تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب جنبش های فاشیستی
معرفی کتاب جنبش های فاشیستی
معرفی کتاب جنبش های فاشیستی
کتاب الکترونیکی «جنبشهای فاشیستی (بحران نظام لیبرالی و تکامل فاشیسم)» نوشتهٔ «ارنست نولته» و ترجمهٔ «مهدی تدینی» توسط گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است. این اثر به بررسی تاریخی و فلسفی ریشهها و شکلگیری جنبشهای فاشیستی در اروپا میپردازد و جایگاه آنها را در بستر بحرانهای سیاسی و اجتماعی قرن بیستم تحلیل میکند. «جنبشهای فاشیستی» اثری پژوهشی در حوزه تاریخ اندیشه و سیاست است که به مخاطبان علاقهمند به تاریخ معاصر و نظریههای سیاسی پیشنهاد میشود. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب جنبش های فاشیستی
این کتاب به بررسی جامع جنبشهای فاشیستی در اروپا از پایان جنگ جهانی اول تا اواسط قرن بیستم میپردازد و تلاش میکند فاشیسم را نه صرفاً به عنوان پدیدهای ایتالیایی، بلکه به عنوان جریانی اروپایی با ریشههای عمیقتر در بحرانهای نظام لیبرالی و واکنش به مارکسیسم و انقلاب بلشویکی تحلیل کند. «ارنست نولته» با رویکردی پدیدارشناسانه، فاشیسم را در بستر تحولات اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیک اروپا بررسی میکند و نشان میدهد چگونه این جنبشها در واکنش به ضعفها و بحرانهای دموکراسی لیبرال و تهدیدهای کمونیسم شکل گرفتند. کتاب در سالهای دهه ۱۹۶۰ نوشته شده و در فضای فکری پس از جنگ جهانی دوم و دعوای نظری میان تاریخنگاران آلمانی جای میگیرد. نولته با مقایسه جنایات نازیسم و بلشویسم، بحثهایی جنجالی را در تاریخنگاری آلمان برانگیخته است. اثر حاضر دومین کتاب مهم او در حوزه فاشیسمپژوهی است و با تحلیل نمونههای مختلف جنبشهای فاشیستی در کشورهای اروپایی، تصویری چندلایه از این پدیده ارائه میدهد.
خلاصه کتاب جنبش های فاشیستی
کتاب «جنبشهای فاشیستی» با ترسیم زمینه تاریخی و اجتماعی اروپا پس از جنگ جهانی اول آغاز میشود؛ زمانی که نظامهای لیبرال با بحران مشروعیت و کارآمدی روبهرو بودند و انقلاب بلشویکی در روسیه، ترس و امیدهای تازهای را در سراسر قاره برانگیخته بود. نولته نشان میدهد که فاشیسم در واکنش به تهدید مارکسیسم و ضعف دموکراسیهای پارلمانی شکل گرفت و در کشورهای مختلف اروپایی، بسته به شرایط اجتماعی و سیاسی، جلوههای متفاوتی یافت. او با بررسی نمونههایی چون فاشیسم ایتالیا به رهبری موسولینی و ناسیونالسوسیالیسم آلمان به رهبری هیتلر، به تحلیل عناصر مشترک و تفاوتهای این جنبشها میپردازد. کتاب تأکید میکند که فاشیسم نه صرفاً ابزار بورژوازی، بلکه جنبشی با ریشههای خردهبورژوایی و ایدئولوژی خاص خود بود که از بحرانهای پس از جنگ، احساسات ملیگرایانه، ترس از انقلاب و نارضایتیهای اجتماعی نیرو میگرفت. نولته همچنین به نقش نظام لیبرالی به عنوان پیششرط ظهور فاشیسم اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه این جنبشها در ابتدا حتی مدافع نظام لیبرال در برابر تهدید کمونیسم بودند، اما به تدریج به نیرویی برانداز بدل شدند. اثر، با تحلیل تحولات سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک، تصویری پیچیده از تکامل فاشیسم و شکست یا پیروزی آن در کشورهای مختلف ارائه میدهد.
چرا باید کتاب جنبش های فاشیستی را خواند؟
این کتاب برای کسانی که به دنبال فهم عمیقتر ریشهها و زمینههای تاریخی فاشیسم هستند، منبعی تحلیلی و چندوجهی فراهم میکند. «ارنست نولته» با رویکردی فلسفی و تاریخی، فاشیسم را در بستر بحرانهای مدرنیته، دموکراسی و مارکسیسم بررسی میکند و با مقایسه نمونههای مختلف اروپایی، امکان درک تفاوتها و شباهتهای این جنبشها را فراهم میسازد. مطالعه این اثر به مخاطب کمک میکند تا فراتر از روایتهای تکبعدی، پیچیدگیهای شکلگیری و تکامل فاشیسم را درک کند و نسبت آن را با تحولات سیاسی و اجتماعی قرن بیستم بسنجد.
خواندن کتاب جنبش های فاشیستی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران تاریخ، علوم سیاسی، جامعهشناسی و علاقهمندان به اندیشههای سیاسی قرن بیستم مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغه فهم ریشههای جنبشهای افراطی، بحرانهای دموکراسی و تحولات ایدئولوژیک اروپا را دارند، مطالعه این اثر توصیه میشود.
فهرست کتاب جنبش های فاشیستی
- مقدمه: پیروزی پرمخاطره دموکراسی و امکان درونی فاشیسم این بخش به زمینه تاریخی و بحرانهای نظام لیبرالی پس از جنگ جهانی اول و شرایط اجتماعی و سیاسی اروپا میپردازد. - مقدمات بلافصل فاشیسم تحلیل تأثیر جنگ جهانی اول، انقلاب بلشویکی و تحولات اجتماعی بر شکلگیری زمینههای فاشیسم. - انقلاب بلشویکی بررسی انقلاب روسیه، پیامدهای آن و تأثیرش بر جنبشهای سیاسی اروپا. - اتمام جنگ و پیشروی انقلاب به جانب برلین، بوداپست و مونیخ روایت تحولات انقلابی در آلمان، مجارستان و دیگر نقاط اروپا و واکنشهای متقابل نیروهای راست و چپ. - نخستین واکنشهای راستها تحلیل شکلگیری احزاب و جنبشهای راست افراطی و ضدکمونیستی در واکنش به انقلاب و بحرانهای اجتماعی. - سازماندهی قیام و شکافاندازی در آن از سوی کمینترن بررسی نقش بینالملل کمونیستی در سازماندهی انقلابها و واکنشهای متقابل در اروپا. - بازسازماندهی اروپا در نظام ورسای تحلیل پیامدهای معاهدات صلح و شکلگیری نظم جدید سیاسی در اروپا. - سرآغاز جنبشهای فاشیستی روایت ظهور فاشیسم در ایتالیا و آلمان، ویژگیهای خاص و عام این جنبشها و مقایسه تطبیقی آنها. ادامه کتاب به بررسی تفصیلی جنبشهای فاشیستی در کشورهای مختلف اروپایی و تحلیل ساختار، ایدئولوژی و پیامدهای آنها میپردازد.
بخشی از کتاب جنبش های فاشیستی
«در نوامبر ۱۹۱۸ جووانی جولیتی به یکی از معتمدان خود گفت: «کار آخرین امپراتوریهای میلیتاریستی تمام شد و این بسیار عالی است ... میلیتاریسم تضعیف شده، دموکراسی آخرین و وحشتناکترین آزمون خود را نیز پشت سر گذاشته است و حالا در تمام دنیا به پیروزی خواهد رسید. پس این همه قربانی بیهوده نبوده ...» در آن روزها، لحن اظهارنظرهای تمام دولتمردان دول متفق و متحدانشان اینگونه بود، چه وودرو ویلسون، لوید جورج، دِشانل رئیس مجلس نمایندگان فرانسه، و چه اُرلاندو نخستوزیر ایتالیا. اما اظهارنظر جولیتی در این مورد از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا در شخص و در تجربیات این مرد سالخورده که از بزرگان رجال سیاسی ایتالیا بود به سادهترین شکل مشخص میشود مقولاتی که حاکی از امیدواریهای آن روزها بود چقدر ناکافی بوده است. در سال ۱۹۱۵، در روزهایی که این پرسش مطرح میشد که آیا ایتالیا باید همدوش دولتهای دموکراتیک همخانواده خود وارد جنگ شود یا خیر، جولیتی که بدون تردید اکثریت پارلمان ایتالیا را نمایندگی میکرد طرفدار صلح بود، در حالی که در روزهای سرنوشتساز ماه مه آن سال یک اقلیت ایتالیا را وارد جنگ کرد. گابرییله دانونتسیو از پنجره هتلی در خیابان وِنِتو با سخنانی پرشور از جماعت هیجانزده خواست که آن «دسیسهباز»، یعنی جولیتی، را که خانهاش در همان نزدیکی بود بکشند و آن دولتمرد سالخورده در آخرین لحظه توانست از غضب جماعت خشمگین جان سالم به در ببرد. در واقع، تأثیرگذاری همزمانِ دو اقدامِ بسیار غیردموکراتیک باعث شد که ایتالیا به یکی از شرکای جنگ در جبهه دموکراسی تبدیل شود؛ آن دو اقدام از این قرار بودند: اول، مذاکرات مخفیانه دولت سالاندرا و سونینو (نخستوزیر و وزیر امور خارجه ایتالیا) و، دوم، عوامفریبی افسارگسیخته مردانی چون گابرییله دانونتسیو و بنیتو موسولینی. اما اصلاً بر مبنای کدام دلیل میتوان ایتالیا را کشوری دموکراتیک نامید و نه مخالف دموکراسی؟ اگر معیار اصلی دموکراتیک بودن حق شرکت عمومی در انتخابات آزاد است، پس امپراتوری آلمان نیم قرن و حتی اتریش چند سال از ایتالیا جلوتر بودند. اگر وجه تمایزِ تعیینکننده سطح سواد مردم است، در این صورت نیز ایتالیا به دلیل خیل پرشمارِ جمعیت بیسوادِ خود اصلاً نمیتوانست مدعی دموکراسی باشد.»
حجم
۵۹۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۹۶ صفحه
حجم
۵۹۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۹۶ صفحه