دانلود و خرید کتاب صوتی ملاقات بانوی سالخورده
معرفی کتاب صوتی ملاقات بانوی سالخورده
کتاب صوتی ملاقات بانوی سالخورده نوشته فردریش دورنمات است که با ترجمه استاد حمید سمندریان منتشر شده است. این کتاب صوتی روایتی عجیب است از یک شهر کوچک و دور افتاده که با اتفاقی عجیب روبهرو میشوند.
درباره کتاب صوتی ملاقات بانوی سالخورده
کتاب صوتی ملاقات بانوی سالخورده داستان زنی سالخورده و بسیار ثروتمند با نام کلارا زاخاناسیان که در جوانی به دلیل اتفاقات بیرحمانه که در زادگاهش برایش اتفاق افتادهاست، مجبور به ترک آن میشود و پس از سالها با شرطی وحشتناک به زادگاهش بازمیگردد. شرط او این است که مردم شهر گولن، معشوق قدیمیاش را که در روزگار جوانی او را باردار و بیآبرو کرده و با آوردن دو شاهد دروغین مسئولیت فرزندشان را قبول نکرده است، به قتل برسانند. زن سالخورده حاضر است در ازای کشتهشدن معشوق دوران جوانی خود توسط مردم گولن، ثروتی هنگفت معادل یک میلیون دلار، در اختیار آنها قرار دهد.
شهر به هم میریزد بعضی موافق هستند و بعضی مخالف اما چه گروهی پیروز خواهد شد؟
شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب صوتی ملاقات بانوی سالخورده را به تمام علاقهمندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد میکنیم.
درباره فردریش دورنمات
فریدریش دورنمات نمایشنامهنویس و رماننویس برجسته سوئیسی در پنجم ژانویه ۱۹۲۱ در یکی از روستاهای اطراف شهر برن در کشور سوئیس متولد شد. پدر دورنمات کشیشی و پدربزرگش شاعری بذلهگو و سرشناس بود که به خاطر شعرهای انتقادآمیز سیاسیاش به او لقب شاعر سیاسی پرخاشجو داده بودند.
دورنمات در ۱۳ سالگی همراه با خانواده راهی پایتخت شد. در این شهر پس از اتمام دوران متوسطه وارد دانشگاه شد و بر اساس تأثیری که از پدر و پدربزرگش گرفته بود در رشته علوم دینی، فلسفه و ادبیات آلمانی به تحصیل کرد. پس از تحصیل در رشته ادبیات و فلسفهبین نقاشی و نویسندگی نویسندگی را انتخاب کرد، اما نقاشی را هم هرگز کنار نگذاشت. تابلوها و طرحهای او آشکارا نشان میدهد که تئاتر برای او پلی میان نقاشی و ادبیات است.
نخستین نمایشنامه دورنمات در سال ۱۹۴۷ با عنوان این نوشته شد عرضه شد. داستان این اثر بر اساس جنگهای قرن ۱۶ میلادی در اروپا به رشته تحریر درآمده بود. دومین نمایشنامه خود را یک سال بعد با عنوان نابینا نوشت. این اثر داستان غمانگیز دوک نابینایی است که با از دست دادن پسر و دخترش که عزیزترین بستگانش هستند، روحش چنان آزار میبیند که احساس میکند در پایان زندگی قرار دارد و عریان در کوچه و خیابان پرسه میزند و به بیان درونیات خود با خداوند میپردازد.
دورنمانت نمایشنامه رومولوس کبیر را در سال ۱۹۴۸ نگاشت که یک کمدی شبه تاریخی و هیجانانگیز است که از کمدیهای ساتیر یونانی و روم باستان گرفته شدهاست. این نویسنده برجسته در سال ۱۹۳۵ نمایشنامه ازدواج آقای میسیسیپی را نوشت که این اثر هم از نظر مضمون به مسئله وجود بیعدالتی در جامعه میپردازد. بسیاری از صاحب نظران موفقترین نمایشنامه این نویسنده را ملاقات بانوی سالخورده' میدانند که در سال ۱۹۵۵ نوشته شد.
در بخشی از کتاب صوتی ملاقات بانوی سالخورده میشنویم
صدای زنگ یک ایستگاه راهآهن و بعد پرده باز میشود. تابلویی میبینیم که روی آن کلمهی گلن نوشته شده. این ظاهرا نام شهر مخروبه و فلاکتزدهای است که در ته صحنه به طور مختصر نقاشی شده. ساختمان ایستگاه راهآهن نیز بهصورت مخروبه درآمده است. محصور یا غیرمحصور بودن ایستگاه راهآهن بسته به طرز ساختمان ایستگاه راهآهن در کشوری است که این نمایش در آن اجرا میگردد. یک برنامهی حرکت قطارها که نصف آن پاره شده به دیوار چسبیده است. یک سوزن تعویض ریل زنگزده، یک در و روی آن جملهی «ورود ممنوع». در وسط صحنه خیابان راهآهن که آن هم به طور ساده مشخص شده. طرف چپ یک اتاقک لخت با سقف سفالی و اعلانهای پارهپارهای که روی دیوارهای بیپنجرهی آن است. طرف چپ اتاقک نوشتهاند «زنانه» و طرف راست «مردانه». تمام این محیط در آفتاب سوزان پاییز غوطهور است. مقابل اتاقک نیمکتی قرار دارد و چهار مرد ژندهپوش روی آن نشستهاند. مرد پنجمی که سر و وضع او هم مثل چهار نفر دیگر به شکل غیرقابل توصیفی شندر پندری است روی یک پارچهی پهن و طویل جملهی «خوش آمدی کلری» را با رنگ قرمز مینویسد. این شعار ظاهرا برای استقبال از کسی نوشته میشود...
زمان
۳ ساعت و ۲ دقیقه
حجم
۱۶۸٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۲ دقیقه
حجم
۱۶۸٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
داستان بسیار جذابی دارد. نمایشنامه خوانی خوبی هم دارد. (توجه داشته باشید که به صورت تاتر صوتی اجرا نشده است. نمایشنامه خوانی است.) بسیار شنیدنی است.
نمایشنامه ای جذاب بدون اضافات و زیاده گویی. ترجمه ای خوب و اجرایی قابل قبول. اثری در مورد شکست اصول انسانی در مواجهه با واقعیت های خشن زندگی. کسانی که نمایشنامه دوست دارن از دستش ندن.
بسیارعالی، کتابی که هرگزفراموش نمیشود، انتقامی که باعدالت گرفته شد.
یکی از بهترین نمایشنامه های دنیاست