
کتاب هدیه تولدی که داستان شد
معرفی کتاب هدیه تولدی که داستان شد
کتاب هدیه تولدی که داستان شد با عنوان اصلی Birthday Present That Became a Story نوشته کندیس فلمینگ با تصویرگری جی. برایان کاراس و ترجمهٔ مینو همدانیزاده توسط انتشارات علمی و فرهنگی (کتابهای پرنده آبی) در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است. این کتاب مصور و رنگی، داستانی تخیلی و کودکانه است که برای گروه سنی ب و ج مناسب است و ماجرای پسری به نام جک را روایت میکند که برای شاهزادهخانم هدیهای خاص آماده میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هدیه تولدی که داستان شد
این کتاب کودکانه جذاب، اثری از نویسنده مطرح آمریکایی، کندیس فلمینگ است که در سال ۲۰۱۰ به زبان انگلیسی منتشر شد و با استقبال خوبی در میان مخاطبان کودک و نوجوان روبهرو شد. فلمینگ در این داستان، با زبانی ساده و تصاویری دلنشین، ماجرای پسری فقیر به نام جک را روایت میکند که با وجود نداشتن امکانات مادی، تلاش میکند برای شاهزادهخانم هدیهای تهیه کند. تصویرگری جی. برایان کاراس، با سبک خاص و رنگهای گرم، فضای خیالانگیز و کودکانه داستان را دوچندان کرده است. ترجمهٔ مینو همدانیزاده نیز با حفظ لحن صمیمی و کودکانهٔ متن اصلی، این اثر را برای مخاطب فارسیزبان دلپذیر و قابل لمس کرده است. کتاب در قالب داستانی تخیلی و ماجراجویانه، به ارزش خلاقیت، مهربانی و اهمیت داستانگویی میپردازد و در عین حال، با طنز و لطافت، پیامهایی دربارهٔ ارزش واقعی هدیه و قدرت روایت را منتقل میکند. این اثر در مجموعهی کتابهای پرنده آبی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده و به دلیل مضمون انسانی و آموزندهاش، در میان کتابهای کودک شاخص به شمار میرود.
خلاصه کتاب هدیه تولدی که داستان شد
داستان با هیجان جک برای شرکت در جشن تولد شاهزادهخانم آغاز میشود. جک و مادرش بسیار فقیرند و چیزی برای هدیه دادن ندارند. اما جک با خلاقیت و پشتکار، وسایل اندک خانه را با مواد لازم برای پخت کیک عوض میکند و در نهایت، کیکی خوشمزه با ده شمع و یک توتفرنگی تروتازه آماده میکند. او با افتخار کیک را برمیدارد و راهی قصر میشود، اما در مسیر با چالشهایی روبهرو میشود: غول پل از او عوارض میخواهد و جک مجبور میشود نصف کیک را به او بدهد؛ در جنگل، شمعهایش یکییکی خاموش میشوند؛ و خرسی بازیگوش باقیماندهی کیک را میخورد. در نهایت، تنها توتفرنگی برایش میماند، اما نگهبان قصر هم آن را میخورد! جک ناامید اما صادقانه، ماجرای تلاشهایش را برای شاهزادهخانم تعریف میکند و او با شنیدن داستان پرماجرای جک، خوشحال میشود و میگوید بهترین هدیه، همین داستان است.
چرا باید کتاب هدیه تولدی که داستان شد را بخوانیم
این کتاب با داستانی ساده اما پرماجرا، به کودکان یاد میدهد که ارزش هدیه در نیت و تلاش پشت آن است، نه در قیمت یا بزرگیاش. تصویرگریهای گرم و دوستداشتنی کاراس، فضای خیالانگیز داستان را برای کودکان ملموستر میکند. ترجمهی روان و صمیمی مینو همدانیزاده نیز باعث شده تا لحن کودکانه و طنزآمیز کتاب به خوبی منتقل شود. اگر به دنبال کتابی هستید که هم سرگرمکننده باشد و هم پیامهای انسانی و اخلاقی را به زبان کودکانه منتقل کند، این اثر انتخابی عالی است.
کتاب هدیه تولدی که داستان شد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای کودکان گروه سنی ب و ج (حدود ۷ تا ۱۲ سال) بسیار مناسب است، بهویژه برای بچههایی که عاشق داستانهای ماجراجویانه و تخیلی هستند. اگر فرزندتان به داستانهایی مثل «جک و لوبیای سحرآمیز» یا قصههای کلاسیک علاقه دارد، این کتاب هم برایش جذاب خواهد بود. همچنین برای والدین و مربیانی که به دنبال کتابی برای آموزش ارزشهای انسانی، خلاقیت و اهمیت داستانگویی به کودکان هستند، این اثر گزینهای ایدهآل است.
فهرست کتاب هدیه تولدی که داستان شد
کتاب ساختار خطی و سادهای دارد و فصلبندی رسمی ندارد، اما میتوان آن را به بخشهای زیر تقسیم کرد: ۱. آغاز ماجرا و معرفی جک و مادرش؛ ۲. تلاش جک برای تهیهی هدیه و پخت کیک؛ ۳. سفر پرماجرای جک به سمت قصر و روبهرو شدن با غول پل، جنگل تاریک و خرس بازیگوش؛ ۴. رسیدن به قصر و مواجهه با شاهزادهخانم؛ ۵. روایت داستان جک و پذیرش آن به عنوان بهترین هدیه. هر بخش با تصویرگریهای جذاب و روایت ساده، کودک را با خود همراه میکند.
بخشی از کتاب هدیه تولدی که داستان شد
«جک با هیجان فریاد زد: «جشن تولد! برای شاهزادهخانم!» مادرش آهی کشید و گفت: «چهقدر بد شد که تو نمیتوانی بروی!» جک پرسید: «چرا نروم؟» مادرش پرسید: «با چی؟ با گرد و غبار توی گنجه یا با خاکهای روی زمین؟» جک گفت: «من فکر بهتری دارم.» همان روز صبح، او تبرش را با دو کیسه شکر و لحافش را با یک گونی آرد عوض کرد. او به مرغ یک مشت دانه داد و در عوض دوتا تخممرغ تازه گرفت. برای یک سطل شیر خوشمزه ماچ کرد. و توی بوتههای توتفرنگی گشت و گشت و گشت تا این که قرمزترین، آبدارترین و تروتازهترین توتفرنگی آن سرزمین را پیدا کرد. جک همینطور که توتفرنگی را از ساقهاش میکند، گفت: «خوشمزه!» بعد، رفت سر کارش، تکان داد و به هم زد، ریز کرد و خرد کرد، قاتی کرد. همان شب، جک عقب ایستاد تا کیکش را تماشا کند: دو لایه کیک طلایی خوشمزه که با خامهی چرب و ده شمع پوشیده شده بود. روی کیک با گردو نوشته شده بود: «تولدت مبارک شاهزادهخانم» و درست وسطش، در بهترین جا، یک توتفرنگی تروتازه جا خوش کرده بود. مادر جک گفت: «چه عالی! یک هدیهی درست و حسابی!» »
حجم
۵٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه
حجم
۵٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه