دانلود و خرید کتاب فرانکنشتاین مری شلی ترجمه کاظم فیروزمند
تصویر جلد کتاب فرانکنشتاین

کتاب فرانکنشتاین

نویسنده:مری شلی
انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:
۴.۲از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فرانکنشتاین

کتاب فرانکنشتاین یا پرومته نوین نوشتهٔ مری شلی و ترجمهٔ کاظم فیروزمند است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. دانشمندی جوان به نام ویکتور فرانکنشتاین طی یک آزمایش علمی غیرمعمول، موجودی عجیب را خلق می‌کند. این موجود بلای جان خالقش می‌شود. از این رمان گوتیک، ترسناک و علمی‌تخیلی فیلم‌های زیادی ساخته شده است.

درباره کتاب فرانکنشتاین

داستان فرانکنشتاین سه راوی دارد که به ترتیب روایت خود را می‌گویند: ناخدا والتون، ویکتور فرانکنشتاین و هیولای فرانکنشتاین. این کتاب در قالب نامه‌نگاری آغاز می‌شود. ناخدا والتون با فرانکنشتاین در کشتی آشنا می‌شود و ویکتور داستان زندگی‌اش را برای او بازمی‌گوید. او تعریف می‌کند که چطور موجودی را خلق می‌کند که به او نام هیولا می‌دهند. انسان‌ها به خاطر ظاهر هیولا از او می‌ترسیدند. هیولا از سازنده‌اش خواسته‌ای دارد و وقتی ویکتور آن را اجابت نمی‌کند هیولا عصبانی می‌شود و همه چیز را نابود کرده و فرار می‌کند.

حادثه‌ای که مبنای این داستان است غیر از قصه‌ٔ صرفِ اشباح و افسون و جادوست. بداعت و تازگی موقعیت‌هایی که در داستان وصف می‌شود دلیل و عذر آن است و با آنکه خود حادثه به صورت واقعه‌ای طبیعی نامحتمـل است، دیدگاهـی تخیلـی عرضه می‌کنـد که دریچـه‌ای برای نمایش امیال و آرزوهای بشری است در سطحی جامع‌تر و کوبنده‌تر از آنچه مناسبات عادی رویدادهای موجود بتواند القا کند.

خواندن کتاب فرانکنشتاین را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های علمی‌تخیلی و ترسناک پیشنهاد می‌کنیم. هیولای فرانکنشتاین ازجمله رمان‌های کلاسیک در این ژانر است.

درباره مری شلی

مری ولستونکرافت شلی (۱۸۵۱-۱۷۹۷) به خاطر داستان گوتیک ترسناکش فرانکنشتاین شهرت دارد.

وی در ماه اوت ۱۷۹۷ در لندن به دنیا آمد و تنها دختر ویلیام گادوین فیلسوف و همسرش مری ولستونکرافت، نویسندهٔ فمینیست تندرو بود. مادرش به طرز غم‌انگیزی تقریباً بلافاصله درگذشت و مری را پدرش و همسر دوم او بزرگ کردند. مری محروم از توجه عاطفی، بخش اعظم کودکی را با کتاب خواندن، سرهم کردن قصه‌های عجیب و غریب و رؤیاپروری طی کرد. بعدها گفت که بهترین تفریحش «کاخ ساختن روی ابرها» بود و یکی از همین رؤیاهای بیداری بود که او را به آفرینش اثر مشهورش سوق داد.

مری در ۱۸۱۴ با پرسی بیسی شلی جوان که عقاید ویلیام گادوین را سخت تحسین می‌کرد و به خانهٔ آنها رفت و آمد داشت دیدار کرد و به او دل باخت. مری برای فرار از سرزنش‌های پدر ــ که ارتباط او را با مردی زن‌دار برنمی‌تافت ــ در ژوییهٔ ۱۸۱۴ به همراه ناخواهری‌اش جین کلرمونت با شلی از خانهٔ پدری گریخت. با هم چند هفته در اروپا سفر کردند تا پولشان تمام شد و به ناچار به انگلستان باز گشتند. در ۱۸۱۶ بود که با مرگ هریت همسر شلی، توانستند با هم ازدواج کنند. بیشتر زندگی کوتاه مشترکشان در ایتالیا گذشت. زندگی مری شلی با تراژدی آمیخته بود و از چهار بچه‌ای که به دنیا آورد فقط پسرشان پرسی فلورنس، زنده ماند. شلی در سال ۱۸۲۲ در پی واژگون شدن قایقش، آریل، در توفانی تابستانی، غرق شد. مری در ۱۸۲۳ به انگلستان بازگشت و تا زمان مرگش در ۱۸۵۱ نویسنده‌ای حرفه‌ای بود.

مری شلی که عمدتاً خالق فرانکنشتاین شناخته می‌شود، رمان‌های دیگری چون لودوره، فالکنر، پرکین واربک، و آخرین انسان نیز نوشته است که اثر اخیر رمانی پیشگوست و به انحطاط تدریجی بشریت می‌پردازد. با آن که پدر پرسی شلی قدغن کرده بود که وی زندگینامهٔ شوهرش را بنویسد، مری مجموعهٔ اشعار او را گرد آورد و در ۱۸۳۹ انتشار داد.

ایدهٔ فرانکنشتاین حین کابوسی شبانه در خواب و بیداری در تابستان ۱۸۱۶ به ذهن مری شلی خطور کرد. او با شوهرش و لرد بایرون در کنارهٔ دریاچهٔ ژنو اقامت کرده بودند که به پیشنهاد بایرون هرکدام با نوشتن داستانی کوتاه ذوق‌آزمایی کردند. شوهرش او را تشویق کرد داستان کوتاهی را که نوشته بود گسترش دهد و تکمیل کند. داستان فرانکنشتاین نخستین بار در اوایل سال ۱۸۱۸ منتشر شد.

بخشی از کتاب فرانکنشتاین

«من در ژنو به دنیا آمدم و در یکی از متشخص‌ترین خانواده‌های آن جمهوری بار آمدم. نیاکانم سال‌های سال وکیل و قاضی بوده‌اند و پدرم در چندین منصب دولتی افتخار و اشتهاری کسب کرده بود. او را به درستکاری و شوقی بی‌حد برای خدمت به مردم می‌شناختند و محترم می‌داشتند. جوانی‌اش را یکسر صرف امور کشور کرد. چندین بار مشغله‌اش و حوادث گوناگون مانع از ازدواجش شده بود و فقط در اواخر عمر بود که همسری اختیار کرد و پدر خانواده شد.

چون اتفاقات مربوط به ازدواج او گویای شخصیت اوست، نمی‌توانم از تعریف آنها خودداری کنم. یکی از نزدیک‌ترین دوستان او تاجری بود که با بدبیاری‌های گوناگون از اوج کامیابی به دامن فقر و بینوایی فرو افتاد. این مرد که بیوفورت نام داشت آدمی مغرور و سرسخت بود و نمی‌توانست در همان کشوری که زمانی در آن اعتبار و منزلتی داشت در فقر و گمنامی سر کند. بنابراین پس از پرداخت قرض‌های خود شرافتمندانه با دخترش به شهر لوسرن رفت و آن‌جا ناشناس و در عین تهیدستی زیست. پدرم بیوفورت را سخت دوست می‌داشت و یار وفادارش بود و از این رو از دربه‌دری او در پی حوادث ناگوار سخت اندوهگین بود و غرور بیجای او را سرزنش می‌کرد که سبب شده بود بی‌توجه به دوستی عمیق‌شان از او رو نهان کند و هیچ فرصتی را برای جست‌وجوی او از دست نمی‌داد، به این امید که ترغیبش کند به یاری و به اعتبار مالی او یک بار دیگر پای در راه زندگی نهد.

بیوفورت بسیار می‌کوشید خود را پنهان دارد و از این رو ده ماه طول کشید تا پدرم جای او را یافت. مسرور از پیدا کردن او شتابان به خانه‌اش رفت که در محلهٔ پستی قرار داشت. اما وارد خانه که شد فقط بینوایی و نومیدی از او استقبال کرد. از ثروت بیوفورت فقط اندک پولی برایش مانده بود که بیش از چند ماه زندگی را کفاف نمی‌کرد و امیدوار بود که در این میان شغلی آبرومندانه در خانهٔ بازرگانی پیدا کند. بنابراین فعلاً بیکار بود و به همین سبب نیز فرصت کافی داشت که به فقر و سیه‌روزی خود بیندیشد و این غصه چندان او را در خود غرق کرد که سر سه ماه به بستر بیماری افتاد و توان حرکت از او سلب شد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
انسان در کمال خود همواره باید ذهن و خاطری آرام و استوار داشته باشد و هرگز اجازه ندهد که هوا و هوس یا شوقی گذرا این آرامش را مختل سازد. فکر نمی‌کنم دانش‌اندوزی استثنایی بر این قاعده باشد.
selde
اگر پژوهش و مطالعه‌ای که در پیش گرفته‌ای مهر و محبت را در تو کاهش دهد و میل به آن شادی‌ها و لذت‌های ساده را که هیچ غل و غشی در آن نیست در تو نابود کند، در این صورت آن پژوهش به یقین مطلوب و مشروع نیست،
selde
در این روزهای آخر به رفتار گذشته‌ام فکر می‌کردم. آن را هم قابل سرزنش نمی‌دانم. در یک جنون شورانگیز آنی موجودی خردورز آفریدم و باید تا آنجا که در قدرت داشتم به فکر خرسندی و رفاهش می‌بودم. این وظیفه‌ام بود، اما یک وظیفهٔ عظیم‌تر دیگر هم وجود داشت. وظایفم نسبت به همنوعانم برایم مهم‌تر بود زیرا بخش بس بزرگ‌تری از سعادت یا تباهی را فرا می‌گرفت.
selde
سعادت را در آرامش بجوی و از جاه‌طلبی بپرهیز حتی اگر فقط بلندپروازی ظاهراً بی‌گزندی باشد که همان نامورگشتن در علم و اکتشافات است.
selde
هیچ‌چیز چون هدفمندی موجب آرامش‌خاطر نیست، زیرا فکر و ذکر آدمی متوجه نقطهٔ ثابتی است
سپیده اسکندری
چه چیزی می‌تواند بر قلب مشتاق و ارادهٔ راسخ آدمی فائق آید؟
سپیده اسکندری

حجم

۲۴۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۶۸ صفحه

حجم

۲۴۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۶۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان