کتاب فراتر از بودن
معرفی کتاب فراتر از بودن
کریستین بوبن، نویسندهای که زندگی را به شعر بدل کرده است در کتاب فراتر از بودن، داستان عشقی توصیفناپذیر را بازمی گوید. عشقی که به قول احمد شاملو، شاعر معاصر ایرانی در فراسوی مرزهای تن جریان دارد. بوبن در این کتاب فقدان را به تصویر کشیده. بخشی که شاید زیباترین بخش و باارزشترین بخش یک عشق است.
درباره کتاب فراتر از بودن
بانویی به اسم ژیسلن، یک مادر، یک همسر، یک معشوقه، مرده است و حالا عاشق با او و خاطراتش زندگی میکند. با او حرف میزند از شور عشقی که پایان نیافته میگوید و از قلبی که هنوز از به عشق او تپیدن باز نیاستاده است. ما در این خاطرات و نوشتهها با کریستین عاشق همراه میشویم و به زندگی ژیسلن میرویم. ژیسلنی که از ابتدای کتاب، بوبن شروع به توصیفش میکند. زنی متوسط القامه، پرمشغله، فرشتهوار، بخشنده، با کندیای خواستنی در حرکات و رفتار، با عشقی سرشار به کودکان و والدین و هرکسی که دور و بر او زندگی میکند. زنی که در دوازدهم اوت ۱۹۹۵ وظیفهاش را بر این زمین خاکی به انجام میرساند و به سوی آرامگاه ابدی میشتابد اما مرد عاشق از مرگ معشوقی که انگار همیشه دورادور در زندگی او بوده، یک منظومه بلند درباره عشق میسازد.
فراتر از بودن کتابی است که برای همه عاشقان آشنا است و بوبن در این کتاب جوری از عشق حرف میزند که انگار به جای تمام عاشقان جهان زیسته است.
خواندن کتاب فراتر از بودن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر نگاه بوبن به زندگی را دوست دارید و اگر زندگی و عشق و انسان در نگاه شما مانند نگاه لطیف، شعرگونه و فلیلسوفوار بوبن است قطعا از خواندن کتاب فراتر از بودن لذت خواهید برد.
درباره کریستین بوبن
کریستین بوبن در سال ۱۹۵۱ در فرانسه، در شهر کوچکی به نام کروزو به دنیا آمد. کودکی آرام و بیدغدغهای را پشت سر نهاد و در جوانی در همین شهر به تحصیلات آکادمیک پرداخت. او هیچگاه از کروزو بیرون خارج نشده است.
به اعتقاد بسیاری، کریستین بوبن یک پدیده در ادبیات فرانسوی است. بوبن فلسفه خوانده است و درونمایه آثارش فلسفی-عرفانی است. او جایزه معتبر Dera maggots که از مهمترین جوایز فرهنگی-ادبی فرانسه است را نیز در کارنامه دارد. آلیس اندرسون، مترجم انگلیسی آثار بوبن میگوید کارهای او نه داستاناند و نه واقعیت، نه نثرند و نه شعر، بلکه تلفیقی از این دو هستند.
بخشی از کتاب فراتر از بودن
برف کودکی است با لباسی سفید رنگ. دختر بچهای که تازه، اولین گامهایش را روی زمین میگذارد. به شکل دختر بچهای یک ساله پدیدار میشود و سپس از بین میرود و سال بعد دوباره پدید میآید و همیشه در همان سن باقی میماند و هیچ گاه گرفتار پیری نمیشود. از این به بعد تو نیز مانند آن برف یک ساله هستی که تا ابد چهل و چهار ساله باقی خواهی ماند.
تو همیشه از پیر شدن میترسیدی؛ حال دیگر پیری را نخواهی دید. تا ابد، هر زمان که نامت به زبان آورده شود، همان شادابی اولین برف را در خاطر زنده خواهی ساخت.
من از دیدن این اولین برف هم شاد شدم و هم غمگین، سپس شروع به برشمردن دیگر هرگزها کردم:
تو دیگر هرگز برف را نخواهی دید...
تو دیگر هرگز سوسنها و یا آفتاب را نخواهی دید... تو به برف، به سوسن و به آفتاب تبدیل شدهای... و من همه جا تو را مییابم، حتی در کتابها...
حجم
۵۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۹۰ صفحه
حجم
۵۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۹۰ صفحه
نظرات کاربران
فراتر از بودن ... فراتر از عشقی قابل توصیف... فراتر از لطافتی لمس شدنی... روایتگر مردی با عشقی حقیقی و مقدس ، در برابر زنی که حضور فیزیکی نداره ولی در سراسر زندگی و خاطرات راوی جانی جاویدان داره... دلنوشته های که از یادآوری
همونطور که از اسمش پیداست نویسنده واقعا فراتر از بودن رو در قالب داستان و عشقِ زیبایی توصیف کرده. اینکه چطور میشه با همه محدودیتهای زمانی و مکانی در ذهنِ و قلب دیگران جاودانه بشی.🌱 از خواندن کتاب لذت بُردم.
فرم نگارش این کتاب طوری هست که شاید مورد پسند همه نباشه چون به شکل یک نامه یا شاید هم دلنوشته هست.در تمام سطور کتاب نویسنده فقط به ستایش ژیسلن پرداخته و از عشق گفته. کتاب پر از جملات زیبا
بشدت تحت تاثیر قرار گرفتم
فراتر از بودن داشتن تجربه های مشترک با راوی داستان همیشه جذابه و قدرتِ احساسِ همذاتپنداری رو بیشتر خواهد کرد. این تا حدودی تبدیل می شه به بازخوانی احوال و احساساتی که بعد از، «از دست دادن» بر آدمی عارض میشه. شاید
یک کتاب عاشقانه با توصیفهای زیبا از عشق و زندگی. خوندنش به آدم ارامش میده و حجم زیادی نداره ک آدم خسته بشه.
کتاب آرومی بود با جمله های قشنگ... اگه کوتاه نبود قطعا نمی خوندمش... چون اونقدر جذابیت نداشت برام
یجورایی قربونت صدقه بوبن برای همسر درگذشته اش هست از اول تا آخر فقط ستایش ویژگی های همسر فقیدش، همین:/
کتاب دلنشینی بود
عاشقانه ی آرام و دوست داشتنی با تصویر سازی های زیبا.. مقدمه ی مترجم همون اول جذبم کردم و باعث شد خوندن کتاب رو جلوتر بندازم.. و چیزی که جالب ترش می کرد این بود که اگر چه خیلی اتفاقی به