کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی
معرفی کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی
چاپ دوم کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی نوشتهٔ جرج لوکاچ و ترجمهٔ محمدجعفر پوینده است. نشر چرخ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی
چاپ دوم کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی توسط فیلسوف مجارستانی، جرج لوکاچ در سال ۱۹۲۳ میلادی منتشر شد. این کتاب به ایجاد مارکسیسم غربی کمک کرد و اثری است که لوکاچ بیشتر به آن شهرت دارد. با این وجود، در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی محکوم شد و بعدها عقاید آن را رد کرد و به این باور رسید که در آن مفهوم بیگانگی هگل را با مفهوم مارکس اشتباه گرفته است. پیشنهاد شده است که مفهوم شیءشدن در کتاب «هستی و زمان فیلسوف» نوشتهٔ مارتین هایدگر (۱۹۲۷) تحتتأثیر تاریخ و آگاهی طبقاتی قرار گرفته است؛ اگرچه چنین رابطهای موردمناقشه باقی مانده است. ایدهٔ کارل مارکس از آگاهی طبقاتی بهعنوان اندیشهای تلقی میشود که مستقیماً در هستی اجتماعی دخالت میکند. لوکاچ با ادعای بازگشت به روششناسی مارکس، بر تأثیر «گئورگ ویلهلم فردریش هگل» بر فیلسوف کارل مارکس تأکید مجدد میکند، بر دیالکتیک بر ماتریالیسم تأکید میکند، مفاهیمی مانند ازخودبیگانگی و واقعیشدن را در مرکز نظریهٔ خود قرار داده و دربارهٔ تقدم مفهوم کلیت استدلال کرده است. لوکاچ، مارکس را بهعنوان یک متفکر آخرتشناس به تصویر میکشد. او نسخهای از مارکسیسم هگلی را توسعه میدهد که با تفاسیر نوظهور شوروی از مارکسیسم و بر اساس آثار «گئورگی پلخانف» و دیالکتیک طبیعت الهامگرفته از «فردریش انگلس» در تضاد است.
خواندن کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
درباره جرج لوکاچ
گئورگ لوکاچ یا جرج لوکاچ (Georg Lukács) در سال ۱۸۸۵ به دنیا آمد و در ۱۹۷۱ درگذشت. او فیلسوف، نویسنده، منتقد ادبی، و تئوریسین و مبارز کمونیست مجار، کمیسر فرهنگ و آموزش در جمهوری شورایی مجارستان در ۱۹۱۹ و از سران انقلاب ۱۹۵۶ مجارستان بود. از لوکاچ آثاری در زمینهٔ تئوری مارکسیستی زیباییشناسی که با کنترل سیاسی هنرمندان مخالف بود، دفاع از انسانیت و تشریح مفهوم ازخودبیگانگی بر جای مانده است. او یکی از بنیانگذاران مارکسیسم غربی بود. لوکاچ به مدرسهٔ کلیسای لوتریان رفت و رسماً در سال ۱۹۰۷ به ایمان لوتری تغییر دین داد. او پیاچدی خود را در ۱۹۰۶ در علوم سیاسی از دانشگاه کُلُژوار و پس از ارائهٔ بخشهایی از نوشتههایش در «تاریخ مدرن درام» در ۱۹۰۹ از دانشگاه بوداپست دکترا دریافت کرد. او در محافل روشنفکری بوداپست، برلین، فلورانس و هایدلبرگ کار و مشارکت داشت. کتاب «تاریخ و آگاهی طبقاتی» یکی از آثار مکتوب او است.
درباره محمدجعفر پوینده
محمدجعفر پوینده در ۱۷ خرداد ۱۳۳۳ به دنیا آمد و در ۱۸ آذر ۱۳۷۷ درگذشت. او مترجم، نویسنده و جامعهشناس ایرانی بود که در جریان ترورهای موسوم به قتلهای زنجیرهای بهدست عواملی کشته شد. پوینده از فعالترین اعضای کانون نویسندگان ایران بود. او تا پیش از مرگ در دفتر پژوهشهای فرهنگی مشغول به کار بود. گفته شده است که محمدجعفر پوینده از طرفداران جریان چپ در ایران بود، اما به ایدههای سنتی مارکسیسم باور نداشت و هرگز به سازمان یا حزبی سیاسی نپیوست؛ هر چند یک مدافع پرکار دمکراسی، حقوق بشر و آزادی نامحدود اندیشه و بیان بود و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر را به پارسی برگرداند.
بخشی از کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی
«پاول لِوی فرصت را مغتنم شمرده و جزوهٔ ناتمام رفیق رزا لوکزامبورگ را، که با عجله در زندان برسلو نوشته شده، منتشر کرده است. انتشار این جزوه به هنگام حادترین حملهها برضد حزب کمونیست آلمان و انترناسیونال سوم صورت گرفته و مرحلهای از این مبارزه است، درست مانند افشاگریهای نشریهٔ فوروِرتس [به پیش] و جزوهٔ فریسلاند، با این تفاوت که هدفهای دیگر و ژرفتری را دنبال میکند. اینبار دیگر هدف ضربه زدن به اعتبار حزب کمونیست آلمان یا تضعیف اعتماد به سیاست انترناسیونال سوم نیست، بلکه متزلزل کردن مبانی نظری سازماندهی و تاکتیک بلشویکی مدنظر است. به همین سبب است که اعتبار گستردهٔ رزا لوکزامبورگ به خدمت این هدف درمیآید. آثار منتشرشدهٔ پس از مرگ وی باید مبانی نظری انحلال انترناسیونال سوم و بخشهای آن را فراهم آورد. در نتیجه، کافی نیست یادآوری کنیم که رزا لوکزامبورگ بعدها نگرشهایش را تغییر داد. باید بهدقت ببینیم که او تا چه حد حق داشته یا نداشته است. زیرا ــ از دیدگاهی انتزاعی ــ کاملاً امکان دارد که در جریان نخستین ماههای انقلاب او به مسیری نادرست چرخیده و تغییری که رفقا وارسکی و زتکین در نگرشهایش دیدهاند نشانهٔ گرایشی نادرست باشد. بنابراین، مستقل از برخورد بعدی رزا لوکزامبورگ با نظریات مطرحشده در این جزوه، باید همین نظریات را مورد بحث قرار دهیم، بهویژه از آنرو که برخی اختلافنظرهایی که در اینجا میان رزا لوکزامبورگ و بلشویکها طرح شدهاند پیشتر در جزوهٔ یونیوس (۲) و انتقاد لنین از آن، و نیز در نقدی که رزا لوکزامبورگ دربارهٔ کتاب یک گام به پیش، دو گام به پسِ لنین در سال ۱۹۰۴ در نشریهٔ نوی زایت [روزگار نو] منتشر کرد، دیده شده و در نگرش برنامهٔ [جمعیت] اسپارتاکوس نیز تا حدی تأثیر داشتهاند.»
حجم
۹۰۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۱۶ صفحه
حجم
۹۰۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۱۶ صفحه