تورج اتابکی | بیوگرافی، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

تورج اتابکی

زندگینامه و معرفی کتاب‌های تورج اتابکی

تورج اتابکی (Touraj Atabaki) در ۴ اسفند ۱۳۲۸ (۲۳ فوریه ۱۹۵۰) در تهران به دنیا آمد. او پژوهشگر ارشد مؤسسه‌ی بین‌المللی تاریخ اجتماعی و استاد بازنشسته‌ی تاریخ اجتماعی خاورمیانه و آسیای مرکزی در دانشگاه لیدن است. اتابکی در دوران تحصیل ابتدا فیزیک نظری و سپس تاریخ خواند و پایان‌نامه‌ی دکتری خود را زیر نظر یرواند آبراهامیان در دانشگاه اوترخت با موضوع قومیت و خودمختاری منطقه‌ای در ایران قرن بیستم نوشت که در ۱۹۹۳ منتشر شد.

بیوگرافی تورج اتابکی

پروژه‌های تحقیقاتی اتابکی عمدتاً در تاریخ اجتماعی هستند؛ از جمله تاریخ اجتماعی خاورمیانه، جنوب شوروی سابق، قفقاز و آسیای مرکزی، کار و مطالعات فرودست، مهاجرت، تاریخ‌نگاری پسااستعماری و تاریخ اجتماعی کار در ایران. اتابکی رئیس انجمن اروپایی مطالعات آسیای مرکزی (ESCAS)، عضو هیئت‌علمی موسسه‌ی بین‌المللی مطالعات آسیایی، عضو هیئت تحریریه‌ی نظرسنجی آسیای مرکزی، عضو هیئت سردبیران مشاور تاریخ بین‌المللی کارگری و طبقه‌ی کارگر، عضو شورای مشورتی مجله‌ی ایران‌شناسی و عضو هیئت‌مدیره انجمن بین‌المللی قاجارشناسی است. پژوهشکده‌ی بین‌المللی تاریخ اجتماعی که اتابکی در آنجا پژوهشگر ارشد است یکی از بایگانی‌های بزرگ تاریخ کارگری، تاریخ چپ و تاریخ اجتماعی در جهان مستقر در آمستردام است. در نیمه‌ی ۱۹۹۵ این مؤسسه تصمیم گرفت که ایران، قفقاز و آسیای مرکزی را نیز در محدوده‌ی فعالیت‌های خود قرار دهد که گردآوردن اسناد تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران از پایان جنگ جهانی دوم، مجموعه‌ی اسناد جنبش‌های اجتماعی ایران و قفقاز و گردآوری تاریخ شاهنشاهی از جمله فعالیت‌های این مؤسسه بوده است.

خاستگاه فکری و روش تاریخ‌نگاری تورج اتابکی

مسئله‌ی تورج اتابکی در تاریخ ایران، داستان تجدد است. او با این مسئله، پرداختن به مشکلات تجدد در ایران و اینکه آیا توانسته در ایران نهادینه شود یا نه را آغاز کرد. از نظر او مطالعات در این موضوع عمدتاً معطوف به تاریخ تجدد از بالا بوده است؛ یعنی دولت و نخبگان چگونه از بالا به طرح و اجرای تجدد نشسته بودند. درحالی‌که دانش ما از جایگاه فرودستان در طرح تجدد و اجرای آن بسیار محدود است. این‌ دغدغه‌ باعث شد که او در مطالعه‌ی تجدد، تاریخ را از پایین و از منظر تهی‌دستان و فرودستان ببیند. از نگاه او روایت گذشته یک‌سویه بوده است. او این روایت را ناقص می‌داند و می‌گوید لازم است آن روی سکه را هم ببینیم. آن موقع با درک بهتر از روابط فرادستان با فرودستان می‌توانیم چشم‌انداز بهتری از جامعه داشته باشیم. تعریف او از تاریخ اجتماعی این است که بیشتر به بود و باشِ مردم و حیات اجتماعی توجه دارد نه به آن لحظه‌هایی از تاریخ که رخدادهای سیاسی ظهور می‌یابند. تاریخ اجتماعی نگاهش به زندگی روزمره‌ی مردم است. این مردم می‌توانند تهی‌دست، فرودست یا حتی فرادست باشند. به‌همین دلیل تاریخ اجتماعی با حوزه‌های دیگر دانشگاهی همچون جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی و اقتصاد پیوند دارد.

بسیاری از کسانی که به تاریخ اجتماعی کار پرداخته‌اند فعالیت سیاسی کارگران را محور مطالعات خود قرار داده‌اند؛ مثل اعتصاب‌های کارگری اما دلیلی برای مطالعه‌ی وجود کارگران ندیده‌اند. اینکه که بودند و پیش‌تر چه می‌کردند. چنان‌که خود گفته است: «ما متأسفانه در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مطالعه‌ی درستی از بسیاری از گروه‌های اجتماعی نداریم به همین خاطر هم در برزخ‌های تاریخی نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم یا به درک درستی برسیم؛ زیرا نمی‌دانیم جماعتی که از آن‌ها حرف می‌زنیم یا در صحنه هستند و تحولات را پیش می‌برند از چه تباری هستند. در حقیقت آنچه داریم مطالعه‌ی اتحادیه‌های صنفی و کارگری است. پس یک درک کاملاً ساختارگرا از مطالعات تاریخی خودمان داریم.»

بحث و مسئله‌ی او این است که تاریخ معاصر ما به کل در دستان مورخان تاریخ سیاسی و مورخان اندیشه بوده است. پرسش او این است که سهم کسانی که در داستان تجدد، تجدد را اجرایی کردند کجاست؟ آن‌هایی که با کارشان به اجرایی کردن تجدد پرداختند چرا غایب هستند؟ اتابکی اعتقاد دارد کسانی که به تاریخ کارگری در ایران می‌پردازند، عمدتاً نگاه کلاسیک ساختاری مارکسیستی به مسئله دارند که در آن هویت طبقاتی، تنها هویت است و غافل می‌شوند از اینکه کارگران هویت‌های گونا‌گون و دیگری نیز دارند. از نظر او لایه‌های مختلف هویتی اعم از قومی، مذهبی، سرزمینی و... را نمی‌شود در هویت طبقاتی به آن شکل کلاسیکش گنجاند. او طبقه را در مطالعات تاریخ اجتماعی همیشه واجد اهمیت نمی‌داند، بلکه هویت‌ها و خودآگاهی‌های دیگری هم هستند که حضورشان برجسته است.

معرفی کتاب‌های تورج اتابکی

کتاب «آذربایجان در ایران معاصر» (۱۳۷۷) پژوهشی در تاریخ معاصر آذربایجان است. اتابکی در این کتاب ادعا می‌کند که این خطه به دلیل ویژگی قومی ساکنانش، برگ دیگری در تاریخش رقم خورده است و روایتش را به دور از جانب‌داری‌های تاریخی متعارف نوشته و رویدادهای تاریخی یک‌صد سال اخیر آذربایجان را تحلیل می‌کند.

کتاب «تجدد آمرانه» (۱۳۸۵) جامعه و دولت عصر رضا شاه را بررسی و تحلیل کرده است. این مجموعه مقالات می‌گویند آنچه تبدیل به الگوی اصلی نوسازی در ایران شد حذف گروه به نفع فرد بود. دلیل هم این بود که روشنفکران با سرخوردگی از مشروطه و بی‌ثباتی بعد از آن، هرگونه تغییر از پایین را با تضعیف وحدت و استقلال کشور پیوند می‌زدند، در نتیجه، قدرت حکومت مرکزی را تنها نیروی محرکه‌ی ممکن برای تغییر دانستند و زمینه را برای ظهور رهبر قوی و الهام‌بخش جهت فراهم کردند.

کتاب «ایران و جنگ جهانی اول» (۱۳۸۷) درباره‌ی حوادث جنگ جهانی اول و چگونگی ورود ایران به این جنگ است. در این کتاب با رویکردی تحلیلی جامعه‌ی ایران را از نظر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بررسی کنند تا نشان دهند در جریان این جنگ چه بر سر مردم آمد.

کتاب «دولت و فرودستان» (۱۳۹۰) درباره‌ی اجرای مدرن‌سازی در خاورمیانه و به طور مشخص دو کشور ایران و ترکیه است. مسئله این است که در این فرایند پذیرش مقاومت در برابر این تغییرات چگونه بود؛ بنابراین مطالعه‌ی مدرن‌سازی نه از بالا یعنی اقدامات نظام سیاسی برای ایجاد تغییرات بلکه واکنش جامعه به این تغییرات و اصلاحات بود.

کتاب «برگ‌هایی از تاریخ مناسبات روسیه و ایران» (۱۳۹۸) این کتاب ترجمه‌شده که نویسنده‌ی آن بهرام‌الدین صلاح الدینویچ منانف است، یک نمونه از تاریخ‌نگاری شوروی است که بازه‌ای تاریخی را از ۱۸۵۰ تا ۱۹۱۴ در روابط میان روسیه و ایران و در ارتباط با خانات آسیای میانه یعنی «سرمایه‌داری رو به گسترش تزاری، با بهره‌بری بی‌حدومرز از منابع طبیعی غنی آسیای میانه، شمال ایران و افغانستان» بررسی می‌کند. نویسنده الحاق سرزمین آسیای میانه به روسیه را دارای ارزشی معنوی و مترقی در سرنوشت خلق‌های آنجا می‌داند.

کتاب «تاریخ فرودستان» نوشته‌ی تورج اتابکی و ترجمه‌ی یوسف صفاری، از نشر چشمه، جستاری در تاریخ اجتماعی کارگری و ملی ایران است. این اثر با نگاهی به حاشیه‌نشینان و فرودستان، تلاش می‌کند جنبه‌هایی از تاریخ معاصر ایران را از منظر گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده بازنمایی کند. این کتاب بخشی از جریان نوظهور تاریخ‌نگاری اجتماعی است که بر عاملیت گروه‌های تهی‌دست و فرودست در تاریخ تأکید دارد و تلاش می‌کند انحصار روایت تاریخی را از دست نخبگان و فرادستان خارج کند. مقالات آن که طی سال‌ها پژوهش در آکادمی سلطنتی هلند نوشته شده‌اند، در ابتدا به‌عنوان مجموعه‌ای یکپارچه تدوین نشده بودند و گاهی موضوعات مشابهی در آن‌ها تکرار شده است.