
کتاب تعطلیلات دانکرک
معرفی کتاب تعطلیلات دانکرک
کتاب تعطلیلات دانکرک با عنوان اصلی Week-end à Zudycoote نوشتهٔ روبر مرل و ترجمهٔ محمدعلی صادقی توسط نشر چشمه منتشر شده است. در این رمان روبر مرل با روایت داستان از دیدگاه چهار شخصیت فرانسوی در خلال نبرد دانکرک، به بررسی تقابل تفکر و عمل و فلسفهٔ زندگی در شرایط جنگی میپردازد. این رمان با سبک روایی پیوسته تجربهای خواندنی و عمیق را به مخاطب ارائه میدهد و تأثیرپذیری از نویسندگانی چون کامو و داستایفسکی در آن مشهود است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تعطلیلات دانکرک
تعطیلات دانکرک رمانی از روبر مرل، نویسندهٔ نامدار فرانسوی متولد الجزایر و از مهمترین رماننویسان پس از جنگ جهانی دوم است. با وجود اینکه مرل در زمان خود به اندازهٔ برخی دیگر از نویسندگان فرانسوی شهرت نیافت، اما آثار او، از جمله همین رمان، پس از گذشت سالها همچنان ارزشمند و قابل تأمل هستند. مرل در این اثر، که جایزهٔ معتبر گنکور را در سال ۱۹۴۹ برایش به ارمغان آورد، به نبرد دانکرک در جنگ جهانی دوم میپردازد و از دیدگاه چهار سرباز فرانسوی، فلسفهٔ زندگی و تقابل تفکر و عمل در دل جنگ را به تصویر میکشد. روبر مرل این رویدادهای نفسگیر را از زاویهٔ دید چهار سرباز فرانسوی روایت میکند که در این بازهٔ زمانی کوتاه، هر کدام فلسفهٔ زندگی و واکنش متفاوتی در برابر شرایط دشوار از خود نشان میدهند. رمان، تقابل میان دست روی دست گذاشتن و اقدام کردن، و همچنین تأثیر جنگ بر دیدگاه افراد نسبت به زندگی را به زیبایی به تصویر میکشد. سبک روایی پیوسته و سینماییگونهٔ این رمان، آن را به اثری نوآورانه و تأثیرگذار تبدیل کرده است.
خلاصه کتاب تعطلیلات دانکرک
داستان کتاب تعطیلات دانکرک در جریان نبرد دانکرک در سال ۱۹۴۰ اتفاق میافتد. سربازان انگلیسی و فرانسوی که در حال عقبنشینی از طریق بندر دانکرک هستند، توسط نیروهای آلمانی محاصره شده و زیر بمباران شدید قرار میگیرند. در حالی که ارتش بریتانیا با عملیات «دینامو» موفق به تخلیهٔ بخش بزرگی از نیروهای خود و تعدادی از نیروهای فرانسوی میشود، گروهی از سربازان فرانسوی تا آخرین لحظه در بندر میمانند و به نبرد ادامه میدهند، کشته یا اسیر میشوند.
چرا باید کتاب تعطلیلات دانکرک را بخوانیم؟
این رمان، تصویری ملموس و دقیق از یکی از مهمترین و پرتنشترین رویدادهای جنگ جهانی دوم، یعنی نبرد دانکرک، ارائه میدهد. شخصیتپردازی قوی و گفتوگوهای سنجیدهٔ نویسنده باعث میشود که خواننده عمیقاً با دغدغهها و فلسفهٔ زندگی شخصیتها درگیر شود. سبک روایی پیوسته و سینماییگونهٔ مرل، تجربهای متفاوت و جذاب از خواندن یک رمان جنگی را رقم میزند. این اثر به بررسی تقابل تفکر و عمل در شرایط بحرانی میپردازد و سوالات اساسی دربارهٔ ماهیت زندگی و واکنش انسان در برابر مرگ را مطرح میکند. درنهایت، کتاب تعطیلات دانکرک نه تنها یک رمان جنگی، بلکه یک اثر ادبی با ارزش است که پس از گذشت دههها همچنان تازگی و اهمیت خود را حفظ کرده است.
خواندن کتاب تعطلیلات دانکرک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به رمانهای تاریخی، به ویژه آثاری که به جنگ جهانی دوم میپردازند، کسانی که به داستانهایی با شخصیتپردازی قوی و پرداختن به دغدغههای فلسفی و انسانی در شرایط بحرانی علاقهمندند، طرفداران سبکهای روایی نوآورانه و سینمایی در ادبیات، خوانندگانی که به دنبال درک عمیقتری از تأثیر جنگ بر زندگی و تفکر افراد هستند و کسانی که به آثار نویسندگان برجستهٔ فرانسوی و ادبیات پساجنگ علاقه دارند، مخاطبان این کتاب هستند.
درباره روبر مرل
روبر مرل (Robert Merle) متولد ۲۸ اوت ۱۹۰۸ در تبس و، رماننویس فرانسوی بود. او دوران کودکی را در الجزایر گذراند ولی در نوجوانی و پس از مرگ پدر به فرانسه رفت و تحصیلات عالی را در این کشور طی کرد و توانست در رشتهٔ ادبیات دکتری بگیرد. او در زمان جنگ جهانی دوم به اسارت نیروهای آلمانی در آمد و مدتی را در زندان گذراند. او اولین اثر خود را در سال ۱۳۴۹ با نام شنبه و یکشنبه در کنار دریا منتشر کرد و در همین سال موفق به دریافت جایزه گنکور شد. مرل در ۲۸ مارس ۲۰۰۴ در منزل شخصیش در حومۀ پاریس بر اثر حملهٔ قلبی درگذشت.
بخشی از کتاب تعطلیلات دانکرک
«مایا در سمت راست، میان دو خانهٔ ویران و در محوطهای محصور، متوجه اسبی مرده شد. دستوپای حیوان رو به آسمان بود و شکمش باد کرده بود. در چندمتریاش، دو اسب دیگر بیحرکت ایستاده بودند. شانهٔ یکی از اسبها زخمی بود. اسب دیگر کپلبهکپل کنارش ایستاده بود و گاهگداری زخمش را میلیسید. اسب زخمی یکهو سرش را طوری بالا گرفت که انگار قصد شیهه کشیدن دارد. پوزهاش را تا نیمه باز کرد، اما هیچ صدایی از آن درنیامد. بعد سرش را به چپوراست تکان داد. مایا لحظهای چشمهای غمگین و مهربان حیوان را دید که به او خیرهاند. حیوان زخمی دوباره سر بالا آورد، سپس یک قدم به عقب برداشت، پوزهاش را روی گردن همراهش گذاشت و چشمهایش را بست. چند لحظهای به همین حالت ماند؛ حالتی وصفناپذیر بود، آمیزهای از درماندگی و محبت. دو پای عقبش مدام میلرزید.
مایا از جاده خارج شد، از روی خط راهآهن عبور کرد و به سمت چپ پیچید. آنجا خیابان عریضی بود که احتمالاً زمانی نامش بِرِدون بوده، خیابانی که به دریا منتهی میشد. سیل بیپایانی از مردان خاکیپوش فرانسوی و انگلیسی شتابان در حال گذر بود. سلاح نداشتند، اما باقی سازوبرگشان را در بستههای بزرگ به دوش و کمر آویخته بودند. نه در پیادهرو و نه در مسیر اصلی خیابان، جای سوزن انداختن نبود. از آنجا که یگانهای کوچک دیگری هم داشتند از روبهرو میآمدند، طوری ازدحام میشد که انگار ناگهان راهبندان شده باشد. بعد انبوه جمعیت سلانهسلانه به راهش ادامه میداد. سربازها همگی کثیف و خاکآلود بودند. از شدت خستگی بر صورتهایشان چین افتاده بود و رد عرق بر گونههایشان معلوم بود. توقفهای ناگهانی و گسستگیها و پیوستگیهای طاقتفرسا پیشرویشان را کند کرده بود. در هر توقف وحشیانه به هم تنه میزدند و شروع میکردند به فحاشی و بگومگو، که البته خیلی زود ختمبهخیر میشد. آسمان بالای سرشان بوی خوبی میداد، بوی شنا در دریا، بوی تعطیلات طولانی، بوی رخوت عصرهای زیبای تابستان.»
حجم
۲۱۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۲۱۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه