دانلود و خرید کتاب صوتی درک یک پایان
معرفی کتاب صوتی درک یک پایان
کتاب صوتی درک یک پایان نوشتهٔ جولیان بارنز و ترجمهٔ زهره قلی پور است. امیررضا علی زاده گویندگی این رمان صوتی انگلیسی را انجام داده و رمانو آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی درک یک پایان
کتاب صوتی درک یک پایان که آخرین اثر جولیان بارنز است، علاوه بر جایزهٔ من بوکر، جایزهٔ ادبیات فرانسه را هم نصیب او کرد و چندین هفته در فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز بود. در این رمان میخوانیم که «تونی وبستر» مردی است که زندگیاش را همانگونه که بوده و هست، پذیرفته است؛ کار و بازنشستگیاش، ازدواجش و طلاقی دوستانه. او هم مانند بسیاری از آدمهایی که میشناسیم و البته خود ما، جوانیاش را درون خودش نگه داشته و به سالمندی رسیده است. مهمترین واقعهٔ عمر او دوستی با پسری به اسم «ایدریئن فین» است؛ پسری تیزهوش، مستعد آفریدن فاجعه و مرید آلبر کامو. ما زمانی با وبستر روبهرو میشویم که ۴۰ سال از دوران دبیرستانش و زمان آشناییاش با این پسر گذشته است؛ زمانی که دفترچهٔ خاطرات ایدریئن فین، طبق وصیتنامهای به تونی وبستر واگذار شده تا او را برای بازخوانی زندگی گذشته خودش برانگیزد و به سالهای نوجوانی و جوانی و داستان عاشقانهای فراموش شده ببرد. شاید تابهحال برایتان پیش آمده باشد که با گذشت زمان خاطرهای خاص بهجای این که برایتان کمرنگ شود، بسیار پررنگتر و زندهتر از قبل باشد و حتی آنقدر ذهنتان را به خود مشغول کند که از دنیای کنونی پیرامونتان جدا شوید. اگر چنین احساسی را تجربه کرده باشید، با آنچه جولیان بارنز در این اثر تأثیرگذار و انسانی میگوید، بیگانه نخواهید بود.
شنیدن کتاب صوتی درک یک پایان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی درک یک پایان
«مدرسه را تمام کردیم. وعده دادیم رفاقتمان مادامالعمر باشد. هر کدام مسیر خود را پیش گرفتیم. آدرین، که مایهی تعجب کسی هم نبود، رتبهی مناسب برای ورود به کمبریج را به دست آورد. من در بریستول تاریخ خواندم. کولین به ساسکس رفت و الکس هم دنبال کار پدرش را گرفت. به همدیگر نامه مینوشتیم؛ چنانکه مردم، حتی جوانان در آن ایام چنین میکردند. اما تجربهی ناچیزی از فرم داشتیم. بنابراین غالباً یک خودآگاهی برتر از هر لازمههای محتوا پیشی میگرفت. واقعاً خندهآور بود که نامه را اینطور شروع میکردیم: طومار شما در هفدهم همین ماه دریافت شد.
قول دادیم هر زمان که هر سه نفرمان در تعطیلات از دانشگاه به خانه برگشتیم، دیداری داشته باشیم. اما این همیشه هم عملی نبود. پنداری مکاتبه با یکدیگر معیاری بود برای سنجیدن عمق رابطهی ما. پشت نامههایی که آن سه نفر اصلی برای هم میفرستادیم، نسبت به آنچه برای آدرین مینوشتیم، اشتیاق کمتری خوابیده بود. بیشتر برای آدرین نامه نوشتیم تا برای یکدیگر. میخواستیم توجه او، تأیید او را جلب کنیم. به او ابراز علاقه میکردیم و برایش از بهترین ماجراهایی که داشتهایم میگفتیم. هر یک از ما در این فکر بودیم و استحقاقش را داشتیم خودمانیترین رفیق با او باشیم. وگرچه هر کدام، دوستان تازهی خودمان را پیدا میکردیم، اما یقین داشتیم که برای آدرین چنین نیست؛ که ما سه نفر هنوز نزدیکترین رفقایش بودیم؛ که او به ما وابسته بود. چنین ادعایی قلب کردن این واقعیت نبود که ما به او وابسته بودیم؟»
زمان
۶ ساعت و ۱۰ دقیقه
حجم
۵۱۴٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۶ ساعت و ۱۰ دقیقه
حجم
۵۱۴٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
دوست نداشتم