کتاب سونات کرویتسر
۴٫۱
(۱۹)
خواندن نظراتمعرفی کتاب سونات کرویتسر
«سونات کرویستر» اثر نویسنده شهیر روس، لئوتوستوی(۱۹۱۰- ۱۸۲۸) است.
سونات کرویتسر داستان اعترافات یک مرد خود آزارِ تحت حسادتهای جنسی و برانگیزندهی شور و احساسات آدمی است. نام این داستان برگرفته از معروفترین سونات ویولن و پیانوی بتهوون است که او آن را به ویولنیست فرانسوی معروفِ هم عصر خود، رودلف کرویتسر اهدا نمود. این سونات در سال ۱۸۰۳ و درست مدت کمی بعد از نوشتن وصیت نامهی هایلیگنشتات توسط بتهوون ساخته شد تولستوی دو سال از دوران شصت سالگیاش را صرف نوشتن این داستان که مضمون اصلی آن عشق و زناشویی است، کرد. او در این داستان در کنار ترسیم تصورات ذهنیاش و خلق یک اثر داستانی، در لفافه به شرح شرایط زندگی اجتماعی و سیاسی اواخر قرن نوزدهم روسیه و موشکافی در روانشناسی فردی و زندگی زناشویی افراد میپردازد. او از زبان یک مسافر به کاوش در بسیاری از مسائل لاینفک زندگی زناشویی که در زمان خودش عمدا یا سهوا اغلب نادیده گرفته میشده میپردازد و داستان را حول تفکرات و اندیشههای مردی میگرداند که قریب به یقین از آن به عنوان ابزاری برای بیان حقایق نهفته در ذهن خود و آرام ساختن طغیان افکارش در آن دوره، بهره برده است.
داستان اینگونه آغاز میشود:
اوایل بهار و درست دومین روز از سفر بیوقفهیمان بود. تقریبا اکثر مسافران فقط قصد طی مسافت کوتاهی را داشتند، بنابراین مردم مرتبا در راهروی قطار و واگنها در رفت و آمد بودند. تنها سه نفر مانند من از ابتدای مسیر سوار شده بودند و در تمام طول سفر همچنان سر جایشان نشسته بودند. یکی از آنها خانم میانسال و نه چندان زیبایی، با چهرهای فرسوده و درحال سیگار کشیدن بود که یک کت و کلاه تقریبا مردانه به تن داشت و مردی پر حرف و حدودا چهل ساله با چمدانی نو او را همراهی میکرد. نفر سوم هم مرد ریزه اندامی بود که تمام حرکاتش آنی و عصبی بود، گرچه پیر نبود اما موهای مجعدش قبل از موعد به خاکستری گرویده بود و در چشمانش برق خاصی بود که با تغییر سمت و سوی نگاهش از جایی به جای دیگر سوسو میزد...
دختر سروان و داستانهای دیگر
الکساندر پوشکین
رویای عموجانفئودور داستایفسکی
تصویر دوریان گریاسکار وایلد
بانوی میزبانفئودور داستایفسکی
دوئلآنتوان چخوف
سایه های شبامیل زولا
پدر سرگیلئو تولستوی
پی یر و لوسیرومن رولان
مالون میمیردساموئل بکت
دست آخرساموئل بکت
رازهای پرنسس دو کادینانانوره دوبالزاک
خانم دالاویویرجینیا وولف
دیوانه بازیکریستین بوبن
شیطانلئو تولستوی
سعادت زناشوییلئو تولستوی
هویتمیلان کوندرا
سال های سگیماریو بارگاس یوسا
دریا و زهرشوساکو اندو
چشمولادیمیر ناباکوف
کالسکهنیکلای گوگول
حجم
۱۳۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
حجم
۱۳۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
(۴-۲۴-[۶۵]) تولستوی در این رمان به نقدِ روابط زن و مرد، بهره کشی جنسی و استفاده ی ابزاری از زنان، ازدواج سالم، تفاوتِ عشق و شهوت و دلایلی که باعث شکل گیری این روابط میشه، پرداخته. من فکر میکنم اندیشه ی
روایت یک جنون [روی دور تند] از زبان مجنون اما به عنوان ناظر اعمال خودش!... اینکه به رغم روی دور تند بودن داستان، جزئیات محو نمی شن خیلی جالبه. البته خودم بیان زیاد جزئیاتو نمی پسندم. جملات سنگینی توی داستان هست
روایتی از یک جنون انباشته از حسادت و تنگ نظری.نویسنده، کلامِ شخصیت محوری داستان را از تناقض و توجیه های بسیاری پر کرده ولی در نهایت بن مایه تنگ نظرانه و خودخواهانه شخصیت رو از خلال همین حرفها درآورده. نظرات
این کتاب فوق العادست
یک کتاب بسیار جالب با محوریت زندگی زناشویی تولستوی.
داستان پردازی، بعضی جاها خیلی ضعیف بود و متن شبیه یک جستار یا مقاله میشد نسبت به کتاب سعادت زناشویی تولستوی از جهاتی عمیق تر بود ولی در کل فکر کنم سعادت زناشویی جالب تر باشه
طبق معمول تولستوی فلسفه و رو چاشنی داستان کرده. خیلی جالبه که افکارش مثل خیلی از نویسنده های رمان نویس سطحی نیست، بلکه با سیر داستان در یک موضوع اجتماعی کند و کاو میکنه. البته برخی از افکارش رو قبول
سلام به دوستان کتاب خوان .در طول خواندن کتاب حس کردم زندگی خودم را می خوانم نه تنها من بلکه اکثر زوج های که می شناختم. چه اشتباهی می کنیم که حس می کنیم همراه من آدم خوبی نیست و به
داستان جالبی داشت مثل همه داستنها تکراری نیست بلکه با محتوا وپراهمیت وطرز پرداختن بهش جالب بود برام واولین باری بود که کتابی با محتوای روابط غیر مشروع صحبت میکنه اما یه جاهای خیلی توضیح میداد که بنظرم کسل کنندهاس
حوصله سر بر بود