
کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتر)
معرفی کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتر)
کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر) با عنوان اصلی Elemente und Ursprünge totaler Herrschaft: Antisemitismus, Imperialismus, totale Herrschaft نوشتهٔ هانا آرنت و ترجمهٔ مهدی تدینی، توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است. این کتاب جلد دوم از سهگانهٔ مشهور آرنت دربارهٔ ریشهها و ساختارهای نظامهای توتالیتر است و به بررسی پدیدهٔ امپریالیسم و نقش آن در شکلگیری حکومتهای توتالیتر میپردازد. آرنت با نگاهی تحلیلی و تاریخی، روندهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منتهی به ظهور امپریالیسم اروپایی را واکاوی میکند و پیوند آن را با تحولات قرن بیستم و پیدایش توتالیتاریسم نشان میدهد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتر)
در کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتر) هانا آرنت به سراغ یکی از مهمترین دورههای تاریخ معاصر میرود و با رویکردی تحلیلی، امپریالیسم اروپایی را از منظر تاریخی، سیاسی و اجتماعی بررسی میکند. این کتاب بخشی از یک سهگانه است که به ترتیب به یهودیستیزی، امپریالیسم و توتالیتاریسم میپردازد.
کتاب «ریشههای توتالیتاریسم»، مهمترین اثر هانا آرنت و به عقیدهٔ بسیاری، شاهکار اوست. این کتاب ابتدا در سال ۱۹۵۱ به زبان انگلیسی منتشر شد، اما آرنت خیلی زود به فکر ترجمهٔ آن به زبان مادری خود، آلمانی، افتاد و نسخهٔ آلمانی با عنوان «عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر» در سال ۱۹۵۵ منتشر شد. آرنت در مقدمهٔ کتاب توضیح میدهد که در بازنویسی نسخهٔ آلمانی، تغییراتی از جمله اضافه و حذفهایی را اعمال کرده است، اما ساختار کلی کتاب را دستنخورده باقی گذاشته است. نسخهٔ آلمانی، که چند سال پس از نسخهٔ انگلیسی نوشته شده و آرنت توانسته از قدرت زبان مادریاش بهره ببرد، حدود ۱۵ درصد پرحجمتر و به عقیدهٔ بسیاری، جذابتر است.
کتاب سه بخش اصلی دارد که هر یک از آنها در ایران به صورت کتابی جداگانه ترجمه شده است: یهودیستیزی، امپریالیسم و توتالیتاریسم.
یهودیستیزی: آرنت این بخش را با تحلیل ظهور یهودیستیزی در اروپا، بهویژه با تمرکز بر ماجرای دریفوس، آغاز میکند.
امپریالیسم: او سپس به نقش نژادپرستی علمی در امپریالیسم استعماری میپردازد که با گسترش نامحدود سرزمینی و اقتصادی همراه بود. آرنت ریشه امپریالیسم مدرن را در انباشت سرمایه اضافی در کشورهای اروپایی قرن نوزدهم میداند که نیاز به سرمایهگذاری در خارج از کشور داشت. او همچنین به «امپریالیسم قارهای» (پانژرمنیسم و پاناسلاویسم) و ظهور «جنبشها» به عنوان جایگزین احزاب سیاسی اشاره میکند. این جنبشها، که دشمن دولت و پارلمان بودند، بهتدریج یهودیستیزی و سایر اشکال نژادپرستی را نهادینه کردند.
توتالیتاریسم: در نهایت، آرنت نتیجه میگیرد که فاشیسم ایتالیایی یک جنبش اقتدارگرای ملیگرا بود، اما نازیسم و استالینیسم جنبشهای توتالیتر بودند که به دنبال از بین بردن تمام محدودیتها در برابر قدرت خود بودند.
آرنت در کتاب امپریالیسم، امپریالیسم را نه صرفاً بهعنوان یک سیاست توسعهطلبانه، بلکه بهعنوان پدیدهای پیچیده و چندلایه تحلیل کرده است که زمینهساز فروپاشی دولت - ملتها و پیدایش نظامهای توتالیتر شد. ساختار کتاب امپریالیسم مبتنی بر تحلیل تاریخی و مفهومی است و با ارجاع به نمونههای تاریخی، آثار ادبی و نظریههای سیاسی، تصویری چندبعدی از امپریالیسم ارائه میدهد. آرنت در کتاب امپریالیسم، علاوهبر بررسی تحولات اروپا، به تأثیرات امپریالیسم بر کشورهای مستعمره و نقش آن در شکلگیری جنبشهای سیاسی و اجتماعی قرن بیستم نیز پرداخته است.
خلاصه کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتر)
کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر) به بررسی ریشهها و سازوکارهای امپریالیسم اروپایی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میپردازد. آرنت با تحلیل روندهای تاریخی، نشان میدهد که چگونه امپریالیسم از دل بحرانهای اقتصادی و سیاسی اروپا سر برآورد و به تدریج به سیاستی جهانی تبدیل شد که نهتنها ساختار دولتـ ملتها را متزلزل کرد، بلکه زمینه را برای ظهور جنبشها و رژیمهای توتالیتر فراهم ساخت.
او توضیح میدهد که امپریالیسم صرفاً به معنای کشورگشایی یا استعمار نیست، بلکه فرایندی است که در آن توسعه و گسترش قدرت به هدفی در خود بدل میشود و مرزهای سیاسی و اخلاقی را درنوردیده و به نوعی سیاست جهانی بیمرز تبدیل میشود. آرنت با بررسی نمونههایی از سیاستهای استعماری بریتانیا و فرانسه، نشان میدهد که چگونه رقابت برای تصرف سرزمینها و صدور سرمایه، نهتنها اقتصاد و سیاست اروپا را دگرگون کرد، بلکه به شکلگیری ساختارهای اداری و بوروکراتیک جدیدی انجامید که بعدها در نظامهای توتالیتر به اوج خود رسید.
او به نقش بورژوازی، سرمایهداران و کارگزاران اداری در این روند اشاره میکند و توضیح میدهد که چگونه منافع اقتصادی و سودجویی، سیاست را به ابزاری برای گسترش بیپایان قدرت بدل کرد. آرنت همچنین به پیامدهای اجتماعی و روانی امپریالیسم، از جمله شکلگیری ایدئولوژیهای نژادپرستانه و جنبشهای پانژرمنیست و پاناسلاویست، میپردازد و نشان میدهد که این تحولات چگونه به تضعیف نهادهای دموکراتیک و اخلاق سیاسی انجامید. در نهایت، کتاب امپریالیسم تأکید دارد که امپریالیسم نهتنها یک پدیدهٔ تاریخی، بلکه زمینهساز شکلگیری توتالیتاریسم و بحرانهای سیاسی قرن بیستم بوده است.
معرفی مجموعه ایدئولوژیپژوهی نشر پارسه
این کتاب بخشی از مجموعه ایدئولوژیپژوهی است که توسط مهدی تدینی، مترجم و پژوهشگر پرکار فاشیسم، گردآوری و دبیری شده است. تدینی این مجموعه را با هدف معرفی و آشنایی مخاطبان فارسیزبان با اصول و مبانی ایدئولوژیهای سیاسی راهاندازی کرده است.
تدینی معتقد است که بهترین روش برای شناخت ایدئولوژیهایی مانند فاشیسم، کمونیسم یا لیبرالیسم، مراجعه مستقیم به آثار و متون اصلی متفکرانی است که این ایدئولوژیها را پایهریزی و شکل دادهاند. از این رو، این مجموعه بر ارائه آثار و نوشتههای اندیشمندان تأثیرگذار در هر ایدئولوژی تمرکز دارد.
چرا باید کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتر) را بخوانیم؟
کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتر) با تحلیل عمیق و چندوجهی خود، امکان فهم ریشههای تاریخی و نظری امپریالیسم و پیوند آن با پیدایش نظامهای توتالیتر را فراهم میکند. آرنت با بررسی دقیق تحولات سیاسی و اقتصادی اروپا و مستعمرات، نشان میدهد که چگونه فرایندهای امپریالیستی به فروپاشی دولت - ملتها و ظهور ایدئولوژیهای افراطی انجامید. مطالعهٔ کتاب امپریالیسم به مخاطب کمک میکند تا رابطهٔ میان قدرت، توسعه، سرمایهداری و سیاست جهانی را بهتر درک کند و نسبت به پیامدهای اجتماعی و سیاسی امپریالیسم و توتالیتاریسم آگاهی بیشتری بهدست آورد. همچنین، کتاب امپریالیسم با پرداختن به نمونههای تاریخی و تحلیلهای نظری، ابزاری برای فهم بهتر تحولات معاصر و نقد ساختارهای قدرت در جهان امروز ارائه میدهد.
نظر افراد درباره هانا آرنت
هانا آرنت در پژوهش دربارهٔ توتالیتاریسم، با وجود تأثیرگذاری عمیق، با انتقاداتی هم روبهرو شد. با این حال، حتی تندترین منتقدان او نیز نمیتوانند عمق نگاه، وفاداری به مستندات تاریخی و پرهیز او از پیشداوریهای ایدئولوژیک را انکار کنند. آرنت به ما یاد میدهد که هیچ پدیدهٔ تاریخی یکشبه و از هیچجا پدید نمیآید؛ بلکه هر رویداد، بزرگ یا کوچک، نتیجهٔ شرایطی پیشین است. او در کتاب امپریالیسم نشان میدهد که چگونه شرایط تاریخی، زمینه را برای ظهور بیرحمترین پدیدهٔ بشری، یعنی دولت توتالیتر، فراهم کرد.
درباره هانا آرنت
هانا آرنت (Hannah Arendt)، متفکر و فیلسوف سیاسی آلمانی - آمریکایی، در سال ۱۹۰۶ در یک خانواده یهودی در آلمان به دنیا آمد. او در طول زندگی پرفرازونشیب خود شاهد وقایع مهم تاریخی بود که اندیشههایش را عمیقاً تحتتأثیر قرار داد. آرنت در ۱۸سالگی وارد دانشگاه ماربورگ شد و تحتتأثیر استادش، مارتین هایدگر، قرار گرفت که رابطه عاطفی پیچیدهای نیز با او داشت. در سال ۱۹۲۶ برای ادامهٔ تحصیل به دانشگاه هایدلبرگ رفت و رسالهٔ دکتری خود را با عنوان «مفهوم عشق از نظر آگوستین قدیس» زیر نظر «کارل یاسپرس» به پایان رساند.
پس از تحصیل، آرنت به یکی از چهرههای شاخص چپ در آلمان تبدیل شد و به مخالفت با نازیسم پرداخت. با به قدرت رسیدن هیتلر در سال ۱۹۳۳، او مدتی زندانی شد و پس از فرار از اردوگاه کار اجباری، همراه با همسرش، هاینریش بلوشر، به فرانسه گریخت. در پی حمله آلمان به فرانسه، آنها به آمریکا مهاجرت کردند و آرنت در سال ۱۹۵۱ تابعیت ایالات متحده را پذیرفت.
اوایل مهاجرت برای آرنت بسیار دشوار بود و با فقر همراه بود، اما او تسلیم نشد و به تدریس در دانشگاههای معتبر پرداخت. در سال ۱۹۶۳ به مقام استادی در دانشگاه شیکاگو رسید و از سال ۱۹۶۷ تا پایان عمر خود در مدرسه تحقیقات اجتماعی نیویورک تدریس کرد. شهرت جهانی آرنت با انتشار کتاب «ریشههای توتالیتاریسم» در سال ۱۹۵۱ آغاز شد. این اثر ماندگار، او را به یکی از مهمترین نظریهپردازان سیاسی قرن بیستم تبدیل کرد. از دیگر آثار مهم او میتوان به «وضع بشر»، «حیات ذهن»، و «انقلاب» اشاره کرد.
هانا آرنت در ۴ دسامبر ۱۹۷۵ در نیویورک درگذشت و در کنار همسرش به خاک سپرده شد. میراث فکری او همچنان یکی از منابع اصلی برای درک مفاهیمی چون قدرت، توتالیتاریسم و آزادی در دنیای امروز است.
درباره مهدی تدینی
مهدی تدینی، زادهٔ ۱۳۵۹ در تهران، پژوهشگر، نویسنده و مترجم ایرانی است. او بیشتر در زمینههای تاریخ سیاسی، ایدئولوژیپژوهی، لیبرالیسم و نقد فاشیسم فعالیت میکند. تدینی نخستین مترجم آثار «ارنست نولته» به فارسی است و با ترجمه کتابهایی همچون «جنبشهای فاشیستی: بحران نظام لیبرالی و تکامل فاشیسم» و «قرن بیستم: ایدئولوژیهای خشونت»، به تبیین دیدگاههای نولته درباره ماهیت فاشیسم و نازیسم کمک کرده است.
او همچنین اولین کسی است که آثار «لودویگ فون میزس» را به فارسی ترجمه کرده و اندیشههای مکتب اتریش را تشریح کرده است، از جمله با ترجمهٔ کتابهای «لیبرالیسم»، «بوروکراسی» و «تاریخنگار زوال». تدینی از منتقدان جدی ایدئولوژیهای چپگرا، به ویژه در میان روشنفکران ایرانی، است و به بازار آزاد و دولت حداقلی باور دارد.
در کارنامهٔ او ترجمهٔ آثاری از هانا آرنت نظیر «عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر» و دیگر کتب تاریخی و سیاسی مانند «نظریههای فاشیسم» از ولفگانگ ویپرمن و «جنگ جهانی اول» از زونکه نایتسل نیز به چشم میخورد. او در سخنرانیها و نشستهای متعدد به نقد فاشیسم و تبیین مبانی لیبرالیسم پرداخته و معتقد است که درک نادرست از فاشیسم و نازیسم در ایران باعث شده است که این واژهها از معنای علمیشان جدا شده و به برچسبهای سیاسی تبدیل شوند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتر) برای علاقهمندان به فلسفهٔ سیاسی، تاریخ معاصر، جامعهشناسی سیاسی و مطالعات ایدئولوژی مناسب است. پژوهشگران، دانشجویان علوم سیاسی و تاریخ، و کسانی که دغدغهٔ فهم ریشههای نظامهای توتالیتر و امپریالیسم را دارند، از مطالعهٔ این اثر بهره خواهند برد. این کتاب همچنین، به کسانی که به دنبال تحلیلهای عمیق دربارهٔ رابطهٔ قدرت، سرمایه و سیاست جهانی هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب امپریالیسم (عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتر)
«در خود اروپا رهایش سیاسی بورژوازی که تا آن زمان به رغم استیلای اقتصادی خود برای دستیابی به حاکمیت سیاسی حتی تلاش نکرده بود، رخداد داخلیِ محوری در عصر امپریالیسم است. قناعتپیشگی خاص این طبقه به نزدیکترین شکل با این مسئله پیوند داشت که درون و با دولتـ ملت تکامل یافته بود؛ دولتـ ملتی که اصل آن این بود که فراسوی طبقات (و احزاب) جای گیرد و بر آنها حکومت کند. بدینسان بورژوازی توانست طبقۀ حاکمۀ جامعه شود و در عین حال از حکومت کردن چشمپوشی کند. تا وقتی دولتـ ملت کارآمد بود همۀ تصمیماتِ واقعاً سیاسی به آن واگذار میشد. تازه وقتی مشخص شد دولت ملت از فراهم کردن چارچوبی برای گسترشیابی مورد نیاز اقتصاد کاپیتالیستی عاجز است، دعوای پنهان میان حکومت و جامعه به نبرد قدرتی آشکار بدل شد که البته برندۀ آن در دوران امپریالیسم مشخص نشد. نهادهای دولتـ ملت همهجا در برابر وحشیگری و بزرگیشیفتگیِ آرزوهای امپریالیستی مقاومت میکردند، و تلاشهای بورژوازی برای اینکه حکومت و ابزارهای قهریاش را چونان وسایلی برای قدرت اقتصادی خود به کار گیرد نیز همواره فقط تا حدی به موفقیت میرسید. این امر تازه زمانی تغییر کرد که بورژوازی آلمان به این امید که عوام برایش سلطهای ایجاد کند، همۀ برگهایش را روی جنبش هیتلر سرمایهگذاری کرد. اما دیگر خیلی دیر شده بود. درست است که بورژوازی توانست با کمک جنبش نازی دولتـ ملت را ویران کند، اما این نوعی پیروزیِ برابر با شکست بود، زیرا عوام خیلی زود نشان داد اراده و توان آن را دارد که خود حکومت کند، و بدینسان بورژوازی را به همراه همۀ طبقات و نهادهای حکومتی دیگر از قدرت خلع کرد.»
حجم
۵۳۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه
حجم
۵۳۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه