دانلود و خرید کتاب شکونتلا کالی داسه ترجمه علیرضا اسماعیل‌پوری
تصویر جلد کتاب شکونتلا

کتاب شکونتلا

نویسنده:کالی داسه
انتشارات:نشر ماهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شکونتلا

کتاب شکونتلا منظومه‌ای بی‌نظیر از کالی‌ داسه، نویسنده و شاعر هند سانسکریت است که با لطف و زیبایی تمام از حلقه عشق، رنج و لذت می‌گوید. داستان عاشقانه‌ای که میان یک پادشاه و یک پریزاده درمی‌گیرد و زندگی هردو را چنان تغییر می‌دهد که هیچ شباهتی به روزگار پیش از خود نداشته باشد.

نشر ماهی این اثر ارزشمند را با ترجمه علیرضا اسماعیل‌پور و به عنوان رساله دکتری‌اش منتشر کرده است. این داستان در  فهرست برترین کتاب‌های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ قرار دارد و در سال ۱۹۴۳ فیلمی از روی آن ساخته شده است.

درباره کتاب شکونتلا 

 شکونتلا، نمایشنامه‌ای کهن از زبان سانسکریت است که جز بهترین و زیباترین کتاب‌های کالی داسه و ارزشمندترین داستان‌های عاشقانه جهان شناخته می‌شود. 

داستان عشقی که با شور و لذت آغاز می‌شود و در دام رنج گرفتار می‌گردد. داستان درباره شکونتلا و عشقش به پادشاه دوشیانت است. پدر و مادر دختر او را در کودکی رها کرده بودند و او در صومعه مردی پارسا زندگی می‌کرد. کم‌کم بزرگ می‌شود و به دختری زیبا تبدیل می‌شود. روزی که اهالی صومعه به قصد زیارت از آنجا بیرون رفته‌اند، پادشاه برای شکار به آن حوالی می‌آید و دل به شکونتلا می‌بندد. عشق میانشان آتشین است و فرزندی را به آن‌ها هدیه می‌دهد. 

پادشاه دوشیانت که مجبور می‌شود برای کاری به پایتخت برود، حلقه‌ای به دختر می‌دهد تا وقت وصال مجدد آن را بازپس گیرد. اما پیر مستجاب الدعوه‌ای بر آن‌ها خشم می‌گیرد و مسیر زندگی دختر را متحول می‌کند. دختر که قرار است برای زایمانش به قصر برود، مورد خشم شاه قرار می‌گیرد و دوباره به جنگل بازمی‌گردد. گویی سرنوشت برای او چنین خواسته است که در جنگل فرزندش را به دنیا آورد و او را بزرگ کند...

آیا پادشاه دوشیانت به وصال دلدارش می‌رسد و می‌تواند او را دوباره ببیند؟

رابیندرانات تاگور، از بزرگترین و ارجمندترین استادان شعر هندوستان، و برنده جایزه نوبل ادبیات درباره‌ شکونتلا گفته است: «منظومه‌ شکونتلا افسانه نیست بلکه درخششی روحانی است که از عالم غیب به عرصه‌ دل و زبان شاعر تابیده است.» و گوته، شاعر نامدار آلمانی، نمایش‌نامه‌ شکونتلا را گل سرسبد ادبیات جهان خوانده است.

کتاب شکونتلا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

خواندن این کتاب را به تمام دوست‌داران داستان‌های عاشقانه جهان، به علاقه‌مندان ادبیات نمایشی و طرف‌داران ادبیات کهن سانسکریت پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کالی داسه 

کالی‌ داسَه در ادبیات سانسکریت کم‌و‌بیش همان جایگاهی را دارد که سعدی در ادبیات فارسی و شکسپیر در ادبیات انگلیسی.

هندیان کالی‌ داسَه را حد غایی بلوغ شعر و نمایش سانسکریت می‌دانند و حقیقت این است که آثار هیچ شاعر و نمایشنامه‌نویس سانسکریت‌سرای دیگری نیز چون آثار وی آوازه‌ای جهانی نیافته است. هرچند زمان دقیق زندگی او مشخص نیست اما پژوهگران بر این باورند که او در بین سده‌های چهارم تا ششم میلاد زندگی می‌کرده است. 

از میان آثار کالی داسه می‌توان به مگهادوتا، شناخت شکونتلا و کومارسمبوه اشاره کرد.

بخشی از کتاب شکونتلا

در روزگار جهانداری فرزند پورو، آن کیفردهنده نابکاران، که را زَهرهٔ این است که زاهد: دختران بی‌گناه را بیازارد؟!

(همگان شاه را می‌بینند و لَختی در شگفت می‌مانند.)

اَنَسویا: آزار بزرگی نیست. این یار گرامی ما از دست زنبور پریشان و هراسان گشته است. (شکونتلا را نشان می‌دهد.)

شاه: (به سوی شکونتلا: پیش می‌آید.) ریاضاتت به بار نشست، بانو؟

(شکونتلا برآشفته سر به زیر می‌افکند و خاموش می‌ماند.)

اَنَسویا: (به شاه) اینک با رسیدنِ میهمانی ارجمند به بار نشست.

پریم‌وَدا: شاد آمدید، سرورم.

اَنَسویا: شکونتلا، برو و از کومه نوشاکی از میوه پیش آر. آب هم که برای شستن پاهای میهمان فراهم است.

شاه: چنین که هست نیکوست. شیرین‌سخنی‌تان خود میهمان‌نوازی را بسنده است.

پریم‌وَدا پس اینک سرورم دَمی در آن سایبانِ هفت‌برگ، در خنکای سایه درختان، بنشیند و کوفتگی راه از تن به در کند.

شاه: شما نیز بی‌گمان از گزاردن آیین‌های بسیار ملول گشته‌اید. لختی بنشینید.

پریم‌وَدا: (به‌نجوا) شکونتلا، بر ماست که میهمان را گرامی داریم. پس بنشینیم. (همه می‌نشینند.)

شکونتلا: (با خود) این چه حکایت است که دیدار این مرد شوری چنین به جانم می‌اندازد؟ شوری ناساز با آیین‌های این بیشه زهد...

شاه: (رو به هرسه) آه که مهربانی شما بانوان چه دلپذیر است، خاصه از آن رو که جملگی همتایان یکدیگرید، هم به سال و هم به زیبایی.

پریم‌وَدا: اَنَسویا، کیست این برازنده‌مرد والاگهر که چنین به‌گرمی با ما سخن می‌کند، گویی به ما مهری افزون دارد؟

اَنَسویا: (به‌نجوا) من خود نیز کنجکاوم، ای یار. از وی خواهم پرسید.

(به صدای بلند) ما، دلگرمی‌یافته از سخنان شیرین سرورم، روی سخن‌گفتن می‌یابیم. سرورم کدام رده از مرد مان را به وجود خویش می‌آراید؟ آن سرور نیکمرد از چه رو رنجِ آمدن بدین بیشه زهد را بر خود هموار کرده است؟

شکونتلا: (با خود) از دست مشو، ای دل! اَنَسویا همان سخنی را بر زبان راند که تو در اندیشه آن بودی.

شاه: (با خود) اینک به چه نامی از خویش یاد کنم؟ چون نام خویش را نهان دارم؟ باش تا چنینش گویم (به صدای بلند) بانو، من مرد ی وِداشناسم که شاه پوروتبار مرا به کار دین گماشته است. اینک بدین بیشهٔ قدسی آمده‌ام تا در آیین‌گذاری بی‌کم وکاست زاهد ان نیک بنگرم. 

اَنَسویا: خوشا که پارسایان را راهنمایی هست.

(شکونتلا شرمِ برخاسته از شیدایی را می‌نماید.)

دو دوست: (شورِ آن دو را درمی‌یابند، زیرلب) اگر پدر اینک حاضر بود...

شکونتلا: (ابرو درهم می‌کشد.) آن‌گاه چه می‌بود؟!

آن هر دواکنون این میهمان را به تنها داروندار خویش خرسند می‌ساخت.

شکونتلا: (خشمگین) آه، گم شوید! چیزکی به دل پرورید و یاوه‌سرایی کنید. بیش از این نخواهم شنید. (رو برمی‌گرداند و بر جای می‌ماند.)

شاهای بانوان، ما را نیز پرسشی در دل است، پرسشی درباره این همدمتان.

آن دودرخواست شما خود همچون بخشش و مهربانی است.

شاه: کاشیپَ‌ی نیک‌اختر در پرهیز ابدی است، اما چنین می‌نماید که این یار شما دختر اوست. این چون تواند بود؟

اَنَسویا گوش دار، ای سرورم در دودمان کوشیکه، فرزانه شه‌تباریست بس ورجاوند.

پوریای معاصر
۱۴۰۰/۰۳/۱۸

احتمالا مهمترین اثر سانسکریت که تاثیر زیادی روی بسیاری از بزرگان ادبیات جهان داشته، از جمله گوته...

محمد
۱۴۰۰/۰۴/۰۷

مترجم دانشمند کتاب هم مقدمۀ فوق‌العاده‌ای نوشتن و هم ترجمۀ درخشانی از کتاب به دست دادن.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۴۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۷۴۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان