کتاب فلسفه شوپنهاور
معرفی کتاب فلسفه شوپنهاور
کتاب فلسفه شوپنهاور نوشتهٔ برایان مگی و ترجمهٔ رضا ولی یاری است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب فلسفه شوپنهاور
اینکه چرا فلسفه شوپنهاور حائز اهمیت است دلایل غیر معمولی دارد. اخلاق وی بر خلاف اخلاق کانت که مبتنی بر عقل است بر شفقت و دلسوزی بنا دارد. از میان فلاسفهٔ مغرب زمیـن او یگانه فیلسوفـی اسـت که آییـن بـودایـی را حقیقتاً به حساب میآورد و در عین حال اهمیت کاملی برای علم قائل میشود. جدا از حوزهٔ فلسفه، اندیشهٔ وی در روانشناسی و هنرهـای زیبـا نیز تأثیـر بسزایـی داشته است. شوپنهاور گذشته از اینکه نخستین و بیشترین تأثیر فلسفی را بر نیچه و ویتگنشتاین داشته، به همان میزان بر فروید و یونگ و در پدید آمـدن آثار هـنرمندان خـلاق از واگنـر تا تولستوی تأثیرگذار بـوده اسـت. کـتاب حاضـر نگاهـی نو به فلسفهٔ اوست، به ویژه مباحث مفصلی در خصوص تأثیر او بر ویتگنشتاین و واگنر را شامل میشود.
خواندن کتاب فلسفه شوپنهاور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فلسفه شوپنهاور
«شوپنهاور همواره بر این باور بود که اگر بهواسطهٔ سهمالارث خود از استقلال مالی برخوردار نمیشد، نمیتوانست عمده اثر خود را به پایان برساند. او در ۲۲ فوریهٔ ۱۷۸۸ در یک خانوادهٔ بازرگان و ثروتمند هانسایی در دانتزیگ (گدانسک فعلی) دیده به جهان گشود. خانوادهٔ شوپنهاور نسلهای متمادی از خانوادههای بانفوذ دانتزیگ بودند. هنگامی که پتر کبیر و ملکهٔ وی کاترین در ۱۷۱۶ از شهر دیدن کردند شبی را نزد آندریاس جد پدری فیلسوف گذراندند. نقل است که آندریاس در واپسین لحظات به اتاق میهمانان سرکشی کرده و هوای آنجا را اندکی سرد یافته و دستور داده بود تمام کف اتاق را کنیاک بپاشند و آن را شعلهور سازند و به این ترتیب، درست پیش از رسیدن میهمانان، به سرعت اتاق را گرم کرده، عطر مطبوعی در آن بهوجود بیاورند، و در عین حال کف اتاق را کاملاً خشک نگه دارند. ظاهراً خانواده، که شعارش"بدون آزادی خوشبختی هم وجود ندارد" بود، عادت داشت روابط خود با امپراطوران و فاتحان را با نوعی روحیهٔ استقلالطلبی حفظ کند. یک بار فردریک کبیر دو ساعتی را با پدر فیلسوف، هاینریش فلوریس شوپنهاور، گذراند و سعی کرد وی را ترغیب کند تا دانتزیگ را ترک گوید و در پروس اقامت گزیند. از قضا هاینریش فلوریس دانتزیگ را ترک کرد، منتها پس از مرگ فردریک و آن هم به دلیل ناخشنودی از اشغال زادگاه خود بهدست حکومت پروس.
علاوه بر این روحیهٔ استقلالطلبی اربابمنشانه، دیگر مشخصهٔ خانواده طرز فکر جهانوطنانهٔ نادر ایشان در آن دوران بود. هنگامی که هاینریش فلوریس شوپنهاور جوان بود پدرش او را به سفر فرستاد تا کسب تجربه کند، و وی سالها در فرانسه و انگلستان زندگی کرد. در آن سالها شوق ماندگاری به ادبیات معاصر فرانسه، بیشتر از همه آثار ولتر، و نیز احساس تحسینی نسبت به سبک و سیاق زندگی انگلیسی، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی، در او پدیدار شد. پس از بازگشت به دانتزیگ هر روز یک روزنامهٔ انگلیسی و یک روزنامهٔ فرانسوی میخواند. و پسر خود را نیز از دوران طفولیت به خواندن تایمز تشویق کرده، به وی گفته بود که از آن "میتوان همه چیز را یاد گرفت". فیلسوف، همچون پدر، در بخش اعظم بزرگسالی خود همه روزه تایمز میخواند. هاینریش فلوریس، حتی پیش از تولد پسرش، خیال همان قسم تربیت جهانوطنانهای را که خود یافته بود برای او در سر میپروراند. و از آنجا که اطمینان راسخ داشت فرزندش پسر خواهد بود، نام "آرتور" را برای وی برگزیده بود، زیرا این نام نه تنها در آلمان و انگلستان و فرانسه متداول بود، بلکه در هر سه زبان نیز به یک شکل نوشته میشد. وی حتی ترتیباتی فراهم آورد تا پسرش در انگلستان متولد شود و به این ترتیب از حقوق یک شهروند انگلیسی نیز برخوردار گردد. ولی این قسمت از طرح او ناکام ماند، زیرا بیماری همسرش در دوران حاملگی مانع از سفرش به انگلستان شد و آرتور در دانتزیگ به دنیا آمد.»
حجم
۷۳۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۱۶ صفحه
حجم
۷۳۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۱۶ صفحه