دانلود و خرید کتاب جن زدگان هنریک ایبسن ترجمه بهزاد قادری
تصویر جلد کتاب جن زدگان

کتاب جن زدگان

نویسنده:هنریک ایبسن
انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب جن زدگان

«جن زدگان» نوشته هنریک ایبسن(۱۹۰۶-۱۸۲۸)، نمایشنامه‌نویس برجسته نروژی است.

جن زدگان در سلسله آثار ایبسن ارزشمند و معنادار است، چون به اقتضای روش جدلی او با اندیشه‌های خودش این اثر باید به روی دیدگاه، سبک و روش اجرا دریچه‌ی تازه‌ای می‌گشود. این اثر از در مقایسه با دیگر اثار او از نظک اسطوره و تاریخ حماسی فاصله می‌گیرد و به آدم‌های شهرنشین و مسائل آنها می‌پردازد.

khoshnoodi
۱۳۹۹/۰۵/۰۸

اگه به تاتر و نمایشنامه خوانی علاقه دارید این کار ایبسن و از دست ندید . یکی از نمایش هوی خوش ساخت استاد

علی دائمی
۱۳۹۹/۱۲/۲۱

من زیاد نتونستم ارتباط برقرار کنم. تلاش ایبسن برای ارائهٔ یک تصویر منفی از مذهب و کلیسا و همینطور دفاع از حقوق زنان (که در عروسک‌خانه هم مشهوده) زیادی نخ نما و عیانه! ایبسن به ظاهر میخواد از تقابل اندیشه‌های

- بیشتر
محسن غضنفری
۱۳۹۹/۱۲/۱۲

عالی بود ایبسن استاد نشون دادن تضاد هاست.👌

(R)
۱۳۹۸/۱۲/۲۱

اصلا خوب نیست

نظم و قانون! خیلی وقتا فکر می‌کنم مایهٔ همهٔ بدبختیای این دنیا همین دوتان.
علی دائمی
کشیش ماندرش: خب با بستگان نزدیکتون که مشورت کردین لابد. با مادر و خاله‌هاتون ... به حکم وظیفه. خانم آلوینگ: آره، درسته. سه‌تاییشون نشستن برام حساب‌کتاب کردن. وای، خیلی محـشره که چطور رک‌وپوست‌کنده گفتن دیوونگی محضه یه‌همچین پیشنهادی رو رد کنیم. کاش مادرم الان می‌تونست ببینه عاقبت اون شکوهی که اونا تصورشو می‌کردن چی شده!
علی دائمی
من چندان از مرگ نمی‌ترسم ... گرچه دوست دارم تا می‌شه زندگی کنم.
پویا پانا
اما دیگه به‌گمونم همه‌مون یه‌جورایی جن شده‌یم، کشیش ماندرش. فقط چیزایی که از پدر و مادرمون به ارث برده‌یم توی وجودمون وول نمی‌خورن. سیل افکار کهنه، و عقاید بی‌روح و نخ‌نما، و این‌جور چیزام هست. اینا شور و نشاط و حیاتی ندارن، اما درهرحال، به همه‌مون چسبیده‌ن و از شرشون خلاصی نداریم. روزنامه‌ها رو ورق می‌زنی، بین سطورشون جنا وول می‌خورن. به نظر می‌آد جنا کل این دیارو مثل ریگ بیابون پوشونده باشن. در نتیجه مام با درموندگی از روشنایی رم می‌کنیم همه‌مون.
mary
سوالد: گفت «گناهِ پدرا دامن فرزنداشون رو می‌گیره.»
Rose
اما زن رو برای این نمی‌آرن خونه که قاضی شوهرش باشه. مشیتی، که حکمتی درش هست، مقرر کرده شماها متواضعانه صلیبی رو به دوش بکشین. عوضش شما عصیان کردین و صلیب رو رها کردین و عوض اینکه سعی کنین جلوی معصیت اون آدم رو بگیرین، رهاش کردین و آبرو و حیثیت خودتون رو به خطر انداختین،
mary
بله، امان از این کتابای انقلابیِ روشنفکرمآبانهٔ ناباب! خانم آلوینگ: اشتباه می‌کنین کشیش عزیز. خودتون بودین که منو به فکرکردن واداشتین؛ برای این کارم ازتون یه دنیا ممنونم.
mary
ما مَردا نباید دربارهٔ یه زن بیچاره و درمونده عجولانه قضاوت کنیم آقا.
mary
مطمئناً یه بچه باید نسبت به پدر خودش یه احساسی داشته باشه، حالا هر اتفاقی که بیفته! اُسوالد: حتی وقتی بچه چیزی برای تشکر از پدرش نداشته باشه؟ که هیچ‌وقت نشناخته‌ش
mary
اُسوالد: یعنی می‌گم اینجا به مردم یاد می‌دن که باور کنن کار لعنت خداست و کیفر گناه موروثیه، که زندگی یعنی بدبختی، چیزی که هرچه زودتر از شرش خلاص شیم بهتره. خانم آلوینگ: «وادی اشک»، آره؛ مام قطعاً هرچه در توان داریم می‌کنیم که همین‌جور هم بشه. اُسوالد: ولی اونجا آدما گوششون بدهکار همچین حرفایی نیست. اونجا دیگه کسی همچین اعتقاداتی رو قبول نداره. اونجا، آدم حس می‌کنه صِرف نفس‌گرفتن از زندگی خودش یه شور و سرمستیه.
محمدرضا
خانم آلوینگ: برای مخفی‌کردنش باید مدام می‌جنگیدم، هر روزِ خدا. اُسوالد که به دنیا اومد، یه مختصر تغییری دیدم. ولی خیلی دووم نیاورد و بعدش باید بیشتر از قبل می‌جنگیدم ... با چنگ و دندون باید می‌جنگیدم که مبادا کسی متوجه بشه پدر بچه‌م چه‌جور آدمیه. خودتون می‌دونین اون چقدر در دزدیدن قاپ دیگرون ماهر بود. رفتارش طوری بود که کسی جز خوبیش به چیزی فکر نمی‌کرد انگار. از اونایی بود که طرز زندگیشون به اعتبار و شهرتشون لطمه‌ای نمی‌زنه.
محمدرضا

حجم

۹۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۷ صفحه

حجم

۹۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۷ صفحه

قیمت:
۶۴,۰۰۰
تومان