تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب گفتارهایی درباره فلسفه هگل
معرفی کتاب گفتارهایی درباره فلسفه هگل
کتاب الکترونیکی «گفتارهایی دربارهٔ فلسفهٔ هگل» به قلم «جان اِن. فیندلی» و «جان دابلیو بربیج» با ترجمهٔ «حسن مرتضوی» از نشر چرخ اثری است که به بررسی اندیشهها و نظام فلسفی «هگل» میپردازد. این کتاب بهویژه بر «پدیدارشناسی روح» و «علم منطق هگل» تمرکز دارد و تلاش میکند مفاهیم کلیدی و روش دیالکتیکی او را برای مخاطب روشن کند. «گفتارهایی دربارهٔ فلسفهٔ هگل» ترجمهٔ بخشهایی از دو کتاب Hegel, a re-examination و The logic of Hegel's logic است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب گفتارهایی درباره فلسفه هگل اثر جان اِن. فیندلی و جان دابلیو بربیج
کتاب «گفتارهایی دربارهٔ فلسفهٔ هگل» به قلم «جان اِن. فیندلی» و «جان دابلیو بربیج» در ایران در سال ۱۴۰۳ منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از دو اثر مهم دربارهٔ فلسفهٔ «هگل» است که بخشهایی از آنها توسط «حسن مرتضوی» ترجمه شدهاند. بخش نخست، نوشتهٔ «جان اِن. فیندلی»، به بازنگری و تفسیر «پدیدارشناسی روح» و «دانشنامهٔ علوم فلسفی» «هگل» میپردازد و تلاش میکند خطوط اصلی اندیشهٔ «هگل» و سوءبرداشتهای رایج دربارهٔ او را روشن کند. بخش دوم، نوشتهٔ «جان دابلیو بریج»، به علم منطق «هگل» اختصاص دارد و مفاهیم بنیادین منطق هگلی را بررسی میکند.
این کتاب در فضایی میاننسلی و با رویکردی تحلیلی، به جایگاه «هگل» در تاریخ فلسفه، تأثیر او بر متفکران غربی و شرقی و اهمیت معاصر اندیشههایش میپردازد. «جان اِن. فیندلی» و «جان دابلیو بربیج» با تکیه بر منابع اصلی و تفسیرهای معتبر، تصویری از روند فکری «هگل» و جایگاه او در سنت فلسفی ارائه میدهند. کتاب همچنین به زندگینامهٔ «هگل»، زمینههای تاریخی و فلسفی دوران او و چالشهای فهم آثارش اشاره دارد.
خلاصه کتاب گفتارهایی درباره فلسفه هگل
این کتاب با ارائهٔ شرحی روشن و منسجم از آموزههای فلسفی «هگل» آغاز میشود و تلاش دارد مفاهیم کلیدی نظام فکری او را از خلال دو اثر مهم، یعنی «پدیدارشناسی روح» و «علم منطق»، بررسی کند. نویسندگان ابتدا به سوءبرداشتهای رایج دربارهٔ «هگل» میپردازند و نشان میدهند که او نه یک متافیزیسین وراتجربی صرف است و نه ایدئالیستی که جهان را صرفاً ساختهٔ ذهن بداند. سپس به مفهوم «روح» نزد «هگل» پرداخته میشود؛ روح بهعنوان کل خودکوشا و بیکران که هم ابژه و هم سوژهٔ خودآگاهی است و در فرآیند دیالکتیکی از کرانمندی به بیکرانی و از فردیت به کلیت حرکت میکند.
کتاب «گفتارهایی دربارهٔ فلسفهٔ هگل» توضیح میدهد که چگونه «هگل» با روش دیالکتیکی خود، مفاهیم را در سهگانیهای متوالی (تز، آنتیتز، سنتز) پیش میبرد و از طریق تضادها و تناقضها به وحدت و آشتی میرسد. نویسندگان با بررسی ریشههای تاریخی اندیشهٔ هگل، از یونان باستان تا عرفان آلمانی و فلسفهٔ کانت و فیشته، نشان میدهند که چگونه «هگل» نظامی فلسفی بنا میکند که در آن روحْ حقیقت نهایی همهچیز است و دیالکتیکْ نیروی محرک تغییر و رشد مفاهیم و جهان. کتاب همچنین به نقدها و چالشهای روش دیالکتیکی «هگل» میپردازد و تلاش میکند جایگاه او را در سنت فلسفی و اندیشهٔ معاصر روشن کند.
چرا باید کتاب گفتارهایی درباره فلسفه هگل را خواند؟
این کتاب فرصتی است برای آشنایی عمیقتر با نظام فلسفی «هگل» و فهم بهتر مفاهیم پیچیدهای مانند روح، دیالکتیک و منطق هگلی. نویسندگان با زبانی تحلیلی و با تکیه بر منابع اصلی، سوءبرداشتهای رایج دربارهٔ «هگل» را بررسی میکنند و تلاش دارند تصویری روشن از جایگاه او در تاریخ فلسفه ارائه دهند. مطالعهٔ این اثر به مخاطب کمک میکند تا با ریشههای تاریخی و فلسفی اندیشهٔ «هگل»، تأثیر او بر متفکران بعدی و اهمیت معاصر آموزههایش آشنا شود و ابزار مفهومی لازم برای تحلیل فلسفهٔ مدرن را به دست آورد.
خواندن کتاب گفتارهایی درباره فلسفه هگل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای دانشجویان و علاقهمندان به فلسفه، پژوهشگران حوزهٔ اندیشهٔ غرب و کسانی که دغدغهٔ فهم نظامهای فلسفی پیچیده و تاریخ فلسفهٔ مدرن را دارند مناسب است. همچنین برای افرادی که بهدنبال درک بهتر دیالکتیک، منطق و مفاهیم بنیادین فلسفهٔ «هگل» هستند اثری راهگشا خواهد بود.
درباره جان اِن. فیندلی
«جان اِن. فیندلی» فیلسوف سرشناس اهل آفریقای جنوبی بود که در تاریخ ۲۵ نوامبر ۱۹۰۳ متولد شد و در ۲۷ سپتامبر ۱۹۸۷ چشم از جهان فروبست. او یکی از چهرههای تأثیرگذار فلسفهٔ قرن بیستم بهشمار میآید. «جان اِن. فیندلی» در حوزههایی مانند متافیزیک، اخلاق و منطق پژوهشهای عمیق و تأثیرگذاری انجام داد و بهویژه بهخاطر تحلیلها و تفاسیرش از فلسفهٔ قارهای، نوافلاطونیگری و نقد فلسفهٔ تحلیلی شناخته میشود. او عضو آکادمی بریتانیا (FBA) بود و جایگاه برجستهای در میان اندیشمندان فلسفی زمان خود داشت.
«جان اِن. فیندلی» تحصیلات خود را در زمینهٔ ادبیات کلاسیک و فلسفه نخست در دبیرستان پسرانهٔ «پرتوریا» آغاز کرد؛ سپس از سال ۱۹۱۹ بهعنوان دانشجوی کارشناسی در کالج دانشگاهی «ترانسوال» ادامه داد. او در این دوران شیفتهٔ آموزههای عرفانی انجمن «تئوسوفی» شد؛ آموزههایی که تلفیقی از باورهای دینی شرقی همچون هندوییسم و بودیسم بودند. همین علاقه سبب شد تا «فیندلی» بهطور جدی به مطالعهٔ متون فلسفی هندی، بودایی و نوافلاطونی روی آورد و حتی زبان سانسکریت را بهصورت خودآموز فراگرفت.
از ۱۹۲۷ تا ۱۹۴۸، «فیندلی» در دانشگاههای مختلفی تدریس کرد از جمله در دانشگاه ترانسوال (۱۹۲۷–۱۹۳۴)، دانشگاه اوتاگو در نیوزیلند (۱۹۳۴–۱۹۴۵)، دانشگاه رودز در گراهامزتاون و دانشگاه ناتال در پیتِرماریتزبرگ (۱۹۴۵–۱۹۴۸). در این دوران، او سفرهای علمی متعددی به اروپا و آمریکای شمالی داشت از جمله به برلین، کمبریج، اتریش، برکلی، شیکاگو، نیویورک و دانشگاه هاروارد. در اتریش، نزد «ارنست مالی» تحصیل کرد و در سال ۱۹۳۳ دکترایش را دربارهٔ نظریههای «الکسیوس ماینونگ» گرفت. او آلمانی را نیز بهطور خودآموز آموخته بود و بر آن زبان تسلط کامل داشت.
«جان اِن. فیندلی» در این سفرها موفق شد با فیلسوفان بزرگ قرن بیستم چون «کارنپ»، «کواین»، «هایدگر» و «ویتگنشتاین» دیدار کند. در اتریش، به گروهی پیوست که هر سهشنبه با «ویتگنشتاین» جلسه داشتند. بنا بر گفتهٔ «آلستر مکاینتایر»، مواجههٔ «فیندلی» با اندیشههای «ماینونگ»، «برنتانو» و «ویتگنشتاین» نقشی تعیینکننده در شکلگیری دیدگاه فلسفی ویژهٔ او ایفا کرد.
درباره جان دابلیو بربیج
«جان ویلیام بربیج»، فیلسوف و استاد دانشگاه اهل کانادا، در ۲۹ فوریه ۱۹۳۶ از پدر و مادری مبلغ مذهبی چشم به جهان گشود و در ۲ نوامبر ۲۰۲۳ درگذشت. او دوران کودکی خود را در اسکاتلند و شهر همیلتون در استان انتاریوی کانادا سپری کرد، تحصیلات خود را در رشتهٔ فلسفه در دانشگاه تورنتو آغاز کرد و مدرک کارشناسی ارشدش را از دانشگاه «ییل» گرفت.
«بربیج» مدتی بهعنوان استاد در کالج «ویکتوریا» تدریس کرد و سپس تحصیلات خود را در رشتهٔ الهیات در کانادا و آلمان ادامه داد. او تا سال ۱۹۶۸ بهعنوان کشیش کلیسای متحد فعالیت داشت. پس از آن به دانشگاه تورنتو بازگشت و دکترای خود را در سال ۱۹۷۰ با نگارش رسالهای دربارهٔ تفاوت حقایق تاریخی مشروط و حقایق عقلانی ابدی، با تمرکز بر دیدگاههای «هگل» و «شلینگ»، زیر نظر «امیل فاکنهایم» به پایان رساند. او همزمان برای نشریات انتشارات «رایرسون» نیز مینوشت و در مقام ویراستار فعالیت میکرد.
در سال ۱۹۷۰، او به هیئتعلمی دانشگاه «ترنت» پیوست و تا زمان بازنشستگیاش در سال ۱۹۹۹ در آنجا تدریس کرد. در این مدت، یک دوره بهعنوان مدیر کالج «شامپلن» در دانشگاه «ترنت» فعالیت داشت و برای پژوهشهای فلسفی به کشورهای فرانسه، آلمان، ایتالیا و انگلستان سفر کرد. او آثاری ارزشمند در حوزهٔ فلسفهٔ «هگل» منتشر کرد و مدتی ریاست «انجمن هگل آمریکا» و ریاست افتخاری «انجمن هگل بریتانیا» را برعهده داشت.
پس از بازنشستگی، «بربیج» همچنان به نوشتن و انتشار آثار فلسفی ادامه داد. در سال ۱۹۹۸ به پاس خدمات علمیاش به عضویت «انجمن سلطنتی کانادا» درآمد.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
این کتاب با همین عنوان و همین مترجم در سال ۱۳۸۷ توسط نشر چشمه منتشر شده است.
بخشی از کتاب گفتارهایی درباره فلسفه هگل
«در اینجا میگوییم هگل از آن جهت بد فهمیده شده است که پیش از هر چیز در مقام متافیزیسینی وراتجربی شناخته میشود، یعنی فردی که به چیزها یا موضوعاتی فراسوی حوزهی تجربی ما میپردازد، یا فردی که آنچه را میشناسیم یا تجربه میکنیم کنار هم میچیند و به دیدگاهی تمامعیار دگرگونشان میکند که خارج از دانش یا تجربهی فردی هر شخص است. به همین ترتیب، هنگامی که هگل را نوعی سوبژکتیویست تلقی میکنیم، یعنی فردی که فکر میکند قلمروِ طبیعت یا تاریخ فقط در آگاهی یا برای آگاهی کسی وجود دارد ــ چه این آگاهی ذهنی مانند آگاهی ذهنی ما باشد، چه ذهنی کیهانی یا فراکیهانی ــ او را بد فهمیدهایم. به همین منوال، این اتهام بزرگتر را تکذیب میکنیم که هگل فکر میکرده ذهن ما (یا ذهن خداوند) جهان را به شیوهای دانسته یا نادانسته ساخته است. سوم اینکه معتقدیم اگر گمان کنیم هگل خردباوری شیدایی بوده است ــ یعنی فردی که میکوشد جزئیات طبیعت و تجربه را از استلزامات انتزاعی مفهومهایی معین استنتاج یا پیشبینی کند، به بیان دیگر فردی که میکوشد به طور پیشینی آنچه را ما اکنون معتقدیم فقط به طور پسینی شدنی است انجام دهد ــ او را بد فهمیدهایم. بهعلاوه مدعی هستیم که زبان نامتعارفی که هگل افکارش را با آن بیان میکرد کاملاً بیبهره از روشنگری و مشروعیت نبوده و زنجیرهی اندیشهای که هگل براساس آن از یک مرحلهی اندیشه به مرحلهی دیگر گذر میکند، به این دلیل که اصول اساسی منطق را نقض میکند، برای تحقیق بیارزش نیست. در ضمن این اتهام نامربوط اما بهشدت پیشداورانه را رد میکنیم که هگل مرتجع سیاسی تمامعیاری بود و مسئولیت فجایع دوران هیتلر پشتدرپشت به او میرسد؛ این اتهام بهشدت پوچ را رد میکنیم که نظام او صرفاً نقابی برای چنین ارتجاعی بوده است. و سرانجام معتقدیم که در ایدههای هگلی هیچچیزِ نامربوط و نامعاصری وجود ندارد و میتواند به همان اندازهی نسلهای پیشین اندیشمندان به ما بیاموزاند.»
حجم
۵۲۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۵۲۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه