دانلود و خرید کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۴
تصویر جلد کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۴

کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۴

گردآورنده:داریوش مودبیان
انتشارات:نشر گویا
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۴

کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۴ نوشتهٔ داریوش مودبیان است. نشر گویا این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی پنج کمدی فرس قرون وسطایی.

درباره کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۴

مجموعهٔ طنزآوران جهانِ نمایش، حاصل کوشش‌ها و پژوهش‌های علمی و عملی ــ پنج دههٔ اخیرِ ــ یکی از پژوهندگان و دست‌اندرکاران راستین هنر نمایش در عرصهٔ کمدی در ایران است.

هنرِ نمایش، از روزگار دیرین، بخشی از فرهنگِ جهانی‌ست که دور از هر رنگ و هر تعلقی می‌تواند ناشر اندیشه‌های بالا و والای انسان در میان انسان‌ها و سرزمین‌های گوناگون باشد. هنر نمایش، این رسانهٔ قدرتمند گروهی و جمعی، زبانِ جهانی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها است. در این هنر طنز و کمدی جایگاه ویژه‌ای دارد.

در تعریفی کلی، کمدی به معنای تقلید از کردار، رفتار و حتی باورهای محیط پیرامون نوع بشر برای اصلاح امور اجتماعی است، آریستوفانس ــ پدر کمدی‌نویسی در یونان باستان ــ به طرح موضوع‌های عصر خود با زبانی هجوگونه، استهزاآمیز و گاه خشن می‌پرداخت و پس از او کمدی‌نویسان دوران میانه ــ رم باستان ــ (پلوتوس، ترنس و مناندر) در کمدی‌های خود بیشتر زبان فراواقعیت را به کار می‌گیرند و به نقدِ جامعه خویش و مناسبات اجتماعی آن دوران می‌پرداختند. اما با دگرگونی‌های فکری در دوران پس از آن و تغییر و تحول در نظام اجتماعی و سیاسی اروپا و پیشرفت علوم به ویژه جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی، عناصر واقع‌گرا چه در مضامین و چه در زبان و حتی ساختار کمدی رونق گرفت.

آئین مسیحیت، نزدیک به دوهزار سال پیش به هنگام قدرت‌یابی خود و سپس با استقرار حاکمیت سیاسی خود در سدهٔ پنجم میلادی بر همهٔ اروپا و حتی بخشی از آسیا، تمامی سنت‌ها، آئین‌ها، مراسم و جشن‌های پیش از خود را نفی و نهی می‌کرد. تئاتر که نگارش و برگزاری آن در یونان و سپس در روم باستان به اوج شکوفایی خود رسیده بود، ممنوع می‌شود. هیچ اندیشه‌ای جز کیش مسیحیت و گسترش آن پذیرفتنی نیست. همه چیز باید در خدمت کلیسا باشد. تئاتر و برخی دیگر از هنرها به تاریکخانه‌ای سپرده می‌شوند که درهایش بیش از هفت سده بسته می‌ماند، تاریکخانه‌ای با عنوان «قرون وسطا».

مردم روستاها و مردم عامی کوچه و بازار شهرها به مناسبت و گاه به بهانه‌های گوناگون، به برپایی گونه‌هایی از نمایش‌های شاد و مردمی ــ گاه دور از چشم کلیسا ــ دست می‌زنند؛ نقالی‌ها، سرودخوانی‌های شاد نمایشی، دلقک‌بازی‌ها، خرده‌نمایش‌های روستایی، و نمایش‌های غیرمذهبی اخلاقی و همیشه هم به همت بازیگران دوره‌گرد و با حمایت مردم عادی و کاسبکاران محلی، روی صحنه‌های موقتی، روی گاری بازیگران دوره‌گرد و یا در گوشه‌ای از میدان شهر و روستا. اما هیچ کدام از این خرده‌نمایش‌ها سبب‌ساز آفرینش گونه‌ای از ادبیات نمایشی شایان ذکری نمی‌شوند.

از سدهٔ یازدهم تا پایان قرون وسطا، گونه‌ای از نمایش شوخ‌طبعانه، گاه هجو و همیشه غلوآمیز و شادی‌آور ــ به همتِ بازیگران آگاه به فنون نمایش کمدی، در فرانسه و سپس ایتالیا ــ شکل می‌گیرد که لزوماً برحسبِ متنی ازپیش‌آماده‌شده و تمرین‌شده باید روی صحنه برود. گرچه نویسندگان این متون که بیشتر خود بازیگران و یا دسته‌گردانان همان گروه‌های نمایشی بودند، هرگز نام خود را بر روی متن‌های بازمانده از آن دوران نیاوردند و همچنان ناشناس باقی مانده‌اند، اما از سده‌های شانزدهم به بعد، برخی از ناشران به‌ویژه در فرانسه به جمع‌آوری، ویرایش و چاپ این آثار همت می‌گمارند و این چنین گونهٔ از ادبیاتِ طنز نمایشی زاده شد که در زبان فرانسه به آن فَرس (Farce) می‌گویند. کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۴ به «کمدی فرسِ قرون وسطایی» اختصاص داده شده و پنج فرس معروف از آن دوران را عرضه می‌داریم؛ «پی‌یر پاتلن وکیل»، «دو کفاش»، «کلوچه و تارت سیب»، «تشت» و «کوزهٔ مربا».

خواندن کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۴ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیان نمایشی و علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های طنز و کمدی کلاسیک پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب طنزآوران جهان نمایش ۱۴

«شیرینی‌پز: (تنها) در این وضعی که من شاهدش بودم، انتظار ناهار و حتا خوش برخوردی و سخن خوشی را ــ از جانب این آدم‌ها ــ نمی‌باید داشت... نه! من را مسخره کردند. دو ساعت تمام نشستم به انتظار، دریغ از یک جوابِ سلام... نه همین بهتر است که بازگردم به خانهٔ خویش و در کنار و به همراه همسر نازنینم، دل به همان کلوچه‌های گرم خود خوش کنیم. خفت و خواری تا چند و تا کی؟! بدتر از آن، خود بدانم و اجازه دهم که مرا بفربیند... نه! (به زنش) آهان، زن! ... همسرم، نازنینم! ... کدبانوی گرامی‌ام، من آمدم یعنی بازگشتم، درود!

زن شیرینی‌پز: پناه بر خدا! به این زودی؟! چگونه به این سرعت ناهارت را خوردی؟

شیرینی‌پز: به همان خدا قسم، که ناظر است بر همهٔ اعمال ما، دریغ از یک سر انگشت نان خشک. نه، چیزی نخوردم زن، حتا راهم ندادند که... بگذریم، رفتارشان چنان بود که تا آخر عمر فراموش نمی‌کنم؛ دعوتشان هم حقه‌بازی بود.

زن شیرینی‌پز: پس توئه حقه‌باز را چه کسی مجبور کرد، کس بفرستی برای بردن کلوچه‌ها...

شیرینی‌پز: چه گفتی؟ من؟ ... من کسی را فرستادم برای چه؟

زن شیرینی‌پز: این آقا را نگاه کنید! چه ادا و اصول‌هایی از خودش درمی‌آورد! مثلاً تو نمی‌دانی من چه می‌گویم؟

شیرینی‌پز: یعنی چه ادا درمی‌آورم؟! بگو ببینم چه شده؟ درست حرف بزن، زن! کلوچه‌ها را به چه کسی دادی؟

زن شیرینی‌پز: می‌گویم، صبر کن، یک آدم درست و حسابی، آمد اینجا. با ادب و با وقار، درست همان‌طور که تو گفته بودی، رو در روی من ایستاد، چشم در چشم من دوخت، انگشت نشانه‌اش را به جانب سینه من گرفت، مؤدبانه گفت: «کلوچه؛ من از طرف همسر ارجمندتان آمده‌ام تا کلوچه‌های گردویی آماده را تحویل بگیرم.» و تحویل گرفت و تمام!

شیرینی‌پز: و تحویل دادی و تمام! لعنت خداوند بر دل سیاه شیطان سیه روی! ... یعنی کلوچه‌های نازنینم از دست رفت؟

زن شیرینی‌پز: پناه بر خدا! مگر خودت نگفته بودی، کسی از جانب تو می‌آید، رو در رو، چشم در چشم... انگشت نشانه جانب من و سپس «کلوچه! بانوی گرامی، من... همسر... گردویی... تحویل...» به دستش تحویل و تمام!

شیرینی‌پز: که دادی به دستش و تمام! من که کسی را نفرستاده بودم! آهان فهمیدم! تو دروغ می‌گویی! ... خُب، حالا واقعیت را به من بگو. بگو با کلوچه‌های نازنین من چه کردی؟

زن شیرینی‌پز: چه کردم؟ بهه! ... حالا بیا و درستش کن، خُب دادم به دست همان کسی که فرستاده بودی. با همان نشانی‌ها که داده بودی و ادا و اصول‌ها که تو خواسته بودی، همین یک ساعت پیش!

شیرینی‌پز: آه! که دارم آتش می‌گیرم! یعنی می‌خواهی چماق بردارم و مجبورت کنم که راستش را بگویی زن؟ ... تو، توی دروغگو، کلوچه‌ها را خورده‌ای!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۲۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۳۸ صفحه

حجم

۱۲۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۳۸ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۹,۰۰۰
۷۰%
تومان