مرتضی مردیها
زندگینامه و معرفی کتابهای مرتضی مردیها
مرتضی مردیها (Morteza Mardiha) نویسنده، روزنامهنگار و مترجم ایرانی است. او در آثار و نوشتههای خود معمولاً به نقد شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه میپردازد و سعی میکند تا خواننده را ترغیب کند تا بیشتر دربارهی مسائل اجتماعی تامل کند. امروزه از مرتضی مردیها بهعنوان یکی از روشنفکران معاصر جامعهی ایران نام برده میشود.
بیوگرافی مرتضی مردیها
سید مرتضی مردیها در ۱۲ مرداد ۱۳۳۹ در اصفهان زاده شد و دوران نوجوانی خود را در محلهی جلفا در اصفهان گذراند. پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و همزمان با آغاز جنگ در سال ۱۳۵۹ به جنوب کشور رفت. مرتضی مردیها در مناطق عملیاتی خوزستان از جمله بستان، هویزه، آبادان و خرمشهر در جنگ شرکت کرد. با پایان یافتن جنگ مردیها به تهران رفت و در آنجا تحصیلات خود را ادامه داد.
مردیها دورهی کارشناسیارشد خود را در رشتهی کلام و حکمت اسلامی در سال ۱۳۷۰ در دانشگاه تهران به اتمام رساند. رسالهی او «رئالیسم در فلسفه اسلامی و پیچیدگیهای شناخت» نام داشت و «عبدالکریم سروش» راهنمایی آن را بر عهده داشت. مردیها مدرک کارشناسیارشد در رشتهی فلسفه را از دانشگاه «تولوز» در کشور فرانسه و مدرک دکترای فلسفه (روششناسی) را در دانشگاه «نانت» در سال ۱۳۷۵ دریافت کرد.
مرتضی مردیها فیلسوف تحلیلی، نویسنده، روزنامهنگار و مترجم ایرانی است. او دانشیار گروه فلسفهی دانشگاه «علامه طباطبایی» بود و سپس بهعنوان دانشیار گروه ارتباطات این دانشگاه به فعالیت خود ادامه داد. مردیها در دستهی متفکران لیبرال قرار میگیرد. مرتضی مردیها در دوران موسوم به اصلاحات، از اعضای شورای سردبیری روزنامهی «جامعه» بود و با روزنامههای «توس» و «نشاط» همکاری میکرد.
مردیها در سال ۱۳۸۹ از دانشگاه اخراج شد و یک سال بعد به فرانسه و بعداز آن آمریکا مهاجرت کرد. مردیها در آمریکا در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ با موسسهی مطالعات پیشرفتهی «ردکلیف» به فعالیت پرداخت. او در این موسسه در زمینهی فلسفه و بهعنوان نویسندهای مستقل فعالیت میکرد. مردیها در سال ۱۳۹۷ به دانشگاه علامه طباطبائی بازگشت و به تدریس در در دانشکدهی ارتباطات پرداخت. ماجرای او در دانشگاه علامه طباطبایی در بهمن ۱۴۰۱ بهنوعی تکرار شد و فعالیتش بهعنوان استاد مجدداً به حالت تعلیق درآمد. دانشگاه او را سرانجام در بهار ۱۴۰۲ و پیش از موعد بازنشسته کرد.
عقاید و باورها
مردیها بر این باور است که فلسفه باید بر اساس تجربه و واقعیت باشد و نه بر اساس حدس و گمان و خیالپردازی. او معتقد است که فلسفههای آرمانی و آسمانی، با دور شدن از تجربه، به ابزاردست ایدئولوژیها و حکومتهای استبدادی تبدیل میشوند. به نظر او، فلسفه تحلیلی با رویکرد تجربی خود، میتواند بهعنوان یک پادزهر برای ایدئولوژیهای افراطی عمل کند و به ما کمک کند تا به شناخت بهتری از خود و جهان اطرافمان دست پیدا کنیم. به عقیدهی او فلسفه نباید از مسائل اجتماعی و سیاسی جدا باشد و باید توانایی پاسخگویی به مشکلات جامعه را داشته باشد و به بهبود شرایط زندگی انسانها کمک کند.
او همواره از منتقدان فلسفهی قارهای بوده و معتقد است که فلسفه قارهای، با تمرکز بر مفاهیم انتزاعی و پیچیده، از درک مشکلات واقعی جامعه غافل شده است. در مقابل، فلسفهی تحلیلی با رویکرد عملی و مسئلهمحور خود، میتواند به حل مشکلات اجتماعی کمک کند. در کل، مردیها معتقد است که فلسفهی تحلیلی به دلیل رویکرد منطقی، تجربی و واقعگرایانه خود، میتواند بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای شناخت جهان و بهبود زندگی انسانها مورد استفاده قرار گیرد. به گفتهی مردیها، فلسفهای که از سوی فیلسوفانی همچون نیچه، هگل و سارتر ارائه شده است، گرچه جذابیت بیشتری دارد، اما درنهایت به ورطهای از ناامیدی و پوچگرایی منجر میشود.
عشق، بهعنوان یک مثال بارز، در فلسفه قارهای بهعنوان یک نیروی پیچیده و متناقض توصیف میشود که میتواند هم به اوج سعادت و هم به ژرفای فلاکت بینجامد. این نگاه مبهم و چندوجهی به عشق، به جای ارائهی راهکاری برای درک بهتر آن، ذهنها را آشفتهتر میکند. در مقابل، فلسفهی تحلیلی با رویکردی منطقی و تحلیلی به بررسی مفاهیم میپردازد. فیلسوفانی همچون دیوید هیوم، جان استوارت میل و کارل پوپر با استفاده از روشهای دقیق و استدلالهای منطقی، تلاش میکنند تا به شناخت روشنتری از جهان و انسان دست یابند.
فلسفهی تحلیلی بهجای اینکه به دنبال کشف حقیقت مطلق باشد، به دنبال ارائهی توضیحاتی منطقی و قابل فهم برای پدیدههای مختلف است. او در نهایت فلسفهی قارهای را به عنوان یک فلسفهی «آرمانی» توصیف میکند که از واقعیت فاصله گرفته است. او معتقد است که فلسفه قارهای با تمرکز بیشاز حد بر مفاهیمی مانند «وجود»، «هستی» و «معنا»، به جای پرداختن به مسائل روزمره و مشکلات انسانها، به دنبال خلق جهانی خیالی است.
در میان فیلسوفان قرن بیستم، مردیها به کارل پوپر اهمیت ویژهای میدهد. او معتقد است که منطق علمیای که پوپر ارائه کرده است، میتواند بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای ارزیابی و نقد نظریههای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. مردیها به نقد آراء و پیامدهای فکری - سیاسی فیلسوفانی مانند مارتین هایدگر و لودویگ ویتگنشتاین نیز پرداخته است. مردیها همچنین به نقد دیدگاههای تامس کوهن در مورد انقلابهای علمی پرداخته است. او معتقد است که کوهن با تأکید بر ماهیت انقلابی علم، از اهمیت منطق اکتشاف علمی که پوپر بر آن تأکید دارد، غافل شده است. به نظر مردیها، علم یک فرایند تدریجی و تکاملی است و انقلابهای علمی نیز نتیجه منطقی تکامل دانش هستند. در یک سخنرانی در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، مردیها به بررسی دقیقتر کتاب «ساختار انقلابهای علمی» پرداخته و نشان داده است که چگونه کوهن با اغراق در اهمیت پارادایمها و انقلابهای علمی، تصویری ناقص و گمراهکننده از ماهیت علم ارائه کرده است.
مروری بر کتابها و آثار تألیفی مرتضی مردیها
مرتضی مردیها علاوهبر ترجمه و تألیف آثار متعدد در زمینهی فلسفه، به نگارش آثاری ادبی نیز پرداخته است
در شعلههای آب؛ روایتی از جنگ و عشق
رمان «در شعلههای آب» که در سال ۱۳۷۸ از سوی نشر کویر منتشر شد، ما را به دل جنگ و حوادثی که در جنوب کشور رخ داده است، میبرد.
توفیق ادب؛ عاشقانهای کلاسیک با نگاهی نو
«توفیق ادب» مجموعهای از مقالات ادبی است که نشر علم آن را در سال ۱۳۹۷ منتشر کرده است. مردیها در این اثر، با الهام از ادبیات کلاسیک فارسی و بهویژه آثار مولوی، سعدی و حافظ، به بررسی مفهوم عشق پرداخته است.
در حضرت مثنوی؛ نگاهی نو به مثنوی معنوی
«در حضرت مثنوی؛ اندکی گستاخ بیش مؤدب»، کتابی است که با نگاهی متفاوت به مثنوی معنوی مولانا میپردازد. مردیها در این اثر به تحلیل و تفسیر حکایات مثنوی میپردازد و با نگاهی انتقادی، برخی از مفاهیم و باورهای رایج دربارهی این اثر را به چالش میکشد.
پناه بر دیتی؛ دفترچهای از خیال و واقعیت
«پناه بر دیتی (دفترچه خیالات روزانه)» مجموعهای از یادداشتها و گزارشهای شخصی مرتضی مردیها است که در سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۸ نوشته شدهاند. این کتاب، که در سال ۱۴۰۱ از سوی نشر علم منتشر شده است، نگاهی اجمالی به زندگی شخصی و حرفهای نویسنده دارد و در عین حال، حاوی دیدگاههای فلسفی و اجتماعی او دربارهی مسائل مختلف است. مردیها در این دفترچه، با زبانی صمیمانه و بیتکلف، به بیان احساسات، افکار و تجربیات خود میپردازد و مرز بین واقعیت و خیال را در هم میآمیزد.
نگاهی به ترجمههای مرتضی مردیها
کتاب لیبرالیسم محافظهکار
مرتضی مردیها در این اثر، گزیدهای از نوشتههای مهم متفکران امروز آنگلوساکسون را گردآوری و ترجمه کرده است. معیارهای او برای ترجیح و انتخاب این آثار چنین بوده است: اثر مورد توجه متخصصان و منتقدان باشد، ـ نویسنده از بزرگان حوزهی خود و دارای حسن شهرت علمی و آکادمیک و در قید حیات باشد، نویسنده و آثارش، به رغم ارج و شهرت، در ایران چندان شناختهشده نباشد، گرایش سیاسی و فکری اثر و نویسندهی آن از مدهای رایج روشنفکری نباشد، نویسنده از حوزهی فکری و فرهنگی آنگلوساکسون (آمریکا، کانادا، انگلستان و استرالیا) باشد، اثر به زبان فنی و دشوار نوشته نشده و برای غیرمتخصص قابل استفاده باشد و آثار به مسائلی پرداخته باشند که چشماندازی کلان به برخی مشکلات فکری مهم و شایع دنیای امروز باز میکند.
به عقیدهی مردیها محافظهکاری و لیبرالیسم و مصادیق آنها و روایتهای نوین آنها چنان متعدد شده و مرزهایشان با هم درآمیخته که عجیب نیست اگر کسی یا جریانی درآنواحد هم محافظهکار خوانده شود هم لیبرال. کسانی که امروزه به حزب جمهوریخواه رأی میدهند ممکن است مسیحی متعصب باشند و ممکن است بیدین باشند. داستان رأیدهندگان به حزب دموکرات نیز چنین است. هر چند این سخن به معنای نفی معدلی از تفاوت گرایشها نیست. به طور الگووار تصور بر این است که محافظهکاران باید مذهبی، سنتی، مخالف آزادیهایی مثل سقط جنین، مخالف پذیرش مهاجران، مخالف حقوق برابر برای برخی اقلیتها باشند و لیبرالهای به شکل الگوواری برعکس، اما کم نیستند رأیدهندگانی که با نیمی از عقاید و ارزشهای این حزب و با نیمی از عقاید و ارزشهای حزب دیگر همراهی و همدلی دارند و با افراطگرایی هیچ یک از این دو گروه موافق نیستند و نباید همه را یکسان در نظر گرفت. مخاطب در این کتاب با نوشتههایی روبهرو خواهد بود که نویسندگان آنها بعضی لیبرالتر و بعضی محافظهکارترند. از جمله متفکرانی که مردیها آثارشان را در این اثر آورده، میتوان به «استیون پینکر»، «مارک لیلا»، «بوث فالر»، «درِک باک»، «نِیل گراس»، «توماس اسکنلون»، «جورج ویل»، «آلن راین» و «سوزان بلکمور» اشاره کرد.
کتاب چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند
کتاب «چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند» نوشتهی ریمون بودُن است که مرتضی مردیها ترجمهی آن را عهدهدار بوده است. این کتاب نسخهی بسط داده شدهی سخنرانی ریمون بودُن در سپتامبر ۲۰۰۳، در شهر «مُرج» از ایالت «وُد» است که به دعوت حزب لیبرال سوییس صورت گرفت. این مسئله که چرا لیبرالیسم اینقدر کم روشنفکران را جذب میکند، موضوع جدیدی نیست. ریمون بودُن تلاش کرده است تا در ادامهی پژوهشهای انجام شده در باب این پرسش، مکانیسمهای اجتماعی و شناختیای را که اساس این ماجرا را تشکیل میدهند، آشکار کند و شرح دهد. او در این مسیر از عرضه و تقاضای عقاید کینهتوز با سنت لیبرالی سخن گفته است. نویسنده در این اثر متکی بر شناسایی دلایل شناختشناسانه و جامعهشناسانه و نه روانشناسانه است.
کتاب دفاع از عقلانیت
مردیها در این کتاب بر این باور است که فرهنگ غربی، بر پایهی عقلانیت بنا شده است، و این عقلانیت تأثیری عمیق و گستردهای بر آیینها، آدابورسوم این فرهنگ گذاشته است. او تلاش میکند نشان دهد که چگونه این پایهگذاری عقلانی، به توسعه و تحول فرهنگی منجر شده و فرهنگ غرب را به الگویی برای جهانیشدن تبدیل کرده است.
کتاب تمدن و فرهنگ
کتاب تمدن و فرهنگ به تحلیل روند همگرایی فرهنگی در جهان معاصر و بررسی تأثیرات آن بر تحول فرهنگی ایرانیان اختصاص دارد. مردیها در این کتاب به نقد و ارزیابی دیدگاهها و نظریههای مختلف در زمینهی تمدن و فرهنگ میپردازد و با دقت علمی، به روشن کردن تفاوتها و شباهتهای این دو مفهوم میپردازد.
کتاب فضیلت عدم قطعیت در علم شناخت اجتماع
این کتاب به بررسی تأثیر عدم قطعیت بر شناخت اجتماعی و علمی پرداخته و تلاش میکند تا نقش این مفهوم را در توسعهی تفکر و درک ما از پدیدههای اجتماعی نشان دهد. مرتضی مردیها توضیح میدهد که چگونه پذیرش عدم قطعیت میتواند به غنای دانش و فهم ما از جهان کمک کند.
کتاب فلسفههای روانگردان
در این کتاب موضوعات متنوعی از جمله لذت، اخلاق، فرهنگ و هنر مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند. مردیها در این اثر به نقد فلسفههای قارهای (آلمانی و فرانسوی) پرداخته و آنها را بهعنوان مانعی در مسیر عقلانیت و پیشرفت اجتماعی معرفی میکند. او معتقد است که این فلسفهها، با تأکید بر پیچیدگیهای نظری و گاه ذهنگرایی، امکان کاربرد عملی اندیشه را محدود کرده و بهجای حل مسائل اجتماعی، بر ابهام افزودهاند.
کتاب در دفاع از سیاست
کتاب در دفاع از سیاست تمرکز ویژهای بر مفهوم لیبرال دموکراسی دارد و تلاش میکند تا از این نظام سیاسی بهعنوان گزینهای مطلوب برای جوامع گوناگون دفاع کند. مردیها در این اثر، به بررسی و نقد رویکردهای غیرلیبرالی پرداخته و چالشهای سیاسی مختلف را تحلیل میکند.