۱۵ آوریل ۱۹۴۲) نویسنده‌ی اتریشی بود. رمان ناتمام او با عنوان مرد بی‌خاصیت (به آلمانی: Der Mann ohne Eigenschaften) به‌طور گسترده یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین رمان‌های مدرنیستی محسوب می‌شود.

موزیل در کلاگن‌فورت، کرینتیا، به دنیا آمد. پس از تولد رابرت، خانواده به کوموتاو/ چوموتوف در بوهمی نقل مکان کردند و در سال ۱۸۹۱ پدر او به کرسی مهندسی مکانیک در دانشگاه فنی آلمانی برنو رسید. او بعدها به نجیب‌زادگی ارثی در امپراتوری اتریش‌ـ‌مجارستان رسید. پس از سال ۱۹۱۹ استفاده از عنوان‌های نجیب‌زادگان در اتریش ممنوع شد.

موزیل قد کوتاهی داشت، اما قوی بود و در کشتی مهارت داشت. از همان نوجوانی نشان داد که کنترلش بیش از توان والدینش است. به همین دلیل، او را به مدارس شبانه‌روزی نظامی فرستادند؛ ابتدا در آیزن‌اشتات (۱۸۹۲‌ـ‌۱۸۹۴) و سپس در هرانیتسه (۱۸۹۴‌ـ‌۱۸۹۷). تجربه‌های او در این مدارس بعدها در نخستین رمانش، سردرگمی‌های شاگرد تورلس (Die Verwirrungen des Zöglings Törless) منعکس شد.

مسئله‌ی بنیادینی که موزیل در مقالات و آثار داستانی خود با آن مواجه شد بحران ارزش‌های روشنگری بود که در اوایل قرن بیستمْ اروپا را فراگرفت. او از پروژه‌ی روشنگری برای رهایی انسان حمایت می‌کرد، اما هم‌زمان با نگاهی پرسشگرانه و طنزآمیز، کاستی‌های آن را نیز بررسی می‌کرد. موزیل معتقد بود که این بحران نیازمند تجدیدنظر در ارزش‌های اجتماعی و فردی است، به‌گونه‌ای که با پذیرش علم و عقل، انسانیت را به روش‌های سودمند آزاد کند. او همچنین به هرج‌ومرج ایدئولوژیک و تعمیم‌های گمراه‌کننده درباره‌ی فرهنگ و جامعه که توسط ملی‌گرایان واپس‌گرا ترویج می‌شد، می‌تاخت.

موزیل از وضعیت اجتماعی تحت امپراتوری اتریش‌ـ‌مجارستان ناخشنود بود و فروپاشی آن را پیش‌بینی می‌کرد. با بررسی تحولات دهه‌های ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰، امیدوار بود اروپا بتواند راه‌حلی بین‌المللی برای بن‌بست ملی‌گرایی امپراتوری بیابد. او در سال ۱۹۲۷، بیانیه‌ای در حمایت از حزب سوسیال‌دموکرات اتریش امضا کرد.

موزیل با اقتدارگرایی راست و چپ مخالف بود. یکی از موضوعات تکرارشونده در سخنرانی‌ها و مقالات او در دهه‌ی ۱۹۳۰ دفاع از استقلال فرد در برابر ایده‌های اقتدارگرا و جمع‌گرا بود که در آلمان، ایتالیا، اتریش و روسیه رواج داشت. او در کنگره‌ی بین‌المللی نویسندگان ضدفاشیسم برای دفاع از فرهنگ در سال ۱۹۳۵ شرکت کرد و از استقلال هنری در برابر ادعاهای دولت، طبقه، ملت و دین حمایت کرد.

سال‌های پایانی زندگی موزیل تحت‌سلطه‌ی نازیسم و جنگ جهانی دوم بود؛ نازی‌ها کتاب‌های او را ممنوع کردند. در سال ۱۹۳۸، وقتی اتریش به آلمان نازی پیوست، موزیل و همسر یهودی‌اش، مارتا، به سوئیس مهاجرت کردند، جایی که او در سن ۶۱سالگی درگذشت.

تنها هشت نفر در مراسم سوزاندن جسد او حضور داشتند و مارتا خاکستر او را در جنگل‌های مونت سالو پرتاب کرد. موزیل از سال ۱۹۳۳ تا زمان مرگش، روی بخش سوم رمان مرد بی‌خاصیت کار می‌کرد. در سال ۱۹۴۳، مارتا در لوزان مجموعه‌ای ۴۶۲صفحه‌ای از آثار باقی‌مانده‌ی او منتشر کرد که شامل ۲۰ فصل از بخش سوم بود که قبل از انتشار جلد دوم در سال ۱۹۳۳ کنار گذاشته شده بود، همچنین پیش‌نویس فصل‌های ناتمام و یادداشت‌هایی درباره‌ی توسعه و مسیر رمان.

پس از مرگ موزیل، آثارش تقریباً فراموش شد، اما از اوایل دهه‌ی ۱۹۵۰ دوباره منتشر شد. جنبه‌های فلسفی آثار موزیل توجه بیشتری به خود جلب کرده‌اند.

درباره گونتر گراس

گونتر ویلهلم گراس در ۱۶ اکتبر ۱۹۲۷ به دنیا آمد و در ۱۳ آوریل ۲۰۱۵ درگذشت. او نویسنده، مجسمه‌ساز و نقاش آلمانی بود و به‌عنوان یکی از اعضای برجسته‌ی گروه ۴۷، در میان نویسندگان بزرگ و شناخته‌شده‌ی آلمان قرار داشت. گراس صدای نسلی از آلمانی‌ها را بازتاب می‌داد که در دوران سلطه‌ی نازی‌ها بزرگ شده بودند و خود را روایتگر تاریخ از نگاه پایین‌دستی‌ها می‌دانست.

او با رویکردی معترضانه و هشداردهنده، همواره در مهم‌ترین رویدادهای سیاسی و ادبی آلمان حضور مؤثر داشت. در سال ۱۹۹۹، گراس موفق به دریافت جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. آکادمی نوبل سوئد هنگام اعلام برنده، آثار او را تصویری از چهره‌ی فراموش‌شده‌ی تاریخ خواند. از رمان‌های مشهور او می‌توان به بر گام خرچنگ اشاره کرد.

درباره ماکس فریش

ماکس فریش در ۱۵ می ۱۹۱۱ به دنیا آمد و در ۴ آوریل ۱۹۹۱ درگذشت. او داستان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و معمار سوئیسی بود. فریش در دانشگاه زوریخ، ادبیات آلمانی خواند و در سال ۱۹۳۴ اولین رمانش را به رشته‌ی تحریر درآورد. پس از انتشار دومین رمانش تصمیم گرفت نویسندگی را رها کند و به معماری روی آورد، اما پس از دریافت جایزه‌ی کنراد فردیناند مایر، دوباره نویسندگی را از سر گرفت.

ماکس فریش در سال ۱۹۵۴، رمان هویت گمشده؛ اشتیلر را منتشر کرد و با این اثر در دنیای ادبیات شناخته شد. کتاب بیوگرافی: یک بازی نیز یکی از نمایش‌نامه‌های اوست.

درباره توماس مان

توماس مان در ۶ ژوئن ۱۸۷۵ در شهر لوبک آلمان به دنیا آمد. پدرش در ابتدا بازرگان غلات بود و چند سال بعد به مقام سناتوری شهر لوبک رسید. مادرش برزیلی با اصلیت پرتغالی و آلمانی بود. توماس مان دوران تحصیلات خود را تا ۱۹سالگی در لوبک گذراند و پس از مرگ پدر همراه خانواده‌اش به مونیخ رفت. در آنجا وارد یک شرکت بیمه شد و توانست نخستین اثر خود با عنوان افتاده‌ها را به رشته‌ی تحریر درآورد.

او در دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ رشته‌های تاریخ، ادبیات و اقتصاد سیاسی خواند. از آثار او می‌توان به تریستان، گرسنگان، تونیو کروگر، ساعت دشوار، در آینه، والاحضرت، فونتان پیر، شامیسو، دکتر فاستوس و مرگ در ونیز اشاره کرد. در سال ۱۹۲۴ کتاب کوه جادو را منتشر کرد که شهرتش را چند برابر کرد. او در سال ۱۹۲۹ جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت کرد و سومین آلمانی‌ای بود که این جایزه را به دست آورد.

با روی‌کارآمدن دولت رایش سوم، توماس مان از نخستین کسانی بود که درباره‌ی رفتار نژادپرستانه‌ی نازی‌ها هشدار داد و در یک سخنرانی، طرفداران هیتلر را بربر خواند. این موضوع باعث شد نامش در لیست سیاه آلمان قرار بگیرد. در سال ۱۹۳۳، رایش سوم او را تحت‌تعقیب قرار داد و در نتیجه مجبور شد از آلمان به سوئیس مهاجرت کند.

توماس مان در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۴ در رادیو صدای آمریکا برنامه اجرا می‌کرد. در سال ۱۹۵۲، در پی کارزار سیاسی کمیته‌ی ویژه‌ی تفتیش عقاید کنگره‌ی ایالات متحده در دوران مک‌کارتیسم، به حمایت از استالینیسم متهم شد و ناچار به ترک آمریکا شد و دوباره به سوئیس رفت.

او در سال ۱۹۴۹ به مناسبت جشن ۲۰۰سالگی یوهان ولفگانگ فون گوته، پس از ۱۵ سال تبعید، به آلمان بازگشت. در همان سال، دولت آلمان شرقی جایزه‌ی ادبی گوته را به او اهدا کرد و دانشگاه آکسفورد به او دکترای افتخاری داد. سرانجام توماس مان در روز ۱۲ اوت ۱۹۵۵، در پی یک بیماری چندروزه و به‌علت بیماری قلبی درگذشت.

درباره پتر هاندکه 

پتر هاندکه در ۶ دسامبر ۱۹۴۲ در گریفن، کارینتیا، به دنیا آمد. خانواده‌ی مادری او به اقلیت اسلوونیایی در اتریش تعلق داشتند و پدر آلمانی او در پی جنگ جهانی دوم به کارینتیا آمده بود. بین سال‌های ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۹، هاندکه به یک دبیرستان شبانه‌روزی در کارینتیا رفت.

او در سال ۱۹۶۱، پس از فارغ‌التحصیلی، در گراتس به تحصیل در رشته‌ی حقوق پرداخت. در مارس ۱۹۶۶، پیش از آخرین امتحان، تحصیلات خود را رها کرد و اولین رمانش با عنوان زنبورها منتشر شد. در همان سال، نمایش‌نامه‌ی او با نام تماشاگران شرمنده به کارگردانی کلاوس پیمان در فرانکفورت روی صحنه رفت.

از دیگر آثار مهم هاندکه می‌توان به ترس دروازه‌بان از ضربه‌ی پنالتی (۱۹۷۰)، بدبختی ناخواسته (۱۹۷۲)، نامه‌ای کوتاه برای یک خداحافظی طولانی (۱۹۷۲)، زن چپ‌دست (۱۹۷۶)، رمان کوتاه بعدازظهر نویسنده و نمایش‌نامه‌های کاسپار (نمونه‌ای از نمایش‌نامه در سبک پست‌مدرنیسم) و اهانت به تماشاگر اشاره کرد.

بخشی از کتاب مجموعه نامرئی

«اوه، روزنامه‌ها را چیده‌اند آن گوشه... یعنی این‌ها روزنامه‌های امروزند؟... یعنی امکان دارد چیزی چاپ کرده باشند؟... مثلا چه چیزی؟ پیداست که دلم می‌خواهد نگاهی بیندازم ببینم خبر خودکشی مرا چاپ کرده‌اند یا نه! هاها! راستی چرا هنوز سرپا ایستاده‌ام؟... بهتر است آن‌جا کنار پنجره بنشینم... شیرقهوه را هم گذاشت آن‌جا روی میز... بهتر است پرده را بکشم، خوشم نمی‌آید مردم سرک بکشند، البته هنوز توی خیابان رفت‌وآمدی نیست... آخ، قهوه چه می‌چسبد. مثل این‌که قضیهٔ صبحانه چندان هم بیراه نیست!... حال آدم حسابی جا می‌آید. همهٔ فکروخیال‌ها به خاطر این بود که دیشب شام نخورده بودم... چرا باز سروکلهٔ این گارسون پیدا شد؟ آخ بله، برایم نان آورده است...»

نظرات کاربران

nepeta
۱۴۰۰/۰۱/۰۳

من این کتاب رو چند سال پیش از کتابخونه گرفتم و خوندم به نظرم داستان های خوبی انتخاب شده مخصوصا یادم میاد داستانی که از هانریش بل بود خیلی زیبا بود واقعا ارزش خوندن داره

سَمَر
۱۴۰۰/۰۱/۰۴

کتاب بسیار خوبیه و ارزش خوندن داره . مجموعه ی داستان کوتاهه و نمیشه زیاد درباره اش حرف زد و چیزی گفت جز این که جذابه.

Saeed Khanipoor
۱۴۰۳/۰۱/۲۰

داستان‌ها با وسواس خاصی انتخاب شدن و اکثرا خواندنی و تاثیرگذارن. ترجمه هم عالیه.

ali4144
۱۴۰۲/۰۲/۲۱

در کل به خاطر پوشش دادن نویسنده های مختلف، طیف خوبی از موضوعات و داستان‌های مختلف گردآوری شده و می تونه سلیقه های مختلف رو جواب بده، البته به نظرم اینکه نویسندگان قرن 20 به قبل رو پوشش داده و

- بیشتر

بریده‌هایی از کتاب

هرکس تنها یک‌بار به دنیا می‌آید تا در بازی ازپیش تعیین‌شده‌ای شرکت کند، بر اوست که قواعد بازی را دریابد: تولید مثل و تعلیم و تربیت، اقتصاد و سیاست؛ و فرصت می‌یابد خود را با مادیات و معنویات سرگرم کند، در کار و اختراع بکوشد، و به توجیه قواعد بازی بپردازد، و این همان چیزی است که نامش را تفکر گذاشته‌اند.
خاک
می‌گوید: «تنها نیرویی که مرا به نوشتن وامی‌دارد، این خواست است که خود را در برابر خود توجیه کنم و شخصیت خود را برای خود توضیح دهم...»
hamtaf
هرکس تنها یک‌بار به دنیا می‌آید تا در بازی ازپیش تعیین‌شده‌ای شرکت کند، بر اوست که قواعد بازی را دریابد: تولید مثل و تعلیم و تربیت، اقتصاد و سیاست؛ و فرصت می‌یابد خود را با مادیات و معنویات سرگرم کند، در کار و اختراع بکوشد، و به توجیه قواعد بازی بپردازد، و این همان چیزی است که نامش را تفکر گذاشته‌اند.
خاک
چنین شد که در زندگی انسانی محروم ناگهان رؤیایی پدید آمد، گویی گلی اصیل و نازپرورده بر کنارهٔ کوره‌راهی بشکفد، جایی که بذر هر رستنی همواره در زیر خاک و خاشاک مدفون می‌ماند. این رؤیای پرفسون و هوش‌ربا، که در بستر زندگی‌ای سرد و خالی از فراز و نشیب پدید آمده بود، از آنِ انسانی ساده بود، و رؤیای چنین مردمانی به زورقی بی‌سکان می‌ماند. چنین زورقی یک‌چند سوار بر موج شادمانگی بر آب‌های آرام و آیینه‌گون پیش می‌رود، اما سرانجام با تکانی ناگهانی در ساحلی ناآشنا به گِل می‌نشیند.
کاربر ۲۸۳۵۵۳۰
و آن کس که آگاهانه می‌آفریند، هر دو به شمار می‌آید: خدا و قهرمان!
مرتضی طریقی
پتر هاندکه مردی یکی از فرزندان خود را که هنوز قادر به راه‌رفتن نیست بازی‌کنان به هوا می‌اندازد و می‌گیرد. شادی کودک از این بازی موجب می‌شود که مرد عمل خود را تکرار کند. این‌بار کودک به هنگام فرود، از میان دست‌های پدر به زیر می‌لغزد، به زمین می‌خورد، و می‌میرد. مرد را به جرم قتل غیرعمد به محاکمه می‌کشند. قاضی از او می‌خواهد که واقعه را شرح دهد. مرد به قصد آن‌که گفتار خود را عملا به نمایش بگذارد ــ و درضمن دست خود را از هر گناهی بشوید ــ فرزند دیگر خود را از آغوش همسرش که در دادگاه حضور دارد می‌گیرد، پیش می‌آید، و کودک را به هوا می‌اندازد. کودک فرود می‌آید، از میان دست‌های مرد به زیر می‌لغزد، به زمین می‌خورد، و می‌میرد.
nmroshan
هرکس تنها یک‌بار به دنیا می‌آید تا در بازی ازپیش تعیین‌شده‌ای شرکت کند، بر اوست که قواعد بازی را دریابد: تولید مثل و تعلیم و تربیت، اقتصاد و سیاست؛ و فرصت می‌یابد خود را با مادیات و معنویات سرگرم کند، در کار و اختراع بکوشد، و به توجیه قواعد بازی بپردازد، و این همان چیزی است که نامش را تفکر گذاشته‌اند.
mobina
این‌جا حتی یک زندگی عاری از ناامیدی یافت نمی‌شود. این‌جا زندگی من هم مثل زندگی دیگران، متناسب با شرایط موجود، زندگی‌ای شده است بی‌تفاوت و بی‌محتوا...
mobina
اشتباهی را مدام تکرارکردن. اشتباهی را مرتکب‌شدن که داغ آن را بر پیشانی داری؛ و بعدها از زیرکی چه سود، و از این تجربه که تن در آب‌های همهٔ جهان شسته باشی، در آب‌های دانوب، راین، آب‌های تاور و نیل، آب‌های روشن دریاهای یخ‌زده، آب‌های نیلگون دریاهای آزاد، و آب‌های جادویی مرداب‌ها
nmroshan
در این دفتر چهل و پنج اثر از بیست وشش نویسندهٔ آلمانی‌زبان گرد آمده است. بله، بیست وشش نویسندهٔ «آلمانی‌زبان» و نه لزومآ «آلمانی»! البته برخی بر این عقیده‌اند که لااقل در اروپای امروزی دوران «ادبیات ملی» سرآمده است، ولی ما که از فاصله‌ای دور (چه به لحاظ مکانی و چه زمانی) چشم‌انداز ادبیات آلمانی‌زبان را تماشا می‌کنیم، بد نیست نخست تفاوت‌ها را بشناسیم، مرزها را به‌درستی تشخیص بدهیم و بعد در پی یافتن نکات مشترک باشیم. ادبیات آلمانی‌زبان علی‌القاعده به ادبیاتی می‌گویند که در کشورهای اتریش، آلمان فدرال، آلمان دمکراتیک (سابق!) و سوییس تولید می‌شود. در میان این کشورها موقعیت اتریش به‌واسطهٔ گذشتهٔ تاریخی‌اش کمی پیچیده به نظر می‌رسد، به گونه‌ای که برای مثال راینر ماریا ریلکه‌ای که در پراگ به دنیا آمده است، نویسنده‌ای اتریشی به حساب می‌آید. می‌دانیم که پراگ تا سال ۱۹۱۸ پایتخت پادشاهی بوهم بود و درنتیجه بخشی
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸

حجم

۴۹۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۴۹۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۱۲۵,۰۰۰
تومان