کتاب شوپنهاور
معرفی کتاب شوپنهاور
کتاب شوپنهاور نوشتهٔ پاتریک گاردینر و ترجمهٔ رضا ولی یاری است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب شوپنهاور
پاتریک گاردینر با انجام پژوهشی انتقادی در فلسفهٔ شوپنهاور هم به خوانندهٔ عمومی خدمت شایان توجهی کرده هم به فلاسفهٔ حرفـهای. درحالیکه معـدود فیلسوفانـی هستنـد که نامشان شناختهشدهتـر از شوپنهاور اسـت، اما مطالعـهٔ آثار او، دستکم در انگلسـتان، وسـیعاً مورد غـفلت واقـع شده اسـت.
بیاعتمادی ریشهدار به متافیزیک او به این فرض غلط انجامیده که مطلب فلسفـی مهمـی وجود ندارد که بتـوان از او آمـوخت. گاردینر این برداشت سطحی را تصحیح میکند و نشان میدهد که حتی اغراقهای شوپنهاور هم اغلب برآمده از بینشهای دقیق فلسفی هستند. مخصوصاً، ستایشگران ویتگنشتاین شگفتزده خواهنـد شد از ایـنکه ببینند اندیشـهٔ او تا چه پایه متـأثر از اندیشهٔ شوپنهاور بوده است.
خواندن کتاب شوپنهاور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شوپنهاور
«آرتور شوپنهاور در ۲۲ فوریهٔ ۱۷۸۸ در شهر دانتزینگ دیده به جهان گشود. پدرش، هاینریش فلوریس شوپنهاور، که تباری نیمههلندی داشت، بازرگانی موفق با علایق فرهنگی گسترده و نظرات روشنفکرانه بود: وی مخالف سرسخت همهٔ اشکال حکومت استبدادی یا مطلقه و ستایشگر ولتر بود، و مطالعات خوبی در ادبیات انگلیسی و فرانسه داشت و شوقی بیانتها به مسافرت. هاینریش با یوهانا هنریته تروزینر ازدواج کرد، که او نیز فرزند یکی از خانوادههای صاحبنفوذ دانتزینگ بود، و از حیث دیدگاه جهانوطنانه و ذائقهٔ ادبی با هاینریش وجه اشتراک داشت و بعدها چند رمان نوشت. ولی ظاهراً این دو، علیرغم علایق مشترک، از دیگر جهات تناسب چندانی با یکدیگر نداشتند. شوهر مزاجی آتشین و سختگیر داشت، و ضعف شنواییاش در اثر کبر سن او را بداخلاقتر میساخت، و همسر شخصیتی آشکارا سبکبال و سختدل داشت، و نخوت درونیاش موجب شد که بعداً یکی از اعضای حلقهٔ آشنایانش او را فاقد قلب یا روح توصیف کند.
پنج سال نخست زندگی شوپنهاور در دانتزینگ سپری شد. در ۱۷۹۳ با تجزیهٔ دوبارهٔ لهستان و الحاق دانترینگ به پروس، پدرش اطمینان یافت که ماندن در شهری زیر سلطهٔ حکومت جدید مقرون بهصلاح نیست. از این رو خانوادهاش را به هامبورگ برد و در دوازده سال بعد همانجا به تجارتش ادامه داد. در این دوره تعلیم و آموزش شوپنهاور غیرمتعارف و تاحدی نامنظم بود. پدرش مصمم بود که وی راه او را در تجارت دنبال کند و تربیتاش چنان باشد که به جای محدود کردنش به شرایط تصنعی تحمیل شده در مدرسهای معمولی، بهسرعت او را مجرب و دنیادیده سازد. از این رو او در نهسالگی ــ یک سال پس از تولد تنها خواهرش آدله ــ به دوست بازرگانی در فرانسه به نام موسیو گرگوار سپردند و وی دو سال را در آنجا سپری کرد و زبان فرانسه را کاملاً فراگرفت. مجدداً در ۱۸۰۳ والدیناش او را به گردشی طولانی در خارج بردند. این سفر شامل اقامتی طولانی در انگلستان میشد، و در این دوره او را سه ماه در مدرسهای شبانهروزی در ویمبلدون گذاشتند. مدرسه که مدیرش یک روحانی بود مقررات سفت و سختی داشت و از جمله برنامههای آن حضور در مراسم مذهبی بینهایت کشداری بود، و به نظر میرسد که این تجربه در کل تأثیر نامطلوب و ماندگاری بر ذهن پسرک گذاشته؛ و بعدها شوپنهاور در حالی که از یک سو آثار متفکران و نویسندگان انگلیسی را بسیار ستایش میکرد، اغلب از فضای خفقانآور مراسم نیایش و تعصب مذهبی ریاکارانهای که بر اکثر حوزههای زندگی اجتماعی معمول انگلیسیها حاکم بود با نفرت یاد میکرد.»
حجم
۳۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۳۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه