دانلود و خرید کتاب توتالیتاریسم هانا آرنت ترجمه محسن ثلاثی
تصویر جلد کتاب توتالیتاریسم

کتاب توتالیتاریسم

نویسنده:هانا آرنت
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۶از ۱۴۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب توتالیتاریسم

کتاب توتالیتاریسم اثر هانا آرنت –فیلسوف، منتقد و نظریه‌‌پرداز سیاسی آلمانی- بخشی از یک مجموعه‌‌ی نگاشته‌شده توسط او با عنوان «ریشه‌‌های توتالیتاریسم» است. «توتالیتاریسم» درباره‌‌ی حاکمیت بر همه‌‌ی ابعاد وجودی انسان و جامعه است و از تفکر و انگیزه‌‌های افراد تا عملکردها و فعالیت‌‌های بیرونی‌‌شان را شامل می‌‌شود. کتاب درخشان هانا آرنت در سال ۱۹۵۱ منتشر گردید و تاکنون، در شمار آثار تبیین‌‌کننده‌‌ی فلسفی و اجتماعی قرار می‌‌گیرد.

این کتاب با ترجمه‌ی محسن ثلاثی در نشر ثالث منتشر و برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است.

درباره‌ کتاب توتالیتاریسم

وقتی از توتالیتاریسم یا تمامیت‌‌خواهی حرف می‌‌زنیم، دقیقا از چه چیزی سخن می‌‌گوییم؟ زمانی که هانا آرنت در سال ۱۹۵۱ کتاب «ریشه‌‌های توتالیتاریسم» را منتشر کرد، جنگ جهانی دوم تمام شده و هیتلر نیز مُرده بود ولی استالین زنده بود و داشت حکومت می‌‌کرد. آرنت می‌‌خواست به خوانندگانش حسی از واقعیت عجیب و خارق‌‌العاده توتالیتاریسم، چگونگی ظهور آن در جهان و حکمرانی جدیدش بدهد. کتاب اول و دوم این مجموعه به مباحث پنهان یهودی‌‌ستیزی مدرن و امپریالیسم از نوع اروپایی آن می‌‌پردازد. آرنت در بخش سوم، سازمان‌‌دهی جنبش‌‌های توتالیتر را مورد واکاوی قرار می‌‌دهد. در این مسیر او ساختار نازیسم هیتلری و بلشویسم استالینی را کالبدشکافی می‌‌کند و تمامیت‌‌خواهی این رژیم‌‌ها در مورد سلطه‌‌ی کامل و حاکمیت جهانی را مورد ارزیابی قرار می‌‌دهد.

نگاه آرنت در کتاب توتالیتاریسم بیش‌‌تر به سمت نازیسم است، زیرا هم اطلاعات بیش‌‌تری از نازیسم در اختیار داشت و هم این‌‌که منشأ توتالیتاریسم را نازیسم می‌‌دانست و نه بلوشیسم. آرنت نمی‌‌گفت که نژادپرستی یا هر عنصر دیگر توتالیتاریسم باعث ایجاد رژیم‌‌های هیتلری یا استالینی شده است، بلکه می‌‌گفت که این عناصر که شامل یهودستیزی، افول دولت-ملت، توسعه‌‌طلبی در جهت منافع خود و اتحاد میان سرمایه‌‌داری و اوباش‌‌پروری است در جنبش‌‌هایی که این رژیم‌‌ها را عَلَم کرده‌‌اند، وجود دارند.

هانا آرنت برای باز کردن مقصود خود برای علاقه‌‌مندان این کتاب، در ماه‌‌های مارس و آوریل سال ۱۹۵۳، شش سخنرانی انجام داد. سخنرانی اول او پیرامون درک تمامیت‌‌خواهی بود. در سخنرانی دوم، انواع حکومت را از دیدگاه افلاطون و منتسکیو مورد واکاوی قرار داد. در سخنرانی سوم، تمایزهای مهم میان دولت‌‌های قانون‌‌مدار و خودسر، قوانین تثبیتی توسط بشر و قوانین توتالیتر موجود بر طبیعت و منابع سنتی اقتدار و منابع جدید توتالیتر را شرح داد. آرنت در سخنرانی چهارم، از نظام ایدئولوژیک و اعتقادی توتالیتر سخن گفت. در سخنرانی پنجم، تنهایی انسان در تمامیت‌‌خواهی را در مقابل تجربه‌‌ی ناتوانی در استبداد قرار داد و توضیح داد که تجربه‌‌ی انزوا و تنهایی باعث اندیشیدن و فعالیت‌‌های کنش‌‌مند شده است. در نهایت او در سخنرانی ششم، واقعیت سیاسی آزادی را از ایده‌‌ی فلسفی و ماتریالیسم ذاتی اندیشه‌‌ی سیاسی غرب متمایز نمود.

خواندن کتاب توتالیتاریسم شاید سخت به نظر برسد، همان‌‌طور که خود آرنت در جواب اریک وگلین می‌‌گوید که «مشکل من این بود که چگونه باید از دیدگاه تاریخی، درباره‌‌ی چیزی –تمامیت‌‌خواهی- می‌‌نوشتم که نمی‌‌خواستم حافظ آن باشم، بلکه برعکس، برای نابودی آن احساس تعهد می‌‌کردم. روش من برای حل این مشکل موجب این انتقاد شده که کتاب فاقد یکپارچگی است. [...] من تاریخ تمامیت‌‌خواهی را ننوشتم بلکه تحلیلی از آن را با معیارهای تاریخ به نگارش درآوردم»؛ با این حال خواندن این کتاب بسیار مهم، می‌‌تواند در درک تمامیت‌‌خواهی و چگونگی شکل‌‌گیری رژیم‌‌هایی چون نازیسم و بلشویسم کمک کند.

خواندن و دانلود کتاب توتالیتاریسم را به چه کسانی پیشنهاد می‌‌کنیم؟

خواندن کتاب توتالیتاریسم هانا آرنت برای آن دسته از افراد که به فلسفه‌‌ی سیاسی علاقه‌‌مند هستند، به شدت توصیه می‌‌شود.

چرا باید این کتاب با ترجمه محسن ثلاثی را بخوانیم؟

کتاب توتالیتاریسم از جمله مهم‌‌ترین و ماندگارترین آثار در زمینه‌‌ی ریشه‌‌یابی به‌‌وجود آمدن رژیم‌‌های هیتلری و استالینی است. باید این کتاب را خواند تا ویژگی‌‌های مشترک رژیم‌‌های تمامیت‌‌خواه را درک کرد.

ویژگی‌های حکومت توتالیتر از دید هانا آرنت

هانا آرنت در کتاب توتالیتاریسم، ابعاد گوناگون حکومت توتالیتر را تبیین می‌‌کند. در این‌‌جا به برخی از این ویژگی‌‌ها می‌‌پردازیم:

حکومت توتالیتر محصول دوران مدرن است به این معنی که سلطه‌‌ی این حکومت در اشکال پیچیده و متمرکز، جلوه‌‌گری می‌‌کند. در توتالیتاریسم، دولت به سوی برچیدن طبقات و یک‌‌دست و همگن کردن جامعه پیش می‌‌رود. توتالیتاریسم به عنوان پدیده‌‌ای قرن بیستمی در وهله‌‌ی نخست محصول و معلول تکنولوژی و صنعت‌‌گرایی مدرن در عصر توده‌‌هاست. بنابراین توتالیتاریسم، نشئت‌گرفته‌‌ی اراده‌‌ی توده‌‌ها در یک فضای انتخاباتی است.

از سمت دیگر، حکومت‌‌های توتالیتر، انحصارطلب هستند؛ یعنی در این حکومت‌‌ها، قدرت سیاسی در دست یک حزب قرار دارد و تمامی اشکال نظارت‌‌های مردمی در این نوع حکومت، حذف می‌‌شوند. در این نوع حکومت، جامعه بر اساس ایدئولوژی حزبی تعریف می‌‌شود و تمامی افراد جامعه برای تحقق آرمان‌‌های ایدئولوژی، عمل می‌‌کنند. بحث مهم اقتصاد در چنین حکومت‌‌هایی توسط دولت کنترل و هدایت می‌‌شود. وجود رهبر در حکومت‌‌های توتالیتر، از الزامات مهم است، به‌‌گونه‌‌ای که این رهبر هدفش سرکوب هرگونه نهادی است که در مقابل او قرار می‌‌گیرد.

درباره‌ هانا آرنت، نویسنده کتاب

هانا آرنت در سال ۱۹۰۶، در خانواده‌‌ای یهودی و سکولار در شهر لیندن در نزدیکی هانوفر آلمان متولد شد. او دوران کودکی و نوجوانی را در شهرهای کوئینگزبرگ و برلین گذراند. در دانشگاه ماربورگ نزد مارتین هایدگر، فیلسوف برجسته‌‌ی آلمانی، فلسفه را آموخت. تحصیل در دانشگاه، راه را برای دوستی آرنت و هایدگر باز کرد. زمانی که هایدگر به حزب نازی پیوست این رابطه دچار چالش شده و دوباره پس از مدتی ادامه یافت.

پس از مدتی، آرنت راهی دانشگاه هایدلبرگ شد و رساله‌‌ی دکترایش را با عنوان مفهوم عشق در فلسفه‌‌ی آگوستین قدیس، نزد کارل یاسپرس –فیلسوف و روانشناس اگزیستانسیالیست– به انجام رساند. او پس از اخذ مدرک دکترا، به دلیل یهودی بودن از تدریس در دانشگاه‌‌ها فاصله گرفت. در همین ایام او نخستین کتابش که درباره‌‌ی زندگینامه‌‌ی راحل فارن‌‌هاگن بود را نوشت. پس از چند بار فرار از دست نیروهای نازی، در سال ۱۹۴۱ همراه همسر و مادرش به آمریکا رفت. پس از جنگ جهانی دوم، به آلمان بازگشت و در افکار یاسپرس تعمق نمود.

در سال ۱۹۵۰ هانا آرنت شهروند آمریکا شد و در دانشگاه‌‌های این کشور، به تحقیق پرداخت. او به عنوان استاد کمیته‌‌ی مطالعات اجتماعی در دانشگاه شیکاگو کار می‌‌کرد. در سال ۱۹۵۹ او به عنوان اولین زن استاد تمام دانشگاه پرینستون نام و نشان جاودانی از خود باقی گذاشت.

در نهایت هانا آرنت در سال ۱۹۷۵ درحالی که ۶۹ساله بود، درگذشت.

ورود به بازار کتاب ایران

کتاب توتالیتاریسم اولین بار با ترجمه‌‌ی محسن ثلاثی در سال ۱۳۶۳ توسط انتشارات جاویدان روانه‌‌ی بازار گردید. در ادامه همین ترجمه توسط نشر ثالث، منتشر شد. لازم به ذکر است که کتاب هانا آرنت با ترجمه‌‌ی محسن ثلاثی که توسط نشر ثالث به بازار آمد، تاکنون بیش از بیست و شش بار تجدید چاپ شده است.

نقد کوتاهی بر کتاب توتالیتاریسم

برخی از افراد کتاب آرنت را به دلیل نادیده گرفتن فاشیست‌‌های ایتالیایی یا نپرداختن به آموزه‌‌های مارکسیستی در شوروی، مورد نقد قرار دادند. با این حال آرنت در جواب این منتقدان می‌‌گفت که ساختار دولت راست‌‌گرای نازی با دولت چپ‌‌گرای روسیه در عمل تفاوت چندانی با هم ندارند، چون هر دو در یک نکته، وجه مشترک دارند و آن نابودی فردیت انسان و بی‌‌ریشه کردن و انزوای اوست.

با وجود این‌‌که نگاه آرنت به حکومت‌‌های توتالیتر در کتاب توتالیتاریسم که با ارجاعات متوالی به اسناد و رویدادهای مستند، فضایی سرد و تلخ در پیش چشمان خواننده ترسیم می‌‌کند، اما در نهایت کتابی امیدوارکننده است. این نگاه امیدوار، نقطه‌‌ی تمایز هانا آرنت با دیگر نظریه‌‌پردازان توتالیتاریسم است. کتاب هانا آرنت، به پایان نگاهی آغازین دارد، به‌‌ این معنی که هر پایانی را آغازی برای زایش ایده‌‌های جدید انسانی می‌‌داند. او در این کتاب، پایان را بر آغاز ایده‌‌ی جدیدی از انسان استوار می‌‌کند که بسیار قابل تأمل و تعمق است.

جملاتی از کتاب توتالیتاریسم

مهم‌ترین خصلتی که می‌توان به جنبش‌های توتالیتر نسبت داد، آن است که این جنبش‌ها به سرعت فراموش می‌شوند و به آسانی می‌توان چیز دیگری به جای آن‌ها برقرار کرد. این قضیه در مورد کیفیت شهرت رهبران این جنبش‌ها، مصداق بیش‌تری دارد. این قضیه در مورد هیتلر نیز صدق می‌کند، کسی که در زمان زندگی‌اش، چنان جاذبه‌ای اعمال کرده بود که هیچ‌کسی در برابر آن مصون نبود. حال آن‌که امروزه، هیتلر پس از شکست و مرگش، چنان از یادها رفته است که حتی در میان گروه‌های نوفاشیست و نونازیِ پس از جنگ نیز چندان نقش مهمی نمی‌تواند داشته باشد.

این ناپایداری، با بی‌ثباتی معروف توده‌ها، بی‌ارتباط نیست. همین ناپایداری شدید، تصدیق دلخوش‌کننده‌ای است برای این رهبرانِ مرده که چه خوب توانسته‌اند رعایایشان را به ویروس خاص توتالیتر آلوده کنند. بنابراین خطاست اگر چنین پنداریم که ناپایداری و فراموش‌کاری توده‌ها، بر این دلالت می‌کنند که آن‌ها از وهم توتالیتر بیرون آمده‌اند. خطای جدی‌تر این خواهد بود که به خاطر این ناپایداری، فراموش کنیم که رژیم‌های توتالیتر، تا زمانی که بر اریکه قدرت‌اند، و رهبران توتالیتر تا هنگامی که زنده‌اند، از پشتیبانی توده‌ای برخوردارند.

معرفی نویسنده
عکس هانا آرنت
هانا آرنت
آمریکایی | تولد ۱۹۰۶ - درگذشت ۱۹۷۵

آرنت با نام کامل یوهانا کوهن آرنت، در ۱۴ اکتبر ۱۹۰۶ در هانوفر آلمان، در خانواده‌ای روسی‌تبار، یهودی و سکولار به دنیا آمد و در هانوفر و کونیگسبرگ روسیه بزرگ شد. او در کودکی به دلیل یهودی بودن از مدرسه اخراج شد، با این حال تحصیلات سطح بالاتر خود را با موفقیت پشت سر گذاشت. آرنت در آغاز سال ۱۹۲۴ در دانشگاه‌های ماربورگ، دانشگاه آلبرت لودویگ فریبورگ و دانشگاه هایدلبرگ به تحصیل در رشته‌ی فلسفه پرداخت و دکتری رشته‌ی فلسفه را در سال ۱۹۲۸ و با تز مفهوم عشق در سنت آگوستین از دانشگاه هایدلبرگ دریافت کرد.

Hemmat
۱۳۹۶/۰۳/۲۴

م «Totalitarianism » شکلی از حاکمیت سیاسی در عصر مدرن می باشد که نمونه هایی از جلوه های عینی آن در کشورهای آلمان ، شوروی سابق و چین بین سال های جنگ های جهانی اول و دوم و حتی پس

- بیشتر
❤ محمد حسین ❤
۱۳۹۹/۰۱/۲۴

من توی فضای مجازی خیلی تکه بریده‌های این کتاب رو خونده بودم و خیلی تمایل داشتم حتما بخونمش. چون وقتی بریده ها رو میخوندم حس میکردم بعضی قسمتهاش چقدر آشنا هست و انگار ما خودمون اینا رو تجربه کردیم، اگه

- بیشتر
سپیده
۱۳۹۸/۰۸/۱۲

انگار داده باشی گوگل ترجمه کرده باشه موندم مترجم خودش متن رو فهمیده؟ یا فقط لغات رو ترجمه کرده و کنار هم گذاشته! جمله های بدون فعل و بی سر و ته باعث میشه چند بار بخونی هم متوجه نشی

- بیشتر
نیما
۱۳۹۹/۱۰/۱۹

نوشته‌ها و نقطه نظرات هانا آرنت در این کتاب، مطابق همیشه فوق‌العاده موشکافانه و روشنی‌بخش هستند. ولی ترجمه بسیار بد و غیر روان این کتاب، که در اون، مترجم تاکید بسیاری بر استفاده از کلمات فارسی ثقیل و نامانوس داره،

- بیشتر
وحید شعبانی
۱۴۰۰/۰۳/۱۴

اگر چه خود کتاب برای فهم رژیمهای توتالیتر، با توجه به پبشینه نویسنده و عمق تحقیقات ایشون بسیار ارزشمنده اما ترجمه کتاب، بسیار مبهم و سنگینه و تقریبا غیرقابل استفاده اس

Travis
۱۳۹۹/۰۸/۱۶

هانا آرنت با تجربه شخصی خود از وقایع رفته در حکومت نازی و همچنین گردآوری اسناد معتبر و دست اول درباره رژیم‌های نازی و کمونیستی در آلمان و شوروی به تشریح و تحلیل زوایای مختلف چیرگی توتالیتر در این کشورها

- بیشتر
Artin li
۱۳۹۹/۰۱/۰۸

کتاب در کل احساس خوبی موقع خوندن بهم داد ولی برخلاف بقیه دوستان که گفتن ترجمش بد بود به نظرم خود متن کمی روان نیست ولی بازم به نظرم خسته کنندش نکرده

کاربر ۱۲۷۹۱۵۲
۱۴۰۰/۰۶/۲۵

من خلاصه این کتاب رو در پادکست اپیتومی بوکس شنیدم و باورم نمیشد اینقدر شبیه وضعیت جامعه ما باشه. این کتابو که بخونیم میفهمیم چرا الان ما اینطور بدبختیم

El_Che
۱۳۹۹/۰۱/۰۸

تحلیل درست و کاملا منطقی از دولت های توتالیتر واقعا پیشنهاد میکنم مطالعه بشه

ar_man
۱۴۰۰/۰۴/۲۷

نوشتن درباره‌ی این کتاب چه سخت است! آرنت را همه می‌شناسیم. کتاب او هم چون اوست. دوربینی که از آن جهان را بطور واقعی نشانمان می‌دهد. کتاب اما؛ درباره‌ی توتالیتاریسم است(همانگونه که از نامش پیداست) توتالیتاریسم چیست؟ چگونه پا می‌گیرد

- بیشتر
مردمِ کاملاً بی‌گناهی که رژیم، میلیون‌ها تن از آن‌ها را نابود کرده بود، همان مردمی که به اصطلاحِ بلشویکی «دشمنان عینی» خوانده می‌شدند، می‌دانستند که «جنایت‌کارانِ بدون ارتکاب جنایت» هستند.
k.t
برعکس، رهبر توتالیتر نمی‌تواند انتقاد از زیردستانش را تحمل کند، زیرا آن‌ها پیوسته به نام او عمل می‌کنند. اگر او بخواهد خطاهایش را تصحیح کند، باید آن‌هایی را که به خطاهای او عمل کرده‌اند از میان بردارد. اگر او بخواهد مسئولیت اشتباهاتش را به دوش دیگران اندازد، باید آن‌ها را بکشد، زیرا در این چارچوب سازمانی، هر اشتباهی می‌تواند یک نیرنگ باشد؛ یعنی کسی که اشتباه می‌کند، درواقع شیادی است که خودش را به عنوان متجسم‌کننده رهبر جامی‌زند.
❤ محمد حسین ❤
فرمانروایی توتالیتر، توطئه‌اش را روی جمعیت یکنواختِ «هوادارانش» با این فرض اعمال می‌کند که توطئه‌ای از سوی همه جهان علیه کشور توتالیتر در جریان است.
شاپور
جنبش‌های توتالیتر نیز مانند جوامع سرّی، جهان را به دو بخش «برادران قسم خورده» و توده نامشخص و درهم برهمی از «دشمنان قسم خورده»، تقسیم می‌کنند. این تمایز که برپایه دشمنی مطلق با جهان پیرامون جنبش استوار است، با گرایش عادی احزاب به تقسیم مردم به دو دسته حزبی و غیرحزبی، بسیار تفاوت دارد. احزاب و جوامع باز، عموما تنها کسانی را که با آن‌ها آشکارا مخالفت می‌کنند دشمن می‌دانند، حال آن‌که اصل بنیادی جوامع سرّی، این است که «هر فردی که درون جامعه سرّی نیست، مطرود است.»
شاپور
شیوه‌های فرمانروایی استالین، همه آن کاردانی و تخصص فنی را که کشور پس از انقلاب اکتبر به دست آورده بود، نابود کرد. همه مواردی که گفته شد، «بهای سنگین» و باورنکردنی بود که برای گشودن درهای مشاغل دولتی و حزبی بر روی بخش‌هایی از جمعیت کشور، که علاوه بر عدم تخصص، «از نظر سیاسی نیز بی‌سواد» بودند، بر کشور تحمیل شده بود
شاپور
همکاری مردم با پلیس در تقبیح مخالفان سیاسی و خدمات جاسوسی داوطلبانه، به‌هیچ‌وجه پدیده تازه‌ای نیست، اما در کشورهای توتالیتر، این همکاری‌ها و جاسوسی‌های همگانی، چنان به خوبی سازمان داده شده‌اند که دیگر کار تخصصی پلیس، تقریبا زائد می‌شود. در یک نظام جاسوسی همگانی و همه‌جایی که در آن هر کسی پلیس دیگری است و هر فردی خود را تحت مراقبت دائمی احساس می‌کند و در شرایطی که امنیت شغلی به‌هیچ‌وجه وجود ندارد و هرکسی هر روزه شاهد صعود و سقوط مقام‌هاست، هر کلمه‌ای ایهام داشته و مورد تفسیر قرار می‌گیرد.
شاپور
رژیم‌های توتالیتر، تا زمانی که بر اریکه قدرت‌اند، و رهبران توتالیتر تا هنگامی که زنده‌اند، «از پشتیبانی توده‌ای برخوردارند»
Ahmad
برای چیرگی توتالیتر، هرگونه اطلاع ناچیز ولی واقعی که در پرده آهنین رخنه کند و طوفان تهدیدکننده‌ای از واقعیت را از جهان دیگر، یعنی از سوی جهان غیرتوتالیتر، به جهان ساختگی توتالیتر سرازیر کند، حتی از خطری که ضد تبلیغات برای جنبش‌های توتالیتر دارد، خطرناک‌تر است.
شاپور
تاریخ به ما می‌آموزد که دستیابی به قدرت و مسئولیت، سرشت احزاب انقلابی را عمیقا تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.
فاطمه
این مسئولیت تام رهبر در مورد هر عملی که در جنبش انجام می‌گیرد و این یکی شدن کامل او با هر یک از کارگزارانش، عملاً چنین نتیجه می‌دهد که هیچ‌یک از اعضای جنبش، در موقعیتی نیست که مسئول اعمالش باشد و بتواند دلایلی برای اعمالش بیاورد. از آن‌جایی که رهبر، حق توجیه اعمال جنبش را به انحصار خود در آورده است، برای جهان خارجی چنین می‌نماید که او تنها کسی است که می‌داند چه می‌کند؛ یعنی تنها نماینده جنبش و تنهاکسی که هنوز می‌توان به زبانی غیرتوتالیتر با او گفت‌وگو کرد و در صورت قرار گرفتن در تنگنا، نمی‌تواند بگوید که چرا از من می‌پرسی، از رهبر بپرس.
❤ محمد حسین ❤
وظیفه پلیس توتالیتر کشف جنایت نیست، بلکه وظیفه‌اش این است که هرگاه حکومت تصمیم می‌گیرد که دسته و گروه معینی از جمعیت کشور را دستگیر کند، حاضر به خدمت باشد. مزیت سیاسی عمده پلیس مخفی توتالیتر، این است که تنها آن‌ها مورد اعتماد بالاترین مرجع اقتدار رژیم هستند و می‌دانند که کدام خط سیاسی باید بر کشور تحمیل شود.
شاپور
ویژگیِ اصلی انسان توده‌ای، نه سنگدلی و نه واپسگرایی است، بلکه انزوا و نداشتن روابط اجتماعی بهنجار، ویژگی اصلی این انسان را می‌سازد.
Andrey
این مسئولیت تام، مهم‌ترین جنبه سازمانی اصل رهبری است که طبق آن، هر کارگزاری نه‌تنها از سوی رهبر گمارده می‌شود، بلکه تجسم متحرک شخص رهبر است و هر دستوری، همیشه باید از این مرجعِ پیوسته واحد و حاضر، صادر شود. این یکی‌شدنِ کامل رهبر با هر یک از رئیسان زیردست و انتصابی‌اش و این انحصار مسئولیت برای هر عملی که از سوی جنبش انجام می‌گیرد، یکی از آشکارترین تفاوت‌های تعیین‌کننده میان رهبر توتالیتر و یک دیکتاتور خودکامه معمولی است. یک بیدادگر، هرگز خود را با زیردستانش یکی نمی‌سازد، چه رسد به این‌که مسئولیت هر یک از اعمال‌شان را نیز بر عهده گیرد. او می‌تواند از وجود زیردستانش به‌عنوان سپربلا استفاده کند و برای رهایی از خشم مردم، اجازه می‌دهد که آن‌ها را به باد انتقاد بگیرند، اما همیشه باید فاصله‌اش را با رعایایش حفظ کند.
❤ محمد حسین ❤
توتالیتاریسم در رأس قدرت، همه استعدادهای ناب را بدون هیچ اعتنایی به هواداری آن‌ها از جنبش، از سر کارها برمی‌دارد و به جای آن‌ها عقل‌باختگان و بی‌خردانی را می‌نشاند که همان بی‌عقلی و عدم آفرینندگی‌شان، بهترین تضمین وفاداری آن‌هاست.
مجتبی
فروریختن دیوارهای حفاظت طبقاتی، اکثریت خاموشِ واقع در پشت احزاب را به توده بی‌سازمان و بی‌شکلی از افراد خشمگین مبدل ساخته بود که ویژگی مشترکی جز این دریافت مبهم نداشتند که به امیدهای واهیِ اعضای حزب نمی‌شد دل بست و در نتیجه، محترم‌ترین و برجسته‌ترین نمایندگان اجتماع، از دیدگاه آن‌ها، احمقانی بیش نبودند و همه قدرتمندان موجود، نه تنها بسیار شریر، بلکه خرفت و نیرنگ‌بار نیر به شمار می‌آمدند.
شاپور
او درست در زمانی که تنها بود از هر زمان دیگری کم‌تر احساس تنهایی می‌کرد
mahdi ph
تنها در یک رژیم توتالیتر می‌توان سراسر بافت زندگی را بر وفق یک ایدئولوژی سازمان داد.
عبدالله قهری
برخلاف همه چشمداشت‌ها، امتیازدادن‌های مهم و افزایش اعتبار بین‌المللی به کشورهای توتالیتر کمک نکرد تا به جامعه ملل دوباره بپیوندند و از این شکایات دروغین خود دست کشند که سراسر جهان علیه آن‌ها صف‌آرایی کرده‌اند. این گذشت‌ها و نرمش‌ها، نه‌تنها آن‌ها را بازنداشتند، بلکه پیروزی‌های دیپلماتیک میل توسل به ابزارهای خشونت را در آن‌ها تشدید کردند و در همه موارد، به افزایش دشمنی‌شان نسبت به همه آن قدرت‌هایی انجامیدند که نشان می‌دادند خواستار سازش‌اند.
مجتبی
یکی از ویژگی‌های سر برکشیدن جنبش نازی در آلمان و جنبش‌های کمونیستی در اروپا پس از ۱۹۳۰، این بود که آن‌ها اعضایشان را از میان همین مردمِ آشکارا بی‌تفاوت پیدا می‌کردند، مردمی که احزاب دیگر به دلیل بی‌حسی یا خرفتی مفرط‌شان آن‌ها را نادیده می‌گرفتند.
❤ محمد حسین ❤
آماده‌سازی انسان‌ها برای ایفای نقش قربانی و دژخیم، زمانی کامل می‌شود که مردمان تماس با همنوعان‌شان و نیز تماس با واقعیت پیرامون‌شان را از دست داده باشند، زیرا همراه با از دست دادن این تماس‌ها، انسان استعداد کسب تجربه و اندیشه را نیز از دست می‌دهد. بهترین فرمانبر فرمانروای توتالیتر، یک نازی و یک کمونیست معتقد نیست، بلکه کسی هست که برای او تفاوت میان واقعیت و افسانه (یعنی همان واقعیت تجربه) و تمایز میان راست و دروغ (یعنی همان معیارهای اندیشه)، دیگر وجود نداشته باشد.
Pūyān

حجم

۴۱۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۳ صفحه

حجم

۴۱۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۳ صفحه

قیمت:
۱۸۱,۵۰۰
۱۴۵,۲۰۰
۲۰%
تومان