دانلود و خرید کتاب خطاب به عشق کاترین کامو ترجمه زهرا خانلو
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب خطاب به عشق

کتاب خطاب به عشق

نویسنده:کاترین کامو
انتشارات:نشر نو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۸۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خطاب به عشق

کتاب خطاب به عشق؛ نامه‌های عاشقانۀ آلبرکامو (نویسنده و روزنامه نگار معروف فرانسوی) و معشوقه اش ماریا کاسارس می‌باشد. این دو دلداده از نویسندگان و کارگردانان و بازیگران فرانسوی و غیرفرانسوی و مکان‌های گوناگون و اتفاقات زیادی در نامه‌هایشان حرف می‌زنند و مخاطب با نوعی تاریخ غیر رسمی رودررو می‌شود. خواننده می‌تواند برداشت نویسنده را در مورد این آثار بداند؛ موضعی که شاید هیچ کدام هیچ‌گاه در هیچ مصاحبه‌ای مطرح نکرده باشند.

درباره کتاب خطاب به عشق

نامه‌های شخصیت‌های ادبی بسیار اهمیت دارند چرا که گاهی در شکل‌گیری و تکوین تفکر یک شخصیت موثر بوده است. گاهی دریچه‌ای شده است تا از چارچوب آن نگاهی به زندگی و جهان خصوصی کسانی بیندازیم؛ نگاهی بی‌نیاز از حدس و گمان. این نامه‌ها فضایی رمان‌گونه با دو راوی یا دو شخصیت ایجاد کرده‌اند که می‌توان آن‌ها را مانند اوراقی از یک رمان مکاتبه‌ای خواند. لابه‌لای سطرها می‌توان بخش‌هایی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی سده‌ی بیستم فرانسه را مشاهده کرد و به نکات جذاب و مهمی رسید. سهم نامه‌های عاشقانه در این میان هیچ کم نیست و انگار بهتر از نامه‌های دیگر پرده‌ها را کنار می‌زند. که دوازده سال به طول انجامید و با گردآوری کاترین کامو و ترجمه‌ی زهرا خانلو در ۲۶۳ صفحه منتشر شده است.

چهره کاموی عاشق این‌جا، در کتاب خطاب به عشق، برای کسانی که همیشه به‌خاطر رمان‌ها و مقالات و آثار فلسفی با او مواجه شده‌اند، چهره‌ای شگفت‌آور است و قطعا کسانی که آلبر کامو را می‌شناسند این چهره برایشان عجیب خواهد بود. در این نامه‌ها با زوایایی پنهان،‌ پیدا از جهان آلبر کامو و ماریا کاسارس آشنا می‌شویم. در ابتدای آشنایی این دو، ماریا که کم‌‌سن‌وسال بود ابراز عشق آلبر را خیلی جدی نمی‌گرفت. رفتاری سبکسرانه داشت و از هر چند نامه‌ی آلبر یکی را جواب می‌داد. آلبر التماس می‌کند برایش بنویسد، بیشتر و مفصل، تا شاید آبی باشد بر آتش جان این عاشق شوریده.

چرا باید کتاب خطاب به عشق را مطالعه کنیم؟

این کتاب‌ جنبه‌ی پنهان شخصیتی آلبر کامو را به نمایش عموم می‌گذارد و به ما اجازه می‌دهد درمورد زندگی شخصی این نویسنده بیشتر بخوانیم.

خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

این کتاب موضوعی تقریبا عاشقانه دارد و کسانی که به ژانر عاشقانه علاقه دارند می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

درباره آلبر کامو

آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳سال در خانواده‌ای فقیر در الجزایر متولد شد. آن زمان الجزایر تحت استعمار فرانسه بود. پدرش کارگری فقیر بود و مادرش خدمتکار بود. آن‌ها صاحب دو فرزند به نام «لوسین» و «آلبر» بودند، پدرش در جنگ کشته شد و مسئولیت نگهداری دو بچه بر عهده مادرش افتاده بود. کامو به خاطر خانواده‌اش مدرسه را رها کرد و به کارگری مشغول شد. معلمش به استعداد او پی برد و او را به ادامه تحصیل تشویق کرد، و به او کمک کرد تا بتواند بورسیه تحصیلی شود. با وجود اینکه کامو یکی از متفکران مکتب اگزیستانسیالیسم است او همواره این برچسب خاص را رد می‌کرد. او در دانشگاه الجزیره تحصیل کرد و تا پیش از آنکه در سال ۱۹۳۰ گرفتار بیماری سل شود دروازه‌بان تیم فوتبال این دانشگاه بود. کامو در بعد از ظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ و در سن ۴۷ سالگی بر اثر سانحه‌ی تصادف نزدیک سن، در شهر ویل‌بلویل درگذشت.

به عقیده‌ی بسیاری او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و نویسنده کتاب مشهور بیگانه و مقاله جریان‌ساز افسانه‌ی سیزیف است. کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر آثار مهم ادبی‌اش که به‌صورت واضح به مشکلات وجدان بشری در این عصر پرداخته است برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. آلبر کامو نخستین نویسنده‌ی زاده‌ی قاره‌ی آفریقا است که برنده این جایزه شده است. او دو سال پس از بردن جایزه‌ی نوبل در یک سانحه‌ی تصادف درگذشت. در جیب کت او یک بلیط قطار استفاده نشده پیدا شد، او ابتدا قرار بود با قطار و به همراه همسر و فرزندانش به سفر برود ولی در آخرین لحظات پیشنهاد دوست ناشرش را برای همراهی پذیرفت تا با خودروی او سفر کند. راننده‌ی اتوموبیل و میشل گالیمار، دوست نزدیک و ناشر آثار کامو، نیز در این حادثه کشته شدند. آلبر کامو در گورستان لومارین در جنوب فرانسه دفن شد.

زمانی که کامو در حادثه‌ی اتومبیل کشته شد، مشغول کار بر روی نسخه‌ی اول رمان تازه‌ای به نام آدم اول بود. به دوستی نوشته بود: «همه‌ی تعهداتم را برای سال ۱۹۶۰ لغو کرده‌ام. این سال، سال رمانم خواهد بود. وقت زیادی می‌برد؛ اما به پایانش خواهم برد.» حادثه‌ی اتومبیل زمانی پیش‌آمد که عازم پاریس بود تا کاری تازه را در زمنیه کارگردانی شروع کند.

بعد از مرگ کامو، همسر و فرزندانش حق تکثیر آثار او را در اختیار گرفتند و دو اثر باقی‌مانده او را منتشر کردند. اولین آن‌ها کتاب مرگ شاد بود که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد. دومین کتابی که پس از مرگ کامو منتشر شد یک اثر ناتمام به نام آدم اول بود که سال ۱۹۹۵ منتشر شد. آدم اول یک خودزندگی‌نامه درباره‌ی دوران کودکی نویسنده در الجزایر است.

بخش‌هایی از کتاب خطاب به عشق

فراموش نکن که آدمی در این جهان هست که همیشه و هرلحظه می‌توانی پیش او برگردی. روزی از ته قلبم تمام آنچه دارم و آنچه هستم را به تو بخشیده‌ام. تو قلبم را با خود خواهی داشت تا وقتی که من این جهان غریب را ترک بگویم، جهانی که دارد خسته‌ام می‌کند. تنها امیدم این است که روزی تو بفهمی چقدر دوستت داشته‌ام.

اگر نمی‌آیی عزیزم، دست‌کم از جزییات زندگی‌ات، از کارهایت به من دقیق‌تر خبر بده… نمونه‌پرسش‌هایی که شاید برای قلب عاشق پیش بیاید: تو به مودون می‌روی. به خانه‌ی کی؟ با کی؟ شنبه ساعت ۶ غروب در خیابان آلری، در منطقه‌ی ۱۵ که محل تو نیست چه کار می‌کردی؟ و غیره. می‌بینی ماری، عزیزکم؟ تمام این‌ها ممکن است بر ذهن مردی بیکاره و عاطل و باطل آوار شود. مردی که چیزی ندارد تا اشتیاق لبریزش را بر آن بیاویزد.

taymaz
۱۳۹۸/۰۶/۲۴

چه خبره؟ قیمت نسخه الکترونیک هم داره همزمان با تجدید چاپ های کتاب که هی میذاره روش بالاتر میره. بابا خجالت بکش نشر نو. عوض حمایت از قشر کتابخوان روز به روز داری فقط به جیبت فکر میکنی. نسخه الکترونیک

- بیشتر
Amir_Morshedi
۱۳۹۹/۰۱/۱۱

کسایی که کتابای دیگه ی آلبرکامو رو خوندن مثه " بیگانه " یه درصدم فکرشو نمیکنن که کامو میتونه اینقد سرشار از احساس باشه 😭 این کتاب از نظر من بی نظیره! بسیار قلب رو نوازش میکنه.

Ghazaleh
۱۳۹۹/۰۹/۲۲

بی‌نهایت لطیف و دوست داشتنی. اگر از خوندن نامه‌های عاشقانه‌ی استخوان‌دار لذت می‌برید، اگر دوست دارید کامو رو بهتر بشناسید، اگر از فضای دهه‌ی ۴۰ پاریس خوش‌تون میاد و اگر دنبال کتابی هستید که شب‌های سرد پاییز و زمستون رو باهاش

- بیشتر
حدیث
۱۳۹۹/۰۱/۲۶

بسیار جذاب و دلنشینه. تصور اینکه آلبر کامو میتونسته در پسِ شخصیت جدی ای که ازش در کتابهاش میشناسیم یه بُعد رمانتیکِ این چنینی داشته باشه واقعا هیجان انگیزه. بنظرم کسانیکه کتابای کامو رو خونده باشن بیشتر از بقیه ی

- بیشتر
f.mir59
۱۴۰۱/۰۱/۱۲

می بینی؟! حتی اگر مخالف تو باشم باز در جبهه تو می مانم...

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۴۰۰/۰۹/۲۴

دوست دارم این را مثل یک بازی تصور کنم؛ مردی عاشق زنی شده، بی‌تاب، سوزان، بی‌قرار، مشخص است که نمی‌توانند پیوسته و همیشگی کنار هم باشند (اگر غیر از این بود عشق به این اندازه سوزان ادامه می‌یافت؟) و با

- بیشتر
ساجده رضادوست
۱۴۰۰/۰۴/۱۵

اما هر اتفاقی هم که بیفتد؛ فراموش نکن که آدمی در این جهان هست که همیشه و هر لحظه میتوانی پیش او برگردی.روزی از ته قلبم تمام آنچه دارم و آنچه هستم را به تو بخشیده ام.تو قلبم را با

- بیشتر
Travis
۱۳۹۹/۰۶/۲۵

روایتی از یک عشق آتشین در دنیای واقعی... هدیه خوبی برای کسانی که عاشقشان هستیم.

آزاد
۱۴۰۰/۰۲/۰۵

متاسفانه ایرادهای ترجمه ش وحشتناکه و گاهی جملات بی معنا هستن و یا معنای متفاوتی دارن نسبت به متن اصلی... اما این از جذابیت عشق آتشین و حقیقی کامو و ماریا کم نمیکنه... عشقی که تو این کتاب میبینید دل آدمو

- بیشتر
.reza b
۱۴۰۰/۰۱/۱۸

درباره‌ی افتضاح ترجمه‌ی این کتاب، می‌شود کتاب قطورتری نوشت! تازه این ضایعه‌ی چاپی "ویراستار" هم داشته. بیچاره کامو، بیچاره ما...

می‌دانم که در وجود هر کس تنهایی‌ای هست که هیچ‌کس نمی‌تواند به آن دست یابد. این بخشی‌ست که بیشترین احترام را برایش قائلم و دربارۀ تو، هرگز تلاش نمی‌کنم به آن دست پیدا کنم یا تصرفش کنم.
هر چیز که در جستن آنی،آنی
تو هرگز زیباتر از آن شبی نبودی که گفتی خوشحالی
farzane
هیچ چیز نمی‌تواند میان من و تو قرار بگیرد؛ هیچ چیز و هیچ‌کس در دنیا. تا تو زنده باشی و من زنده باشم تا همیشه ما خواهیم بود، علیه زمان و علیه فاصله‌ها. علیه فکرها، علیه دیگران، علی‌رغم خوشی و ناخوشی.
کاربر ۱۲۵۴۸۸۳
تنها امیدم این است که روزی تو بفهمی چقدر دوستت داشته‌ام.
Travis
بُهت‌زده از خودم می‌پرسم چرا اینجا نیستی.
samar
سخت شکوهمند اما هولناک است که باید یکدیگر را وقت مخاطره و تردید هم دوست بداریم، در قعر دنیایی که فرو می‌پاشد و در تاریخی که زندگی انسان پشیزی نمی‌ارزد.
M.M. SAFI
می‌بینی؟‌ حتی اگر با تو مخالف باشم، در جبههٔ تو می‌مانم و... پس نترس!...
hedgehog
واقعیت این است که طعم با تو بودن طعمی‌ست بین اضطراب و خوشبختی
fati.rshd
زیبا باش و لبخند بزن. به خودت بی‌توجه نباش. دلم می‌خواهد خوشحال باشی. تو هرگز زیباتر از آن شبی نبودی که گفتی خوشحالی
Mary gholami
سعی می‌کنم کار کنم. اما احساس می‌کنم مثل باتریِ خالی شده‌ام. هیچ چیز تراوش نمی‌کند.
rzvmn
شاید آدم برای اینکه خودش باشد به بودن کسی نیاز دارد. معمولاً همین‌طور است. من به تو نیاز دارم تا بیشتر خودم باشم.
Travis
این فکر آزارم می‌دهد که همان‌طور که لاعلاج به دنیا آمده‌ام، ناتمام از دنیا بروم.
ka'mya'b
شاید دوست داشتنت واقعی نباشد مگر وقتی که مرا با تمام ضعف‌ها و خطاهایم دوست بداری.
|ݐ.الف
دوری از او که دوستش می‌داریم چقدر طاقت‌فرساست.
Travis
تنها امیدم این است که روزی تو بفهمی چقدر دوستت داشته‌ام.
"هلاله"
دلم می‌خواست می‌توانستم معنای جدید کلمات را که تو باعث شدی کشف کنم، برایت توضیح دهم. بیشتر از هر چیز دلم می‌خواست می‌توانستم تمام روحم را در چشمانم بگذارم و تا ابد، تا هنگام مرگم، به تو نگاه کنم.
هر چیز که در جستن آنی،آنی
اما هر اتفاقی هم که بیفتد، فراموش نکن که آدمی در این جهان هست که همیشه و هر لحظه می‌توانی پیش او برگردی. روزی از ته قلبم تمام آنچه دارم و آنچه هستم را به تو بخشیده‌ام. تو قلبم را با خود خواهی داشت تا وقتی که من این جهان غریب را ترک بگویم، جهانی که دارد خسته‌ام می‌کند. تنها امیدم این است که روزی تو بفهمی چقدر دوستت داشته‌ام.
Pouya
شبت بخیر زن سیاه‌سفید. تمام تلاشت را بکن که پیش من بمانی. این همه توقع و بدخُلقی را تمامش کن. این روزها زندگی‌ام آسان سر نمی‌شود. دلیل کافی دارم که شاد نباشم. اما اگر خدایی داری، او آ‌گاه است که حاضرم تمام هستی و دارایی‌ام را بدهم تا باز دستت را روی صورتم حس کنم. من از چشم‌انتظاری و دوست‌داشتنت دست برنمی‌دارم، حتی در میانهٔ برهوت. فراموشم نکن.
Pouya
وقت‌هایی که آدم خود را بیچاره‌ترین حس می‌کند، فقط نیروی عشق است که می‌تواند او را نجات دهد.
Travis
بیشتر از هر چیز دلم می‌خواست می‌توانستم تمام روحم را در چشمانم بگذارم و تا ابد، تا هنگام مرگم، به تو نگاه کنم.
Travis

حجم

۶۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۶۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۷۰,۰۰۰
۳۰%
تومان