کتاب پرسش های بنیادین
معرفی کتاب پرسش های بنیادین
کتاب پرسش های بنیادین نوشتهٔ براین مگی و ترجمهٔ مانی صالحی علامه است. نشر ماهی این کتاب فلسفی را منتشر کرده است؛ کتابی در باب وضعیت بشری و محدودههای شناخت.
درباره کتاب پرسش های بنیادین
کتاب پرسش های بنیادین (Ultimate Questions) را ساده و خوشخوان دانستهاند؛ اثری که وضعیت بشری و محدودههای شناخت را شرح داده است. این کتاب از مسائل بنیادین فلسفی سخن گفته است؛ مسائلی که ذهن انسان را در تمام دورانها به خود مشغول کرده و میکند. گفته شده است که ما انسانها وجود داریم؛ بیآنکه این بودن نتیجهٔ تصمیم خودمان باشد. ما چشم باز کردیم و دیدیم که در این جهانیم و همیشه نیز با این پرسشهای بنیادین مواجه بودهایم که ما کیستیم و این جهان چیست. عقل بسیار به یاریمان آمد، اما گرههای ناگشوده همچنان بسیارند. آنگاه که عقل و حواس درمیمانند، ایمان راهگشا به نظر میآید، اما ایمان از جنس شناخت نیست. براین مگی گرچه با جسارت این ادعا را مطرح میکند که ما راهی برای شناخت سرشت خویش نداریم، با بیانی شیوا و کلامی گیرا ترغیبمان میکند از آن چیزهایی که میتوانیم بشناسیم نقشهای ترسیم کنیم تا به حدومرز چیزهایی پی ببریم که برایمان معنا دارد؛ چراکه یک دنیا تفاوت است میان گمشدن در روشناییِ روز و گمشدن در تاریکی. او در این کتاب از آموزگاران فلسفی خود (لاک، هیوم، کانت و دیگران) یاد میکند و سابقهٔ این نوع نگاه را در اندیشهٔ این فیلسوفان پی میگیرد.
خواندن کتاب پرسش های بنیادین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه و پرسشهای بنیادین انسان پیشنهاد میکنیم.
درباره براین مگی
براین مگی متولد ۱۲ آوریل ۱۹۳۰ در بریتانیا است. پدر او فردریک، لباسفروش بود و تحصیلات اندکی داشت. او رابطهٔ نزدیکی با پسرش، برایان، داشت و او را به آموختن موسیقی و تئاتر تشویق میکرد. رابطهٔ برایان با مادرش، شیلا، بهخوبیِ رابطهاش با پدرش نبود. مادر برایان به علایق فرهنگی او بیاعتنا بود. برایان دربارۀ مادرش میگوید او زنی خالی از محبت بود که هیچکس را دوست نداشت. برایان مگی در دانشگاه آکسفورد کارشناسی و کارشناسیارشد تاریخ و فلسفه خواند. دورهٔ دکترای فلسفه را در این دانشگاه نیمهکاره رها کرد و برای یک سال به دانشگاه ییل رفت. او در سالهای ۱۹۷۰ میلادی و ۱۹۷۱ میلادی برنامهٔ رادیویی «فلسفهٔ مدرن بریتانیا» را در بیبیسی آغاز کرد. بعدها این گفتوگوها در کتابی همنام با برنامه از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شدند؛ او همچنین برنامهٔ تلویزیونی «مردان اندیشه» را در سال ۱۹۷۸ میلادی آغاز کرد. مَگی در این برنامههای رادیویی و تلویزیونی خود با شماری از فیلسوفان از جمله کارل پوپر، برنار ویلیامز، گیلبرت رایل، السدیر مکاینتایر، آیزایا برلین، هربرت مارکوزه، نوام چامسکی و شماری دیگر گفتوگو کرد. این گفتوگوها نیز در کتابی با همین نام چاپ شدند. برایان مگی در ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۹ در ۸۹سالگی در هدینگتون آکسفورد درگذشت. کتاب «سرگذشت فلسفه» یکی از آثار اوست.
بخشی از کتاب پرسش های بنیادین
«از ابتدای کودکی دربارهٔ آنچه در اطرافم میگذشت به طرز عجیب و غریبی کنجکاو بودم ــ به اطرافم توجه میکردم، مجذوب و شیفتهٔ آن میشدم، به خاطرش میسپردم. این مجذوبیت و شیفتگی با احساساتی گرم و شدید همراه بود؛ برایم بسیار خوشایند بود و عملاً از آن لذت میبردم. مانند کودکی که به تماشای سیرک رفته، دائما از آنچه میدیدم مسحور و مبهوت میشدم. هم جذاب بود و هم شگفتآور، چون واقعیت بود و وجود داشت.
اینکه هیچچیز را نمیتوان مسلم و بدیهی پنداشت چنان برایم مشهود بود که به طور طبیعی همهچیز را به پرسش میکشیدم و این پرسشگری بخشی جداییناپذیر از کنجکاوی من شد. چرا توپ وقتی به زمین میخورد بالا میرود، اما چیزهای دیگر اینگونه نیستند؟ چرا دوچرخه در حین حرکت صاف میماند، اما وقتی از حرکت میایستد بلافاصله بر زمین میافتد؟ دلیل وجود ستارگان در آسمان چیست؟ چرا در واقع همهچیز همینطوری است که هست درحالیکه میتوانست طور دیگری باشد؟ چون این احساس در من بسیار قوی بود، وضعیت امور را بیثبات و غیرقابل اتکا میدیدم. اگر چشم از آنها برنمیداشتم، همچنان همانی میماندند که بودند، اما اگر رویم را برمیگرداندم و دوباره نگاه میکردم، ممکن بود تغییر کرده باشند.
از آنجا که دائما سؤال میکردم، دائما مسائل را برایم توضیح میدادند. اما این توضیحات اگر در راستای افکار خودم نبود، آنها نیز به نظرم تعجبآور میرسید. پس رفتهرفته سعی کردم خودم را برای این توضیحات آماده کنم. عمهام برایم تعریف کرد که وقتی پسربچهٔ کوچکی بودم، یک بار به کنار دریا رفته و پس از مقداری آببازی پیش او آمده و پرسیده بودم: «این سنگهای کف دریا برای چیست؟» و آنگاه پس از سکوتی طولانی که نشان میداد عمهام نتوانسته بود جوابی پیدا کند، خودم حدس زده بودم که: «فکر میکنم آن را گذاشتهاند تا آب از سوراخهای کف دریا بیرون نرود.» وقتی این شیوهٔ تفکر را در پیش گرفتم، حتما فهمیده بودم که یک توضیح میتواند اشتباه باشد. زیاد طول نکشید که متوجه شدم بعضی از توضیحاتی که بزرگترها برایم میدهند اشتباه است.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه