
کتاب وقتی برکه دلش گرفت
معرفی کتاب وقتی برکه دلش گرفت
کتاب الکترونیکی «وقتی برکه دلش گرفت» نوشتهٔ سارا قربانیبرزی و با تصویرگری سحر کریمیان شیرازی، توسط نشر علمی و فرهنگی منتشر شده است. این اثر در دستهٔ داستانهای تخیلی برای گروه سنی الف و ب قرار میگیرد و با روایت ماجرایی لطیف و خیالانگیز، به دنیای حیوانات و طبیعت میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب وقتی برکه دلش گرفت
«وقتی برکه دلش گرفت» داستانی کودکانه و تخیلی است که با زبانی ساده و تصاویری رنگی، دنیایی پر از دوستی، همدلی و رمز و رازهای طبیعت را به تصویر میکشد. این کتاب در قالب داستانی کوتاه، ماجرای حیوانات جنگل را روایت میکند که با مشکلی غیرمنتظره روبهرو میشوند و در پی یافتن راهحل، همکاری و همفکری را تجربه میکنند. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت خطی و حضور شخصیتهای حیوانی شکل گرفته است و هر یک از شخصیتها با ویژگیهای خاص خود، بخشی از داستان را پیش میبرند. فضای داستان، سرشار از عناصر طبیعت مانند برکه، رودخانه، باد و ابرهاست و نویسنده تلاش کرده است تا از طریق این عناصر، احساسات و دغدغههای کودکان را بازتاب دهد. این کتاب با تصویرگری سحر کریمیان شیرازی، جلوهای بصری به روایت افزوده و تخیل کودکان را به پرواز درمیآورد. «وقتی برکه دلش گرفت» در سال ۱۳۹۳ منتشر شده و در نمایشگاههای بینالمللی کتاب تهران نیز مورد توجه قرار گرفته است.
خلاصه کتاب وقتی برکه دلش گرفت
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با خرگوشی آغاز میشود که کنار لانهاش نشسته و برای دوستش سنجاب نیلبک میزند. ناگهان روباه با خبری نگرانکننده سر میرسد: برکه دیگر تصویر هیچکس را نشان نمیدهد و دلش گرفته است. حیوانات یکییکی به کنار برکه میروند و تلاش میکنند با سلام و نوازش، دل برکه را به دست بیاورند، اما موفق نمیشوند. ماهیها خبر میدهند که برکه چند روزی است دلش گرفته و حتی عکس ماه را هم نشان نمیدهد. خرگوش و دوستانش برای یافتن دلیل این ناراحتی، به سراغ رودخانه میروند. رودخانه توضیح میدهد که سیاهیهایی در آسمان مانع تابش ماه شدهاند و برکه که عاشق تصویر ماه است، دیگر نمیتواند آن را در خود ببیند. حیوانات با کمک باد و ابرهای مهربان، تلاش میکنند سیاهیها را از آسمان پاک کنند تا دوباره ماه در برکه بدرخشد. داستان با همکاری و همدلی حیوانات پیش میرود و هرکدام نقشی در حل مشکل برکه ایفا میکنند، بیآنکه پایان ماجرا بهطور کامل افشا شود.
چرا باید کتاب وقتی برکه دلش گرفت را بخوانیم؟
این کتاب با روایت داستانی لطیف و خیالانگیز، به موضوعاتی مانند دوستی، همدلی و اهمیت همکاری در مواجهه با مشکلات میپردازد. فضای داستان سرشار از عناصر طبیعت است و شخصیتهای حیوانی آن، برای کودکان جذابیت ویژهای دارند. تصویرگری رنگی و زندهٔ کتاب، تخیل کودکان را تقویت میکند و آنها را به دنیایی پر از رمز و راز میبرد. «وقتی برکه دلش گرفت» فرصتی فراهم میکند تا کودکان با احساسات خود و دیگران آشنا شوند و یاد بگیرند که مشکلات را میتوان با کمک یکدیگر حل کرد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان گروه سنی الف و ب مناسب است؛ بهویژه آنهایی که به داستانهای تخیلی و ماجراهای حیوانات علاقه دارند. همچنین برای والدین و مربیانی که به دنبال کتابی برای آموزش همدلی و همکاری به کودکان هستند، گزینهٔ مناسبی بهشمار میآید.
بخشی از کتاب وقتی برکه دلش گرفت
«خرگوش گفت: «نکند داری سربهسرمان میگذاری؟» رویاه گفت: «نه. باور کنید. لاکپشت هم آنجا بود. از او پرسید.» سنجاب گفت: «شاید برکه از دست تو عصبانی شده که همهاش گوشوارههای جدیدت را توی آب نگاه میکنی؟» روباه شانههایش را بالا انداخت و گفت: «زود باش خرگوش! باید بیایی و برای برکه نیلبک بزنی. او نیلبک زدن تو را خیلی دوست دارد؛ شاید خوشحال شود و دوباره ما را نشان بدهد.» خرگوش قبول کرد و نیلبکش را توی کولهپشتیاش گذاشت. بعد، همگی به کنار برکه رفتند و نگاه کردند توی برکه. اما عکس هیچکدامشان پیدا نبود. توی دل برکه سیاه سیاه بود. گفتند: «سلام برکه.» اما برکه جواب نداد. لاکپشت، که گوشهای از ناراحتی کز کرده بود، سرش را از لاکش بیرون آورد و گفت: «اصلاً انگار با همه قهر است!» خرگوش روی تختهسنگی نشست و نیلبک زد؛ همان آهنگی که برکه دوست داشت و میگفت شبیه خندههای رودخانه است. میانههای آهنگ، ناگهان، تصویرشان برای لحظهای توی آب پیدا شد. آنها از خوشحالی فریاد کشیدند. اما عکسشان باز به همان سرعت ناپدید شد.»
حجم
۴٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۴٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه